با تقدير از علياشرف درويشيان، مراسم پاياني جايزهي هوشنگ گلشيري برپا شد
مراسم پاياني دهمين دورهي جايزهي ادبي «هوشنگ گلشيري» عصر روز گذشته (جمعه، سوم ديماه) برگزار شد.
به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در دهمين دورهي جايزهي گلشيري كه در حوزهي رمان برگزار شد، از ميان رمانهاي منتشرشده در سالهاي 1387 و 1388، در بخش رمان، «نگران نباش» مهسا محبعلي و در بخش رمان اول، «احتمالا گم شدهام» سارا سالار به عنوان برگزيده معرفي شدند.
در بخش اهداي جايزهي برگزيدگان، عبدالعلي عظيمي بيانيهي هيأت داوران (ويژهي رمانهاي سالهاي 87 و 88) را خواند و با معرفي محمود فلكي، هلن اوليايينيا و عبدالله كوثري به عنوان داوران اين بخش، از محمود دولتآبادي دعوت كرد تا جايزهي رمان برگزيده را به «نگران نباش» اثر مهسا محبعلي تقديم كند.
در بخش رمان اول نيز علي خدايي - داور اين بخش - با خواندن بيانيهي هيأت داوران و معرفي كامران بزرگنيا و گلي ترقي به عنوان ديگر اعضاي هيأت داوران بخش رمان اول، از بابك احمدي دعوت كرد تا جايزهي برگزيدهي رمان اول را به رمان «احتمالا گم شدهام» اثر سارا سالار تقديم كند.
سارا سالار هم در سخناني كوتاه از تلاش برگزاركنندگان جايزه تشكر كرد، از اينكه چراغي را در فضاي ادبيات روشن نگه ميدارند. او همچنين از محمدحسن شهسواري و همسرش، سروش صحت، كه گفت، مدام به او غر ميزنند، تشكر كرد.
در اين مراسم، فرزانه طاهري نيز در سخناني با تشكر از مهماننوازي بهمن فرمانآرا، كه ميزباني مراسم پاياني جايزه را برعهده گرفته بود، گفت: ناگزير شديم در اين دوره هم جايزه را خصوصي و در جمعي محدود برگزار كنيم؛ در حاليكه مطلوب ما، برپايي مراسمي بزرگ است؛ زيرا اين برنامه را جشن داستان ميدانيم.
مدير بنياد هوشنگ گلشيري در ادامه توضيح داد كه در دهمين دورهي جايزهي گلشيري، علاوه بر اعلام برندهها، از علياشرف درويشيان تقدير ميشود.
او در توضيحي در اينباره گفت: علياشرف درويشيان عضو هيأت مؤسس بنياد گلشيري و همچنين از اعضاي هيأت امناي بنياد است و طي اين سالها به عنوان ارزياب جايزه بيشترين تعداد كتابها را ايشان ميخواندند؛ كتابهايي كه هيچكس نديده بود و براي او توسط نويسندگان مختلفي ارسال ميشد و آنها ميدانستند كه تعهد براي علياشرف درويشيان صوري نيست؛ بلكه در تمامي حوزهها تعهد دارد.
طاهري سپس با تشكر ويژه از يونس تراكمه به خاطر تلاشهايي كه در برپايي اين دوره از جايزه داشت و در نشست مراسم پاياني حضور نداشت، از زحمت ارزيابهايي كه آثار اين دوره را بررسي كردند، نيز تشكر و قدرداني كرد و از اين مسأله اظهار تاسف كرد كه به خاطر كمبود شديد منابع مالي عملا نميتوانند بخشي از زحمتهاي آنها را با پرداخت حقالزحمه جبران كنند.
