سهیل سمی درباره مشکلات کتاب و چاپ و نشر آن میگوید این موضوع مثل یک کلاف سردرگم است و هیچکس نمیخواهد آن را باز کند.
او همچنین میگوید در ایران هنوز ادبیات یک تفنن لوکس محسوب میشود و کسانی که توانایی اقتصادی داشته باشند میتوانند به این تفنن بپردازند.
این مترجم در گفتوگو با خبرنگار ادبیات و نشر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره امکان امرار معاش از راه ادبیات در ایران گفت: بستگی دارد به اینکه معیار شما چه باشد. با یک لقمه نان هم آدم میتواند امرار معاش کند. اما آنچه تجربه شخصی من است نشان میدهد که وحشتناک است؛ نصیب گرگ بیابان هم نشود.
او در پاسخ به این سؤال که آیا او از راه ادبیات امرار معاش میکند اظهار کرد: متأسفانه بله. اوایل که کارم را شروع کرده بودم چون پشتوانه مالی نداشتم آثارم را به بهای ناچیزی فروختهام. دو-سه سال است به فکر افتادهام که ترجمههایم را واگذار نکردم بلکه درصدی کار کنم. درصدها بسیار پایین است. چاپخانهها، ناشران و کتابفروشان هر کدام سود خود را دارند. تنها کسانی که این وسط رها شدهاند مترجمان و مؤلفان هستند. بعضی فکر میکنند بالا رفتن قیمت کتاب به نفع پدیدآورنده است، اما این ظاهر قضیه است. بر اثر بالا رفتن قیمت، کتابها دیر فروش میروند. یک مترجم چهار-پنج ماه وقت میگذارد تا اثری را کامل کند، اما یک سال و نیم بعد حقالترجمهاش به دستش میرسد. در عین حال ترجمه کاری است که به تمرکز فکری زیادی نیاز دارد و خوانندهها از مترجمان توقع دارند دقتشان بالا باشد.
سمی درباره علت این مسائل گفت: مترجم و مؤلف به عنوان کننده کار در مقابل ناشران که سرمایهدار محسوب میشوند، کاملا یکه و تنها رها شدهاند، ما حتا یک صنف نداریم که قراردادهای ما را تنظیم کند و بگوید مترجمی که اینقدر سال سابقه دارد باید اینقدر درصد دستمزد بگیرد. مترجمها و نویسندهها خودشان دارای عقل معاش نیستند و به مسائل اقتصادی فکر نمیکنند. اگر به فکر این مسائل بودند، سراغ این کارها نمیرفتند. مترجمها و نویسندهها رها شدهاند. هیچ پشتوانهای هم ندارند. هیچ توجهی به ما نمیشود و هیچ نهاد قانونی نیست که از ما در مقابل سرمایهداران حمایت کند.
او افزود: تازه ما با ناشران شریف همکاری داریم. ناشرانی هستند که 5000 جلد کتاب چاپ میکنند ولی تیراژ را 1000 نسخه اعلام میکنند. مترجم در مقابل این خدعهها چه دفاعی دارد؟ از سوی دیگر کارهای ما بسیار دیر تجدید چاپ میشود. من کاری دارم که بازار آماده دریافت چاپ بعدی آن است اما بعد از این همه سال تجدید چاپ نمیشود. بعضی از ناشران میترسند کاری را برای تجدید چاپ به ارشاد بدهند و مجوز نگیرد که برایشان پوئن منفی به حساب میآید.
سهیل سمی درباره تأثیر این مسائل بر کیفیت آثار ادبی گفت: تأثیر زیادی دارد. وقتی کاری با تلاش زیاد چهار بار چاپ میشود، اما در هر بار چاپ شدن، با ممیزی تازهای مواجه میشود، از سویی باعث اعتراض خواننده میشود و از سوی دیگر ممکن است ناشر فکر کند که احتمالا ارشاد به او بدگمان میشود. بنابراین کاری که مترجم میخواهد از راه آن ارتزاق کند عملا از بین میرود. خیل عظیم مخاطبان هم میگویند اگر قرار بوده کتابی این همه ممیزی بخورد، چرا ناشر و مؤلف قبول کردهاند که چاپ بشود. موضوع از نظر آنها اقتصادی نیست. بیشتر مردم فکر میکنند ترجمه و تألیف کتاب یک کار تفننی است. البته مقصر هم نیستند. کسان دیگری باید به این مسائل فکر کنند. موضوع مثل یک کلاف سردرگم است و هیچ کس هم به فکر باز کردن این کلاف نیست. این مشکل چنان پیچیده است که بهتر است حل کردنش را فراموش کنیم.
این مترجم درباره فرهنگ مطالعه و کتابخوانی هم اظهار کرد: جوان زیر طبقه متوسط حاضر است یک شب در رستورانی با دوستانش 170 هزار تومان پول پیتزا بدهد اما وقتی کتابی 20 هزار تومان باشد میگوید گران است و آن را نمیخرد. این موضوع ربطی به گرانی ندارد. اگر کتاب جزو اولویتهای مردم باشد آن را میخرد. اما چون نمیخواهند بگویند کتاب جزو اولویتهای ما نیست، از بهانه گرانی استفاده میکنند. اگر کسی عاشق کتاب باشد، یا آن را میخرد یا در کتابخانه آن را پیدا میکند. مسئله اولویت است. کسانی که میگویند کتاب گران است، میتوانند کتابهای ارزان بخرند اما این کار را نمیکنند.
سمی درباره راهکار حل این مشکلات گفت: از این لحاظ حادترین مشکل این است که مردم کتاب نمیخوانند. اگر همین امروز دستاندرکاران بخواهند و تمام تلاششان را به کار ببرند تا این موضوع حل شود، شاید ما بتوانیم امیدوار باشیم که نیم قرن دیگر آمار کتابخوانی بالا برود. به شرطی که همه مسؤولان عزمشان را در این راه جزم کنند.
او در ادامه افزود: پدیدآورندگانی که به خاطر عشق و علاقه به ادبیات میخواهند کار کنند به خانوادههایشان خیانت میکنند. تنها چیزی که به ذهنم میرسد و به هر کس از من بپرسد توصیه میکنم این است که به نظر من اول دنبال یک کار بروند بعد اگر توانستند سالی یکی-دو کتاب هم به عنوان تفنن ترجمه کنند. اول به فکر نان باشند بعد خربزه. شرایط ما با فرانسه و لندن فرق دارد. در ایران هنوز ادبیات یک تفنن لوکس محسوب میشود و کسانی که توانایی اقتصادی داشته باشند میتوانند به این تفنن بپردازند.
انتهای پیام
نظرات