/بررسي شعر كوتاه/ واهه آرمن: شعر كوتاه سختترين گونهي شعر است
واهه آرمن در ارزيابي خود از شعر كوتاه، شعر كوتاه را سختترين گونهي شعر خواند و گفت: شعر كوتاه در ظاهر ساده؛ اما عميق است.
اين شاعر و مترجم شعر در گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، افزود: من هيچگاه تصميم نميگيرم كه شعرم چه قالبي داشته باشد. مهمترين موضوع در شعر من، محتواست و محتواست كه قالب را تعيين ميكند. فكر ميكنم اگر پيش از سرودن، دربارهي شعرم تصميم بگيرم، محتواي كارم را قرباني فرم كردهام. اگر من شاعر سپيدسرا هستم، نبايد فكر كنم و بايد اجازه بدهم كه شعرم تصميم بگيرد.
او در ادامه عنوان كرد: محتواي شعر است كه به من ديكته ميكند شعرم چگونه باشد. حافظ هر غزلي كه دارد، هر بيت آن يك شعر است و دربارهي هر بيت ميشود ساعتها حرف زد؛ چون شعرهاي او عميق است.
آرمن سپس دربارهي دلايل گرايش شاعران به شعر كوتاه گفت: شايد عدهاي براي قالب شعر خود تصميم ميگيرند و شايد يكي از دلايل گرايش آنان به شعر كوتاه اين است كه فكر ميكنند اين شعر آسان است؛ در حاليكه سختترين كار، سرودن شعر كوتاه ساده اما عميق است.
اين شاعر به علاقهي خود به شعر كوتاه اشاره و تأكيد كرد: من كلا از زيادهگويي خوشم نميآيد و شعر بلند را نميپسندم. در همهي جهان، شاعراني كه شعر بلند ميگويند، قسمت زيادي از شعرشان را ميتوان حذف كرد؛ اما در شعر كوتاه، هر واژه اهميت دارد و نميشود واژهاي را كم يا زياد كرد.
آرمن در ادامه گفت: چيزي را آويزهي گوشم كردهام و آن اينكه وقتي قلم به دست ميگيرم، اگر به شعور مخاطبم احترام نگذارم، در آنچه مينويسم، موفق نخواهم بود. در شعر همواره سطرهاي پنهاني وجود دارد و بايد بدانم كه مخاطبم آنها را خواهد ديد و چيزي بيش از آنچه نوشتهام، از شعرم برميگيرد. اينگونه شعري مينويسم كه كوتاه اما عميق است و سطرهاي پنهاني دارد.
او همچنين دربارهي كيفيت شعرهاي كوتاه اين روزها، گفت: الآن بسياري هستند كه تنها براي مطرح شدن شعر ميگويند. افراد بسيار كمي هستند كه شعرهاي كوتاه خوبي ميگويند و بقيه شعرهاي خوبي نميگويند؛ اما شايد لازم است كه از اين راه بگذريم. شايد بايد بگذاريم شاعران و شعرها زياد باشند. اينها همه تصفيه ميشوند. شاعراني كه اكنون مخاطبان زيادي دارند، صد سال ديگر خودشان نيستند كه براي كتابهايشان تبليغ كنند و كتابهايشان را با كلك و مافيابازي به چاپهاي چندم برسانند. آن موقع شعري ميماند كه ارزشمند باشد.
اين شاعر همچنين احساس مسؤوليت را براي هنرمند ضروري خواند و عنوان كرد: هنرمند بايد احساس مسؤوليت كند و آگاهي ما از شعر بايد بالا برود.
او در ادامه دربارهي امتزاج مرز شعر كوتاه با ديگر انواع ادبي، بيان كرد: شعر بايد جوري باشد كه شعريت داشته باشد. شايد امروز چيزهاي زيادي شعر ناميده شدهاند كه جملههاي قصار هستند؛ اما نميتوان براي شعر معادلهاي گذاشت و يا مرزي تعيين كرد كه بر اساس آن بتوانيم بگوييم اين شعر است و غير از اين، شعر نيست. خود شاعر يا خوانندهي جدي تشخيص ميدهند كه كدام شعر است و كدام نيست. هاينه ميگويد: «شعر شايد نشانهي بيماري انسان باشد، آنچنان كه مرواريد نشانهي بيماري صدف است». همين نشان ميدهد كه شعر را نميتوانيم دستهبندي كنيم. شعر را بايد احساس كرد. شايد تشخيص اصل و غيراصل بودن مرواريد هم دشوار باشد؛ اما بايد تخصص داشت.
او افزود: يكي از وظايف شاعر و هنرمند، بالا بردن سطح دانش مخاطب است كه ما اكنون اين كار را نميكنيم. فقط ميخواهيم آن چيزي را كه مينويسيم، به خورد خواننده بدهيم. اين نشان ميدهد ما احساس مسؤوليت و تعهد نداريم و خواننده را با شعر واقعي آشنا نميكنيم.
آرمن دربارهي استقبال مخاطبان از شعر كوتاه، تأكيد كرد: من دوست دارم شعر كوتاه باشد و بتواند با سطرهاي كوتاه حرفهاي بيشتري بزند؛ اما اين كار استادي ميخواهد و اينگونه نيست كه هرچه بنويسيم، مخاطب آن را بخواند. در قرن 21 كه ما سرعت و ظهور رسانههاي جديد را داريم، مردم حوصلهي خواندن شعرهاي طولاني را ندارند. شايد زمان رمان و داستانهاي بلند سر رسيده باشد. اكنون در دنيا كساني موفق هستند كه داستان كوتاه مينويسند؛ مانند امانوئل اشميت، كه اين مسأله در شعر خودش را بيشتر نشان ميدهد.
او همچنين گفت: شايد ناگزير هستيم از راهي برويم كه آدمهاي زيادي بيايند و شعرهاي زيادي بگويند. ما مجبوريم كه جلو برويم. من فكر ميكنم اين شايد باعث آشتي مخاطب با شعر بشود و به نظر ميرسد در اين چند سال، خوانندگان حركتي هم داشتهاند. شايد كتاب هنوز فروش نداشته باشد؛ اما در سايتها دست كم شعرها خوانده ميشوند.
آرمن افزود: جوانها شعر را دوست دارند و به هر حال خوب است كه جواناني پيدا شوند كه به جاي دنبال كردن چيزهاي بيهوده، شعر را دنبال ميكنند.
اين شاعر كميت شعر را معيار درستي براي ارزشگذاري آن ندانست و گفت: اين اشتباه است كه كميت شعر را معياري براي ارزشمند بودن شعر بدانيم؛ اما متأسفانه اكنون اشتباهات زيادي هست؛ مثل اينكه كتاب چه كسي بيشتر فروش كرده است. كتابهاي كوچك زيادي را ميبينيم كه اگر صفحهي فيپا و فهرستش را حذف كنيم، چيز زيادي از آن نميماند. شاعر آن را چاپ ميكند تا تعداد كتابهايش بالا برود. البته كساني هستند كه دوست دارند اثري را كه خودشان نميپسندند، چاپ كنند. من نصف شعرهايم را پاره ميكنم. به خودم ميگويم، واهه! خواننده مجبور نيست چيزي را كه شخصي است و ارزش هنري ندارد، بخواند. سعي ميكنم كارهايم از قبل بهتر باشد. اين وظيفهي من است؛ هرچند كه اين بار مسؤوليت مرا بيشتر ميكند.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات