• شنبه / ۱۲ شهریور ۱۳۹۰ / ۱۰:۲۴
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 9006-05574

/بررسي شعر كوتاه/ سيروس نوذري: جريان شعر كوتاه چندان درخشان نيست

/بررسي شعر كوتاه/
سيروس نوذري: 
جريان شعر كوتاه چندان درخشان نيست
سيروس نوذري با اشاره به جريان سرايش شعر‌هاي كوتاه، گفت: جريان سرايش شعر كوتاه جا افتاده است و شعر‌هايي خوبي هم سروده شده؛ اما به نظر من، در مجموع، نمي‌توان آن را جريان چندان درخشاني دانست. اين شاعرو پژوهشگر در گفت‌وگو با خبرنگار ادبيات خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در ارزيابي شعر كوتاه، گفت: شعر كوتاه مدرن با نيما شروع مي‌شود و نيما اولين كسي است كه شعر كوتاه مدرن را باب كرده است. بهترين شعر‌هاي نيما هم همان شعر‌هاي كوتاه اوست. شاگردان نيما هم اين راه را ادامه دادند؛ كساني مانند م. آزاد‌، منصور اوجي‌، يدالله رؤيايي‌، محمد زهري و بيژن جلالي، كه البته زبان بيژن جلالي ديگر نيمايي نيمايي نيست؛ او شاعري اروپايي است كه به فارسي شعر مي‌گويد. وي با اشاره به كيفيت شعر كوتاه در سال‌هاي اخير، گفت: ‌شعر كوتاه اخير ما در حد شعر شاعراني كه نام بردم، نيست. در اين بين، غلامحسين نصيري چهار دفتر شعر كوتاه دارد و من برخي از كارهاي رضا چايچي را هم خيلي مي‌پسندم. نوذري افزود: كتاب‌ هايكو ع. پاشايي و شاملو كه در سال 69 چاپ شد‌، بر شعر تأثير گذاشت و جرياني به وجود آمد كه اكنون شاعراني هستند كه فقط شعر كوتاه و خيلي كوتاه مي‌گويند. پيش از اين، چنين سنتي نبود كه شاعر فقط شعر كوتاه بسرايد. اين جريان بعد از كتاب هايكو ع.پاشايي و شاملو باب شد. شاعري چون شمس لنگرودي كه شاعر شعر كوتاه نيست، در «لب‌خواني‌هاي قزل‌آلاي من» شعر كوتاه سرود‌. سيدعلي صالحي هم دفتري به نام «قمري غمخوار در شامگاه خزاني» دارد. كيارستمي دو دفتر شعر بسيار كوتاه دارد. مرمر الفت هم كتابي با نام «پروانه و سنگ» منتشر كرده است. كاوه گوهرين و من هم شعرهاي كوتاه مي‌سراييم. فرشته پناهي هم كتاب «اين هايكو حامله است» و علي‌اصغر بيك‌وردي «ماه بالاي سر مجنون» را منتشر كرده‌اند. او در ادامه تأكيد كرد: اين نشان مي دهد كه حركتي در اين زمينه راه افتاده و جرياني شكل گرفته است؛ اما به نظر من، در مجموع نمي‌توان آن را چيز درخشاني دانست كه آدم احساس كند اتفاق خيلي مهمي در شعر ايران افتاده است. من بسياري از اين شعرها را مي‌پسندم. كتابي نيز به نام «تفسير هايكوهاي ايراني» دارم. ما هايكوهاي فارسي خوبي داريم؛ اما هنوز شاعران بزرگي نداريم. بعد از نسل شاعراني چون شاملو،‌ اخوان،‌ فروغ و نصرت رحماني، شاعر بزرگي به وجود نيامده است. البته اين طبيعي است؛ هر روز نبايد شاعر بزرگي به وجود بيايد. ما اكنون شاعران خوبي داريم؛ اما در حد غول‌هايي كه داشتيم، نيستند. اين شاعر درباره‌ي ويژگي‌هاي شعر كوتاه نيز بيان كرد: ‌در شعرهاي كوتاه سنتي چون دوبيتي و رباعي همه چيز كاملا مشخص است و هر كدام شكل‌هاي خودشان را دارند. اما براي شعر كوتاه مدرن تعريفي در فارسي و در زبان‌هاي ديگر نداريم. از طرفي، جهان مدرن و پست‌مدرن از تعريف گريزان است. تعريف چارچوب دادن است؛ در حالي‌كه جهان مدرن و پست‌مدرن تلاش مي كند از تعريف بگريزد و همه چيز را نسبي و سيال درنظر بگيرد. اين‌كه اصراري بر تعريف دادن به پديده‌ها باشد‌، تفكري عقب‌مانده است. البته تعريفي وجود دارد. از نظر من، شعر كوتاه از يك صفحه‌ي رقعي نبايد بيش‌تر باشد و‌ هرچه كوتاه‌تر باشد، به روح شعر كوتاه نزديك‌تر مي‌شود؛ چون مهم‌ترين ويژگي شعر كوتاه، ايجاز آن است. او افزود:‌ البته ايجاز فقط در شعر كوتاه نيست. در «شاهنامه»‌ي فردوسي هم ايجاز را به زيباترين شكل مي‌توان ديد؛ اما در شعر كوتاه، ايجاز ماهوي است. نوذري درباره‌ي امتزاج مرز شعر كوتاه با انواع ديگر ادبي چون جمله‌هاي قصار و كاريكلماتور، گفت:‌ كلمات قصار و اين‌ها در حوزه‌ي رتوريك هستند و بيش‌تر زباني‌اند؛ اما شعر كوتاه در حوزه‌ي پوئتيك است و وارد شعريت متن مي‌شود كه چيزي جدا از تفكر است. انواع ديگر اگرچه شايد تفكري را انتقال دهند؛ اما بدون شعريت، به خطابه، كلمات قصار و كاريكماتور نزديك مي‌شود. نويسنده‌ي كتاب «كوته‌سرايي» در ادامه تأكيد كرد:‌ تشخيص شعريت در شعر كوتاه براي خواننده‌ي عادي دشوار است. او بايد بيش‌تر بخواند تا بتواند اين شعريت را تشخيص دهد. حتا براي منتقد هم گاه تشخيص اين‌كه متني شعر است يا شعار، دشوار است و گاه شعريت روي مرز حركت مي‌كند. بايد از گفتن هست و نيست‌ها پرهيز كنيم. من شخصا در درجه‌ي اول به شعريت متن توجه دارم. اين سليقه و نگاه من است. بعد فكر مي‌كنم به اين‌كه اين متن شعر است‌، هايكوست يا كاريكلماتور. در كاريكلماتورهاي پرويز شاپور گاه خيال‌انگيزي را مي‌بينيم كه درواقع، اوج گرفتن كاريكلماتور او را نشان مي‌دهد. ذهني كه تنبل است، به دنبال تعريف مي‌رود. اين منتقد شعر درباره‌ي هايكوهاي فارسي‌ عنوان كرد: در هايكو ژاپني، ما تعريف مشخصي را داريم و متن هجايي است؛ اما براي سرودن هايكو در زبان فارسي، دو نكته وجود دارد؛ يكي اين‌كه اجراي مشخصات هايكو ژاپني در زبان فارسي امكان‌پذير نيست و ضرورت هم ندارد. نكته‌ي ديگر اين‌كه در ژاپن هم مانند كشور ما شاعران آمدند و اين ضرورت‌هاي شعري را شكستند. شاعراني چون سانتوكا‌، سئي سنسويي‌ و هوسايي شاعراني بودند كه هايكو مدرن را به وجود آوردند. سطرها و هجاها را به هم ريختند. همچنين آن‌ها پاي‌بندي محض به طبيعت را زير پا گذاشتند و مضامين اجتماعي را وارد هايكو كردند. وقتي اين اتفاق