• جمعه / ۲۹ دی ۱۳۹۱ / ۰۹:۱۲
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 91102916923

منوچهر دانش‌پژوه مطرح کرد:

راه حل مشکلات خط فارسی چیست؟

راه حل مشکلات خط فارسی چیست؟

منوچهر دانش‌پژوه معتقد است، راه حل مشکلات خط فارسی، نزدیک کردن نوشتار به گفتار است و برای این کار باید از حرکت‌گذاری و اِعراب استفاده کرد.

منوچهر دانش‌پژوه معتقد است، راه حل مشکلات خط فارسی، نزدیک کردن نوشتار به گفتار است و برای این کار باید از حرکت‌گذاری و اِعراب استفاده کرد.

او همچنین پیشنهاد می‌دهد که در فصل تابستان یک سمینار در این زمینه تشکیل شود و مسائل مختلف زبان و خط فارسی بررسی و نتیجه‌ی قطعی گرفته شود.

این استاد دانشگاه در گفت‌وگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، گفت: در تمام زبان‌ها دو نوع حرف، یعنی حروف صدادار و بی‌صدا وجود دارد، اما مشکل اساسی خط فارسی این است که حروف صدادار ما خارج از حروف اصلی است و تمام حروف اصلی ما بی‌صدا هستند.

دانش‌پژوه همچنین ادامه داد: در بعضی از زبان‌ها تعدادی از حروف دو نقش صدادار و بی‌صدا دارند، اما ما 32 حرف اصلی زبان فارسی را بی‌صدا می‌نویسیم و حروف کمکی یعنی همان اِعراب به کمک 32 حرف می‌آیند.

او در ادامه عنوان کرد: سال‌ها قبل عده‌ای می‌خواستند خط فارسی را به خط لاتین تبدیل کنند، اما این کار - که یکی از همسایگان ما نیز آن را انجام داد - نه تنها مشکل را حل نمی‌کند، بلکه آن را دوبرابر می‌کند. اگر تغییر صورت بگیرد، آن‌گاه زبان ما نه فارسی خواهد بود و نه بین‌المللی.

دانش‌پژوه گفت: بعضی از ملت‌ها، سابقه‌ی فرهنگی قوی ندارند؛ مثلا آثار ادبی هند یک‌دهم ایران هم نیست. این کشورها با تغییر خط، آثار کهن خود را از دست نمی‌دهند، اما ما با این کار، فرهنگ خود را از دست خواهیم داد و فرزندان‌مان از خواندن «شاهنامه»‌ی فردوسی و آثار کهن ادبی محروم می‌شوند. کسانی هم که این پیشنهاد را مطرح کردند، پس از مدتی خود منصرف شدند.

او همچنین تأکید کرد: راه چاره، اصلاح خط فارسی است. در گذشته از علائمی مثل ویرگول، علامت سؤال، علامت تعجب، نقل قول و ... استفاده نمی‌شد، اما امروز همه خود را به رعایت آن‌ها مقید کرده‌اند. حرکت‌گذاری حروف فارسی هم ممکن است. مگر استفاده از این حرکت‌ها چه زحمتی دارد؟ امروز عرب‌ها هم اِعراب را از روزنامه‌ها و کتاب‌های‌شان حذف کرده‌اند که کار غلطی است.

این پژوهشگر سپس اضافه کرد: همان‌طور که اگر پله‌ی خانه‌ی شما خراب شود، کل خانه را خراب نمی‌کنید، نباید خط را هم به خاطر اشکالاتش حذف کرد. هیچ خطی خالی از اشکال نیست. در تمام خط‌ها تلفظ با خط فرق دارد؛ مثلا در خط انگلیسی می‌نویسیم write و night و می‌خوانیم «رایت» و «نایت».

دانش‌پژوه همچنین گفت: هیچ خطی در دنیا نمی‌تواند کار زبان شفاهی را انجام دهد. اگر روزی خط بتواند این کار را انجام دهد، همه‌ی مدارس بسته می‌شوند، چون مردم خودشان کتاب می‌خوانند و یاد می‌گیرند. اما خط هنوز بسیار ضعیف‌تر از زبان است.

او در ادامه اظهار کرد: خط هرگز به زبان شفاهی نمی‌رسد. بعد از چندهزار سال مشکلاتی که از ابتدا در خط وجود داشته، هنوز هم هست. ما در زمینه‌ی خط عقب رفته‌ایم. ما خط را کامل نمی‌نویسیم و نتیجه این می‌شود که جوان امروزی نمی‌تواند کتاب 500 سال پیش یا روزنامه بخواند و حق هم دارد.

این استاد دانشگاه سپس اضافه کرد: ما نباید توقع داشته باشیم که خط کار زبان شفاهی را انجام دهد؛ بلکه باید تا آن‌جا که می‌توانیم، زبان کتبی را به زبان شفاهی نزدیک کنیم و برای این کار در خط فارسی، ساده‌ترین کار، استفاده از حروف باصدا و صدادار کردن حروف بی‌صداست.

او همچنین عنوان کرد: در گذشته گذاشتن نقطه‌ی حروف مثلا نقطه‌های «شین» نشان بی‌سوادی بوده است. وقتی چنین مشکلی در فرهنگ ما وجود دارد، نمی‌توان توقع داشت که این مشکلات حل شود و اِعراب و حرکت‌گذاری درست انجام شود. سال‌هایی که ما درس می‌خواندیم، در امتحان شفاهی زبان عربی، معلم‌ها متن را بدون اِعراب به ما می‌دادند که بخوانیم. این هم غلط بود.

دانش‌پژوه گفت: چرا ما باید حرکت‌گذاری را که کار بسیار ساده‌ای است، رها کنیم و کل خط را عوض کنیم؟ این کار پاک کردن صورت مسأله است. ما نباید خط و فرهنگ خود را که سابقه‌ی هزاران‌ساله دارد، رها کنیم. هیچ ملتی به اندازه‌ی ما شاعر و نویسنده ندارد.

او در ادامه عنوان کرد: زبان مقوله‌ای پویاست و هنرش در شعر است که هرگز کهنه نمی‌شود. در زبان فارسی ما شاعرانی چون فردوسی، سعدی و حافظ را داریم که کار شاعری را به اوج خود رسانده‌اند. با عوض کردن خط، رابطه‌ی جوانان با این آثار قطع می‌شود و تازه همه‌ی خط‌های دیگر هم ایراد و اشکال دارند.

این استاد دانشگاه افزود: یکی از مشکلات خط فارسی، وجود واژه‌های عربی است. اما این مشکل را هم باید با یادگیری اشتقاق و ریشه‌ی لغت و تکرار معنای واژ‌ه‌ها یاد بگیریم. داشتن همه‌ی این مشکلات از عوض کردن خط بهتر است.

او همچنین درباره‌ی عملکرد فرهنگستان زبان و ادب فارسی در زمینه‌ی یکسان کردن رسم‌الخط فارسی، گفت: اختلاف سلیقه و استثنا گذاشتن‌ها بزرگ‌ترین اشکال است. البته منظور من، فرهنگستان فعلی نیست؛ بلکه عملکرد فرهنگستان در طول مدت فعالیتش را مد نظر دارم. در دوره‌ای فرهنگستان آن‌قدر بر جدا نوشتن کلمات اصرار کرد که امروز بعضی از افراد کم‌سواد کلماتی مثل بجز و بخرد را هم جدا از هم می‌نویسند.

دانش‌پژوه ادامه داد: زمانی که دستوری در زمینه‌ی خط می‌دهیم، باید پشت آن منطقی وجود داشته باشد که آن را بپذیرند. زمانی که دستوری منطق نداشته باشد، مردم آن را نخواهند پذیرفت. نمی‌توان قانونی وضع کرد و کلمات زبان را با بخشنامه عوض کرد، چرا که مردم به یک کلمه عادت کرده‌اند. زبان فارسی با قدمت هزاران‌ساله در فرهنگ مردم جاری بوده است.

او همچنین اضافه کرد: هر کدام از اقدامات فرهنگستان که با عرف و فرهنگ جامعه سازگار بوده‌، مورد استقبال مردم قرار گرفته است، وگرنه هیچ‌کس به آن‌ها اعتنا نخواهد کرد. همان‌طور که سعدی می‌گوید: «سعدی به روزگاران مهری نشسته بر دل / بیرون نمی‌توان کرد الا به روزگاران». زبان و لغت را هم یک نفر وضع نکرده است که یک نفر بتواند آن را عوض کند. با تصمیم یک نفر یا 10 نفر نمی‌توان خط و زبان را تغییر داد.

این استاد دانشگاه سپس اظهار کرد: درباره‌ی تغییر واژه هم باید قبل از این‌که واژه‌ی بیگانه وارد زبان شود، اقدام کرد؛ وگرنه بعد از آن غیرممکن است که مردم واژه‌ی وضع‌شده را بپذیرند و دیگر نمی‌توان گفت ما سعدی و فردوسی داریم و از کلمات بیگانه‌ای مثل «تلگراف» استفاده نمی‌کنیم. خود سعدی هم اگر امروز زنده شود، باید بگوید «تلگراف». در دیوان ملک‌الشعرای بهار هم که بزرگ‌ترین استاد ادبیات فارسی است، کلمه‌هایی مثل «اولتیماتوم» وجود دارد. او می‌دانست که باید خود را با زبان تطبیق دهد.

دانش‌پژوه همچنین عنوان کرد: گاهی اوقات با تعصب کوشش خود را هدر می‌دهیم، چرا که درباره‌ی مسائلی سخت‌گیری می‌کنیم که لزومی ندارد درباره‌ی آن‌ها تعصب به خرج داد. من منکر اصلاح خط نیستم، اما قدم اول برای اصلاح خط، حرکت‌گذاری است. ما باید تلفظ‌مان را صحیح کنیم، اما این کار با بخشنامه عملی نیست. مردم ایران بر اثر استفاده از رسانه‌ها به تدریج به تلفظی یکسان خواهند رسید، اما این کار زمان می‌برد.

او افزود: نمی‌توان گفت از فردا اصفهانی‌ها نگویند «رفتس» و «گفتس». همان‌طور که تهرانی‌ها هم به اشتباه «گفتش» و «رفتش» می‌گویند، اما به تدریج با باسواد شدن مردم و یاد گرفتن دستور، همه‌ی این اشتباهات برطرف خواهد شد.

او همچنین گفت: در دوران وزارت دکتر خانلری، ایشان سمیناری تشکیل داد و نتیجه‌ی آن را به صورت بخشنامه به مدارس فرستاد. آن سمینار بهترین سمیناری بود که در زبان فارسی شکل گرفت، اما بعضی به کار آن ایراد گرفتند و نتیجه را نابسامان کردند.

این استاد زبان و ادبیات فارسی در ادامه تأکید کرد: من پیشنهاد می‌دهم که در فصل تابستان یک سمینار در این زمینه تشکیل شود و در استان‌های مختلف فعالیت کند تا آموزش یک‌طرفه نباشد، بلکه مسائل مختلف بررسی و نتیجه‌ی قطعی گرفته شود.

او افزود: وقتی دکتر خانلری کتاب دستور خود را نوشت، آن را به صورت پلی‌کپی بین استادان تقسیم کرد و گفت که اگر کسی اشکالی بر این دستور دارد، به من بگوید تا قبل از چاپ، آن را اصلاح کنم.

دانش‌پژوه همچنین تأکید کرد: اگر قرار است کاری درباره‌ی زبان انجام شود، باید قبلا در مجامع و سمینارهای مختلف مورد بحث قرار گیرد تا هر کسی بتواند به صورت حضوری نظر خود را بگوید و اشکالات برطرف شود.

