میگویند هرگاه ملتی بخواهد خود را به ملت دیگری بشناساند، ابزار مختلفی را در شاخههای متنوع برای معرفی به کار میگیرد. در این میان، آنچه از فرهنگ و هنر آن ملت برآید، بهترین ابزار برای به رخ کشیدن است.
این ابزار چنان جایگاهی دارد که حتا امروزه در مناقشات سیاسی برای بهبود یا از سرگیری روابط دیپلماتیک کشورها تأثیرگذار است، بهطوری که فرصتهایی با عنوان «هفتهی فرهنگی» یا «هفتهی فیلم» ایجاد شد تا دولتها و مردم از این طریق با یکدیگر آشنا شوند و مناسبات بیشتری داشته باشند.
ایران در طول سالهای گذشته تلاش کرده از این فرصت استفادهی لازم را ببرد و این مدعا را ثابت کند که «هنر نزد ایرانیان است و بس»! اگرچه عدهای همچنان معتقدند با وجود هفتههای فرهنگی متعددی که برگزار شدهاند، متأسفانه بسیاری از مردم دنیا هنوز ما را قومی شترسوار یا جنگطلب میدانند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، هفتههای فرهنگی سالهاست که برگزار میشوند و براساس برخی منابع، این کار اولینبار در فرانسه انجام شد. ایران نیز تا کنون در این عرصه حضور گستردهای داشته و از سال 1374 که معاونت بینالملل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با معاونت بینالملل سازمان تبلیغات اسلامی و یکی - دو دستگاه دیگر ادغام و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی تشکیل شد، انسجام بیشتری در برپایی هفتههای فرهنگی دنبال شده است.
در اینباره دستاندرکاران قدیمی این حوزه میگویند در گذشته، بویژه در دورههایی از فعالیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، هفتههای فرهنگی خیلی گستردهتر و در کشورهای بیشتری برگزار میشدند؛ ولی حالا این هفتهها با کیفیت بیشتر و در نمایندگیهای فرهنگی فعال ایران در خارج از کشور برپا میشوند.
هفتهی فرهنگی یک فرصت حدودا یک هفتهیی است که چارچوب برگزاری آن بهشکل تفاهمنامه، دعوت یا درخواست رسمی بین وزرای فرهنگ دو کشور مشخص میشود و پس از تعیین زمان آن، دستگاه متولی برنامههای مورد نظر خود را در کشور میزبان برگزار میکند. آنچه در هفتههای فرهنگی نمایش داده میشود، از استانداردهای مشخصی تبعیت میکند، یعنی بیشتر آثاری که مربوط به فرهنگ یا هنر یک کشورند، از جمله نقاشی، صنایع دستی، مجسمه و فیلم بهنمایش درمیآیند. ایران نیز همین روند را دنبال کرده، ولی در میان حوزههای مختلف، آثار ادبی ایران بسیار کمتر معرفی شدهاند، بهطوری که معرفی نشدن ادبیات و نویسندگان شاخص کشور، بویژه از دورهی معاصر مورد انتقاد بسیاری از اهالی فرهنگ است.
البته این انتقادها در حوزههای دیگر هم، کم و بیش وجود دارد. پیگیریهایی که خبرنگار ایسنا در این زمینه انجام داده نشان میدهد، بسیاری از هنرمندان در حوزههای هنرهای تجسمی و فیلم نسبت به روندی که در برپایی هفتههای فرهنگی ایران دنبال میشود، انتقاد دارند.
یکی از این انتقادها یا شاید شاخصترین آنها به نحوهی انتخاب آثاری مربوط میشود که قرار است در هفتهی فرهنگی ایران در یک کشور خارجی به نمایش گذاشته شوند. خیلیوقتها آثار یا فیلمهایی برده میشوند که قبلا همانها یا مشابه آنها را در کشورهای دیگر هم نمایش دادهایم. در واقع، تفاوتی برای مخاطبان خود در کشورهای مختلف قائل نیستیم. در کنار این مسأله، کیفیت همین آثار تکراری هم خود بحث جداگانهای دارد، زیرا بهندرت پیش آمده که آثار هنرمندان شاخص کشور مانند استاد فرشچیان در هفتههای فرهنگی نمایش داده شوند.
این در حالی است که علاوه بر نمایش چنین آثاری، حضور خالقان آنها نیز در معرفی هرچه بیشتر ایران و فرهنگ و هنرش تأثیر دارد. در صورتی که هنرمندانی مانند پرویز تناولی بهعنوان یک مجسمهساز مطرح در سطح بینالمللی به خبرنگار ایسنا گفتهاند که دربارهی چگونگی برگزاری هفتههای فرهنگی اطلاعی ندارند و این به معنی حضور نداشتن آنها در دایرهی هنرمندانی است که آثارشان بهعنوان شاخص هنر ایرانی در دنیا معرفی میشود.
در چنین شرایطی با گفتههای برخی شرکتکنندگان در هفتههای فرهنگی مواجه میشویم که میگویند هنرمندان یا مردم کشوری که در آنجا هفتهی فرهنگی برگزار میکنیم، گاهی با مطلع شدن از آثاری که برای نمایش بردهایم، آنطور که باید استقبال نمیکنند، چون فکر میکنند آنچه میبینند نمایندهی کاملی از فرهنگ و هنر ایران نیست و به نوعی نمایندهی فکر دولت حاکم بر ایران است.
هرچند در اینباره رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات بهعنوان متولی اصلی برگزاری این هفتهها معتقد است از آنجا که در برپایی هفتههای فرهنگی هر رفتی، برگشتی هم دارد، این طبیعی است که گزینش آثار، دولتی باشد زیرا اصلا راه دیگری بهجز این وجود ندارد و کشور میزبان از کشور مهمان میخواهند که در برابر آثاری که نمایش میدهند، مسئولیت بپذیرد.
این مسأله در بخش فیلم گستردهتر میشود زیرا بهجز فیلمهای خاصی که بهطور مرتب و گردشی در هفتههای فیلم یا فرهنگی نمایش داده میشوند و بیشتر آنها عنوان ارزشی هم دارند، بحث نحوهی پخش و اکران آنها مطرح است. تهیهکنندهها یا پخشکنندههای زیادی از این موضوع شاکی هستند که اولا بیشتر، فیلمهای دولتی به نمایش گذاشته میشوند و ثانیا اگر هم زمانی فیلمشان در اینگونه برنامهها نمایش داده شود، روحشان هم خبردار نمیشود و پولی هم بابت حق پخش نمیگیرند.
در این میان، بسیاری از آنها معتقدند که سینمای ایران میتواند در معرفی هرچه بیشتر ایران امروز و پیشبرد اهداف جمهوری اسلامی ایران نقش موثری داشته باشد، تا شاید از این طریق کمتر، ایران را با کشورهای عربی یکی بدانند.
به گزارش ایسنا، در هفتههای فرهنگی معمولا نوع دیگری از هنر ایران هم نمایش داده میشود که همان صنایع دستی اقوام مختلف کشور است. نکتهی مهم در این حوزه، برگزار کردن کارگاههای آموزشی برای این هنرهاست. به اذعان تعدادی از هنرمندان صنایع دستی، این کارگاههای آموزشی معمولا با استقبال بسیار خوبی مواجه میشوند و باید بهعنوان یک راهکار برای ماندگاری هنر ایران در کشوری که هفتهی فرهنگی در آن برگزار شده، استفاده شود، زیرا در هفتههای فرهنگی خیلی کم پیش میآید که آثار فروخته شوند و هدف اصلی، معرفی و نمایش ویترینی از فرهنگ و هنر کشورهاست.
گاهی نیز بازارچههای کوچکی در کنار این هفتهها برگزار میشوند، ولی معمولا آثار باکیفیت کمتر به فروش میرسند.این نکته هم قابل ذکر است که پیش آمده در این بازارچهها یک استان، صنایع دستی استان دیگری را نمایش داده و مشخص نیست بالاخره هدف فروش است یا معرفی!
با این حال، به نظر میرسد در معرفی فرهنگ و هنر ایران، تا حدودی توانستهایم موفق عمل کنیم؛ اما گویا این موفقیت بیشتر در میان هنرمندان و افراد خاصی از جامعهی کشور میزبان بوده و عامهی مردم دنیا را آنطور که باید، دربرنگرفته است. بازتاب این عملکرد را میتوان در تعداد گردشگران خارجی که به ایران میآیند دید. خیلی از خارجیهایی با هدف ماجراجویی به کشورمان سفر میکنند. در حالی که معرفی درست و تأثیرگذار ایرانیها و جاذبههای این کشور میتواند ترسی را که معمولا در میان گردشگران خارجی به واسطهی تبلیغات منفی رسانههای بیگانه وجود دارد، از بین ببرد.
طبق آنچه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری اعلام کرده است، بسیاری از گردشگران خارجی پیش از ورود به ایران، با ضریب اطمینان و اعتماد کمی سفر میکنند، ولی هنگام خروج از کشور، احساس کاملا متفاوتی دارند. البته تعداد کم گردشگران خارجی را نمیتوان فقط به پای سازمان فرهنگ و ارتباطات گذاشت، چراکه در اینباره سازمان میراث فرهنگی و گردشگری مسئولیت اصلی را برعهده دارد و اگرچه سنگ بزرگی را با هدفگذاری جذب 5 / 7 میلیون نفر گردشگر خارجی تا پایان سال 91 برداشته است، ولی پتانسیلی دارد که میتواند با همکاری سازمان فرهنگ و ارتباطات گردشگران بیشتری را هم به ایران بیاورد.
گزارش از پرستو فرهادی، خبرنگار ایسنا
انتهای پیام
نظرات