در ژاپن افتاده است؛ ما بايد خيلي پرت باشيم كه انتظار داشته باشيم مانند بوسون شعر بگوييم. پافشاري ما روي اين مباني معني ندارد. نبايد انتظار داشت چيزهايي كه شاعران ما مي گويند، منطبق با هايكو 300 سال پيش باشد. او همچنين افزود:‌ ما شاعران ايراني هستيم و با ويژگي‌هاي خودمان بايد سراغ ژانرهاي خارجي برويم. اگر غير از اين باشد، تقليدي محض است. بايد روح خودمان را وارد اين ژانرها كنيم. من اين‌جور نگاه نمي‌كنم كه ببينم شاعر هايكو‌سراي ايران درباره‌ي ذن چه گفته و چقدر با تفكر ذن آشناست. كسي مانند بيك‌وردي‌ هايكوهاي جنگ گفته و برخي از آن‌ها خيلي هم خوب است. نبايد انتظار داشته باشيم كه او با تفكر ذن شعر بگويد. يك منتقد مدرن و امروزي بايد هر اثر هنري را از درون آن بشناسد؛ نه اين‌كه با متدي كه در ذهن خودش هست‌، سراغ اثر برود. اين نوع نگاه به هنر منسوخ شده است. بايد وارد فضاي ذهني شاعر شويم و تجربه‌هاي منحصر به فرد او را ببينيم. نوذري سپس درباره‌ي تأثير شعر كوتاه بر جذب مخاطب گفت:‌ من نااميد و منفي هستم. به نظر من، عصر شعر در ايران اكنون رو به افول است. الآن دوران سينما و داستان كوتاه است و شعر به عنوان هنر اول ايران دارد كنار مي‌رود. او افزود: من خودم شاعر هستم؛ اما بايد اين حقيقت را بپذيرم كه به دليل امكانات هنرهاي جديد كه به‌روزتر است،‌ گرايش به شعر كم شده است. اكنون در ايران، داستان كوتاه و سينما مخاطب دارد و شعر در رده‌هاي بعدي است. تيراژ كتاب پايين آمده است. اين شرايط در ايران وجود دارد كه سطح فرهنگ نزول كرده است. اين نزول همراه نزول سطح فرهنگي و هنري جامعه است. اين را از سريال‌هاي تلويزيوني مي‌توان فهميد. خانواده‌ها مي‌نشينند و با لذت اين سريال‌ها را مي‌بينند. اين‌ها فاجعه است كه درك و التذاذ هنري سقوط كرده است. اين فاجعه در همه‌ي سطوح هنري ما رخ داده است. شعر هنر دشواري است و نبايد از آن انتظار زيادي هم داشت. من موافق نيستم كه شعر ما الآن بالنده است. بايد اين شعر مولانا را درنظر گرفت كه مي‌گويد:‌ «ز آب خرد ماهي خرد خيزد / نهنگ آن است كه از دريا خيزد». از اين جامعه‌ي ما شاعر بزرگ به وجود نمي‌آيد. سيروس نوذري در پايان اين‌گونه ابراز عقيده كرد: پرفروش‌ترين شاعر ما الآن قيصر امين‌پور است كه شاعري درجه‌ سه است. اين به معني اين است كه جامعه‌ي ما شاعرش را گم كرده است‌. جامعه‌ي‌ ما هنوز بيژن جلالي را پيدا نكرده است. مجموعه‌ي شعرهاي بيژن جلالي را انتشارات مرواريد چاپ كرده كه اكنون فروش نمي‌رود. من نيز كتابي درباره‌ي بيژن جلالي نوشته‌ام كه مي گويند چون فروش نمي‌رود، منتشر نمي‌كنيم. در اين شرايط، جامعه‌ي ما بايد مريم حيدرزاده بخواند. انتهاي پيام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha