آیین آغازین و بخشی از برنامههای هفتمین جشنواره شعر فجر در جزیرههای خلیج فارس برگزار شد؛ اما این برنامهها با حاشیههایی همراه شد که باز هم محجوبی هنر ملی شعر و دستاندرکاران آنرا در برابر هنرهای وارداتی چون سینما به اثبات رساند.
به گزارش خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، مسؤولان جشنواره شعر فجر در تلاشاند تا این جشنواره را از سطح تهران و پایتخت فراتر ببرند و شعر را در استانهای مختلف ایران به جریان بیاندازند. این موضوع به زعم بسیاری، امر ارزشمندی است و در عین حال نیازمند برنامهریزی و تلاشی دوچندان تا برنامهها به نحو شایستهای برگزار شود و صرفا به ارائه آمار و گزارش کار از برگزاری جشنواره در شهرهای مختلف منجر نشود.
آیین آغازین جشنواره شعر فجر 17 بهمنماه در جزیره خارک برگزار شد. همچنین دو مراسم شعرخوانی این جشنواره در روزهای بعد در جزیره ابوموسی و قشم برگزار شد.
برای برگزاری مراسم آغازین جشنواره شعر فجر، شاعران و خبرنگاران همراه با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و همراهانش عازم خارک شدند. البته ساعت پرواز از تهران به خارک، آنقدر نزدیک به زمان برگزاری برنامه بود که در واقع زمانی برای دیدن جزیره درنظر گرفته نشده بود. برنامهریزی مراسم هم به گونهای بود که مراسم به سخنرانیها گذشت و شعرخوانیها با عجله و پشت سر هم برگزار شد. از طرفی وقت کم آمد و اجرای گروه موسیقی هفتنفرهای که از تهران به خارک رفته بودند، متوقف شد و آنها برای دویدن به سمت ماشینهایی که مشخص نبود قرار است چه کسی را به فرودگاه ببرند، فراخوانده شدند. مسافران چندباری از هر ماشین پیاده و سوار میشدند، تا اینکه در نهایت، مسافران هر ماشین مشخص شدند و به فرودگاه رسیدند.
از سوی دیگر، به نظر میرسید حاضران در این آیین، کارمندان شرکت نفت و مسؤولان بودند و از ساکنان جزیره خبری نبود.
شاعران و خبرنگاران بعد از نیمهشب به تهران رسیدند و قرار شد فردا ساعت هفت و نیم صبح هم عازم قشم شوند. اما زمانی که مسافران به فرودگاه رسیدند، مشخص شد که پرواز آنها برای بندرعباس است و جای خالی پرواز قشم به دبیر جشنواره و سه نفر از شاعران رسید. خبرنگاران همراه با محمدعلی بهمنی، رییس شورای علمی جشنواره، و عرفان نظرآهاری، از داوران، بعد از شناورسواری ساعت 12 ظهر به قشم رسیدند.
گفته میشد برگزارکننده جشنواره شعر فجر در قشم، نه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، که سازمان منطقهی آزاد قشم است و محل اسکان شاعران، یکسری پلاژ تقریبا خارج از شهر و با امکانات اولیه بود که تقریبا مسؤول و نیروی خدماتی نداشت و شاعران هم از وضعیت پذیرایی و اسکان بسیار گله داشتند. مدام سخن از این بود که اگر اکنون قرار بود سینماگری در این جشنواره شرکت کند، شرایط پذیرایی و اسکان در این حد بود؟
مسافران جشنواره شعر فجر ساعت 4 به فرودگاه رسیدند و ساعت 5 از قشم با هواپیمای فوکر 50 کوچکی به ابوموسی رفتند. وقت کمی را کنار ساحل زیبای این جزیره گذراندند و به محل برگزاری مراسم رفتند که بیشتر حاضران آن بچهها بودند و تعداد آنها آنقدر زیاد بود که برگزارکنندگان با کمک عرفان نظرآهاری، نویسنده ادبیات کودک و نوجوان، به سرگرم کردن آنها اقدام کردند و مسابقهای درنظر گرفتند که در آغاز، جایزهاش یکی از کتابهای نظرآهاری بود، بعد ناصر فیض - شاعر و طنزپرداز - پنج تا دههزارتومانی به آن افزود و سپس رضا حمیدی - دبیر جشنواره - هم پنج کارت هدیه 50هزار تومانی را برای برندگان این جایزه درنظر گرفت.
با وجود سر و صدا و شلوغی بچهها در سالن، بزرگترها که تعداشان کم هم نبود، شعرهای شاعران را شنیدند. اما در پایان مراسم حاضران گله میکردند که به آنها شمارههایی داده و گفتهاند که در پایان مراسم قرعهکشی میکنند، ولی از قرعهکشی خبری نشد. پذیرایی چندانی هم از حاضران نشد تا آنجا که برخی حاشیهها شکل گرفت.
هواپیمای شاعران و خبرنگاران این مراسم به دلیل نقص فنی و استارت نخوردن موتور تخلیه شد و مسافران خسته کمی دور هم در فرودگاه شعر خواندند و خودشان را با شوخیهای ناصر فیض مشغول کردند و بعد از یک ساعت انتظار، قرار شد جایی اسکان بگیرند تا هواپیمایی به فرودگاه کوچک ابوموسی بیاید.
بعد از دو ساعت استراحت، مسافران به فرودگاه برگشتند و ساعت 4 با هواپیمای فوکر 100 که اینبار استارت خورد، به قشم برگشتند.
مراسم شعرخوانی در قشم ساعت 19 و در سالن خلیج فارس برگزار شد. باز هم با سخنرانی آغاز شد و شاعرانی چون محمدعلی بهمنی، علیرضا قزوه، ناصر فیض، عرفان نظرآهاری، حمیدرضا برقعی و برخی شاعران بندرعباسی شعرخوانی کردند و در پایان علیرضا قربانی و گروهش به اجرای موسیقی پرداختند. اما باز هم دیر شد و شاعران، خبرنگاران و گروه موسیقی به شناور کنار بندر رسیدند و کمی منتظر شام شدند و شناور با سرعتی بسیار زیاد عازم بندرعباس شد. در آنجا این گروه 25 نفره، ساکها، چمدانها و سازهای همراهشان را یک مینیبوس به صورت بسیار فشرده به فرودگاه میبرد. البته دیگر خیلی دیر شده بود و در بین راه، شاعرانی چون فیض مجبور شدند سر چهارراه بایستد و راه را بر دیگر ماشینها ببندند تا مینیبوس جشنواره شعر فجر به فرودگاه برسد. البته آنقدر سرعت مینیبوس زیاد بود که لحظههایی گمان این میرفت که الآن است که هواپیما بپرد و مسافران با همین مینیبوس به تهران بروند.
گروه، نیم ساعت دیر فرودگاه رسید، اما تلاشها و تلفنها هواپیما را منتظر نگه داشته بود؛ البته برای مسافران و نه وسایل همراه آنها. در واقع ساک و چمدانها و سازهایی که به جشنواره شعر فجر رفته بودند، یک روز بعد به دست صاحبانشان رسیدند.
حالا باید منتظر ماند و دید ادامه برگزاری جشنواره شعر فجر به چه نحوی است.
انتهای پیام
نظرات