محمد پرویزی گفت: در ویدئو پرفورمنس «نزدیکتر بیا... نزدیکتر... نزدیکتر از این؟» یک نوع ساختار شکنی در پیش فرض مخاطب انجام دادیم تا افراد اثر هنری را بیرون از خودشان تجربه نکنند و برعکس در دل خود اثر قرار بگیرند.
به گزارش خبرنگار بخش هنرهای تجسمی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، این کارگردان درباره ویدئو پرفورمنس «نزدیکتر بیا... نزدیکتر... نزدیکتر از این؟» که این روزها در گالری «شیرین» اجرایش را سپری میکند، گفت: پایه اصلی این کار بر مبنای ویدئو است که ریشه در هنرهای تجسمی دارد و از دل گالریها به وجود آمده است.
او با مرور تاریخچهای از شکلگیری ویدئو و پرفومنس در عرصه هنرهای تجسمی عنوان کرد: ویدئو قرار بود به راحتی با استفاده از مدیای سینما در دل هنرهای تجسمی حرف بزند و در عین حال از وجه سرمایهداری سینما خارج شود و به همین دلیل هنری بینا رشتهای است که در عین حال میتواند از پرفورمنس هم استفاده کند.
پرویزی سپس به جزئیات این ویدئو پرفورمنس که تا کنون 17 اجرای آن در گالری «شیرین» سپری شده ،گفت: قرار بود پایه این اجرا ویدئو باشد و پرفورمنس به کمک آن بیاید . به همین دلیل آتنا اشتیاقی در یکی از سالنها با ویلن سل به اجرا میپردازد و در اتاق جانبی که ما به آن «اتاق هذیان» نام دادهایم ،پگاه آهنگرانی به این موسیقی پاسخ میدهد.
وی خاطرنشان کرد: درون مایه کار بر مبنای ادبیات سیال ذهن در فضایی مدرن شکل گرفته، اما از آنجا که در قد و قواره ادبیات به حساب نمیآید سعی کردیم با استفاده از ایهام زبانی ،تعدد راویهای متن ، شکست موقعیتهای زبانی و تقدم و تاخر آن در ذهن به کار سیال ذهن نزدیک شویم و از این فضا برای ویدئو آرت استفاده کنیم به طوریکه زن این اجرا مدام با خودش حرف میزند ، صدای خودش را میشنود و به خاطراتش پاسخ میدهد و از این جهت این اجرا بازخوانی خاطرات یک زن از نگاه زبان شناسی است.
او همچنین به اجرای موسیقی توسط آتنا اشتیاقی اشاره کرد و افزود: آتنا شیوه روایت را از خودش دور میکند زیرا قرار است به مخاطب این ایده را انتقال دهیم که اگر قرار است همه چیز پیش از گفتار حاصل شود شاید یک فاجعه به وجود بیاید و از این جهت آتنا با سازش قرار است فضایی را ایجاد کند تا کلام ناخودآگاه ذهنی پگاه بیرون بریزد.
این کارگردان که 16 دی ماه در نشستی در خانه هنرمندان سخن میگف همچنین به ایدههای اجرای این ویدئو پرفومنس اشاره کرد و افزود: ما نوازنده ویلن سل را از ارتفاع دو و نیم متری آویزان کردهایم و با امکانات صوتی و تصویری که چندین ماه هماهنگی و اجرای آن طول کشیده است صدا و تصویر را با هم سینک کردهایم. این تمدید بصری بود تا گفت وگوهایی که بیان نمیشود و نادیده گرفته میشود در اجرا دیده شوند. از این جهت در سطح کار از ایدههای زیادی استفاده شده که تنها با حضور یک اسپانسر میتوانست ایده آن محقق شود. البته گالری شیرین نیز در این فرصت به ما اجازه داد تاطی 45 روز فضای گالری را به هم بریزیم و امکانی فراهم کنیم تا غلط خوانی پرفورمنس در ایران تصحیح شود.
پرویزی همچنین درباره مشارکت تماشاگران در این اجرا گفت: اولین کاری که باید برای بیننده در این اجرا انجام میدادیم یک نوع ساختار شکنی در پیش فرض او بود زیرا معمولا مخاطبانی که به گالری میروند، میدانند که قرار است در آنجا چه اتفاقی بیفتد. اما کاری که ما در این ویدئو پرفورمنس انجام داده بودیم چیزی کاملا متفاوت بود .