او همچنين با اشاره به دوسالانه شدن جايزهي هوشنگ گلشيري، به معيارهاي گزينش داوران اين رقابت ادبي پرداخت و با تأكيد بر اينكه سعي ميكنيم از هر حاشيهاي پرهيز كنيم، گفت: ما همواره سعي كردهايم كه به داوران تهراني بسنده نكنيم و نه تنها از شهرستانها، كه از خارج از كشور داوراني را داشته باشيم؛ با وجود اينكه به دليل بعد مسافت با مشكلات عديدهاي روبهرو ميشديم. هدف ما از اين مسأله اين بود كه داوران فقط اثر يك نويسنده را مورد بررسي قرار دهند و به شخصيت و زندگي او كاري نداشته باشند. امسال داور تهراني نداشتيم، عبدالله كوثري كه هماكنون در مشهد است، علي خدايي كه زحمت كشيده از اصفهان به مراسم آمده است، هلن اوليايينيا، گلي ترقي، كامران بزرگنيا و محمود فلكي هم خارج از ايران هستند.
در ادامهي اين مراسم، نسترن موسوي به ارائهي توضيحاتي دربارهي روند داوري اين دوره از رقابت ادبي هوشنگ گلشيري پرداخت و پس از ارائهي اين گزارش، از فقدان حداقل امكانهاي مادي براي برپايي جايزهاي درخور نام گلشيري اظهار گلهمندي كرد.
جايزهي گلشيري در ادامه به تجليل از علياشرف درويشيان رسيد. حسن كيائيان - مدير نشر چشمه و ناشر آثار درويشيان - سخنانش را دربارهي اين نويسنده، با اشاره به سابقهي دوستي و آشنايياش با او آغاز كرد و گفت: 35 سال است با آثار درويشيان آشنا و دمخورم و 25 سال است كه با اين نويسندهي بزرگ، دوستي و رفاقت دارم.
او در ادامه افزود: از علياشرف درويشيان در اين ربع قرن آشنايي و دوستي بسيار آموختهام. نديدهام علياشرف دروغ بگويد و بر سر آنچه كه باور دارد، در همهي اين سالها استوار مانده است. درويشيان در آثارش نسبت به چهرهي كريه فقر بياعتنا نبوده و همواره با شادي مردمش خنديده و با اندوه مردمش گريه كرده است. براي علياشرف درويشيان، عدالت دغدغهي اصلي و هميشگي بوده است. اينها تنها بخش اندكي از ويژگيهاي نيك شخصيتي علياشرف درويشيان است و من عميقا او را باور دارم و معتقدم كه همينها براي بيان شرافت نويسنده كافي است.
حسن كيائيان در پايان سخن، پيشياني درويشيان را بوسيد.
سپس رضا خندان مهابادي - همكار علياشرف درويشيان - در سخناني گفت: چندي پيش، نويسندهاي ميگفت نديدهام در ايران، در ميان اهل قلم، همكاري تا اين حد دوام بياورد كه كار به انجامي برسد و برايم عجيب است كه اين همه سال با هم كار كردهايد و منشعب نشدهايد. من اين همكاري را بيش از هر چيز مديون ويژگيهاي شخصيتي درويشيان هستم.
او سپس با نقد خودشيفتگيها، خودمحوريها، تكرويها و خودبزرگبينيهايي كه در فضاي امروز ادبيات ايران هست، عنوان كرد: در محيطي سرشار از اينگونه رفتارها، از آلوده شدن خويش جلوگيري كردن، كار دشواري است. علياشرف درويشيان در سالهاي دههي 50 با انتشار نخستين آثارش معروف شد و اواخر همين دهه بود كه شهرت اين نويسنده اوج گرفت و به خودبزرگبينيها و تكرويها دچار نشد و به دليل همين تفاوتها و ويژگي است كه در سال 58 نام نويسندهي گمنامي كه من بودهام، در كنار نام نويسندهاي مطرح و محبوب قرار ميگيرد و همواره در حفظ روابط انسانياش همينگونه تلاش داشته است و وقتي اين تفاوت را ميبينيم، به ماهيت ويژگي انساني وي در حفظ روابط بيشتر پي ميبريم. البته ميشود از آزادانديشي، نقدپذيري و پختگي عاطفي به عنوان ديگر ويژگيهاي شخصيتي علياشرف درويشيان ياد كرد و اينجا بايد اضافه كنم كه قدرشناسي من به علياشرف درويشيان حد و مرزي نميشناسد؛ اما چرا بايد از او تقدير كرد؟
اين نويسنده سپس در تبيين چرايي تقدير از علياشرف درويشيان، يادآور شد: از معيارهاي بنياد هوشنگ گلشيري براي اين تقدير خبر ندارم؛ اما به دليل اينكه انساني هنرمند است، ضرورت دارد از او تقدير شود. علياشرف همواره هنرش را در خدمت مسؤوليت انسان بودنش قرار داده است. از علي اشرف درويشيان به دو دليل بايد تقدير شود و جامعه سهمش را ادا كند؛ نخست به خاطر اينكه علي اشرف درويشيان است و دوم به دليل مقابله با خطي كه ميخواهد همه چيز را ايزولهسازي كند.
سپس عباس مخبر متن تقديرنامهي اهدايي بنياد گلشيري به علياشرف درويشيان را خواند و نسترن موسوي از سيمين بهبهاني خواست تقديرنامهي بنياد را به اين نويسنده اهدا كند.
درويشيان پس از گرفتن تقديرنامه، از همه تشكر كرد و گفت: هيچ روزي به اين خوشي و شادي نديدهام، حتا لحظهاي كه از بشقابهاي شيريني خانهمان ميدزديدم و به محض اينكه كه مهمان ميرفت، به آنها حمله ميكردم و همه را ميدزديدم؛ الآن آن خوشحالي را دارم.
او در ادامه با يادي از هوشنگ گلشيري، گفت: شخصيت ما برآيندي از آدمها و شخصيتهايي است كه در زندگي با آنها برخورد كردهايم. من از خيليها تاثير گرفتهام؛ از جلال آل احمد در دانشسراي عالي، از سيمين دانشور در دانشگاه تهران، از محمود دولتآبادي هم در اوايل دهه 50 كه كتابم را چاپ ميكردم، دولتآبادي هم آثارش را به دست چاپ سپرده بود و همديگر را ميديديم، يادم ميآيد با منتشر كردن «لايههاي بياباني»، بر من كه نگاه ديگري نسبت به روستا داشتم، تأثير گذاشت.
علياشرف درويشيان كه شمرده و با مكث سخن ميگفت، از خاطرهي اختلاف نظرهايي كه با هوشنگ گلشيري داشت، گفت و يادآور شد: وقتي كه همديگر را پيدا كرديم، محكم گرفتيم.
او در ادامه از محمود دولتآبادي گفت و افزود: يادم ميآيد وقتي كه كتاب «درشتي» را نوشتم، از حسن كيائيان پرسيدم دولتآبادي كتاب را خوانده، گفت، آره خوانده است و گفته كه علياشرف درويشيان به جايي رسيده است، خيلي خوشحال شدم كه محمود دولتآبادي ميگويد درويشيان به جايي رسيده است.
دولتآبادي صحبتهاي علياشرف درويشيان را قطع كرد و گفت: چه حافظهاي داري علياشرف. آن كتاب خيلي خوب بود.
درويشيان سپس از علاقهاش به فيلم «مكبث» رومن پولانسكي گفت و يادآور شد: روزي به ديدار محمود دولتآبادي رفته بودم و او بيتوجه به دور و برش و درست مانند شخصيت فيلم «مكبث» راه ميرفت و با خودش ميگفت؛ جنايت، جنايت، جنايت! پرسيدم چي شده دولتآبادي، خنديد و گفت، اين حرفها از قول گلمحمد است. راستش شعرهاي سيمين بهبهاني هم به من همواره اميد داده است و در رواننويسيام، شعر تأثير عميقي داشته است. من از آغاز عقيدهام اين بود كه بايد ساده نوشت.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات