داماد خانواده استاد علیاکبر صنعتی از جمعیت هلال احمر خواست، اگر نمیخواهند از آثار این مجسمهساز نگهداری کنند، اعلام کنند تا خانوادهاش آنها را به کرمان منتقل کنند.
داود غضنفری دربارهی تخریب آثار استاد صنعتی به خبرنگار بخش تجسمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، گفت: متاسفانه علیرغم تمام پیگیریهای صورت گرفته و مطالبی که در برخی رسانهها منتشر شده، مسؤولان هلال احمر با بیتوجهی کامل، منتظر از بین رفتن این آثار هستند. در این رابطه و در سومین سالگرد درگذشت استاد صنعتی، مطلبی را تحت عنوان "نگذارید استاد صنعتی برای سومین بار شاهد از بین رفتن آثارش باشد " منتشر کردم.
او افزود: استاد صنعتی خودش میگفت در سال 32 وقتی که اراذل و اوباش، موزه راهآهن او را تخریب کردند، به قصد دیدار از آثارش (بخوانید فرزندانش) به موزه مراجعه میکنند در آنجا با قطعه قطعه شدن تمام مجسمهها روبهرو میشوند. آثار بینظیری چون «شام آخر مسیح» اثر لئوناردو داوینچی که مجسمه بیبدیل آن را استاد صنعتی ساخته بود در حمله این اوباش نابود شد.
غضنفری همچنین عنوان کرد: استاد میگفت اگر دستی شکسته بود، اگر پایی شکسته بود آنها را در آغوش میگرفتم و از روی زمین برمیداشتم. همان زمان ایشان برای همیشه از ساختن مجسمه دست برداشتند و به فرزندانشان نیز سفارش کردند که هیچ وقت به دنبال خلق مجسمه نروند.
او ادامه داد: برای بار دوم در سال 57 تعداد دیگر از آثار استاد از بین رفتند؛ در حدود 120 اثر از زیباترین آثار ایشان نابود شد. در آن زمان شاید میشد دلیل تخریب این مجسمهها را نادانی و جهل و وقایع تاریخی مهم دانست، اما اکنون چه توجیهی برای از بین رفتن آثار استاد صنعتی داریم؟
غضنفری دربارهی وضعیت سالهای پایانی عمر استاد علیاکبر صنعتی نیز اظهار کرد: در حدود یک سال قبل از فوت ایشان که هنوز قادر بودند کمی راه بروند، به کمک پرستارشان و همسرم که نوه استاد صنعتی است او را به موزهاش در میدان توپخانه بردیم. قبل از رفتن او را درهم دیدم و مقابلش نشستم و به او گفتم استاد تمایل دارید جایی ببرمتان؟ ایشان که سکته کرده بود و قادر به صحبت کردن به شکل واضح نبود، با سر اشارهای کردند که نمیتوانند.
او افزود: به ایشان گفتم میخواهید ابن بابویه بر سر قبر بی بی ببرمتان، گفت نه، به ایشان عرض کردم استاد میخواهید به موزه برویم. استاد با خوشحالی تایید کردند که مایل هستند ایشان را به آنجا ببریم. روزهای تعطیلی عید بودیم و به آنجا رسیدیم. استاد معمولا چند قدم که راه میرفتند باید صندلی میگذاشتیم تا چند دقیقهای را استراحت کنند و سپس دوباره به حرکت درمیآمدیم. وقتی به موزه رسیدیم بیش از چهار دور تمام طبقه اول و مجسمهها را نگاه کردند. کنار یک مجسمه ایستادند و قطرات اشک از گوشه چشمانشان جاری شد. نگاهم را بر مجسمه دوختم، دستان مجسمه بر اثر بیمبالاتی مسؤولان موزه شکسته بود و درست زیر مجسمه افتاده بود.
داماد خانواده صنعتی در ادامه عنوان کرد: مسؤول موزه که ما را همراهی میکرد زود به دست و پا افتاد و گفت استاد همین امروز آن را میچسبانم، تازه شکسته و دست کودکی با آن برخورد کرده است. استاد خنده تلخی کردند که معنای آن را امروز بعد از سالهایی که از مرگ ایشان میگذرد، متوجه میشوم. استاد در عین بیحالی و بیماریای که داشتند بدون اینکه لحظهای درنگ کنند چندین مرتبه دور تا دوره موزه را نگاه کردند. طبقه بالای موزه تعداد زیادی از آثار نقاشی ایشان به نمایش گذاشته میشد که استاد آنجا را نیز خواستند ببینند. آن روز به واقع معنی نگاه چند باره به این آثار و نگاه عمیق استاد را متوجه نمیشدم ولی اکنون به نیکی میدانم که ایشان به قصد خداحافظی به آنجا آمده بودند.
غضنفری افزود: خاطره آن روز و وداع ایشان با آثارشان هرگز از خاطرم نخواهد رفت. روز 13 فروردین سال بعد ایشان درگذشت و نمیدانست که ممکن است در این دوره که بشر به کمالات و دانش خود را مزین کرده نیز ممکن است آثارشان در معرض تهدید قرار بگیرد. جناب آقای دکتر فقیه (رییس جمعیت هلال احمر)، در مراسم یادبودی که چند سال پیش برای ایشان برگزار کردند، دیدگاههای خودشان را درخصوص مسائل هنری به شکل مبهمی مطرح کردند. ایشان به تمام مجموعههای متعلق به هلال احمر به چشم یک صندوق خیریه برای انجمن نگاه میکنند و هر هزینهای که برای این مجموعه آثار صرف میکنند، تمایل دارند در کوتاه مدت آن هزینهها را از محل درآمد موزه جبران کنند که این موضوع خیلی شایسته به نظر نمیرسد.
او دربارهی پیگیریهای انجام شده در این زمینه نیز گفت: به هر حال علیرغم تمام توصیههایی که توسط اعضای خانواده و مطبوعات صورت گرفت، باز هم هیچ نشانهای از تصمیم برای بازسازی موزه دیده نمیشود و این در حالی است که استاد صنعتی تمامی این آثار منحصر به فرد را به هلال احمر وقف کردند تا از محل درآمد موزه به یتیمخانههای شهر کمک شود. وقتی یک تابلوی ایشان به مبالغ سرسامآوری در موزههای شخصی مردم جابهجا میشود، منصفانه نیست که هلال احمر تا این حد نسبت به این آثار بیتفاوت باشد. شاید هم مسؤولان هلال احمر منتظر زلزلهای هستند تا خیال کلیه هنرمندان و هنر دوستان را در رابطه با آثار باقیمانده استاد صنعتی راحت کنند.
غضنفری ادامه داد: درخواست من از شما این است که صدای ما را به گوش مسؤولان برسانید و بگویید که در این سالها بیتفاوتی مسؤولان هلال احمر خسارات زیادی به این آثار که در واقع آثار ملی هستند وارد آورده است. چندی پیش یکی از دوستانم از شیشههای شکسته موزه داخلش را تماشا کرده بود و میگفت موزه در اشغال عنکبوتها و تار عنکبوتهاست و جای بسی افسوس است که چرا این آثار حداقل به کرمان منتقل نمیشوند.
او خاطرنشان کرد: بهتر بود مسؤولان هلال احمر تکلیف خودشان با این آثار را مشخص میکردند. به هر حال اگر هنوز تمایل به نگهداری آثار دارند، وظیفه حراست و تمیز نگهداشتن موزه بر عهده خودشان است و باید از این آثار به دقت مراقبت کنند.
انتهای پیام
نظرات