انگار خبری است؛ همه به حسین سهیلیزاده میگویند قدم نو رسیده مبارک و دست میزنند. او تشکر میکند و میگوید این قدم نو رسیده امروز 20 ساله میشود!
دخترش «درنا» را میگوید. کارگردان «آوای باران» به همین مناسبت، عوامل را به صرف بستنی دعوت میکند.
گزارش خبرنگار سرویس تلویزیون ایسنا از پشت صحنه سریال «آوای باران» در زمان تصویربرداری این سریال به این شرح است:
نیمههای دی ماه را رد کردهایم و آلودگی ناگهانی هوا، تهرانیها راشگفتزده کرده است؛ اما درست کمی آن طرفتر در محل تصویربرداری سریال «آوای باران»، بر روی آسفالت خیابان فرشته، تقریبا برف دیده میشود که در طول مسیر ادامه دارد.
علیرغم اینکه آلودگی هوا دغدغهی گروه است اما دست از کارشان برنمیدارند. پس از اینکه به محل لوکیشن نزدیک میشویم آپارتمانی با نمای سفید را میبینیم که روی آن ساختمان شمارهی 6 حک شده است.
در را باز میکنیم و داخل میشویم؛ البته از همان پشت در سر و صدایی می شنویم که حاکی از این است گروه مشغول کارند.
اینجا خانهی نادر است؛ خانهای بزرگ و مجلل.
*** خانهی نادر لوکیشنی اجارهای
یک گروه 30 نفری در این لوکیشن مشغول کارند البته با صاحب خانه که این لوکیشن را اجاره داده است. در این میان حسین سهیلیزاده را میبینیم که میگوید امروز باید 15 سکانس بگیریم ...؛ با تکان دادن دست به وی اعلام حضور میکنیم. گروه نیز مشغول تنظیم نورپردازی صحنهاند.
گروه دیگری هم مشغول چیدن صحنه هستند. سام درخشانی، سیاوش خیرابی، الهام چرخنده و حمیدرضا پگاه را نیز میبینیم که در جمع عوامل حضور دارند و در دقایق ابتدایی است که سید محمد هاشمی، تهیهکننده مجموعه هم به گروه میپیوندد.
در این میان سکانسهایی را که فرید به دنبال نادر و زیور میگردد و آنها را پیدا نمیکند دنبال میکنیم و پس از این سکانس گروه برای زمانی کوتاه کار را تعطیل میکنند و برای صرف ناهار به طرف آشپزخانهی این خانهی بزرگ میروند.
در این فاصله عوامل راجع به پخش نشدن سریال «آوای باران» در شب جشنوارهی جام جم بحث میکنند.
پس از پایان سرو غذا است که سام درخشانی را میبینیم که مشغول صحبت با تلفن همراهش است. پس از اتمام صحبتش به سراغش میرویم و از او تقاضای گپی کوتاه میکنیم که او نیز صمیمانه میپذیرد.
*** وقتی صلاح نیست سام درخشانی وارد حوزهی گریم شود
بازیگر «آوای باران» در پاسخ به اینکه آیا از گریم خود در مقطعی که 20 سال بزرگتر از سن خودش نشان داده میشود، راضی است؟ میگوید: در سریالهایی که به صورت روتین پخش میشوند و هم زمان با پخش نیز ساخته میشوند، حجم کاری بالاست. در نتیجه وقتی حجم کاری بالا برود، یکسری ریزهکاریها و دقتنظرها نمیتواند وجود داشته باشد. شما در نظر بگیرید سریال «مختارنامه» هشت سال تولید میشود که در آن روزی پنج ساعت کار میکنند در نتیجه چهار - پنج ساعت نیز برای گریم بازیگران صرف میشود در حالی که وقتی تایم آن نیم ساعت است باید حداقل چیزی که وجود دارد را ایجاد کند.
او ادامه می دهد: در این شرایط بیشتر کار ما باید عملیاتی باشد که قطعا سرعت جایگزین دقت میشود. اما از لحاظ حرفهای صلاح نمیدانم به حوزه گریم وارد شوم و اظهارنظر کنم؛ البته ترجیج میدهم وقتی که یک کاری اینگونه مورد استقبال قرار میگیرد درباره نقاط ضعفش صحبت نکنم هرچند هر کاری دچار مشکلاتی است.