او سپس اظهار کرد: می‌گویند فردوسی در زمانی که همه به عربی‌نویسی تفاخر می‌کردند و به دستور سلطان محمود برای خوشامد خلیفه‌ی اموی، نامه‌های درباری را هم به عربی می‌نوشتند، ایستادگی کرد و «شاهنامه» را با کم‌ترین لغات عربی سرود. اما مسأله این است که در مقایسه‌ی متون نثر آن زمان و «شاهنامه» می‌فهمیم که بسیاری از واژه‌هایی که فردوسی در این کتاب به جای واژه‌های عربی به کار برده، در همان زمان در زبان مردم به کار نمی‌رفته است.

این پژوهشگر همچنین تأکید کرد: بعضی فکر می‌کنند اشکال خط فارسی به واژه‌های عربی برمی‌گردد. اما در شاهنامه‌خوانی هم اشکال کم نیست. امروز هم دانشجویان ما هنگام خواندن «شاهنامه» دچار اشکال می‌شوند.

او در ادامه اظهار کرد: زبان یک ابزار است و ما چه خوش‌مان بیاید، چه نه، واژه‌هایی از زبان عربی و زبان‌های دیگر وارد زبان ما شده‌اند و باید به کار روند. البته اگر می‌توانیم، بهتر است واژه‌های فارسی به کار ببریم، اما گاهی نمی‌توان این کار را کرد و چون ناچاریم این کلمات را به کار ببریم، باید به دانش‌آموزان اشتقاق واژه‌های عربی را هم یاد بدهیم. 50 تا 60 درصد از لغت‌هایی که ما به کار می‌بریم، عربی هستند.

دانش‌پژوه افزود: شاید اهل ادب به خاطر این پیشنهاد به من ایراد بگیرند، اما من معتقدم باید باب‌های عربی و اشتقاق را هم در کتاب‌های دستور بنویسیم تا دانش‌آموزان تفاوت باب افعال و تفاعل را بفهمند و بدانند که فرق «تظاهر» و «اظهار» چیست؟ یا «تمارض» یعنی چه؟ امروز ما ناچاریم این کلمات را بشناسیم تا بسیاری از مشکلات املایی برطرف شوند.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۳۹۱-۱۰-۲۹ ۱۴:۲۰

آقای استاد، ما در زمانه رایانه و کامپیوتر زندگی می‌کنیم. همین اکنون هم الفبای تازی کنونی نارسایی خود را در این زمینه نشان داده است و زبان پارسی را در خود زندانی کرده است، چه رسد به این که بخواهیم نوشتن "حرکات" را نیز در نگارشمان وارد کنیم. آیا هیچ اندیشیده‌اید که تا ده سال دیگر بیشتر کتابها، روزنامه‌ها و مجلات به صورت دیجیتال تولید خواهند شد؟ آیا تاکنون یک بار پیشنهاد خود را آزمایش کرده‌اید و دیده‌اید که بجای آسانتر کردن کار آن را بسی دشوارتر می‌کند؟ آیا به این اندیشیده‌اید که نزدیک به پنج میلیون ایرانی در خارج از کشور زندگی می‌کنند که به‌دلیل همین الفبای نارسا، داریم نسل دوم و سوم این ایرانیها که در واقع سرمایه‌های این کشور هستند را از دست می‌دهیم؟(!) آقای "استاد زبان پارسی"! چرا نمی‌توانیم الفبایمان را تغییر دهیم؟ و چرا به باور شما تغییر این الفبا به معنی از دست دادن گنجینه‌های ادبی است؟

avatar
۱۳۹۱-۱۰-۲۹ ۱۹:۴۱

در میراث غنی ادب پارسی شکی نیست. ولی آقای دانش‌پژوه واقعا غنای ادب هند یک دهم ایران هم نیست. جلوی یک هندی این را بگویید واکنش نشان نمی‌دهد؟ بهتر است کمی واقع‌بین‌تر و متعادل‌تر باشید!