در نشست «اشكها و لبخندها» كه با حضور كارگردان و تهيهكنندهي اين سريال برگزار شد، حسن فتحي با تاكيد بر اين كه بحثهايش را از سر دلسوزي بيان ميكند، ادامه داد: از پشت كوه نيامدهام و تازه هم وارد تلويزيون نشدهام. به عنوان آدمي با 20 سال سابقه كار حق دارم اين گله را بكنم كه بايد كمي با وسعتنظر، اعتماد و ظرفيت بيشتر با آثاري كه در تلويزيون ساخته ميشود، برخورد شود.
به گزارش خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا، اين كارگردان سينما و تلويزيون و تئاتر ادامه داد: ما با ساخت آثار جذاب و باكيفيت ميتوانيم ذائقه مخاطب را بالا ببريم؛ اگر ميخواهيم تلويزيون ما جذاب شود و نسل جوان ما به ديدن برنامههاي خودي بيشتر از برنامههاي ماهواره تمايل نشان دهند، بايد ظرفيتمان را بالا ببريم.
***
صحبتهاي فتحي در اين بخش، با صحبتهاي خبرنگاري كه مدتي است در تلويزيون مشغول بكار است همراه شد كه معتقد بود «ميرميران از مديران فرهيختهي تلويزيون است و نبايد اين گونه درباره ي او صحبت كرد»
پس از آن فتحي توضيح داد: من و آقاي عفيفه سالهاست كه آقاي ميرميران را ميشناسيم. ما خطابمان به دوستاني بود كه از بيرون سازمان صدا و سيما اين فشار ميآورند. به هرحال اضطرابهايي كه از بيرون سازمان صدا وسيما وارد ميشود، باعث شود كه در تشخيص آثار ممتاز دچار مشكل شويم. خيليها فكر ميكنند «شب دهم» سفارشي است؛ اين كار اگر سفارشي باشد، «سفارشي است كه قلبم به من كرد». شايد باورتان نشود من حتي تا زمان توليد «شب دهم» ريالي بابت فيلمنامه نگرفته بودم.
***
كارگردان «اشكها ولبخندها» سپس در پاسخ به اين پرسش كه فكر نميكند اگر فيلمنامه، ديالوگ ها و شخصيتهاي اين سريال تراش بيشتري ميخورد، سريال بهتري را شاهد بوديم؟ گفت: ظرف زمانيمان محدود بود؛ اگر زمان بيشتري در اختيار گروه سازنده بود و دقت و تأمل بيشتري ميداشتيم، مسلما كار بهتري ارائه ميداديم. اتفاقا دليل پذيرش ساخت اين سريال در مدت زمان اندك هم همين اعتبار رفاقت و دوستياي بود كه با آقاي ميرميران داشتيم. ما سعي كرديم همان رفاقتهايي كه دربارهي آنها در سريالهايمان حرف ميزنيم را ثابت كنيم. آقاي ميرميران گفتند سريال براي نوروز نداريم و ما هم پذيرفتيم. مسلما اگر وقت بيشتري داشتيم كار بهتر از آب درميآمد.
***
حسن فتحي سپس در پاسخ به پرسشي دربارهي پاياني كه براي سريال «اشكها و لبخندها» انتخاب شده بود، اظهار كرد: اينگونه نبوده كه پايانبندي به ما ديكته شود؛ من و تهيهكننده فكر كرديم و در نهايت خودم به يك پايانبندي رسيدم. البته تلويزيون هم يك سري نكاتي را در نظر داشت و گفتند اگر برخي بخشها جرح و تعديل شود، بهتر است؛ اما اين بار پايانبندي براساس نظرات مردم انتخاب نشد، چراكه سريال تنها يازده قسمت بود.
وي دربارهي ديگر جرح و تعديلهاي «اشكها و لبخندها» با بيان اين كه اين سريال كمتر از «ميوه ممنوعه» و «مدار صفر درجه» مميزي شدهاست، گفت: يكسري جرح و تعديلهايي شامل حال كار شد؛ براي مثال ما 3-4 چهار كليپ ساخته بوديم كه تنها يكي از آنها پخش شد؛ پخش اين كليپها هيچ مشكلي را ايجاد نميكرد چراكه معتقدم اگر كليپ نسبت تماتيكي با موضوع داشته باشد، در حد يكي – دو در يك سريال بلامانع است. با اين حال يكي از كليپهاي ما اصلا پخش نشد؛ يكي را هم تنها تصويرش را پخش كردند و مجبور شديم ترانه كليپ اول را روي كليپ سوم بگذاريم.
فتحي گفت: ايكاش كليپها را پخش ميكردند؛ چراكه در آن صورت شائبههايي كه هم اينك دربارهي كلاه مخمليها و فيلم فارسي وجود دارد، از بين ميرفت.
***
او سپس دربارهي ساخت سريال كمدي و ثبت آن در پرونده كارياش گفت: با آقاي عفيفه اين عهد را داشتيم كه كاري متفاوت و مدرن در ژانر كمدي بسازيم و تا آنجايي كه با بضاعت ما سازگار است كمي و كاستي كارهاي قبل را نداشته باشد. اين آرزو را براي هنرمند خلاف نميبينيم كه بخواهد از حد معمول استانداردها بالاتر ببرد و اميدواريم در چارچوب ژانر كمدي موفق شده باشيم اين كار را انجام دهيم.
فتحي با اشاره به نگرانيهايي كه به هنگام پخش اين سريال وجود داشت، اين نگرانيها را قابل درك دانست و گفت: برخي از سر دلسوزي اين فشارها را ميآورند؛ چراكه در تلويزيون سابقه نداشت خانمها را در اين قد و قواره در ژانر كمدي نشان دهيم. البته برخي از نگرانيها در جلساتي كه با آقاي عفيفه و مديران تلويزيون داشتيم برطرف شد و برخي نگرانيها هم برطرف نشد؛ اما به هرحال مدير گروه فيلم و سريال به اين سريال اعتماد كردند و كار پخش شد.
فتحي دربارهي حذف ترانه تيتراژ پاياني و پخش آن پس از چند قسمت، خاطرنشان كرد: تيتراژ هم شامل همين موضوع بود؛ در اين زمينه بايد از آقاي عفيفه تشكر ميكنم كه در نهايت توانست مديران را متقاعد كند كه تيتراژ مشكلي ندارد؛ در تيتراژ ما دربارهي فيلم صحبت كرديم و شعر پيامهاي اخلاقي جدي داشت؛ اينكه چهقدر رودربايستيها ميتواند به روابط لطمه وارد كند. غافل از اينكه گفتوگوي رودررو ميتواند حقيقت را زنده كند. اينكه به راحتي دروغ گفته ميشود و چه پيامدهايي براي ما در زندگي خانوادگي و شغلي دارد؛ اين مضامين در شعر اين ترانه بود و وقتي مديران تلويزيون متقاعد شدند از قسمت پنجم ترانه را پخش كردند.
***
اين كارگردان در پاسخ به پرسشي دربارهي فشارهايي كه بر روي وي بوده تا ليلا اوتادي به عنوان بازيگر انتخاب نكند، اين فشارها را تكذيب كرد و گفت: مطلقا هيچ فشاري در اين خصوص روي من نبوده و صحبتي هم نشدهاست؛ درباره انتخاب خانم اوتادي هم مشكلي نبود و اين مطلب كذب محض است. البته ممكن است بحثهايي درباره توانايي تكنيكي بازيگران مطرح شده باشد. در «ميوه ممنوعه» هم بعضي از دوستان درباره انتخاب امير جعفري و برخي بازيگران ديگر ترديد داشتند؛ اما من پافشاري كردم و بابت پافشاريام رو سفيد از آب درآمديم.
كارگردان «اشكها ولبخندها» تاكيد كرد: دربارهي عدم انتخاب هيچكدام از بازيگران «اشكها و لبخندها» چنين صحبتهايي مطرح نشد؛ من و آقاي عفيفه با تشريك مساعي به اين ليست رسيديم و اتفاقا راضي هم هستيم. 90 درصد از بازيگران من پيشينهي تئاتري دارم. بسيار خوشحال ميشوم از استعدادهاي تئاتري در كارهايم استفاده كنم. اگر حرفهايي مبني بر اين ميگويند كه بازيها در كارهاي من غلو شدهاست تا از انتخاب بازيگران تئاتري منع شوم، بايد بگويم كه من عهد كردهام به تئاتري كه هرچه آموختم از آن آموختم، اداي دين كنم؛ هنوز هم فكر ميكنم يكي از راههاي ترقي رشد سينما و تلويزيون ما، استفاده از تئاتر است. بسيار جاي تأسف است كه در سينما و تلويزيون ما بازيگراني ميآيند كه در خيابان انتخاب ميشوند. بخش بزرگي از اينها چيزي به سينما اضافه نميكنند و چون با زحمت وارد نميشوند، قدر موقعيتهايي كه به دست ميآورند را نميدانند؛ در سريال «اشكها و لبخندها» هم مهدي هاشمي و گوهرخيرانديش، شهره لرستاني، مهشاد مخبري و هومن برقنورد از تئاتر آمدند.
او از مهشاد مخبري به عنوان يكي از بازيگران بااستعداد عرصهي نمايش كه 15 سال است در تئاتر مشغول بكار است نام برد و دربارهي ليلا اوتادي گفت: ليلا اوتادي نشان داد كه استعداد بازي را دارد و فقط بايد حال و فضايي به بازي او منتقل شود تا راههاي تعالي را طي كند. بايد از او انتظار كاراكتر داشته باشند.
***
حسن فتحي دربارهي همكاري با عليرضا نادري و عليرضا كاظمي پور براي نگارش فيلمنامه گفت: اينكار اتفاق تازهاي نيست؛ در اروپا گاه چند نفر روي يك فيلمنامه كار ميكنند و فيلمنامه ماحصل تلاش عدهاي است.
براي رسيدن به طرح قصه من، آقاي عفيفه، آقايان نادري و كاظمي پور همكاري داشتيم و بعد از آن تقسيم كار شد. در تقسيم كار قرار بود كاظميپور قصه را گسترش دهد و نادري ديالوگها را بنويسد. آقاي نادري يكي از نمايشنامهنويسان خوب اين دو دهه اخير است؛ در تلويزيون هم چندان كم كار نبوده و بيشتر كماقبال بودهاست؛ ايشان 5-6 مجموعه تلويزيون نوشته كه وقتي ميخوانيد لذت ميبريد. آقاي نادري سريالهايي دربارهي قيام گوهرشاد، تختي، شيخ محمد خياباني نوشتهاست. تجربه با نادري شيرين است كه ادامه خواهيم داد.
او دربارهي ديالوگهاي موزون «اشكها و لبخندها» گفت: سعي كرديم كمي ديالوگها موزون شود و فضا به فضاي آثار موزيكال نزديكتر شود و البته نيمنگاهي به آثار مرحوم علي حاتمي هم داشتيم. اشكها و لبخندها ظرف خوبي شد كه بتوانيم از يكسري آدمها تجليل كنيم.
فتحي دربارهي تغيير ديالوگهاي «اشكها و لبخندها» گفت: ترديد نكنيد 95 درصد ديالوگهاي اين سريال متعلق به عليرضا نادري است؛ ضمن اينكه كاظميپور عليرغم مشغلههايي كه داشت زحمت بسيار كشيد. براي ساخت اين سريال زمان اندكي در اختيار داشتيم؛ ما بايد روزي 14 تا 16 ساعت كار ميكرديم اما گاه مجبور بوديم تنها سه ساعت كار كنيم، چراكه فيلمنامه نداشتيم. بنابراين اگر فرصت بيشتري در اختيار نويسنده ما بود متن بهتري را هم شاهد بوديم.
ادامه دارد
نظرات