سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري بهعنوان بخش پيشرو در اجراي مصوبهي دولت براي خروج برخي شركتها و وزارتخانهها از پايتخت، تابستان امسال انتقال دو معاونت و پژوهشگاه اين سازمان را آغاز كرد؛ ولي حالا با وجود آنكه اين حركت افتخاري براي سازمان دانسته ميشود، تصميم ندارد معاونت گردشگري را از تهران خارج كند!
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري پس از آنكه دولت مصوبهي خروج از پايتخت را براي شركتها و برخي وزارتخانهها صادر كرد، آهنگ رفتن از پايتخت را زد و با اين كار، به كارمندانش شوك وارد كرد. بقايي مرحلهي نخست اين طرح ضربتي را در معاونت هنرهاي سنتي و صنايع دستي اجرا كرد كه اين مسأله، نگرانيهاي زيادي را در ميان كارمندان اين معاونت و خانوادههاي آنها بهوجود آورد. اين اتفاق با فاصلهي كوتاهي براي معاونت حفظ، احيا و ثبت آثار تاريخي نيز رخ داد و نگراني نسبت به شرايطي كه ممكن است پس از خروج از پايتخت ايجاد شود، كارمندان اين بخش را وادار كرد كه به مقام معظم رهبري، رييسجمهور و ديگر نهادها متوصل شوند تا به حرفها، نگرانيها و وضعيت نابسامان خانوادههاي برخي كارمندان انتقالي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري توجه شود.
آن زمان، بسياري از نمايندگان مجلس با وجود آنكه با طرح دولت براي خروج كارمندان از پايتخت موافق بودند، اما دربارهي اجراي ضربتي آن و خسارتهايي كه به كانون برخي خانوادهها وارد ميشود، اعتراضهايي را مطرح كردند و كارشناسي بيشتر دربارهي اين طرح را خواستند.
نمايندگان مجلس پس از اطلاع يافتن از برخي مشكلات كارمندان منتقلشدهي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، تصميم گرفتند گروهي را براي بررسي وضعيت اين كارمندان به اصفهان و شيراز بفرستند كه البته تا كنون خبري از گزارش آنها نشده است.
پيش از آنكه كارمندان معاونتهاي صنايع دستي و حفظ، احيا و ثبت آثار تاريخي به اصفهان و شيراز انتقال داده شوند، رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در جمع كارمندان كه بسياري از آنها نسبت به اين تصميم اعتراض داشتند، حاضر شد و از افزايش حقوق و مزايا و پرداخت وام سخن گفت.
بقايي به كارمندانش گفت كه اگر از تهران خارج شوند، 120 ساعت اضافهكاري، افزايش حقوق و حق رفاهي، مسكن مهر و وام 15ميليون توماني به اضافهي تقبل بخشي از هزينههاي اثاثكشي و رفتوآمد به اصفهان و شيراز، ارائهي تخفيف براي اسكان تا يكماه در شهرهاي مورد نظر و مرخصي براي انتقال، نصيبشان ميشود.
اما اكنون برخي كارمندان منتقلشده مدعياند كه اين وعدهها بهشكل كامل اجرا نشده است و اوضاع كارمندان قراردادي با آنچه مسؤولان دربارهي اضافهكاري و افزايش حقوق آنها قول داده بودند، تطابق ندارد. آنها ميگويند بانكها در شهرهاي اصفهان و شيراز با معاونتها همكاري نميكنند و وام 15ميليون توماني وعده دادهشده را هم كامل ندادهاند، وضعيت اضافهكاريها و افزايش حقوقها هم مثل تهران است و در دومين ماه حضور در اصفهان و شيراز، همهچيز به حالت قبل برگشته است.
ولي بقايي در واكنش به اين ادعاها گفت: هر كسي ادعايي دارد، بيايد بررسي كنيم.
او به صراحت تأكيد كرد كه «كارمنداني كه ميگويند 15ميليون تومان وام نگرفتهاند، دروغ ميگويند. هر كسي چنين ادعايي دارد، بيايد جلوي شما بررسي ميكنيم. اگر راست بود، حتما بقيهي آن را تأمين ميكنيم و اگر دروغ بود، بايد از سازمان برود، چون جوسازي ميكند. وام آماده است و ممكن است، چنين افرادي خودشان دنبال آن نرفتهاند».
سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در ادامهي اجراي طرح انتقال، براي مشكلات خانوادگي برخي كارمندان كه امكان آمدن به اصفهان و شيراز را نداشتند، طرح «دوركاري» را كه مورد تأييد دولت هم است، مورد نظر قرار داد.
بقايي معتقد است كه دوركاري براي كارمنداني كه مشكل خانوادگي دارند، طرح بهشدت خوبي است و كشور را نجات ميدهد.
بر اين اساس، تعدادي از كارمندان معاونتهاي صنايع دستي و حفظ، احيا و ثبت آثار تاريخي كه كارشناس هم هستند، تحت پوشش اين طرح به تهران بازگشتند. حال اين پرسش مطرح است كه چرا وقتي كارمندان اين سازمان پيش از انتقال، دربارهي مشكلات خود سخن ميگفتند، به آنها گفته ميشد كه اگر تا تاريخ تعيينشده به اصفهان و شيراز نيايند، حكم آنها ترك خدمت خواهد بود؟ اگر قرار بود طرح «دوركاري» به اين ترتيب اجرا شود، صرف هزينه براي انتقال و اسكان اين جمعيت كه دوركاري گرفتهاند، چه ضرورتي داشت و اگر از ابتدا چارهاي مانند دوركاري را براي كارمنداني كه مشكلات خانوادگي داشتند، ميشد ارائه كرد، چرا با ايجاد برخي ضرورتها و الزامها، تعدادي از كارمندان معاونتها بهدليل نيامدن به اصفهان و شيراز، از داشتن شغل خود محروم شدند و حرفهاي را كه سالها در آن تجربه داشتند، بهخاطر مشكلات خانوادگي از دست دادند يا عدهاي بازخريد شدن را به رفتن از تهران ترجيح دادند يا انتقال به سازمانها و وزارتخانههاي ديگر را درخواست كردند؟
در اينباره، رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري معتقد است كه اصلا ضرورتي ندارد همهي اين نيروها را دور خود جمع كند، چون به خدمات اين افراد نياز دارد و معنا ندارد آنها از صبح تا عصر در اداره بنشيند.
بقايي در تأييد سخنانش، به نتيجهي مطلوبي كه از اجراي طرح «دوركاري» براي نيروهاي مركز اسناد اين سازمان بهدست آورده است، اشاره كرد و گفت: «سالها بود همه ميگفتند اين اسناد بايد اسكن شوند، حتا اسنادي داشتيم كه حدود 40 سال كسي سراغشان نرفته بود؛ ولي اكنون آمار داريم كه در همين مدت دوماه گذشته، حدود 150هزار سند توسط نيروهاي دوركار اسكن شده است. چرا تا پيش از اين انجام نميشد؟ همين اسناد را داديم بردند منزلشان اسكن كردند و روي سيدي تحويل دادند».
بيان اين مسأله توسط رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، اين حساسيت را بخصوص دربارهي اسنادي كه امكان دارد قديمي باشند، ايجاد ميكند كه چگونه اسنادي كه برخي از آنها دست كم قدمتي 40 ساله دارند و كسي در اين سالها براي اسكن سراغشان نرفته بود، به خانهي كارمندان دوركار منتقل ميشود و در آنجا اسكن ميشود؟!
نظارت پس از دوركاري گرفتن كارمندان نخستين مسألهاي است كه مطرح ميشود، آن هم براي كارمنداني كه به گفتهي بقايي، صبح تا عصر در اداره مينشستند و حالا قرار است در خانهي خود كار كنند. البته رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري براي نظارت، پاسخش طراحي يك سيستم اينترنتي براي كارمندان دوركار است، ولي همچنان مشخص نيست كه اين نظارت چگونه قرار است اتفاق افتد، بويژه در حوزهاي مانند ميراث فرهنگي كه بايد با حساسيت بسيار با آن برخورد كرد؟
اگرچه سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري تا كنون آمار دقيقي از كارمندان خارجشده از پايتخت نداده است، اما براساس اعلام پژوهشگاه اين سازمان در تاريخ ششم شهريورماه، از ميان 469 كارمند و كارشناس پژوهشكدههاي صنايع دستي و ميراث فرهنگي، فقط 193 نفر از پايتخت رفتهاند و بقيه يا دوركاري گرفتهاند يا كامل از اين بخشها خارج شدهاند.
در واقع، سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري تأكيد دارد كه نبايد به تعداد نيروهاي خارجشده از پايتخت توجه كرد، چون با اجراي طرح انتقال، سيستم منتقل شده است؛ ولي بيان اين مطلب در شرايطي كه معاونان صنايع دستي و ميراث فرهنگي سازمان به گفتهي خودشان، آخر هفتهها به تهران ميآيند تا كارهايشان را در پايتخت و در تعامل با ديگر سازمانها و وزارتخانهها به نتيجه برسانند و سازمان مركزي ميراث فرهنگي و گردشگري و معاونتهاي گردشگري و سرمايهگذاري هنوز در تهران هستند، اين پرسش ايجاد ميشود كه اين سازمان با اين دوركاريها و سفرهاي آخر، چه باري را از دوش تهران برداشته است؟
سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري اگرچه معتقد است در اجراي اين طرح پيشرو بوده و آن را افتخاري براي خود ميداند و با اين كار در هزينهها صرفهجويي كرده است، ولي چرا وقتي تصميم گرفت معاونتهايش را منتقل كند، اين طرح را ضربتي با دو بخش ميراث فرهنگي و صنايع دستي آغاز كرد و اكنون آن را متوقف كرده است؟ چرا بخشي مانند پژوهشكدهها كه محور كارشناسي و پژوهشي اين سازمان بهشمار ميآيند و به قول بقايي، نياز به خدمات اين بخش بيشتر احساس ميشود، بايد منتقل شوند و اكنون كمتر از دوسوم كارمندان آن در اصفهان و شيراز باشند؟ و آخر اينكه اين انتقال چه تأثيري در سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و كلانشهر تهران داشته است؟
انتهاي پيام
نظرات