معاون مطبوعاتي وزير فرهنگ و ارشاد خطاب به جامعه اطلاع رساني کشور: رعايت تهذيب رسانهاي و تقويت اعتماد عمومي از کيفيت انتقادي رسانهها نخواهد کاست
معاون مطبوعاتي و اطلاع رساني وزير فرهنگ و ارشاداسلامي درنامهاي خطاب به خانواده بزرگ اطلاع رساني کشور، برخي دغدغه هاي خود را با آنان درميان گذاشت.
به گزارش گروه دريافت خبر ايسنا، محمدجعفر محمدزاده در اين نامه كه نسخهاي از آن در اختيار اين خبرگزاري قرار گرفته، نوشته است: اصحاب رسانه، هواداران دانايي و روشنگرياند؛ همانان که خداوند بر قلم ايشان سوگند خورده است؛ خداوندي که جز به پديدههاي با عظمت سوگند نميخورد. همانان که حقيقت را بازتاب ميدهند و بذر خوبيها ميپراکنند و از اين حيث، رسالتي پيامبروار دارند. همانان که در روزگاري نه چندان دور، بيرق بيداري و آگاهي بر دوش افکندند و در نگارش خبر از خون خويش مايه گذاشتند. روي سخن با همانان است..... در آغازين روز خدمت به اصحاب رسانه پيمان بستم که جز در طريق ياري و هواداريشان گام نزده و اگر باري از شانههاي صبور ايشان برنگيرم، دستکم ايشان را بار خاطر نشوم. دستها را در دستان پرمهرشان نهادم تا جوهر قلمهايشان بر سر انگشتان من نيز رنگ رنج و مرارت زند. سکوتم را از صدايشان و چشمانم را از نگاهشان و سينهام را از تپشهاي بيقراريشان آکندم و شانهام را از بار خستگيهايشان سنگين کردم تا آيينه تمامنماي لحظههايشان باشم. تحريري کوچک در دل خويش بنا نهادم تا با هر تپش، صداي دلنشين قلمها و آهنگ بيوقفه نمابر خبرها و طنين خوش حروف چيني لحظههايشان را به گوش جان بشنوم... اکنون اما نهيبي هولناک در دهليز ذهنم طنين ميافکند و آن را از رهگذر «آيا»ها و «چرا»ها به منزلگاه «نبايستها» و «مبادا»ها ميکشاند. چندي است که گمان ميرود شماري اندک از رسانههاي آينهوار ما را غبار اغراض سياسي فروپوشيده و تار عنکبوت تفرقه و تخريب، معدودي از پنجرههاي روشن آگاهي را فرا گرفته است.
سايههاي اندک شمار و بيگانه با عرصه روشن رسانه، تيغ از نيام قلم برکشيدهاند تا سوگند خداوند را به زهر کينهجويي و پرخاش آب دهند. خارهايي کوتاه و کمشمار اما زهرآگين، گرداگرد درخت سايه گستر رسانه روييده اند تا جاري زلال حقيقت را از ريشههاي آن بازدارند؛ اما اگر هواي تازه صداقت به روزن برگهايش نرسد، اگر زلال انصاف در آوندهايش جاري نشود، اگر همين اندک خاربنان، خنکاي نسيم فرهنگ را از نوازش برگ و بارش مانع شوند و هزاران هزار «اگر» ديگر.....
ديگر بار در سايه سار اين درخت سخنگو مي نشينم و به نجواي برگهايش با بادهاي بي طرف رهگذر گوش مي سپارم. اين درخت از آفت شايعه رنجور است. اين درخت از تيشه بهتان، زخمي است. اين درخت از هجوم هيزم شکنان تفرقه با پيکري خسته و زخمي بر پاي ايستاده است. اين درخت در تندبادهاي سياست، بسياري از برگهايش را گريسته است. اين درخت که همواره آشيان صلح و صداقت است؛ مباد که لانه زاغان تهمت شود!
روزنامه را که مي گشايي، سطري چند از اخبار در هواي سربي تهمت نفس مي کشند. شماري اندک از واژگان در توهم معنا فرو رفته اند. معدودي از متن ها جز به حاشيه نمي انديشند و اندکي از تيترها به پرسش ترديد پاسخ نمي گويند.
«گفته مي شود...» ها رو به فزوني دارند «شنيده مي شود...» ها نيز. شايعه به نقل از يک منبع آگاه، فاجعه مي شود! منابع آگاه، شايعه را به مزايده مي گذارند و پيکر اعتماد در ستون «شنيده ها» چوب حراج مي خورد!
اين درخت سخنگو ستمديده است. درختي که حاشيه اش را از علفهاي هرز شايعه نپيراستهاند. درختي که اگر همين خرده آفت بي مقدار در آن لانه گزيند، اگر همين موريانه خرد و کوچک و ناديدني در شاخساران بلند بالايش رخنه کند، اگر همين شته حقير غيبت و تهمت با پيکر سترگ و تنومندش در افتد؛ بيم آن مي رود که روزگاري به جاي ميوة «نقد» و «نظر» زقوم طعنه و جدل از آن سر بر کند.
از پي اين بيم ها و اميدها به امتداد مسير دشوار اطلاع رساني چشم مي دوزم؛ مطبوعات با بيش از 3000 عنوان که تنها 100 عنوان آن روزنامه ها هستند، به توسعه اي کم نظير از حيث تعداد دست يافته اند. شمار خبرنگاران و روزنامه نگاران جوان و خلاق، روز به روز در مطبوعات کشور فزوني مي يابد. بسياري از مطبوعات در تحريريه هاي خود به ترازي حرفه اي دست يافته اند و با مخاطب شناسي دقيق و بازخورديابي مستمر، سطح گفت و گوي خود را با مخاطبان افزايش داده اند. نشريات تخصصي قدم به ميدان نهاده اند تا با توليد روزافزون علم، جنبش نرم افزاري کشور را ارتقاء بخشند. سواد رسانه اي خوانندگان مطبوعات افزايش يافته است و غالب شهروندان بي آن که با جادوي تيتر به متن روي آورند؛ با نگاهي نقّادانه و کارشناسانه، سره را از ناسره باز مي جويند.
در چنين فضايي که فرصتي مغتنم براي توسعة کيفي مطبوعات فراهم آمده است، اصحاب رسانه با آزموني دشوار و سرنوشت ساز مواجهند؛ آزموني که سرانجام جز به بوته قضاوت مردم سپرده نشده و نتيجة آن جز به محک اعتماد عمومي سنجيده نخواهد شد. آزموني که امروز فراروي مطبوعات، خبرگزاري ها و پايگاه هاي اطلاع رساني کشور قرار دارد، آزمون اخلاق مداري، اعتماد سازي و اقناع مخاطبان به عنوان سرماية اصلي رسانه است. چه، احترام رسانه ها به حقوق انسانها و حريم اشخاص نه فقط از لوازم اخلاق عمومي و حرفه اي، بلکه از شروط کيفيت گرايي رسانه هاست. متأسفانه همهمه کينه ورزي و منازعه رقبا با يکديگر چندي است که در فضاي رسانه اي کشور فزوني يافته و دامان پاک و پرمهر برخي رسانه ها را به تهمت، تخريب و تفرقه افکني آلوده است؛ حال آن که مي دانيم اين گناه در وهله نخست نه متوجه رسانه ها، بلکه ناشي از عملکرد برخي گروهها است که براي تضعيف رقباي خود و قبضة کامل قدرت، از رسانه به عنوان ابزار تخريب و حذف رقيب سود مي جويند. اي بسا که در اين مسير حقوق و حرمت اشخاص نيز دستخوش تعرض و آسيب شود و کرامت انسان که والاترين موهبت الهي است، قرباني منازعات بي حاصل گردد. از اين رو در فضايي که مي توان با اتکاء به منابع انساني خلاق و با دانش و بسترهاي مهيا براي اطلاع رساني و مخاطب يابي، گامهايي بلند در جهت رشد رسانه هاي کشور برداشت، ناگزير بايد نگران ژورناليسم کاذب، حادثه آفريني هاي غير واقعي و حاشيه هاي زرد و جنجالي پيرامون چهره هاي سياسي بود. بديهي است در چنين فضايي از روزنامه نگاران دوران انقلاب اسلامي که قلمهاي بيدارگر خود را از جانهاي پاک و روانهاي روشني چون شهيدان شاهچراغي ها، آويني ها و صارمي ها به ميراث يافته اند؛ انتظارمي رود که در جهادي الهي به دفاع از حيثيت و کيان فرهنگي مطبوعات و خبرگزاري ها برخيزند و مانع از جايگزيني قدرت محوري و جناح گرايي افراطي به جاي مسؤوليت پذيري و وجدان رسانه اي شوند.
بر عهده دلسوختگان عرصه آگاهي بخشي است که به بازي جناح گرايانه برخي نادلسوزان در استفاده ابزاري از حريم رسانه براي قدرت طلبي ها پايان دهند. بر ميراث داران قلم است که رسانه هاي اعتمادساز و معتبر کشور را که ارزشمندترين سرمايه هاي فرهنگي ايران اسلامي اند، از ريزش مخاطبان بازدارند. بر باورمندان عقلانيت و اخلاق رسانه اي است که از محو استقلال و مسخ هويت حرفه اي رسانه ها و خداي ناکرده تأسي بي چون و چراي آنها به مناسبات قدرت پيشگيري کنند. بر دلسوزان حقيقي رسانه و خانوادة بزرگ اطلاع رساني است که با هر سليقه و گرايش که دارند، نگذارند رسانه ها از مسير اطلاع رساني و نقد روشمند خارج شوند و به مجراي نگاه تک بعدي و منفعت گرايي سياسي در افتند؛ به طوري که رقابت هاي بين رسانه اي جاي خود را به تضادهاي جناحي دهد.
براي يادآوري اهميت اين مجاهدت و درک ضرورت آن، بار ديگر، رسالت رسانه ها را در پرتو کلام مقام معظم رهبري باز مي خوانيم که در سخنان چند ماه پيش خود رسانه ها را به تهذيب و تقواي خبري فراخواندند و احکام غيبت و تهمت را در مطبوعات و رسانه هاي مجازي جاري دانستند؛ آنچنان که فرمودند حتي با قصد مصلحت جويي و اصلاح نيز نمي بايست قلم به اين دو معصيت آلود.
از اين رو اميد مي رود رسانه هاي کشور با نظر به چشم انداز شکوفايي و بالندگي خويش و با رعايت حريم و حقوق همه اشخاص حقيقي و حقوقي نقش واقعي خود را در تعالي کشور بر مبناي الگوي اسلامي و ايراني پيشرفت ايفا کنند.
بي شک رعايت تهذيب رسانه اي و تقويت اعتماد عمومي نه تنها از کيفيت انتقادي رسانه ها نخواهد کاست؛ بلکه نقش و کارکرد نظارتي آنها را افزايش داده و دولت و مردم را بيش از پيش از برکات نقد منصفانه بهره مند خواهد کرد. حصول اين دستاورد البته منوط به آن است که ميان نقد و نظر اصلاحي، با جدل و پرخاشگري فرق قايل شويم و نقد را که غالباً به راه حل مشترک و تفاهم آميز مي انجامد، بر جدل که حاصلي جز شکاف و واگرايي دو طرف ندارد، ترجيح دهيم؛ همچنان که تحقق اين مهم در گرو التزام به اخلاق و ادبيات نقد است که با رعايت آن مي توان مطالبات جامعه را از کارکرد نظارتي و ديده بانانه رسانه ها افزايش دهيم و درخت سايه گستر مطبوعات را در آستانه رشد و بالندگي از آفت خزان مصون داريم.
امروز که بازارت پرجوش خريدار است
درياب و بنه گنجي از مايه نيکويي
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات