سال 88 در دانشگاه «سوره» سه دانشجوي جوان گروهي را تشكيل دادند كه حالا ديگر جزء گروههاي شناخته شده و موفق جوانان تئاتري است. نام گروه تئاتر«سوراخ تو ديوار» را در جشنوارههاي گوناگون هنري شنيدهايم، جشنوارههايي كه براي هر يك از اعضاي اين گروه، جايزههايي را به همراه داشته است.
اين روزها نمايش «مترسك» به كارگرداني حسن معجوني به عنوان نمايشنامهاي كه توسط اين گروه نوشته شده بر صحنه است، اجراي اين نمايش انگيزهاي شد براي بخش تئاتر خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) تا با اين گروه جوان، گفتوگويي داشته باشد.
جابر رمضاني هنرمند جوان تئاتر كه با اجراي نمايشهاي «اسكيس» و «تيم شنا» شناخته شد درباره پيشينه اين گروه جوان تئاتري به ايسنا ميگويد: «گروه نمایش « سوراخ تو دیوار» در سال 1388 با هم نشینی پوریا کاکاوند ، پیام سعیدی و من به عنوان اولین گروه نمایش نامهنویسی تئاتر دانشگاهی ایران شکل گرفت و از آغازین روزهای تشکیل خود فعالیت خود را در جهت تولید نمایشنامه آغاز کرد و پس از مدت کوتاهی شروع به تولید نمایش نیز کرد. در واقع هر سه نفرمان در این گروه دست به کارگردانی نیز زدیم. نفر چهارم روشنک مرادی نیز سال بعد به ما پیوست که او نیز مانند خودمان از بچههای ادبیات نمایشی سوره بود.»
با اينكه آنها وارد فعاليتهاي اجرايي هم شدهاند اما همچنان هدف اصليشان، خلق نمايشنامههاي جديد است. جابر رمضاني اين موضوع را اين گونه توضيح ميدهد: «در اصل ما همچنان هدف تولید نمایش نامه را در اولویت داشتیم و تقریبا در جشنوارههای نمایشنامه نویسی که در این سالها تشکیل شد همیشه یک یا چند نفر از ما جايزههايي گرفتهايم. به عنوان مثال سال گذشته من برای نمایش نامه «اسکیس » تندیس بهترین نمایشنامه بخش استاد اکبر رادی در جشنواره بینالمللی تئاتر دانشگاهی ایران را گرفتم و پوریا کاکاوند برای نمایش نامه «الساندرو پیتزی» رتبهی بعدی را گرفت. امسال هم پیام، تندیس این بخش را برای نمایش نامهی «محمد» گرفت.»
پیام سعیدی مترجم نمایشنامه « سر و صدا موقوف» اثر مایکل فرین نيز در ادامه صحبت هم گروهش ميگويد: « نکتهای که در گروه ما وجود دارد این است که ما همیشه در نمایشهایمان به طور گروهی کار میکنیم. مثلا در نمایش «تیم شنا» که مهر ماه سال گذشته در تالار مولوی اجرای عمومی شد، درست است که نویسنده و کارگردانش جابر بود ولی پوریا مشاور متن آن نمایش بود. یا در نمایش «چهار سو ،سایه» ی پوریا که در اسفند ، فروردین و اردیبهشت امسال در تئاتر شهر اجرای عمومی داشت، متن را جابر و پوریا مشترک نوشته بودهاند.»
اعضاي اين گروه جوان حالا ديگر به يك زندگي مشترك رسيدهاند، تلاش مي كنند بيشتر كارهايشان را با هم انجام دهند با هم كار ميكنند، با هم فيلم ميبينند ، با هم مينويسند و با هم دچار استرس ميشوند!...
پوريا كاكاوند ديگر عضو اين گروه جوان در توضیح شیوه کاری گروه «سوراخ تو دیوار» به ايسنا ميگويد:« من و پیام و جابر 3 سال است که با هم زندگی میکنیم. همیشه همه چیزمان مشترک بوده است، از اختتامیههایی که كارگرداني کردهایم تا نوشتنهایمان، تا کلاسهای که شرکت کردهایم تا سفرهایی که رفتهایم تا فیلمهایی که مشترک دیدهایم بنابراين دیگر به سلیقههای يكديگر آگاهي داريم.»
او كه 2 سال پیش فیلم کوتاهی به نام «بازی نامه» ساخته است، يادآور ميشود:« در آن فیلم من نویسنده و کارگردان بودم ولی بچهها برای اینکه این فیلم سخت که تماما در جاده بود، هر چه راحتتر ساخته شود هر کاری که بگویید انجام دادهاند و در نهایت این فیلم جزء موفق ترین فیلم کوتاههای این یکی دوساله شناخته شد و درجشنوارههای معتبری مثل جشن خانه سینما شرکت داشت.»
كاكاوند به فعاليتهاي ديگر اين گروه اشاره ميكند و ادامه ميدهد: «مثلا جابر در حوزهی طراحی صحنه نیز کار میکند و طراحي نمایش «دستور آشپزی» من که ماه گذشته در فستیوال مونولیو اجرا شد را انجام داد. همان طور که من در اجرای «اسکیس» جابر در اردیبهشت امسال به اندازهی او استرس داشتم و نخوابیدم و در اختتامیه که در همهی بخش ها جایزه را برد من از جابر هم خوشحال تر شدم و الان هم دارم تیزر «اسکیس» را که قرار است مهر ماه در تالار اصلی مولوی اجرا برود، میسازم.»
جابر رمضانی کارگردان برتر زیر 30 سال تئاتر ایران در سال 90 در جمع بندی صحبت ديگر دوستانش ميگويد: «همان طور که در ابتدا گفتم این گروه هنوز 3 سالش نشده ولی در این سه سال،اين گروه چهار نفره 9 نمایش را تولید کرده که در تهران ،اصفهان ،قم ، قزوین اجرای عمومی رفتهاند و چند نمایش نیز فقط در حد اجرای جشنواره بودهاند و البته به اینها نمایش نامههایی که از این گروه بیرون آمده و گروههای دیگری آن نمایش نامهها رو تولید کردهاند را هم اضافه کنید. چندین متن از ما امسال برای فجر توسط کارگردانهای مختلفی پیشنهاد شده و برای رسیدن به اینها ما تقریبا 24 ساعته در حال تجربه کردن هستيم والبته نباید هدایتهای استاد محمد چرمشیر که همیشه به گروه ما لطف داشته را نادیده بگیریم.»
بچههاي اين گروه حالا ديگر با هنرمندان حرفهاي و شناخته شده تئاتري همكاري ميكنند.آنها به واسطه دو تن از دوستانشان، هوتن شكيبا و مازيار سيدي ـ بازيگران نمايش «مترسك» با گروه تئاتر «ليو» و حسن معجوني آشنا شدند و نتيجه اين همكاري اين شد كه نمايشنامه «مترسك» را بچههاي گروه تئاتر «سوراخ تو ديوار» نوشتند.
پیام سعیدی ـ برنده ی تندیس جایزه رادی امسال ـ در ادامه اين گفتگو درباره روند توليد نمايشنامه «مترسك» ميگويد: « ما به این نمایش وقتی اضافه شديم که یک ماه از تمرینات میگذشت، در اصل گروه تمرینات را شروع کرده بود و روی کتاب مجموعه داستانهای «هنک سگ گاوچران» کار میکرد. آشنایی ما با آقای معجونی به واسطهی دو تن از دوستانمان آقایان هوتن شکیبا و مازیار سیدی که جزء بازیگران این نمایش هستند ایجاد شد و آقای معجونی از ما خواستند تا به عنوان نویسنده به گروه اضافه شویم و چون ایشان آشنایي مستقیم با گروه ما نداشتند و فقط یک نمایش از ما دیده بودند و شاید چند بار اسم "سوراخ تو دیوار" را شنیده بودند از ما خواستند تا شروع کنیم . در واقع ایشان به ما اعتماد کرد و تمام سعی مان را کردیم تا جواب اعتمادشان را بدهیم . شروع کردیم به اتود زدن و جلسات متعدد با ایشان و آقای مهدی کوشکی که به عنوان دراماتورژ از ابتدا با گروه بودند، گذاشتیم و خوشبختانه خیلی سریع همسو شدیم.»
پوریا کاکاوند ـ برترین نویسندهی سال دانشکده سوره در سال 89 ـ صحبت دوستش را اين گونه ادامه ميدهد: «استاد حسن معجونی وقتی ما را اولین بار سر تمرین دید فقط یه سوال از ما پرسید و گفت میشود بگوييد «سوارخ تو دیوار یعنی چی؟» و ما هم برايشان توضیح دادیم. در آن یك ماه گروه به نتایج اولیهای دربارهی این نمایش رسیده بود . مثلا میدانستند که بر چه داستانی میخواهند تمر کز کنند و محور قصه روی گرسنگی است. ما هر صحنهای را که مینوشتیم، میرفتیم سر تمرین و پیشنهادهای گروه را وقتی آن صحنه را اتود میزدند، میدیدیم و باز بر میگشتیم و مینوشتیم. در واقع ما همیشه نظرات آقای معجونی را میگرفتیم و باز بازنویسی میکردیم در واقع ما هرگز چنين نبود که متن را تحویل گروه بدهیم و از آنها جدا بشویم. ما یا سر تمرین بودیم و یا در حال نگارش صحنهی جدید یا بازنویسی صحنههای قبل.
جابر رمضانی هم در ادامه اين توضيحات ميگويد: « حسن معجونی به اتودهای بازیگران و ایدههایی که در لحظه شکل میگرفت اعتقاد داشت و این باعث میشد به طور کارگاهی متن نوشته شود .به طوری که فاصلهی زمانی اجرای این نمایش در جشنواره تئاتر دانشگاهیان امسال در بخش اساتید تا اجرای عمومی که حدود یک ماه بود نیز باز متن را کاملتر کردیم .»
او درباره تغييرات اين متن در اجراي عمومي در مقايسه با جشنواره تئاتر دانشگاهي ميگويد: «بعد از اجرای جشنواره چند جلسه با آقای معجونی و آقای کوشکی صحبت کردیم و تغیيرات زیادی ایجاد شد. به طور مثال شخصیت موش کور در اجرای جشنواره وجود نداشت و بعد اضافه شد. قسمتی از نوشتنهای ما در این نمایش هم گفتن شعر بود، به خاطر اینکه قسمتهایی از نمایش موزیکال بود و ما باید با شعر قصه را جلو میبردیم.»
پوریا کاکاوند در تكميل صحبت هم گروهش ميگويد:«با توجه به پيشينه گروه تئاتر ليو و سابقه كاري حسن معجوني ما از این شیوه نگارش نمایش نامه لذت میبردیم چرا که هم کاری با حسن معجونی برایمان شبیه کلاس درس بود.»
جابر رمضانی كه مانند ديگر دوستانش تجربه همكاري با گروه ليو را بسيار دلنشين و مثبت ارزيابي ميكند به موفقيتهاي اين گروه تئاتري و جايگاه آن در تئاتر امروز ايران اشاره ميكند و به ايسنا ميگويد: « گروه تئاتر لیو گروه بزرگ و موفقی است. تمرینات نمایش «هنگ» جزء حرفهایترین تمرینات نمایشی است که در زندگیام دیدهام . و فکر میکنم دلیل این امر حسن معجونی است، به نظرم تجربه بسیار خوبی بود و امیدوارم که تماشاگران هم از دیدنش لذت ببرند.»
پیام سعیدی هم با دوستانش موافق است و در ادامه صحبتهاي آنها ميگويد: « من هم با بچهها موافقم ؛ بسیار هم کاری لذت بخشی بود و به نظرم گروه لیو و گروه این نمایش به خصوص ،انرژی غیر قابل وصفی دارند و تا الان که واکنشها به نمایش مثبت بوده و امیدوارم در ادامهی راهمان بهتر بشويم. نوشتن نمايشنامه براي نوجوانان در كشور ما كار مشكلي است.»
پوریا کاکاوند در اين زمينه توضيح ميدهد:« به علت کمبود مرجع در زمینه تئاتر نوجوان و همچنین عدم شناخته کافی از این گونه ی نمایشها در ایران کار مان سخت بود. شاید تنها چیزی که میتوانستیم از آن کمک بگیریم انیمیشنهای پیکسار بود چرا که تئاتر یا نمایشنامه ترجمه شدهای در این زمینه وجود ندارد . البته مجموعهای به کوشش سید حسین فدایی حسین با عنوان گزیدهی یک قرن ادبیات نمایشی کودک به چاپ رسیده است که چند نمایش بسیار عالی در این زمینه دارد اما در حوزهی تئوری منبعی وجود ندارد.»
جابر رمضانی یکی از نویسندگان نمایشنامه «مترسك» نيز ادامه ميدهد:« در حوزهی داستان و رمان نوجوان، کارهای خوبی در ایران ترجمه شده است. ما هنگامی که بر سر ساختار و فرم نمایشنامه بحث میکردیم متوجه میشدیم خط باریکی میان پیچیده شدن (بزرگسال) و سادگی (کودک) وجود دارد که همان نوجوان است .به عنوان مثال چند تا از داستانهای آگاتا کریستی به عنوان داستانهای نوجوان به چاپ رسیده . پیچیدگی معما گونه به شکلی است که حتا وقتی چند داستان با هم پیش میرود مخاطب باز هم خط اصلی را گم نمیکند.»
پیام سعیدی با تایید اين سخنان ميگويد:« مثال دیگرش انیمیشن ماداگاسکار 2 است که آن جا نیز چند خط داستانی وجود دارد ولی داستان اصلی پر رنگتر از همه است. نکتهی دیگر دربارهی گروه سنی نوجوان توجه به داستانهایی است که دغدغه آنها را شکل میدهد. داستان جذاب برای آنها مفهومش با داستان جذاب برای کودک و بزرگ سال کاملا متفاوت است . آنها دغدغههای خاص گروه سنی خودشان را دارند.اگر نمایش را که در آن حیوانات حرف میزنند ببینند، در درجهی اول با گارد با آن بر خورد میکنند پس خیلی مهم است که به آنها بگویید که این نمایش برای کودکان نیست و مسایل بزرگتری مطرح می کند، آن زمان است که آنها مینشینند.»
پوریا کاکاوند در تكميل اين صحبتها ميگويد: « پیام به مسئله مهمی اشاره میکند . به نظرم انتخاب داستانهای هنک که انتخاب حسن معجونی بود انتخاب بسیار درستی است. «هنک» سرشار از لحظههای خندهدار ، اکشن ، دعوا ، ناراحتی و خوشحالی است . به نظرم این که پايت را کجا می گذاری خیلی مهم است . نمایشهای موفق نوجوان در دنیا همه از داستانهای خوب نوجوان اقتباس شدهاند.»
جابر رمضانی در پایان به ایسنا ميگويد: «قبل از نمایش هنک نمایش "اسکلیک و بچههای پرواز" کار محمد عاقبتی در همین تالار حافظ اجرا شد. متن آن کار را مهدی کوشکی بر اساس داستانهای "اسکلیک وبچههای پرواز" نوشته بود . به نظرم در حوزهی تئاتر نوجوان از موفقترین نمایشها بود. نمایشی که با دغدغههای آن گروه سنی هم سو است . جذابیتهای ديدارياش هم سو است . نمایشی که کنش مند است و قصهاش را خیلی خوب تعریف می کند. اصرار حسن معجونی بر موسیقی در این نمایش برای همین است، جنس موسیقی استفاده شده و موزیکهایی در نمایش وجود دارد شدیدا سلیقه نوجوان امروزی است.»
به گزارش ايسنا، گروه «سوراخ تو دیوار» در حال حاضر در حال تولید نمایشي به نام «ادوارد دست معمولی» در حوزهی نوجوان است .این نمایش که اقتباسی از فیلم «ادوارد دست قیچی» تیم برتون است، به کارگردانی جابر رمضانی و مریم نورمحمدی در مرحله پایانی تمریناتش به سر میبرد و قراراست با حمایتهای شهرام کرمی به زودی در تالار هنر روی صحنه برود و البته اعضاي اين گروه جوان از همه دعوت میکنند تا مهر ماه امسال در تالار اصلی مولوی به تماشای نمایش «اسکیس» بيايند که با دراماتورژی محمد چرم شیر اجرا ميشود.
انتهاي پيام
نظرات