به گزارش ایسنا، محمود معتقدی، یکی از شاعرانی است که در نیمقرن گذشته، علاوه بر فعالیت مستمر در حوزه ادبیات معاصر، فعالیتهای پژوهشمدارانهای در زمینه ادبیات کهن نیز انجام داده و از این رهگذر، تألیفات متعددی در هر دو حوزه به جای گذاشته است. همزمان با هفته بزرگداشت مقام حکیم نظامی توسط انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و به این مناسبت با این پژوهشگر درباره جایگاه حکیم نظامی در ادبیات گفتوگویی انجام شده است که متن آن در پی میآید.
به نظر شما چرا اشعار نظامی هم مانند دیگر اشعار شاعران ادبیات کلاسیک ایران، بهرغم گذشت قرنها، همچنان جاری و ساری است و رنگ کهنگی به خود نگرفته است؟
نظامی از گذشته تا امروز در زمره شاعران توانا و صاحب نام ادب و فرهنگ زبان فارسی قرار دارد، هرکدام از آثارش دریای بیکرانی از معرفت و دانش هستند که طبعا نمیتوان به تمام شاخصههای اشعارش در این گفتوگوی کوتاه اشاره کرد. همینقدر بگویم که او در عرصه شعر کلاسیک، چهرهای روشمند و صاحبسبک بوه است. بهطوری که تأثیر شیوه قصهپردازی و روایتگونگی او را میتوان بر شاعران پس از خود نیز مشاهده کرد. از دید من، تعلق خاطر نظامی به تصوف و انتخاب سیر و سلوک زاهدانه، پررنگترین ویژگی زندگی او بوده است. او همه عمر، در عزلتنشینی و به دور از هیاهو و شهرتطلبی به خلق آثارش پرداخت و طی ۳۰ سال تلاش مستمر، منظومههایی چون «خسرو و شیرین»، «لیلی و مجنون»، «اسکندرنامه»، «مخزنالاسرار» و... را پدید آورد.
برخی از پژوهشگران ادبی بر این باورند که «مخزن الاسرار» در قیاس با دیگر منظومههای حکیم نظامی کمتر مورد معرفی قرار گرفته است، نظر شما در اینباره چیست؟
نباید فراموش کرد که بههرحال در این سالها، تمام آثار نظامی در حد توان و امکان، منبع الهام محققان داخلی و خارجی قرار گرفته است. اما من هم با شما همعقیدهام که شاید هنوز زوایای گسترده این آثار، چندان که باید مورد واکاوی قرار نگرفته است. «مخزنالاسرار» که در سوال به آن اشاره کردید، در واقع نمونه بارزی از ادبیات تعلیمی در عرصه شعر فارسی است و مفاهیمی داستانگونه در زمینههای اخلاق، مواعظ و حکمت را دربر میگیرد. یا منظومههای دیگری چون «خسرو و شیرین» و «لیلی و مجنون» که صرفنظر از داشتن استعارههای ادبی پیچیده، همین امروز تاحدودی نزد عامه مردم کوچه و بازار شناخته شده است. باوجود آن که شاعرانی پیش از نظامی هم، حکایت عشق «لیلی و مجنون» را دستمایه شعرهای خود قرار داده بودند اما نظامی برای نخستین بار در ۴۷۰۰ بیت و در مدت زمان چهار ماه، چنین مجموعهای را به شکل ماهرانهای به نظم کشید و از این منظر، از دیگر شاعران همدوره خود متمایز شد.
به باور شما مشخصه اصلی اشعار نظامی چیست؟
در یک جمله میتوانم بگویم، او مبدع داستانهای عاشقانهای بوده که هرکدام از این داستانها در بستر وقایع تاریخی شکل گرفتند و همین مسئله موجب شده تا مخاطبان امروز هم به خوانش این اشعار گرایش داشته باشند. اگرچه برخی از شاعران پس از او، کوشیدند تا به تقلید از نظامی اشعاری به این شیوه بگویند اما هیچکدام نتوانستند مانند او به چهرهای منحصر به فرد و ماندگار در ادبیات ایران تبدیل شوند و کارهایشان در این زمینه تنها به نظیرهگویی محدود ماند.
ممکن است یک دلیل ماندگاری اشعار نظامی در ادب پارسی درونمایه این اشعار بوده باشد که با هوشمندی و باریکبینی از سوی او انتخاب شدهاند؟
آنچه از محتوای ابیات او برمیآید، نوعی گفتمان مشترک در عاشقانهگویی، حماسهسرایی توام با رازآلود بودن است که نظامی در هرکدام از این آثار تلاش کرده با نگرشی کلیدی، به مخاطبان خود پندواندرز هم بدهد و این اشعار صرفاً برای سرگرمی خواننده سروده نشدهاند. به همین خاطر است که تمام اشعار او بوی زندگی و زیستن را به آدمی یادآور میشود. به اضافه اینکه زبان و محتوای این اشعار در نهایت سادگی، روانی و پایبندی به شیوه غنایی و روایی صورت گرفته است. سرودههای نظامی، در حقیقت مفاهیم کلیدی از همنوایی انسان با تاریخ، طبیعت و عشق است. نکته جالب اینکه برخی از شاعران معاصر به شدت تحتتأثیر شیوه شاعری نظامی قرار داشتند که ازآن جمله میتوان به ملکالشعرای بهار، نیما و... اشاره کرد. در جایی خوانده بودم، نیما حتی جایگاه شعری نظامی را به فردوسی ترجیح میداده است.
انتهای پیام
نظرات