او در همین رابطه توضیح داد: مخاطب برای دیدن این ویدئو پرفورمنس در یک اختلاف سطح چهار متری قرار میگیرد و از همان لحظه اول غافلگیر میشود. همچنین در طول اجرا باید دور تا دور پرفورمنس اصلی حرکت کند و همین نگاه از بالا به پایین باعث میشود تا او دیدگاهش نسبت به اجرا تغییر کند. در این اختلاف سطح حتی بینندگان همدیگر را میبینند و فکر میکنم خود این ایده نوعی مشارکت مخاطب در کار هنری است و قرار نبود افراد اثر هنری را بیرون از خودشان تجربه کنند.
پرویزی توضیح داد: اولین اقدام ما این بود که تماشاگر در دل خود اثر قرار بگیرد. به همین دلیل در اتاقی که پگاه هذیان میگفت و خاطراتش را مرور میکرد مخاطب میتوانست از طریق گوشیهایی به صورت مستقیم با او سخن بگوید و سمفونی درون او را بشنود. در مجموع واکنشهای بداهه مستقیمی انجام میشد و فکر میکنم ایده اجرای این ویدئو پرفورمنس یک نوع مشارکت بصری است. حتی ما مسیرهای اضافهای برای گم شدن افراد پیشبینی کرده بودیم که باعث میشد مدام در طول اجرا سوال کنند و راه خودشان را پیدا کنند.
پرویزی که سال 86 و 87 یک اثر دیگر به عنوان «میراث پدری» را در گالری ممیز اجرا کرد و تجربهای نیز در تالار وحدت داشته ، قرار است سال آینده یک پروژه مشترک را با شرکت سونی در نگارستان «آن» کار کند.
او همچنین از پیشنهاد یک اجرا در لندن خبر داد و گفت: اگر بتوانیم کلیت اجرا را به شکل سادهتری پیاده کنیم و مشکلات تکنیکی را برطرف نماییم، قطعا اجراهای بینالمللی خواهیم داشت اما به لحاظ تکنیکی کارمان سخت و زمانگیر است.
این کارگردان همچنین درباره مشکلات پیش روی چنین اجرای بزرگی گفت: قطعا اگر اسپانسر پیدا نمیکردیم، اجرایی کردن این پروژه یک ریسک بزرگ بود ولی خوشبختانه هم این شرکت و هم بانک سامان به کمک ما آمدند. یک مشکل دیگر ما هم در این بود که ویدئو پرفورمنس قرار بود در یک گالری و بدون بلیت فروشی اجرا شود و ما باید بدون هرگونه نگرانی این کار را می کردیم که خوشبختانه این اتفاق افتاد.
او درباره انتخاب پگاه آهنگرانی برای این اجرا گفت: دوسال پیش قرار بود نمایشی را با عنوان «به ترتیب شماره» در سالن ایرانشهر کار کنیم که به دلیل مشکلاتی انجام نشد و به سال آینده موکول شد در حال حاضر نیز نمایشنامه در دست آقای سرسنگی است و احتمالا سال آینده اجرا خواهد شد ولی در این فاصله دو ساله مذاکراتی انجام دادیم و براساس ایده همان اجرا به این ویدئو پرفورمنس رسیدیم که مجددا با حضور خود پگاه آهنگرانی عملی شد.
پرویزی با اشاره به موفقیت این اجرا توضیح داد: دو هزار و 500 بیننده تا کنون از این اجرا دیدن کردند و ویدئویی که در یوتیوپ منتشر کردیم هم بیش از هشت هزار بیننده داشت که خود این اتفاق نشان میدهد، مخاطب خیلی اجباری از این کار دیدن نمیکند و موفق بوده است.
وی درباره انتخاب ساز ویلن سل برای این اجرا بیان کرد: معمولا زمینهای که اثر هنری در آن خلق میشود اهمیت دارد و به شخصه مایل نبودم که موسیقی این کار ایرانی باشد زیرا میخواستم تجربه یک زن مدرن را ارائه دهم. پس گریز از سنتیدیده شدن تصویر زن در یک افق صدایی باعث شد تا از ساز ویلن سل استفاده کنیم و این گفت وگوی درونی و وجه اخلاقی آن را بیشتر منعکس کنیم. زیرا شرط اصلی اخلاق مدرن در این است که به صدای آدمها گوش دهیم و این موضوعی بود تا در زمینهای دیده شود که اصلا سنتی نیست. از سوی دیگر صدا در حوزه تصویر بسیار خلاق است و در این اجرا هم فاصلهها توسط تصویر و صدا پر میشود که فکر میکنم ویلن سل بسیار موفق عمل کرد.
آتنا اشتیاقی - یکی از اجراگران و نوازنده ویلن سل - در این ویدئو پرفورمنس نیز درباره انتخاب قطعات این اجرا گفت: از تابستان که شروع به انتخاب قطعات کردیم کارهایی از باخ، کاسادو و گابریل فوره انتخاب شده بود که در نهایت قطعه «مرثیه» از فوره را که برای ویلن سل و پیانو نوشته شده انتخاب کردیم.
او اضافه کرد: این قطعه در گام مینور که یکی از گامهای غمگین است کار شده و ما تمی از آن را به عنوان ایده اصلی کار برداشتیم و ویدئو را براساس آن شکل دادیم. به همین دلیل در طول اجرا خلا پیانو و تک نوازی ویلن سل کاملا احساس میشود زیرا هیچ الگویی نیست که این ساز را همراهی کند و مخاطب تنها صدای ویلن سل را میشنود.
اشتیاقی با اشاره به این نکته که در هر اجرا با توجه به فضای کار ،نوع برخورد مخاطبان و احساساتی که از کل فضا میگیرد باعث اجرای بداهه متفاوتی می شود، گفت: ما از همان ابتدا به دنبال یک نت کشیده بودیم که آرام پیش برود و ملودیهایی داشته باشد که به فضا بخورد لذا خیلی روی این فضا تامل کردیم و فکر میکنم این قطعه بهتر از هرچیز دیگری جواب داد. البته همه چیز در این اجرا در لحظه اتفاق میافتد و براساس انرژی متفاوتی که در آن فضا میگیرم کاری متفاوت هم ارائه میدهم به ویژه این که در این ویدئو پرفورمنس مخاطبان من را از بالا میبینند و خودم در یک فضا معلق هستم. البته مخاطب به واسطه وجود یک آئینه در پشت سرم کوچکترین جزئیاتی را از دست نمیدهند و همین به حس بداهه نوازی کمک میکند.
او در عین حال درباره انتخاب ویلن سل و تفاوتهای چنین اجرای بداههای با حضور در یک ارکستر بزرگ گفت: معمولا ویلن سل در موسیقی کلاسیک که نیاز به دقت هرچه بیشتر دارد استفاده میکند و قرار است هر آنچه آهنگساز خواسته، نوازنده شود. از سوی دیگر مخاطبی که به قصد شنیدن یک قطعهی کلاسیک میرود کاملا میداند که قرار است در یک کنسرت قرار بگیرد و فلان قطعه را بشنود، اما مخاطب این ویدئو پرفورمنس نمیداند قرار است با چه اتفاقی مواجه شود و شاید حتی در بین مخاطبان ما کسانی باشند که تا به حال کنسرت نرفتهاند. از سوی دیگر اینجا همه چیز بداهه است و ما بین زمین و آسمان در حال خلق هستیم لذا فکر میکنیم کارمان کاملا خلاقانه است و با ذهنیت خودم به اجرا شکل میدهم.
پرویزی نیز درباره این تجربه گفت: فکر میکنم برای چنین اجرای بداههای نسل جوان خیلی راحتتر میتواند ایدهها را دستکاری کند. ما قرار بود در این ویدئو پرفورمنس معادل موسیقایی پیدا کنیم که تکرارها را به صورت صوتی منتقل کند و مثلا فضایی مثل یخزدگی را تداعی کند که آتنا طی بارها تمرین هر قطعه به این فضا دست پیدا میکرد و برای این تخلیه زبانی نت مینوشت و ما بعد از آن به نتیجه قطعی کار دست پیدا میکردیم.
به گزارش ایسنا،«نزدیکتر بیا... نزدیکتر... نزدیکتر از این؟» تا 25 دیماه هر شب رأس ساعت 18 در «گالری شیرین» واقع در خیابان ولنجک، کوچه هجدهم، شماره 9 میزبان علاقهمندان خواهد بود.
انتهای پیام
نظرات