*** سام درخشانی برای اولین بار پسر و دختر26 و23 ساله دارد
او میگوید: آقای سهیلی زاده به من گفت ایفا کردن نقش نادر در دو مقطع زمانی یک نقطه قوت است؛ با توجه به اینکه در «پژمان» نیز نقش شیرینی داشتهای، اتفاقا خوب است که میتوانی نقش متفاوتی داشته باشی.
درخشانی همچنین به این نکته اشاره میکند که اولین بار است که در مجموعهای دختر و پسر 25 و 26 ساله دارد.
در میان گفتوگویمان تهیهکننده نیز به جمع ما ملحق میشود.
سام درخشانی هم با خنده در کنار تهیهکننده میگوید: «آوای باران» از لحاظ تهیهکنندگی که حرف نداره ...
پس از گفتگویمان، درخشانی به طرف محل تصویربرداری بخش دیگر خانهی نادر میرود. در این فاصله ما نیز از نزدیک شاهد تصویربرداری بخشهایی از صحنههای «آوای باران» هستیم.
*** نشسته حرص بخورم یا ایستاده؟
در این فاصله سام درخشانی به همراه الهام چرخنده مشغول تمرین برای حضور در صحنهای هستند که سهشنبه (هشتم بهمن ماه) پخش شد و در همین حین گریمور مشغول تنظیم صورت سام درخشانی است.
به سام درخشانی میگوییم مثل این که پولها را برداشتی و داری فرار میکنی؟! و او با خنده میگوید هنوز نه...؛ سپس امیر سلیمانی (دستیار کارگردان) میگوید، سامی... بریم داداش؟
الهام چرخنده از کارگردان میپرسد، من چکار کنم، نشسته حرص بخورم یا ایستاده؟ که سهیلیزاده میگوید، همان نشسته خوب است.
سهیلیزاده پشت مونیتور نشسته است و دستیار کارگردان میگوید «بریم؟ ضبط میشه... سه، دو، یک...»
- طاها شکایتش رو پس گرفته ...
- باورم نمیشه نادر، یعنی همه چی تموم شد!
- تو هنوز نادر و نشناختی ... حالا برو هر چی پول و دلارو طلا و نقره داری، جمع کن، برو خونهی بیتا
«کات! نه ... بگو پول و دلار و طلا»
دیالوگهای چرخنده و درخشانی با این جمله کارگردان ناتمام میماند، سپس سام درخشانی با خنده میگوید، چه اشکالی داره، نقرهام الان گرونه و همه میخندند.
درخشانی و الهام چرخنده برای چندمین بار دیالوگها را تمرین میکنند و از نگاه کارگردان هر بار ایرادی دارد.
در نهایت موفق میشوند دیالوگ را به درستی بگویند و سام درخشانی هم در ادامه به شوخی میگوید، باز هم بگید ایراد داره ... دیگه در سطح بینالمللی گفتم و همه میخندند.
***
در فاصلهای دیگر صاحب خانهی این لوکیشن را که آن را به عوامل برای تصویربرداری اجاره داده است، میبینم.
او میگوید: این عوامل را خیلی دوست دارم و این دومین سریالی است که خانه را اجاره میدهم. 7 - 8 سال است که در این کار هستم و این کار را نیز به خاطر آقای سهیلی زاده قبول کردم.
***
متوجه صدای سهیلیزاده میشویم که بار دیگر کات میدهد و به شوخی به بازیگران میگوید، خوب بازی کنید اگر خوب بازی نکنید ما بازی میکنیم ...
درخشانی هم در پاسخ میگوید دارید تهدید میکنید؟
در این فاصله به سراغ الهام چرخنده میرویم و از او تقاضای گپی می کنیم که او می پذیرد.
*** «اِ...وا» تکیهکلام رایج مخاطبان تلویزیون
این بازیگر که این روزها «اِ...وا» گفتنش به تکیهکلامی رایج در بین برخی مخاطبان تلویزیون بدل شده است، درخصوص این تکیهکلام میگوید: «زیور» از یک شهر دورتر از پایتخت آمده و معمولا افرادی مثل زیور تکیهکلامهای خاص خودشان رادارند. با توجه به اینکه زیور عملکرد منفی دارد و شخصیتی خاکستری است، دلم نمیخواست که یک منفی محض به نظر بیاید بنابراین وقتی که زیور خلق شد،احساس کردم یک جایی در این تعجبهایش اصلا نمیگذارد کسی حرف بزند. گاهی توی حرفشان میرود و هوچی است. تنها چیزی که احساس کردم زنانه است همین کلمه «اِ...وا» بود که این روزها تکیه کلام بسیاری شده است.
*** زیور دست از کارهایش برمیدارد
الهام چرخنده با اشاره به شخصیت زیور که چه زمانی میخواهد دست از این کارهایش بردارد، میگوید: نرود میخ آهنی در سنگ؛ نظر به اینکه میگویند خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا میرود دیوار کج. واقعیت این است که شخصیتهایی مشابه زیور که به این شکل به وجود میآیند عقدههای درونی در زندگیشان دارند. این زخم به مرور کنده میشود.
حرص، طمع، بدبینی و بدخواهی جزو بیماریهای روحی و اجتماعی این افراد است که روز به روز بزرگتر و بزرگتر میشود برای زیور زمانی این اتفاق خواهد افتاد و دست از کارهایش خواهد برداشت که سرانجام آن پیام دینی و اخلاقی که در نظر داشتیم کار خود را کند و خدا او را به راه راست هدایت کند.
*** من و بچههایم هرگز به سراغ سریالهای ترکیهای نخواهیم رفت
چرخنده درخصوص اینکه چرا برخیها سریال «آوای باران» را مشابه کارهای هندی میدانند؟ توضیح میدهد: حداقل این فیلمهای هندی بهتر ازسریالهای ترکیهای است.
هرکاری که زنجیر به پایم ببندد و مرا عادت دهد، انجام نمیدهم چرا که میدانم پشت این قضایا یک روح منفی جمعی و تهاجم فکری وجود دارد؛ بنابراین من و بچه هایم هرگز به سراغ سریالهای ترکیهای نخواهیم رفت و اصلا ندیدهایم.
*** عکسی برای یادگاری
در این فاصله است که سام درخشانی، حمیدرضا پگاه، سیاوش خیرابی، الهام چرخنده را صدا میزنند تا در آخرین روزهای تصویربرداری عکس یادگاری بگیرند.
*** نیما شاهرخشاهی با یک جعبه شیرینی در پشت صحنه
در ادامه پس از عکس یادگاری بازیگران به گروه میپیوندند. در این فاصله نیما شاهرخ شاهی با یک جعبه شیرینی مهمان سهیلیزاده میشود. گروه برای دقایقی از او استقبال میکنند.
*** کارگردان آوای باران اهل مصاحبه نیست
به سراغ سهیلیزاده می رویم و از او تقاضای گپی میکنیم اما او نمی پذیرد و و با لبخند می گوید اهل مصاحبه نیستم.
گروه برای دقایقی استراحت میکنند. در این فاصله محمد افسری، تصویربردار سریال «آوای باران» را میبینم. به سمت او میرویم و از او نیز تقاضای گپی کوتاه میکنیم.
*** مهم است که بدانی چراغ را کجا میگذاری
محمد افسری که سومین همکاریاش را با حسین سهیلیزاده در سریال «آوای باران» تجربه کرده است، با اشاره به اینکه «مهم است که بدانی چراغ را کجا میگذاری»، اظهار میکند مهم است تصویربردار درک فیلمنامه داشته باشد و براساس درک فیلمنامه برای قصه فضاسازی کند.
این تصویربردار سپس به ایسنا میگوید: یک چراغ، یک چراغ است، هرچه نزدیکتر به دوربین شود فضا را شادتر میکند و هرچه این چراغ دورتر شود فضای قصه غمگینتر میشود.
او در نهایت اظهار میکند: «آوای باران» سریال خوبی است؛ خوشحالم که در این کار بودم و دوست داشتم «آوای باران» در پرونده کاریام باشد.
***
گروه سازنده «آوای باران» قرار است امروز را تا شب کار کنند؛ آنها برای تصویربرداری سکانسهای شب، زودتر به استقبال تاریکی میروند و نور صحنه را کم میکنند.
دستیار اول کارگردان در حالی که ساعت حدود 5 بعدازظهر است، اعلام میکند که سه صفحه دیگر از فیلمنامه باید همین امروز تصویربرداری شود به همین دلیل همه چیز سرعت بیشتری میگیرد.
ما نیز در فاصله چندین ساعت مانده به پایان کار، گروه و لوکیشن سریال «آوای باران» را ترک میکنیم.
انتهای پیام
گزارش: خبرنگار سرویس تلویزیون و رادیو ایسنا - سهیلا شهبازی
نظرات