سريال «پنجمين خورشيد» كه ماه رمضان امسال از شبكه سه سيما پخش شد و نسبت به دو سريال ديگر وضعيت بهتري به لحاظ جذب مخاطب داشت، با نوساناتي در پخش آخرين قسمت مواجه شد؛ به نحوي كه قسمت پاياني اين سريال با دو روز تاخير به روي آنتن رفت و زمان پخش آخرين قسمت هم دو بار تغيير كرد.
به گزارش خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا، اين نوسانات در پخش كه بدون تنها يك عذرخواهي زيرنويس بعد از تاخير اول اتفاق افتاد، بينندگان را به تماشاي چندين باره آنونس سريالي تلويزيوني، تبليغ كالاهاي بهداشتي، خوراكي و خدماتي و هم چنين تماشاي صحنههايي بيربط از يك سيرك خارجي واداشت.
سرانجام قسمت پاياني سريال «پنجمين خورشيد» يكشنبه ساعت 21 و 15 دقيقه به روي آنتن رفت تا مشخص شود كه بيننده در تمام اين مدت شاهد حوادث كتابي به قلم «محسن»(با بازي حميد گودرزي) بوده و بيآن كه در حين پخش كليدي از اين معما در اختيار تماشاگر قرار گيرد، بيننده به ناگاه با داستاني رو به رو ميشود كه تماما تخيل نويسنده بودهاست.
خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا در گفتوگويي كه با تعدادي از مخاطبان اين سريال و هم چنين تعدادي از منتقدان داشته، نظرات آنان را درباره اين سريال و هم چنين نحوه پخش قسمت پاياني آن جويا شدهاست.
بهزاد صديقي در پي شيوه پخش قسمت آخر «پنجمين خورشيد» به ايسنا ميگويد: واقعا براي سيما كه زمان فرارسيدن مناسبتها را ميداند از بودجه دولتي استفاده ميكند، بسيار بد است كه مخاطب را اينگونه معطل كند.
اين منتقد و پژوهشگر ميافزايد:بايد سريالها در شرايط بهترين توليد شوند تا نويسنده و كارگردان تمركز لازم براي ساخت سريال را داشته باشند تا بتوانند در نهايت قسمت پاياني را به خوبي بسازند.
او در ادامه با بيان اينكه متأسفانه شتاب دريافت سريالهاي مناسبتي به يك رويه تبديل شده است، ميگويد: فيلمنامههاي اينگونه مجموعهها به روز نوشته ميشوند همين روال موجب ميشود كه پس از مدتي فيلمنامهنويس از موضوع اصلي دور شود در اين شرايط پايانبندي بد و ضعيفي براي سريال به نگارش درميآيد كه باعث ميشود مخاطب آن را باور نكند. اين درحالي است كه سيما از مناسبتها اطلاع دارد و ميداند بايد براي چه نوع مخاطبي برنامهسازي كند اما در نهايت با مشكل آمادهسازي مجموعهها روبهرو ميشود.
صديقي دربارهي پايانبندي «پنجمين خورشيد» اظهار ميكند: مشابه اين قصه اين سريال در سينما و تلويزيون ساخته نشده بود البته نمونههاي زيادي در نمايشها و فيلمهاي خارجي وجود دارد.
او با بيان اينكه دستكم در قسمتهاي پاياني يا قسمت اول «پنجمين خورشيد» بايد نشانههايي براي داستان بودن كل اتفاقات اين سريال ميآمد، اضافه ميكند: بايد نشانههايي براي مخاطب نسبت به قصه بودن كل مجموعه گذاشته ميشد تا او بتواند پايان «پنجمين خورشيد» را بپذيرد. البته اينگونه پايانبندي بايد در سريالها اعمال شود و بيننده را به سطحي برسانيم كه با اينگونه پايانبندي ارتباط برقرار كند، با اينحال براي بيننده حرفهيي هم بايد نشانهيي را فيلمنامهنويس و كارگردان در نظر ميگرفت.
هوشنگ صدفي، منتقد و روزنامهنگار نيز در بخشي از نقد خود كه در قالب يادداشت منتشر شده درباره سريالهاي ماه رمضان به سريال «پنجمين خورشيد» اشاره كرده و گفته است: «پنجمين خورشيد»، با يك قصه فانتزي توانست در بين مجموعههاي شبكه دوم و اول گوي سبقت را از برنامههاي رقيب بربايد، هرچند كه قصه اين برنامه تلويزيوني ماه رمضان به مذاق برخي از كارشناسان فرهنگي منتقد و رسانهاي خوش نيامده است، اما توانسته تا حد زيادي از مخاطبان عام و سنتي را به خود جذب كند، آرزوهاي نوستالوژيك اقشار فقير و پايين دست جامعه با چاشني توصيههاي معنوي و مذهبي، اين مجموعه تلويزيوني را در بين آثار ديگر تلويزيوني قابل باورتر ساخته است.
عليرضا كاظميپور، فيلمنامهنويس كه در «او يك فرشته بود» با افخمي همكاري داشتهاست، در گفتوگو با خبرنگار ايسنا يكي از بزرگترين ضعفهاي سريال «پنجمين خورشيد» را بيتوجهي قهرمان داستان به چگونگي وضعيت كشور عنوان كرده و ميگويد: فردي كه از دههي شصت، دوران جنگ و موشك باران به دههي هشتاد ميرود، قطعا اولين سوالهايي كه ميپرسد، مربوط به نتيجهي جنگ، زنده بودن امام و چگونگي ادارهي مملكت است. اما قهرمان داستان كاري به اين موضوعها ندارد و تنها نگران اين است كه خواهرش با چه كسي ازدواج كردهاست.
اين فيلمنامه نويس ادامه مي دهد: شايد سريال «پنجمين خورشيد» از موفقترين سريالهاي ماه رمضان باشد، اما باتوجه به كارهاي قبلي عليرضا افخمي بسيار ضعيف است، البته اگر زمان بيشتري دراختيار گروه اين سريال بود شايد حاصل كار بهتر ميشد.
هادي معيرينژاد، منتقد هم كه معتقد است: «پنجمين خورشيد» به عنوان موفقترين مجموعهي ماه رمضان سال جاري نام گرفته است چون داستان جذابي دارد كه به ارتباط مستقيم آن با ژانر تخيل و فانتزي برميگردد،گونهيي كه از آن كمتر در سريالهاي سيما استفاده ميشود.
او درادامه پرداختن به اين ژانر را خالي از اشكال و معضل ندانسته و ميافزايد: در توليدات تصويري ما چون از عنصر تخيل كمتراستفاده شده و بيننده آشنايي چنداني با اينگونه آثار ندارد، پرسشهايي در ذهن او با ديدن اين گونه برنامههاي نمايشي، مطرح ميشود. اين در حالي است كه اگر ژانر تخيلي و فانتزي را به عنوان يك ژانر سرگرمكننده در تلويزيون قبول كنيم، ميتوانيم معضلات آن را نيز پذيرا باشيم و بيجهت براي خود پرسشهاي بدون پاسخ ايجاد نكنيم.
***
و اما گفتوگوي ايسنا با تعدادي از مخاطبان اين سريال به شرح ذيل است:
يك دانشجوي دختر 23 ساله درباره سريال «پنجمين خورشيد» ميگويد: قسمت آخر اين سريال نوعي توهين به مردم تلقي ميشود و كاملا مشخص بود كه متن آن در همان روز نوشته و كار شدهاست.
وي ميافزايد: تا سطح مردم در خصوص فيلم بالا نرود، كارگردانان سريالها را همين سردستي و بدون برنامهريزي ميسازند.
يك كارشناس علوم اجتماعي هم ميگويد: متأسفانه در اكثر سريالهاي كشور ما ساختار نامناسب وجود دارد و اين مجموعه از جمله سريالهايي بود كه انسجام خوبي نداشت؛ از سوي ديگر زمان پخش قسمت آخر اين سريال اصلا زمان مناسب نبود.
وي در خصوص برنامههاي شبكه سوم سيما اين گونه اظهار نظر ميكند: اكثر برنامههاي اين شبكه در زمان مشخص خود پخش نميشوند؛ در قسمتهاي پاياني هم سريالها كه بايد بسط مثبت و انسجام خوب داشته باشند را ندارند.
اين مرد 30 ساله با بيان اينكه اكثر مديران ارشد و مهندسين فرهنگي به اين موضوع كه برنامههاي كشور بايد انسجام خوبي تأكيد كردهاند اظهار ميكند: متأسفانه هيچ كدام از برنامهسازان به اين موضوع اهميت ندادهاند و فقط به صورت سوري به آن پرداختهاند.
او ميافزايد: بيتوجهي به فرهنگ و عقيده مردم باعث ميشود مردم كشور به فرهنگ و برنامههاي خارج از كشور علاقه پيدا كنند و اين نشان از سطحي بودن فرهنگ كشور است.
اين كارشناس علوم اجتماعي در ادامه خاطرنشان ميكند: اين سريالها با توجه به هزينهها و بازيگران فاخري كه داشت اصلا جذاب نبود مانند سريال «امام علي (ع)» يا «نردبام آسمان» با تأمل و تساهل ساخته نشده بود.
او در پايان ميگويد: مشكل توجه نكردن به نياز مخاطب تنها در برنامههاي سريالي بلكه در تمام حوزههاي فرهنگي مشاهده ميشود. درد ما تنها، «پنجمين خورشيد» نيست، مجموعه «پنجمين خورشيد» و بسياري از برنامههاي صداوسيما و در كل مجموعه فرهنگي، بخش كوچكي از برنامههاي سروته در خصوص توليدات فرهنگي كشور ماست.
يك دختر 17 ساله از اين سريال و بازيگران آن به خصوص حميد گودرزي راضي است و ولي از قسمت پاياني سريال شوكه شده و اصلا انتظار نداشته اينگونه تمام شود.
مردي 45 ساله كارمند اداره پست در خصوص اين سريال مي گويد: اين سريال اوايل كه به نظر ميرسيد تخيلي باشد و يك ايده جديد در سريالهاي ماه مبارك رمضان بود ولي انتهاي سريال را خراب كردند و مشخص بود كه نميدانستند سريال را چگونه تمام كنند.
يك خانم خانهدار 50 ساله كه از پخش نشدن طولاني اين سريال شاكي است خاطرنشان ميكند: اين سريال در زمان مشخص خوب پخش نشد و اينكه سريال كاملا در ابهام تمام شد.
يك پسر جوان 20 ساله ميگويد: من اين سريال را تنها يك قسمت مشاهده كردم به نظر اين سريال اصلا جذابيتي نداشت كه مخاطب را جذب و مشتاق شود ادامه سريال را مشاهده كند.
مردي كه كارمند راهآهن است در خصوص پنجمين خورشيد ميگويد: اوايل سريال خوب و جذاب بود ولي در انتها اصلا خوب تمام نشد و سرنوشت هيچكدام از بازيگران اين سريال مشخص نشد و سريال كاملا در ابهام تمام شد و مشخص بود سريال سركاري است.
انتهاي پيام
نظرات