كارگردان سريال «يوسف پيامبر(ع)» اظهار كرد: بنده اگر وارد عرصه ساخت سريال قرآني شدهام نه به دليل اين كه لياقت آن را داشتم، بلكه به علت وارد نشدن حوزه و علما به اين عرصه است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) از قم، فرجالله سلحشور در نشست نقد و بررسي سريال سريال «يوسف پيامبر(ع)» در موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) قم، گفت: مذهب ميتواند موجب غناي هنر شود و اگر به دنبال تطهير هنر و هنرمند هستيم، تنها راه آن ورود به عرصه مذهب و پيوند دادن آن با مذهب است.
وي افزود: اميدوارم ورود آگاهانه يا ناآگاهانه من به اين عرصه فتح بابي براي اين باشد كه بزرگان متوجه شوند كه هنر زبان گويايي است و تغافل از آن قابل اغماض نيست.
سلحشور تصريح كرد: دو ميليارد تن سريال اصحاب كهف را ديدهاند اگر فرض كنيم همه منبريهاي ما به 40 هزار نفر برسند و هر كدام 100 مخاطب داشته باشند 160 سال طول ميكشد كه دو ميليارد تن مخاطب جذب كنند، با احتساب اين موضوع كه منبريهاي ما بتوانند موضوعات قرآني را به تصوير بكشند.
كارگردان سريال «يوسف پيامبر(ع)» با بيان اين كه هنر در صورتي تطهير ميشود كه ريشهاش را از مذهب بگيرد، عنوان كرد: هر زمان كه هنر با مذهب عجين شده است، معجزهاي مضاعف ايجاد كرده است.
وي در پاسخ به برخي انتقادات به اين سريال تلويزيوني، تصريح كرد: دوستان تصور كردهاند كه من محقق يا اسلامشناس هستم، من از طايفه لوطيها هستم كه جرأت پيدا كرده است، بيايد سراغ كارهاي قرآني؛ آن هم به علت اين كه بزرگان حوزه وارد هنر نميشوند زيرا وادي هنر مطلوب نيست.
تهيه كننده سريال «يوسف پيامبر(ع)» ادامه داد: اگر بخواهيم اسلام را در دنيا منتشر كنيم كه يكي از رسالتهاي اصلي حوزه است، بايد به زبان هنر مسلح شويم و در نقد اين سريال بايد بررسي كنيم كه علت اين كه همه اقشار از كوچك و بزرگ و آيتالله و عامي و مسلمان و غيرمسلمان از اين سريال استقبال كردهاند، چيست؟ علت اين كه اين سريال در تاجيكستان، انقلاب مذهبي ايجاد كرده است و به لحاظ بيننده بينظير است، چيست؟
وي معتقد است: من نقدها را دو جور تفسير ميكنم، يكي اين كه برخي علما و بزرگان طوري برخورد ميكنند كه سلحشور برود و پشت سرش را نگاه نكند و ديگر وارد اين عرصهها نشود. اما آيا با اين قدر مطالب نادرست كه در برخي سريالها و فيلمهاي مختلف به خورد زن و بچههاي ما ميدهند، برخورد ميشود و آيا علما در مقابل آن ايستادهاند؟
وي ادعا كرد: با كمال تأسف ميگويم، سينماي جمهوري اسلامي ايران متعلق به جمهوري اسلامي نيست بلكه اين سينما هم جزيي از سينماي موجود دنيا است و انسانمحوري بر سينماي دنيا حاكم است نه خدامحوري؛ كه اين ويژگي به سينماي ما هم راه پيدا كرده است و ما هم اين ايرادها را ديدهايم و هيچ نگفتهايم.
سلحشور ابراز عقيده كرد: حقيقت اين است كه ديدهايم كه سينما و تلويزيون ما چه مفسدهاي دارند اما باز هم سكوت كردهايم. ديگر مماشات با سينما و تلويزيون بس است و بايد اصلاح شود. چرا بايد در فيلمهاي ما زنان بي بندوبار يا دعواي زن و شوهر به نمايش گذاشته شود. اينها مواردي است كه علما بايد وارد شوند و براي ما هنرمندان تعيين تكليف كنند.
وي با بيان اين كه آرزوي من اين است كه حوزهها به صورت جدي وارد اين مباحث شوند، تصريح كرد: ما هنرمند، گريمور و ... داريم اما مشكل در سناريونويسي است. حوزههاي علميه بايد حوزه هنري درست كنند كه در آن جا طلابي تربيت شوند كه قرار است دنياي اسلام را از طريق هنر ارشاد كنند و يكي از درسهاي اين حوزه هنري فيلمنامهنويسي باشد كه علم، معرفت، آگاهي، حس و اسلامشناسي لازم دارد.
وي تاكيد كرد: آن چه كم داريم، وجود سناريونويس اسلامشناسي است كه عامل باشد يعني عالم عامل به دين باشد. زيرا كسي كه ميخواهد در اين وادي وارد شود بايد فحواي اسلام در دل او جا باز كرده باشد.
سلحشور معتقد است: معمولا بهترين بچههاي سينماگر ما در دانشكدهها، بهترين وجه هدفشان مشهور شدن و ... است و خدمت به خدا و خلق خدا براي برخي از آنان چندان مطرح نيست. بنابراين از چنين سينما و سينماگري نميتوان توقع داشت كه از اسلام سخن بگويد. تا زماني كه بنشينيم كه اين هنر براي جامعه ما كاري بكنند، وضعيتمان بهتر از اين نميشود.
وي هم چنين در پاسخ به اين انتقاد كه چرا در جريان ساخت فيلم از وجود كارشناسان مذهبي استفاده نشده است، عنوان كرد: در طول ساخت سريال از دو نفر از افرادي كه دكتراي علوم قرآني از دانشگاهي مانند دانشگاه امام صادق(ع) داشتهاند، استفاده كرديم. همچنين با آقايان عسگراولادي و پرورش مشورت داشتيم.
به گزارش ايسنا، حجتالاسلاموالمسلمين انواري، از استادان حوزه و دانشگاه نيز در اين نشست طي سخناني گفت: مهمترين نقدي كه به اين سريال وارد است اين است كه در روايت داريم كه سوره نور را به زنها ياد دهيد و سوره يوسف(ع) را ياد ندهيد، اما شما از آن، فيلم درست كردهايد و در اين فيلم نقش زنان به ويژه زليخا پررنگ بود كه مشخص نيست در تاريخ هم اين طور بوده است. همان طور كه در سريال امام علي(ع) نيز نقش قطام پررنگ بود و با اسم قطام هم تمام شد.
وي، اختلاط زن و مرد و رعايت نكردن حريم را از ديگر نكات ضعف اين سريال برشمرد و اظهار كرد: بالاخره بايد در اين زمينه كاري صورت ميگرفت تا ارتباط ميان زنان و مردان در اين سريال به حد متعادل ميرسيد مثلا زن يوسف(ع) پوشش بيشتري ميداشت و نياز نبود زيبائيش به اندازه خود يوسف(ع) باشد.
اين استاد حوزه با طرح اين پرسش كه آيا در ساخت سريال از كارشناسان مورد تاييد علما استفاده شده بود و يا در تفسير، بيشتر منبع تاريخي مد نظر بوده يا روايات، ادامه داد: به طور مثال حضرت يعقوب(ع) پيامبر بزرگ خدا است اما در اين سريال تصوير يك انسان بيصبر در مقابل مشكلات و پرخاشگر نشان داده شده بود و از تجلي صفات جماليه و جلاليه خداوند در وجود ايشان غفلت شده بود.
انواري گفت: وقتي پيك وحي آمد، حضرت يعقوب(ع) دست ميكشيد تا او را پيدا كند در صورتي كه وحي مادي و ملموس نيست و ايشان با چشم عقل وحي را ميديد و اصلا نيازي به تجسم پيك وحي نبود و ميشد به شكل نقطهاي پرنور آن را نشان داد يا تيپ پيك وحي به شكل بزرگان صوفيه نمايش داده شده بود و به مرور هم اين پيك، پير ميشد در حالي كه پيك وحي پير نميشود.
وي، ورود سلحشور به عرصه قرآني و جرأت و شهامت او، تقدير مراجع تقليد به عنوان افرادي آگاه به مسايل جامعه و روشنبين، ارايه تفسيري صحيح از داستان حضرت يوسف(ع) در مقابل اسرائيليات را، از جمله نكات قوت اين سريال عنوان و اظهار كرد: يكي ديگر از مهمترين نكات قوت اين سريال، اين است كه آن را فردي ارزشي و هنرمندي كه در فضاي هنر باقي مانده اما باز هم به تفكرات ارزشي پايبند است، ساخته است.
به گزارش ايسنا، حجتالاسلاموالمسلمين مهكام، از استادان حوزه و دانشگاه نيز اظهار كرد: سخت بودن ساخت اين سريال در مقايسه با ساير سريالهاي مذهبي به علت اين كه موضوع آن قرآني بوده است و حساسيت روي آن زياد است، همچنين مربوط به دورهاي بسيار قديمي است، از جمله موانع پيش روي كارگردان بوده است.
وي، كمرنگ جلوه دادن جنبه پيامبري حضرت يعقوب(ع)، افتادن چندباره ايشان در اواخر سريال و در مواجهه با حضرت يوسف(ع)، نشان ندادن هيچ آيين و منسكي عبادي از حضرت يوسف(ع)، بالاتر نشان دادن وجهه زليخا نسبت به يوسف در برخي از صحنهها مانند عبادت 40 روزه زليخا را، از نكات ضعف اين سريال عنوان و تصريح كرد: به تصوير كشيدن كاهنان در اين سريال به گونهاي بود كه هيچگونه خصلت خوب يا ظاهر مناسبي نداشتند و اين موضوع سبب شده بود تا عدهاي در ذهنشان اين گونه عملكردها را به روحانيون و كشيشها و ... نسبت دهند و تداعي كننده اين موضوع باشد.
انتهاي پيام
نظرات