اسدالله امرایی میگوید محمود دولتآبادی و بهمن فرمانآرا اگر در جلسه دیدار با رییسجمهور شرکت میکنند به احترام آزادی و کرامت انسانی میآیند، وگرنه آنها پاداش هنر خود را از ایرانیان و جهانیان گرفتهاند.
این مترجم در گفتوگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره صحبتهای اخیر رییسجمهور در دیدار با هنرمندان گفت: به نظرم این صحبتها خوب است، اما باید دید در عمل چه میشود، چون یک بخش از ماجرا به دولت مربوط است و بخش دیگر مربوط به افرادی است که ما نمیبینیمشان و آقای امیرخانی از آنها به عنوان «لشگر اجنه» یاد کرد؛ کسانی که خارج از این حوزهاند، اما برای هنرمندان، دولت، اهل رسانه و نویسندگان تعیین تکلیف میکنند.
او در ادامه درباره صحبتهای رییسجمهور مبنی بر اینکه دولت قصد ندارد ممیزی را در فرهنگ و هنر به صورت مانع کار هنرمندان ادامه دهد، اظهار کرد: من اساسا به ممیزی به چشم خوبی نگاه نمیکنم و فکر میکنم ممیزی اسم محترمانهای است که روی امر قبیح سانسور گذاشتهاند. ممیزی مربوط به اداره مالیات است، وگرنه کسی که کتاب میخواند و آنقدر رشد کرده که کتاب بخواند نیاز به ممیزی ندارد. او خود ممیز است و تشخیص داده که برای گذراندن اوقات و افزایش دانشش کتاب بخواند.
او افزود: بخشی که معمولا مورد سانسور قرار میگیرد بخش علوم انسانی و ادبیات است و در رشتههای دیگر کسی با این مسائل مواجه نیست. به هر حال اینکه آقای رییسجمهور این صحبتها را در مورد سانسور میگویند باعث خوشحالی ماست. امیدواریم همانطور که در وعدههای انتخاباتی و در هنگام رأی اعتماد گرفتن از مجلس صحبت کردند بشود. هم آقای جنتی، وزیر ارشاد، و هم آقای روحانی باید سعی کنند این موانع را بردارند. اینها موانعی است که زیبنده یک جامعه علمی نیست. جامعهای که کتاب میخواند جامعه فرهیخته و بزرگی است و این نگاه از بالا که اگر بچهای کتاب را خواند ما چه جوابی بدهیم، نگاه مناسبی نیست. قطعا بچه این کتابها را نمیخواند. وقتی هم کسی کتابهایی را برای بچههایش به خانه میبرد کتاب کودک و کتاب نوجوان میبرد که تعریف خاص و مشخصی دارد. کسی رمان «دن آرام» یا «مادام بوواری» را به بچه دبستانی نمیدهد. اگر هم بچهای اینها را بخواند اصلا نمیفهمد.
امرایی سپس عنوان کرد: البته ما اهل ادبیات هم مشکلات دولت را میدانیم و خودمان در همین جامعه زندگی میکنیم. ما با توجه به شناختی که از جامعه خود داریم کتاب مینویسیم، ترجمه میکنیم یا شعری میسراییم و در اختیار دوستانمان و جامعه قرار میدهیم و خود میدانیم چه اثری خلق کنیم. اگر لازم باشد برخی مسائل را پوشیده میگوییم و اینطور نیست که پاهایمان را در یک کفش کنیم و بگوییم همین که ما میخواهیم. فارغ از ممیزی کردن یا نکردنِ دولت، خود ما برای راضی کردن مخاطب هم اصولی را درنظر میگیریم.
او همچنین درباره این صحبت رییسجمهور که هنرمند قرار نیست هرچه دولت یا جامعه یا حتا روشنفکران میگویند، به تصویر بکشد، گفت: هنرمندان همیشه نظر خود را داشتهاند. مشکل این است که در بیان نظراتشان با مانع روبهرو میشوند. کسی نمیتواند نظر هنرمند یا نویسنده را عوض کند. به هر حال هنرمندان خود صاحبنظر هستند و نظرشان را ابراز میکنند، اما در رساندن این نظر به مخاطبان دچار مشکل است. اینکه یک عده بگویند فقط هرچه ما تشخیص دادیم خوب است و اجازه انتشار دارد، دیدگاهی است که دچار مشکل است. به هر حال نویسنده نظر خود را در اثرش منعکس میکند و در نهایت یا کارش منتشر میشود یا خیر. کاری که این عده با ممیزی آثار میکنند مانع ارتباط بین نویسنده و جامعه میشود.
این مترجم سپس گفت: در دوره اصلاحات هم ما شاهد صحبتهای اینچنینی بودیم و هنوز دولت اصلاحات شیرینی خود را در کام هنرمندان حفظ کرده است. بسیاری از سیاستمداران وقتی زمان زمامداریشان تمام میشود کم کم به فراموشی سپرده میشوند، اما آقای خاتمی همچنان به عنوان عنصری که در جامعه فعال بوده و دورهای هم فعالیت اجرایی داشته حرفش خریدار دارد. اینها همان همدلی نشان دادن با اهل فرهنگ و هنر است. این صحبتها همیشه و حالا باعث خوشحالی ماست و ما از آنها استقبال میکنیم، اما باید نتیجه را در عمل دید.
او در ادامه اظهار کرد: اینکه رییسجمهور از بازگرداندن ارکسترهای سمفونیک و ملی سخن میگوید که از افتخارات ما در این مملکت بوده، جای خوشحالی است. اگر دایرهای به مرکز تهران و با شعاع خاورمیانه رسم کنیم، در هیچکدام از کشورهای همسایه چنین اهمیتی به این مقوله داده نمیشد، اما امروز ارکستر سمفونیک ما تعطیل شده است. وقتی آقای رییسجمهور از احیای این ارکستر سخن میگوید و حتا به طعنه به کارت زردی اشاره میکند که مجلس در صورت این کار به وزیر ارشاد میدهد صحبت خوبی است و قطعا مخاطب هم دارد.
امرایی همچنین اظهار کرد: نکته دیگری که من به عنوان انتظارم از مقامات اجرایی باید مطرح کنم این است که مسؤولان انتشار کتاب، مجلات و روزنامهها را تسهیل و شرایطی فراهم کنند که هیچ مجله و روزنامهای توقیف نشود، حتا اگر مخالف دیدگاه ما باشد. چون نشریاتی که موافق دیدگاه ما هستند که مشکلی ندارند و منتشر میشوند. موضوع این است که تحمل حرف مخالف را داشته باشیم. این حرف مخالف از هر جهتی میتواند باشد؛ میتواند نشریه «یالثارات» یا روزنامه «9 دی» باشد و یا روزنامه «بهار» و روزنامههای دیگر.
او افزود: اینکه روزنامهای را که هنوز منتشر نشده متوقف میکنند نکته دلنشینی در جامعه نیست. اینکه ناشرانی نمیتوانند کتاب منتشر کنند امر مطلوبی نیست. ناشری که عمرش را در کتابفروشی گذرانده و سرب و کاغذ خورده است که نمیتواند لبوفروشی کند. این ناشر کار دیگری بلد نیست و اینکه شما مانع فعالیت او شوید درست نیست. کتابی که یک بار مجوز گرفته نیاز نیست برای چاپ مجدد دوباره مجوز بگیرد یا بخشهایی از آن حذف شود. اینها مسائلی است که به نظرم باید به آنها توجه شود.
امرایی سپس تصریح کرد: لازم است نگاه دولتمردان به هنرمندان، همانطور که آقای رییسجمهور و آقای وزیر گفتند و هنرمندانی که در آن جمع بودند به آن اشاره کردند، نگاه مهربانی باشد. در آن جمع خیلیها حضور داشتند که شاید نگاه و نحله فکریشان موافق نباشد که هیچ، در دو سمت مخالف قرار داشته باشد، اما در جامعه به عنوان هنرمند شناخته میشوند. محمود دولتآبادی و بهمن فرمانآرا اگر در این جلسه مینشینند به احترام آزادی و کرامت انسانی میآیند، وگرنه آنها پاداش هنر خود را از ایرانیان و جهانیان گرفتهاند. این جلسه بازخوردهای موافق و مخالف زیادی در فضای مجازی داشت و واکنشهای اهانتآمیز تندروهای داخلی و برخی از خارجنشینها با اصل وجودی چنین جلساتی با برخورد معقول اهل فرهنگ خنثا شد.
انتهای پیام
نظرات