آیتالله آقا مجتبی تهرانی از مراجع تقلید، درگذشت.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، آیتالله آقا مجتبی تهرانی پس از تحمل یک دوره بیماری درگذشت.
ستاد برگزاری مراسم ارتحال آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی در اطلاعیهای اعلام کرد:
«بسم الله الرحمن الرحیم
یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی
در آستانه اربعین سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام، روح شیدا و بی قرار فقیه عارف و مجاهد سالک حضرت آیة الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی به ملکوت اعلی پیوست. این مرجع عظیم الشأن که از برجسته ترین شاگردان مکتب فقهی، عرفانی و فلسفی امام خمینی (قدس سره الشریف) بود عمری را به تدریس و تربیت و تهذیب نفوس گذراند، و اهتمام تمام به اقامه عزای خامس آل عبا و تبیین معارف اسلامی و سلوک عاشورایی داشت و تقدیر چنان شد که در همین ایام نیز در جوار رحمت بی انتهای الهی عزادار فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم باشد؛ «یوم علی آل الرسول عظیم».
این مصیبت بزرگ را به محضر مقدس حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه، مقام معظم رهبری، مراجع عظام تقلید، حوزههای علمیه، شاگردان و ارادتمندان ایشان و همه امت مسلمان تسلیت گفته و علوّ درجات معظم له را مسئلت مینماییم.
برنامهها و مراسم مربوط در اطلاعیههای بعدی به آگاهی مردم شریف خواهد رسید.»
آیتالله آقا مجتبی تهرانی استاد اخلاق و مرجع تقلید ایرانی و مدرس حوزههای علمیهٔ تهران (مانند مدرسه مروی) بود.
ایشان در سن 75 سالگی و با بیش از 30 سال کرسی دروس اسلامی در حوزه علمیه تهران در سحرگاه 13 /10 /91 دار فانی را وداع گفت.
مروری کوتاه بر زندگی نامه این استاد اخلاق
استاد در سال 1316 ه.ش در خانوادهای از اهل علم، معرفت و شهادت در تهران به دنیا آمد. پدر ایشان مرحوم آیتالله میرزا عبدالعلی تهرانی، از شاگردان مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، فقیهی مجاهد و عارفی سترگ بود که در زمان تاریک حکومت پهلوی اوّل، با همراهی و رفاقت مرحوم آیت الله شاه آبادی بزرگ، به اقامه جماعت در مسجد جامع بازار تهران مشغول بود و در امر تربیت نفوس مستعدّ و راهنمایی سالکان الی الله تعالی اهتمام ویژه داشت.
آیتالله حاج آقا مجتبی تهرانی، طبق رسم تمامی خاندانهای علم و معرفت، تحصیل در علوم دینی و اشتغال به علوم حوزوی را از دوران کودکی آغاز نمود و در امر تحصیل علوم، جدّیت فوق العادهای داشت. ایشان با هدایت و ارشاد والد بزرگوار خود، برای مدّت چهار سال به مشهد مقدّس مهاجرت کرد و در سایه الطاف حضرت علی بن موسی الرّضا مشغول به گذراندن سطح گردید و از محضر اساتید برجستهای چون ادیب نیشابوری بهره برد. سپس به قم مهاجرت کرد تا در حوزة نوپای آن دیار، که به تازگی تمامی اهل علمِ جهان تشیّع را به سوی خود جذب می کرد، حضور یابد و سطوح عالی دروس حوزوی را نیز به اتمام برساند.
استاد با جدّیت و پشتکار بسیار، دروس سطح را به سرعت تمام کرد و در سنین نوجوانی به محضر علمی بزرگانی چون امام خمینی، مرحوم آیت الله العظمی بروجردی، آیت الله العظمی گلپایگانی و مرحوم علّامه طباطبایی راه یافت. در جدّیت و پشتکار معظّم له همین نکته کافی است که به فرمودة خودشان، در زمانی که مشغول به دروس سطح بودند، دو مرتبه تمام وسائل الشیعه را مطالعه کردند تا برای شرکت در درس خارج آماده شوند. ایشان با نبوغ و پشتکاری که از خود نشان دادند، در جوانی به درجة رفیع اجتهاد رسیده و به زودی توانستند از نزدیکان و خصّیصین حضرت امام قرار گیرند. مقبولیّت علمی ایشان نزد استاد خویش، به اندازه ای بود که حضرت امام به طلبة خوش فکر و جوان خود اجازه داد تا تقریرات و نوشته جات درس بیعشان را جمع آوری کرده و به صورت یک اثر مستقل منتشر نماید. ایشان در همین ایّام، کتاب مکاسب محرّمة حضرت امام، همچنین دو جلد رسائل اصولی ایشان را تنظیم و منتشر کردند.
با آنکه هنوز مدّت زیادی از استفاضه این طلبه فاضل و جوان از محضر زعیم عالم تشیّع، حضرت آیت الله العظمی بروجردی نگذشته بود، این مرجع کم نظیر رحلت کرد و بار هدایت امّت را به دوش خلف صالح خویش چون حضرت امام خمینی نهاد. حال که امر خطیر مرجعیّت متوجّه حضرت امام شده بود، ایشان شاگرد فاضل خود، یعنی حاج آقا مجتبی تهرانی را مأمور به جمع آوری فتاوا و تنظیم اوّلین نسخه از رسالة عملیه و مناسک حجّ خویش گردانید که در همان ایّام به چاپ رسید و در دست رس مقّلدان قرار گرفت. حضرت استاد برای انجام این امر مهم، ضمن بهرهگیری از دست نوشته های متعدّد استاد خویش، با ایشان هم بحث شد و رساله ای دقیق و علمی آماده کرد که بعدها جزو دقیق ترین رساله های منسوب به امام خمینی مطرح گردید. همة این امور در زمانی اتّفاق افتاد که هنوز کمتر از بیست و پنج سال از عمر شریف حضرت استاد می گذشت.
ویعلاوه بر یادگیری فقه و اصول در محضر استاد بی بدیل خود، چندین سال نیز از مشرب اخلاقی و عرفانی آن عارف کامل و عالم ربّانی سیراب گردید و با دیدگاههای اجتماعی و سیاسی امام امّت به خوبی آشنا شد. این استضائه از خورشید حیات بخش امام و دیگر اولیای الهی ادامه داشت تا آنکه جرقّه های بیداری اسلامیِ ملّت ایران زده شد و امام خمینی از کشور تبعید گردید. بعد از این واقعة دردناک، حضرت آیت الله تهرانی نیز سه سال بعد، به نجف رفت تا هم سیر معنوی خود را در سایة فیوضات امیر المؤمنین و دیگر ائمة هدی تکمیل نماید و هم از تربیت استاد خویش بی بهره نماند. امّا این معیّت زیاد طول نکشید و حضرت امام به ایشان امر کردند که به ایران برگشته و در تهران حضور داشته باشند. لذا ایشان در سال 1349 به زادگاه خود بازگشت و به کارهای مهم و برزمین مانده مشغول گردید.
استاد از زمان بازگشت به تهران، تا پیروزی انقلاب شکوهمند امامت و ولایت در ایران، ضمن اقامة جماعت در مسجد جامع بازار، تدریس سطوح عالی خود را در مدارس علمیة تهران آغاز کردند و تربیت و هدایت جوانان انقلابی را به دست گرفتند. از جلسات بسیار محرمانه با برخی انقلابیون فعّال گرفته تا جلسات عمومی اخلاق که در برخی مقاطع زمانی به دلیل ممانعت حکومت جور، تعطیل می شد، همچنین حضور در بازار تهران و هدایت و رهبری مردم کوچه و بازار، از اهمّ فعّالیت های معظّم له پیش از انقلاب بود. حضور عادّی حضرت استاد در تهران و فعالیّت های مخفی ایشان در راهنمایی و رهبری مجاهدان انقلابی، آن قدر مفید و مؤثّر بود هنوز هم برکات آن در میان اهالی تهران، باقی و جاری است، که بعد از مدّتها سرّ تأکیدهای حضرت امام مبنی بر مراجعت ایشان به تهران را روشن ساخت. عنایت ویژة حضرت امام به تهران موجب گردید که حضرت استاد، تا امروز در عاصمة جهان تشیّع بماند و نعمتی بی بدیل برای اهل این دیار باشد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و با آغاز ولایت و زعامت حضرت روحالله، همچنین با توجّه به سوابق درخشان و مراودات حضرت استاد با امام امّت، انتظار می رفت که ایشان یکی از مسؤولین نظام اسلامی شده و گوشه ای از بار این انقلاب را به دوش بکشند. امّا بنا به فرمودة خودشان، ایشان با دعا به درگاه خدای متعال و توسّل به حضرات معصومین، خود را از قبول مسؤولیت های آشکار کنار کشیدند و با حضور در صحنة نیروسازی برای انقلاب، همچنان بهصورت گمنام و مؤثّر به تربیت نیروهای جوان و کارآمد برای انقلاب اسلامی پرداختند.
لذا جلسات درس خارج ایشان مملوّ از طلّاب سطوح عالی بود که برای انجام وظیفه به تهران آمده بودند و از فضای علمی قم فاصله داشتند. این جلسات آن قدر مفید و کم نظیر بود که بسیاری از فضلا را به خود جذب کرد و حسرت دوری از فضای علمی قم را به رضایت و شکرگزاری شرکت در این جلسات علمی تبدیل نمود. بدیهی است که درس خارجِ فقیه متتبّعی که به فرمودة خویش، بیش از سی مرتبه کتب اربعه را مرور کرده و اغلب عبارات آن را در ذهن حاضر دارد، پُر از نکات دقیق و بدیعی خواهد بود که کمتر نصیب اهل علم شده است.
از طرفی دیگر، جلسات عمومی اخلاق و معارف اسلامی که قبل از انقلاب نیز برپا بود و از سال 1356 به طور منظّم و هفتگی دائر میگردید، مأمن بی نظیری برای بسیجیان مخلص حضرت روح الله و سکّوی پرشی برای دلدادگان و حیات یافتگان انقلاب اسلامی بود که تازه از زیر یوق جهالت ستم شاهی رهایی یافته و به نور حکومت الهی منوّر گشته بودند و بی صبرانه و مشتاقانه به دنبال معارف عمیق اسلام بودند.
انتهای پیام
نظرات