یک هنرمند پس از گذشت یک سال از برگزاری نخستین دوئت پیانو و نقاشی که اردیبهشتماه سال گذشته با هنرنمایی هانیبال یوسف و علیرضا مجابی در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شده بود، متنی را درباره این رویداد هنری منتشر کرد.
آیدا نصیری در این متن که در اختیار گروه تجسمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، قرار داده، نوشته است:
«بشر از زمانی که پا به گیتی نهاده، در جست و جوی راهی برای ابراز حس درونی خود میگشت، راهی ماندگار جاودان و ابدی. او نقاشی را برگزید، از آن پس دریافت برای سخن با آیندگان شاید بهترین راه نقاشی است. آمدند، آمدند نقاشانی بزرگ ... نقاشانی که بر آنها نام هنرمند نهادند، رامراند، ونگوک، مودیلیانی، پیکاسو... و تا به امروز و تا به اینجا، مارکوگریگوریان، محسن وزیری مقدم، سیراک ملکنیان، ژازه طباطبایی...
من به عنوان هنرجوی هنر نقاشی، نه تنها در پی بودن، بلکه شدن بودهام، یک هنرمند! و با چشمانی تیز و نگاهی آگاهانه در این نوشته از اتفاقی سخن خواهم گفت که رویدادی عظیم در هنر کشورم محسوب میشود. سال گذشته، دهم اردیبهشت ماه، صبح روز سه شنبه، 30 اوریل 2013. پرفورمنس رنگاهنگ... موزه هنرهای معاصر ...(از این رو به تاریخ میلادی اشاره کردهام زیرا معتقد هستم که آیندگان در کشورهای مختلف نیز از این اتفاق سخنهای بسیاری خواهند گفت) اما سهم ما...
استقبال بیش از سه هزار نفر... با نواختن موسیقی توسط هانیبال یوسف کار شروع شد،بوم سفید بزرگی در مقابل مردم .چشم ها همه در انتظار...هنرمند علیرضا مجابی(م.آذرفر) شاعر و نقاش،دست به قلم برد و رنگ سفید بود که توسط وی سطح بوم را نوازش کرد. مردم در انتظار...اهالی هنر هم...
علیرضا مجابی نقاشی است جوششی و در لحظه میآفریند و این اجرا نیز به صورت بداهه صورت میگرفت. رنگ به رنگ اضافه شد سفید، قرمز، سیاه...و موسیقی در حال نواختن... لحظه به لحظه با این آفرینش و موسیقی همگام شدم و در صحنههایی با طرح و رنگی که بر بوم آفریده شد مردم نیز به وجد میآمدند و صدای تشویق محوطه را پر میکرد.
حس و حال بیهمتایی در حیاط موزه به غلیان درآمده بود گویی آنجا نیز پس از مدتهای طولانی شاهد خلق و آفرینش هنر شده بود!!!
همگی ما این چنین بودیم! اتفاقی در مقابل چشمانمان به وقوع میپیوست که تاکنون تجربه نکرده بودیم. خلوت یک نقاش به جمع کثیر مردم کشیده شده بود. کار به نیمه که رسید افراد حاضر در صحنه بیش از پیش شروع به صحبت و بررسی کار کردند.
موسیقی در حال نواختن بود، نقاش در گوشهای نشست، سمت چپ... پایین بوم... امضا شد، به تاریخ آن سال...و قلم شکسته شد(گویی رسم همیشگی نقاش است) و خالق تابلو مقابلش نشست و نهایتا صدای تشویق مردم همه جا را فرا گرفت...
جنجالی بین رنگها و حرفهایشان باهم. کاملا مشخص است نقاش شرقی است و ایرانی، پایین سمت راست نوشته شده بود:
(من بندهی آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم)
آیدا نصیری، طراح، اردیبهشت 93»
انتهای پیام
نظرات