نتايج جالب يك پژوهش نشان ميدهد كه هرچه ميزان عزت نفس و خودباوري جوانان بيشتر باشد، ميزان تعلق خاطر آنها به سمبلها و هويت مليشان افزايش مييابد.
به گزارش خبرنگار سرويس خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، پژوهش «بررسي تاثير عزت نفس فردي و جمعي بر هويت ملي جوانان» حاكي از آن است جواناني كه در خود احساس ارزشمندي ميكنند، ميزان تعلق خاطر بهتري به سمبلهاي ملي دارند و نسبت به حفظ آب و خاك و تماميت ارضي استوارتر هستند.
اين پژوهش كه توسط وجيهه كريمي – عضو هيئت علمي دانشگاه پيام نور اصفهان – انجام شده است، ميگويد كه چنين افرادي به ايراني بودن و ميراث فرهنگي و جلوههاي ديني موجود در تمدن خود افتخار ميكنند و نشانههاي ملي خود را پاس ميدارند.
ارزشها، اهداف و باورها؛ مشخصههاي اصلي هويت
پژوهشگر اين مطالعه معتقد است كه وجود نوعي احساس تعلق به مرز و بوم و ساكنان آن و تمام شاخصههاي فرهنگي، اجتماعي، فردي و ديني كه براي ساكنين يك كشور يا يك ملت اهميت دارد، نشان دهنده هويت ملي آنهاست.
همچنين در اين پژوهش گفته شده است كه انتخاب ارزشها، باورها و هدفهاي زندگي مشخصه اصلي هويت است كه طي نوجواني و جواني حاصل ميشود. اين ارزشها و باورها ممكن است مورد تجديدنظر قرار گيرد اما به هر صورت ضرورت دارد كه نوجوان به چنين هويتي دست پيدا كند.
اين پژوهش هويت را به دو بخش فردي و جمعي تقسيم كرده و در تعريف هويت فردي آورده است كه اين نوع مربوط به احساس فرد نسبت به خود و وجوه تمايز او نسبت به ديگران است؛ وجوهي مانند سن، مليت، قوميت، تمايلات شخصي و رجحانهاي فكري، ارزشي يا ايدئولوژيكي.
گام اصلي در رشد هويت فردي جدايي نوجوان از خانواده است. او در سالهاي كودكي جدايي از آغوش مادر و دوري از والدين، همانندسازي با والدين، معلمان و همسالان را تجربه كرده است و بهتدريج اين جداييها، هويتي مستقل را براي او رقم ميزند.
اما هويت جمعي از نظر پژوهشگر اين مطالعه نشات گرفته از جايگاه و تعلق فرد به جامعه است. انسانها در هويت جمعي نيز تعهداتي از قبيل هويت جنسي، سني، نژادي، قومي، مذهبي، طبقاتي، منطقهيي، ملي و فراملي دارند. بنابراين هر يك از اين هويتها در تقابل با ديگري نبوده بلكه اهميت و جايگاه خاص خود را دارند؛ اما هميشه همه آنها پويا و در حال تغيير هستند.
در اين پژوهش تاكيد شده كه بالاترين و عاليترين سطح هويت، هويت ملي است و در واقع تعلق يك فرد را به يك جامعه ملي يا دولت – ملت مشخص ميكند. انسانها معمولا داراي هويتهاي فردي و ملي مشخص هستند. در ميان نظامهاي اجتماعي، هويت ملي بزرگترين و در عين حال مشروعترين سطح هويت است.
در حالي كه هويت اجتماعي بر اساس تعلق فرد به نهادهاي مختلف چندگانه است، هويت ملي در عاليترين سطح نميتواند متعدد باشد و هر شخص تنها به يك جامعه ملي يا كشور تعلق دارد.
اما ممكن است در اين ميان به دنبال افزايش ظرفيتهاي شناختي فرد، جوان ترغيب شود تا نسبت به ديدگاههاي قبلي خود ترديد كند يا عقايد كليشهيي آموخته شده از والدين يا معلمان را تحول ببخشد. به نظر پژوهشگر اين افزايش توانايي و اراده او موجب به كارگيري تلاشي وافر براي ايجاد هويتي مستقل ميشود.
علاوه بر اينكه دوره نوجواني را دوره بحران هويت ناميدهاند، از حيث رشد عزت نفس نيز اين سنين يكي از بحرانيترين دورههاي زندگي است، لازم است شخص به هويت ثابتي دست يابد تا بتواند خود را به عنوان فردي بيهمتا، داراي توانايي و استعداد و ارزشمند تصور كند. در طي دوران رشد او از وابستگيها رها شده و استقلال و اتكا به نفس پيدا ميكند.
عزت نفس پيش زمينه رشد اجتماعي و تحقق هويت ملي
گفته شده كه شكل گيري هويت در نوجواني با عواطف و خود انگاره و عزت نفس فرد رابطهاي جدايي ناپذير دارد و با رشد فكر و احساس او درباره خود همراه است.
خود انگاره به معني «مفهوم فرد از خود» است كه چگونه بتواند خود را توصيف كند. عزت نفس بالاتر در هر انسان به ارزشگذاريهاي او نسبت به خويشتن باز ميگردد. در واقع پيش زمينه رشد اجتماعي و تحقق هويت ملي را ميتوان، ابتدا تشكيل مفهوم خود دانست كه عزتنفس به دنبال آن حاصل ميشود.
عزت نفس تصويب و تاييد «خود ارزشمندي» است و حاصل تفاوت خود ادراك شده با خود ايدهآل فرد است. اگر تفاوت ميان اين دو زياد باشد عزت نفس پايين ميآيد. كودكاني كه عزت نفس بالايي دارند بحران هويت فردي را به خوبي پشت سر گذاشته و خود را مورد پذيرش جمع و اجتماع ميدانند ولي اگر در اين دوره منزوي باشند و در روابطشان عضوي غير موثر به حساب آيند، تمايل خواهند داشت كه خود را به گونهاي منفي ارزيابي كنند و هويت فردي آنها مورد ترديد قرار ميگيرد.
بنابراين علاوه بر آن كه عزت نفس داراي يك بعد فردي است و ارزيابي فرد از خود و خصوصياتش را نشان ميدهد، داراي يك مولفه جمعي نيز هست و نشان دهنده آن است كه فرد چقدر از حضور در ميان گروه احساس رضايت و ارزشمندي ميكند؛ هر چه فرد خود را عضو موثرتر و مفيدتري براي گروه بداند، اين عزت نفس جمعي در او بيشتر ميشود.
نتايج اين پژوهش همچنين نشان داده است كه تحقق عزت نفس زمينهاي براي رشد اجتماعي و رشد هويتي محسوب ميشود كه بهترين و عاليترين سطح رشد آن، هويت ملي است. سوالي كه در اينجا مطرح است اين است كه آيا عزت نفس فردي و جمعي بر هويت ملي فرد تاثيرگذار است يا خير؟
عزت نفس فردي و جمعي در ضعف و قوت همگام هستند
اين پژوهش بر اساس پيش زمينههايي كه درباره هويت ملي، بحران آن و عزت نفس گفته شد اهداف تحقيق خود را براي پاسخگويي به پرسش مطرح شده، بررسي تاثير عزت نفس فردي بر هويت ملي جوانان و بررسي تاثير عزت نفس جمعي براي اين هويت قرار داده است.
400 تن از جوانان 20 تا 30 ساله شهر اصفهان در پيمايش اين پژوهش شركت كردهاند و براي سنجش عزت نفس فردي به تست كوپر اسميت شامل 58 سوال پاسخ دادهاند.
همچنين آنها پاسخگوي يك پرسشنامه براي تعيين هويت ملي و سنجش تعلق خاطر به هويت ملي، حسن وفاداري و توجه به ميراث مشترك، بودهاند.
طبق دادههايي كه از اين پيمايش به دست آمده است، در زمينه «عزت نفس فردي» 36.5 درصد از پاسخدهندگان داراي عزت نفس «قوي»، 33.75 درصد داراي عزت نفس «متوسط»، 17 درصد داراي عزت نفس «ضعيف»، 7.25 درصد داراي عزت نفس «بسيار ضعيف» و 5.5 درصد نيز داراي عزت نفس «بسيار قوي» بودند.
همچنين اين مشاركتكنندگان در «عزت نفس جمعي» نيز 41.25 درصد داراي عزت نفس «قوي»، 30.75 درصد داراي عزت نفس «متوسط»، 20.5 درصد داراي عزت نفس «ضعيف»، 3 درصد داراي عزت نفس «بسيار قوي» و 4.5 درصد داراي عزت نفس «بسيار ضعيف » بودند.
مقايسه جدولهاي فراواني و درصد فراواني «عزت نفس فردي و جمعي» مطابقت اين دو را به پژوهشگر نشان داده است. افرادي كه عزت نفس فردي قوي داشتند، عزت نفس جمعيشان نيز قوي بوده و درصدها نشان ميدهد به همان ميزان افرادي كه عزت نفس فردي بسيار ضعيفي داشتهاند از عزت نفس جمعي بسيار ضعيفي برخوردار بودهاند.
تحليل دادهها حاكيست كه اندازه شاخص معرف هويت ملي، نشان دهنده حد متوسط و بالاي تعلق خاطر جوانان به فرهنگ و سنت خودشان است و مبين آن است كه درجه حساسيت جوانان نسبت به هويت ملي، متوسط و بالاست.
لزوم تقويت مشاركت اجتماعي جوانان
عضويت به صورت فردي اثربخش در يك گروه، تمايل جوانان را به ادامه فعاليت اجتماعي بيشتر ميكند و هر گاه فرد از اين عضويت محروم شود نسبت به ساير ويژگيهاي اجتماعي و ملي بيعلاقه ميشود. جامعه را در اين شكست، بيشتر از خود مقصر ميداند، به همين علت براي ارج نهادن به سمبلهاي ملي، ديني و باستاني و فرهنگي كشور خود بيانگيزه شده و ممكن است از آن منزجر شود.
پژوهشگر از نتايج مطالعه دريافته است كه تعلق خاطر و وفاداري به ميراث مشترك ملي نتيجه رشد درست هويت و خروج از بحران به نحو صحيح است. در واقع پيش زمينه رشد اجتماعي و تحقق هويت ملي را ميتوان ابتدا تشكيل مفهوم خود دانست كه عزت نفس به دنبال آن حاصل ميشود
پژوهش حاضر براي كاهش بحران هويت نسل جوان نيز راهكارهايي پيشنهاد كرده است. به اعتقاد پژوهشگر، تقويت زمينههاي حضور و مشاركت نسل جوان در جامعه، منجر به ايجاد حس خودباوري و خود رهبري در آنها ميشود. ضمن اينكه فراهم كردن فرصتهاي تبادل فكري و هم انديشي براي بيان نظرات و يافتن پاسخ براي پرسش ها در اين زمينه موثر است.
پژوهش همچنين تقويت زمينههاي تبادل عاطفي و روحي با خانواده و همسالان، وجود ارتباطات عاطفي ميان افراد خانواده و توجه بيشتر به حضور جوانان در تعاملات روزمره زندگي را عامل ايجاد كانون خانواده به تبادلات مثبت عاطفي معرفي كرده است.
همچنين گفته شده است كه افزون بر عوامل فردي و خانوادگي كه بيان شد، راهكار ديگر كاهش بحران هويت، بازنگري در محتواي درسي و عوامل مربوط به مدرسه است چراكه مضمون كتب درسي ميتواند روح استقلال و هويت طلبي را در جوانان تقويت كند.
انتهاي پيام
نظرات