دادستان كل كشور با تشريح دستاوردهاي انقلاب اسلامي در سه دهه گذشته، انقلاب اسلامي ايران را داراي ويژگيهاي منحصر به فرد خواند و تاكيد كرد كه همه بايد با قدرت به اهداف امام (ره) نزديکتر شويم.
آيتالله قربانعلي دري نجفآبادي در گفتوگو با خبرنگار حقوقي ايسنا در آستانه آغاز دهه چهارم انقلاب اسلامي درباره تحولات انقلاب در سه دهه گذشته اظهار كرد: تاريخ غمبار و معنادار دهه اول انقلاب اسلامي عبرتکدهاي است که مفاهيم و مضامين فراواني در کنه وجود خويش دارد و بايد چشم بينايي باشد که دست غيب و اراده رباني حضرت حق و رهبري امام (ره) حديث و دلدادگي ملت رشيد ايران را در آن برهه ادراک کند.
وي گفت: دگرگونشدن ساختار حکومت پهلوي و تبعات طبيعي دامنگير انقلاب و بازسازي حکومت مبتني بر آرمانهاي اسلام و انقلابيان و دشمنيهاي جهاني و تجاوز عراق به خاک ايران و تهديدات مکرر آمريکا و ديگران و مساله بغرنج کارشکني گروههاي التقاطي، دشمنان داخلي انقلاب، اختلافات و مسالهسازيهاي قومي و جداييطلبان، کودتاچيان، متظاهرين، منافقين، همه و همه به نوعي در سالهاي اوليه انقلاب خودنمايي ميکند!
دري نجف آبادي ادامه داد: غمبارترين ورق اين مصحف اقدامات جنايتگرانه عناصر گروهک نفاق است که به انحاء مختلف در تلاش بودند كه به کيان ملت مسلمان و انقلاب اسلامي ضربه بزنند و سبکسرانه و کوتهبينانه قصد ويران كردن ارکان اين نظام نوپا را داشتند و با بمب، اسلحه، ترور، جنايت مردم و مسوولان را به خاک و خون ميکشيدند.
دادستان كل كشور افزود: گروهک پليد نفاق ازهيچ اقدام ددمنشانهاي براي تحصيل هدف شوم خويش دريغ نکرد؛ ترور فيزيکي و شخصيتي، ايجاد جنگ رواني به شهادت رساندن ارکان فکري و اجرايي انقلاب چون شهيدان مطهري، مفتح، رجايي، باهنر، شهداي حزب جمهوري و در راس آن شهيد بهشتي نمونهاي از اين ترورهاي وحشيانه خناسان زمان است.
هفتم تير يادآور حادثه دهشتناکي است که در آن آتش کينه دشمنان شعلهور شد
وي، هفتم تير را يادآور حادثه دهشتناک، دلخراش و دردناکي دانست که در آن آتش کينه دشمنان شعله ور شده و عقدهگشايي تهيمغزان و شبپرستان کوتهبين فوران كرد و نور افشانترين ستارگان پر فروغ سپهر مطلع انقلاب نوپاي اسلاميان را گلچين کرده و نام نامآوران سترگ اين مرز و بوم را با تاريخ حماسه و رشادت و بزرگي و عظمت گره زده است.
دري نجف آبادي با تاكيد بر اينكه راه پرافتخار شهيد بهشتي امروز نيز پر رهروست و همگان با شناخت شخصيت جامعالاطراف و سيره فضيلتمند او با ستايش و تمجيد از شهيد ياد ميکنند و نام او را به نيکي و عظمت ميبرند گفت: شهيد بهشتي در سال 1355 هستههايي براي کارهاي تشکيلاتي به وجود آورد و در سال 56 و 57 با تأسيس روحانيت مبارز فعاليتهاي جديدي را آغاز كرد. در طول دوران مبارزه چندين بار توسط ساواک دستگير شد. با رفتن امام (ره) به پاريس به خدمت امام رفته و هسته شوراي انقلاب در آن برهه شکل ميپذيرد. در طول دوران انقلاب تا تشکيل نظام اسلامي و تدوين قانون اساسي و موارد فراوان ديگر بهعنوان مغز متفکر و عنصري کليدي و روشن انديش در جريان انقلاب اثر ميگذارد.
دادستان كل كشور افزود: دکتر بهشتي پس از انقلاب در نقش طراح اصلي ساختار حکومتي جايگاه ممتازي پيدا کرده و انديشههاي ژرف و نگاه روشن او اثري عميق و بارز در جريان انقلاب ميگذارد و راه را براي عملياتي كردن آرمان تأسيس حکومت اسلامي هموار ميسازد.
دري نجف آبادي در بررسي تفاوتهاي انقلاب اسلامي با ديگر انقلابها، افزود: اصطلاح انقلاب عموما معناي دگرگوني ناگهاني و شديد را به ذهن متبادر ميسازد، براي بسياري از تغييرات و دگرگونيها واژه انقلاب مسخر ميشود، انقلاب فکري، انقلاب فلکي و انقلاب علمي؛ اما ما نوع خاصي از انقلاب را مطمح نظر داريم که متضمن واژگونيهاي بزرگ در جوامع بشري است.
وي با تاكيد بر اينكه سياسيون و جامعه شناسان عموما انقلاب را به انقلاب سياسي و انقلاب اجتماعي تقسيم ميکنند، گفت: علاوه بر گستره تأثير و نفوذ انقلاب که يکي از معيارهاي تقسيم بندي است، خاستگاه انقلاب نيز بهعنوان يکي از معيارها تلقي ميشود. بر اين اساس انقلاب با خاستگاه الهي و انقلاب با خاستگاه مادي از هم تفکيک ميشود.
دادستان كل كشور افزود: انقلاب اسلامي ما همانطور كه از نام آن مشخص است انقلابي است مبتني بر مباني اسلام و اعتقادات اسلامي، سيره و سلوک و سياست و هر نوع فعاليتي كه منشأ و ريشه و جانمايه ديني داشته و در خدمت اسلام و ارزشهاي والاي مکتب تشيع و اسلام ناب و اصيل باشد.
وي گفت: اگر بخواهيم انقلابهاي دنيا را تقسيمبندي كنيم، ميتوانيم قيامها و انقلابهاي دنيا را به 2 دسته قيامها و انقلابهايي كه جهت الهي دارد و انقلابهايي كه پشتوانه و انگيزههاي غير الهي دارد، در يكي دو قرن گذشته شاهد رخداد انقلابهايي چون انقلاب کبير فرانسه، روسيه، كوبا، چين و ديگر انقلابها بودهايم كه بر مبناي اعتقادي و الهي نبوده است؛ تنها انقلابي كه در ربع آخر قرن 14 هجري شمسي در جهان به وجود آمده، انقلاب اسلامي ملت ايران بوده كه مباني، اصول، اهداف، ضوابط و روشهاي آن بر مبناي اسلام، ارزشها و مباني الهي بوده است.
انقلاب اسلامي ايران ويژگيهاي منحصر به فردي دارد
دري نجف آبادي در ادامه بيان كرد: انقلاب اسلامي ايران ويژگيهاي منحصر به فرد خود را داراست؛ مثل انقلاب رسول اكرم(ص) و عيسي مسيح (ع) و نهضت همه انبياء الهي با اهداف و اصول الهي؛ مردم ما نيز روي يك تكليف الهي و شرعي به دعوت امام (ره) لبيك گفتند؛ بنابراين اگر انقلاب اسلامي را از هر جهت بخواهيم با انقلابهاي ديگر دنيا مقايسه کنيم بايد خاستگاه آن را مطمح نظر قرار دهيم. ممكن است برخي نهضتها براي مبارزه با زور و ظلم و ستم و تضاد طبقاتي رخ داده باشد اما نتيجهاش فروپاشي باشد، مثل انقلاب كمونيستي روسيه، چين و برخي از اين انقلابها محتواي ديني و الهي نداشته و بعضا دچار فروپاشي ميشوند. اما انقلابي که مبتني بر دين فطرت است، زوال ندارد و آرمانها و ارزشهاي آن همواره خواستني و ستودني خواهد بود.
وي در برسي ديگر ويژگي انقلاب اسلامي ايران به خبرنگار ايسنا گفت: انقلاب ايران معطوف به طبقهاي خاص از جامعه نبوده بلکه آحاد جامعه خواست مشترک و آرمان و آمال خود را در براندازي رژيم منحوس پهلوي و روي کار آمدن حکومت مبتني بر مردمسالاري ديني يافتند و امام راحل را پيشواي انقلاب خود و آينه تمام نماي ارزشهاي مطلوب، نظام بديع ديني را آوردگاه جمهوريت و اسلاميت يافتند لذا روشنفکر و دانشگاهي در کنار روحانيت، بازاري، صنوف، توده مردم و شهري، روستايي و... همه در کنار يکديگر شعار استقلال، آزادي جمهوري اسلامي سر دادند و پروسه انقلاب اسلامي را رقم زدند.
انقلاب سفيد شاه، دروغي بيش نبود
دادستان كل كشور در ادامه به تشريح فرق انقلاب سفيد شاه با انقلاب اسلامي پرداخت و گفت: انقلاب سفيد، دروغي بيش نبود كه اگر از سال 39 به بعد اندكي بررسي شود و موضعگيريهاي «محمد رضاخان» و «علي اميني»، «هويدا»، «اعلم»، «منصور» و ديگران بررسي شود كه موضوعگيري آنها چه بوده و برنامههاي آنها چه بوده چون تصور ميكردند كه ميتوانند بعضي خواستههاي آمريكا را برآورده كنند.
وي در تشريح آن روزها گفت: آمريكا حساب خاصي روي شاه و ايران باز كرده بودند و فكر ميكردند كه شاه در منطقه ميتواند ژاندارم منطقه باشد و منافع آمريكا و اسراييل را صددرصد تأمين كند؛ از جمله نفت. همانطور كه در جنگ اكتبر عربها نفت را به روي اسراييل بستند، اين شاه بود كه بيش از 60درصد نفت اسراييل را تأمين كرد و در واقع شاه ايران يكي از پشتيبانان اصلي رژيم غاصب صهيونيستي در برابر اعراب بود و ارتباط خوب ديپلماتيكي هم با اسراييل داشت؛ بنابراين اين انقلاب سفيد كه شاه اعلام كرد بر اساس 6 محور بود كه از جمله در سپاه دانش كه خوب از آن ميتوان ياد كرد و الغاي نظام ارباب، رعيتي و ديگر عنوانها كه اين محورها را نميتوان از كارهاي ريشهدار و عميق دانست خيلي سطحي و ظاهري بود.
وي ادامه داد: اين حركات انقلابي نبود، چون انقلاب هميشه از تودههاي مردم برميخيزد و تحول در جامعه ايجاد ميكند اما تحولي صورت نگرفت و اتفاقي نيفتاد، در واقع شاه مثال يك مهره بود در دست آمريكا، انگليس و هيچ خدمت واقعي به مردم كشورش نكرد؛ حتي در تقسيمات اراضي موجبات نابودي كشاورزي در ايران را بنا نهاد، اگر در مهار آبها سعي و تلاش فراوان ميكرد و 10 ميليارد مكعب بيشتر آب ذخيره ميكرد در 15 سال ميتوانست كار خيلي مهمي باشد، حال اگر بعد از انقلاب اين تحولات در زمينه كشاورزي و آب و صنايع تبديلي نبود چه وضعي مي توانستيم داشته باشيم!
دادستان كل كشور در بررسي نقش حوزويان در پيروزي انقلاب اسلامي گفت: بعد از حوادث مشروطيت زمينه براي ولادت امام (ره) فراهم شد و بعد فرصتي براي تأسيس حوزه علميه قم به دست «آيتالله حائري» بهوجود آمد؛ هم زمان با کودتاي انگليسي رضاخان اين زمينه فراهم شد. البته قبل آن هم علما و متعهدان بودند اما حوزه علميه بهصورت فعلي وجود نداشت و رونق نگرفته بود؛ با آمدن حاج عبدالکريم حائري، حوزه قم رونقي دوباره گرفت. زمينه براي تقويت انساني بزرگ فراهم شد و امثال «آيتالله اراکي»، «گلپايگاني»، «آخوند معصومي»، «خوانساري» و «مرعشي نجفي» که در آن برهه در حوزه علميه قم تربيت شدند؛ امام خميني (ره) در اين محيط زير نظر استاداني مثل آيتالله مدرس و امثال ايشان که بسيار برجسته بودند رشد يافتند؛ امام خودشان تجربه يک قرن اخير در عرصه سياست را داشتند و اطلاعات دقيقي از همه مسايل اخذ کرده بودند. دوران جنگ اول و دوم جهاني و دوران انگليس و حکومت سياه رضاخان و محمدرضا را لمس کرده بودند؛ از اقداماتي که بعد از شهريور 1320 انجام گرفت تلاش براي اينکه «آيتالله بروجردي» بيايند و در قم مستقر شوند در اين عرصهها هم حضور امام (ره) محسوس بود.
وي گفت: يکي از شخصيتهايي که در حضور «آيت الله بروجردي» در قم مستقر بودند، مرحوم امام (ره) بود؛ ايشان احساس ميکردند که «آيتالله بروجردي» يک وزنه قابل قبول و با عظمت است که ميتواند در بيداري امت اسلامي و تحول در حوزههاي علميه مؤثر باشد. الحق و الانصاف نقش ايشان نقشي بيبديل و با عظمت است؛ بعد از رحلت «آيتالله بروجردي» زمينه براي قيام امام [بعد از سال 41] فراهم شد. امام قبل از سال 41 خودشان مانند يک تنه درخت عظيم که ريشهاي عميق داشت و شاخ و برگهاي بزرگ و گسترده داشت، شاگردان فراواني تربيت کرده بودند و در آن مقطع حدود 400 نفر شاگرد داشتند؛ در حقيقت يکي از مراجع بهنام و با عظمت و ورزيده و قابل اعتماد در حوزه علميه قم بودند؛ معناي آن اين است که در حدود چهل سال گذشته امام شاگردان برومندي مثل «آيتالله مشکيني»، «مطهري» و «باهنر» را تربيت کرده بودند؛ اين اشخاص يا مستقيما شاگرد امام بودند يا امام را بهعنوان يک چهره با عظمت و بزرگ قبول داشتند و به زهد و پاکي و علم و شجاعت و تقوا و ربانيت ميشناختند؛ بنابراين وقتي تهمتها به امام و راه امام شروع شد، با نداي امام همراه شدند و لبيک گفتند و روزهايي که امام در تبعيد در ترکيه و نجف بودند، اين افراد شخصيتهايي بودند که به راه امام پايبند بودند و انديشه و خطابههاي ايشان را نشر ميدادند.
دادستان كل كشور با بيان اينكه در طول 15 سال دوري امام (ره) از وطن اين افراد با تمام توان در نشر آثار و نام و ياد او اهتمام ميورزيدند، افزود: پيروزي انقلاب از سال 56 تا 57 همزمان با اوج گرفتن حرکت مردمي انقلاب کليد خورد؛ به نظرم مبناي اين نهضت، به زمان به شهادت رسيدن فرزند برومند امام حاج آقا مصطفي برميگردد؛ در اوايل آبان 56 يک زمينه جديدي براي تحول و بيداري دولت در مردم شروع ميشود و مخصوصا بعد از اطلاعيه موهومي که در روزنامه اطلاعات به نام مجعول رشيدي مطلق چاپ شد که چونان هيزمي بود که آتش بر خرمن خشم مردم زد. در اين مرحله، مبارزه مردم بيش از گذشته شعله ور شد و 17 دي ماه سال 56، اطلاعيهاي کذايي داده شد که درست مصادف با کشف حجاب رضاخاني گشت؛ لذا روز 18 دي، طلبهها اعتراض کردند و به خانه علما رفتند و روز 18 دي بعد از بازگشت طلبهها از خانه آيتالله نوري همداني، سر چهار راه شهدا، با اسلحه و تيراندازي کماندوهاي شاه مواجه شدند؛ از آنجا انقلاب، شعلهور و بعد سخنرانيهاي امام (ره) هم بسيار مؤثرشد.
وي ادامه داد: خلاصه وقتي 19 دي اتفاق افتاد، اين راه مبارزه ادامه يافت؛ بعد قيام مردم تبريز که چهلم اين شهدا به چهلم شهداي بعدي وصل ميشد تا حکومت نظامي که در پنج نقطه شروع شد (تهران ـ اصفهان ـ نجف آباد و غيره)؛ علما در همه اين مسايل نقش اول را داشتند و به تبع حرکت اول با امام بود، بقيه بزرگان و علما ادامه راه امام بودند و مردم نيز مقوم و مکمل اين جريان شدند.
دري نجف آبادي با اشاره به اينكه جريانهاي ديگري هم در حوزه و غير آن از جمله مليگراها، کمونيستها و ليبرالها بودند كه نظرشان اين بود که کشور، شاه داشته باشد اما شاه سلطنت کند، حکومت نکند و قانون اساسي مشروطيت اجرا شود، افزود: امام فرمودند «شاه بايد برود! عمر سعد هم بيايد از اين بهتر است» مرحوم بازرگان و بعضي از مراجع اين حرف را ميزدند، اين بود که امام اين عکسالعمل را داشتند. حرفي که در عاشوراي 42 گفته بودند تکرار ميکردند حتي شوراي سلطنت که به ملاقات امام رفته بودند فرمودند اول استعفا دهيد تا بعد شما را بپذيريم؛ حتي به بختيار هم فرمودند اول استعفا بده تا پس از استعفا شما را بپذيريم. همان حرفي که در بهشت زهرا زدند فرمودند: «من دولت تعيين ميکنم و توي دهن اين دولت ميزنم» و مردم هم با امام همصدا شدند.
دادستان كل كشور اظهار كرد: به هر کيفيت شاگردان امام، مراجع، علما و بزرگان مثل آيتالله فاضل و آيتالله مشکيني، اين بزرگان کساني بودند که همراه با امام (ره) بودند؛ البته حضور افراد به يک اندازه نبود و بعضي زندانها را بيشتر تحمل ميکردند و زحمت بيشتري ميکشيدند؛ بعضي هم آنقدر آمادگي براي تنبيه و شکنجه را نداشتند، اما کارهاي بسياري براي انقلاب کردند، برخي هم امام (ره) را بهصورت مرجع مطرح کردند.
چارچوبهاي اصلي نظام همان است که توسط امام (ره) و شهيدان آبياري شده است
وي با تاكيد بر اينكه شاگردان و علاقهمندان امام شوراي انقلاب را شکل دادند و کميته استقبال در فرودگاه را سازمان دادند به خبرنگار ايسنا گفت: شهيد مفتح، آقاي انواري و غيره به نحوي نقش داشتند؛ بنده هم طلبهاي بودم که در حد خود نقش داشتم؛ خود بنده جزو اولين نفرهايي بودم که در دانشگاه تهران در تحصن حضور داشتم. در بهشت زهرا، تشکيل حزب جمهوري، کميته انقلاب اسلامي و تشکيل خبرگان قانون اساسي هم به همين کيفيت. در تمام اين مراحل، علما و روحانيون در سراسر ميهن اسلامي محوريت داشتند و در تدوين قانون اساسي که با مديريت «آيت الله بهشتي» انجام شد، تحت لواي روحانيت اقدام شد؛ امروز هم بسياري از اين بزرگان از بين ما رفتهاند اما راه آنها ادامه دارد و چارچوبهاي اصلي همان است که توسط امام و شهيدان آبياري شده و در برهه کنوني ادامه پيدا ميکند.
وي اظهار كرد: ما در اين 27 سال قصور و تقصيري نداشتهايم؛ خير! اما ميتوانيم بهتر از اين هم باشيم و بايد هم باشيم و امروز سرمايههاي سترگ و آبرومندي داريم که با فکر امام (ره) و انديشه امام (ره) ميتوانيم آرمانها را تحمل كنيم.
دري نجف آبادي با توجه به نقش روحانيت در پيروزي انقلاب و تأکيد امام (ره) به اينكه روحانيون وارد مقامات دولتي نشوند، افزود: اصل اين مساله مورد توجه امام بود که روحانيت جنبه ملي و مردمي و هويت تبليغي و ارشادي داشته باشند؛ لذا اگر واقعا افرادي باشند که بتوانند اين کارهاي بر زمين مانده را انجام بدهند روحانيت دنبال کارهاي اصلي خود بروند و مجالي براي علمورزي، تدريس، تبليغ، فعاليت فکري و تربيتي داشته باشند و بتوانند پشتوانه عظيم فکري، علمي، اخلاقي، اعتقادي و معرفتي جامعه باشند و به مثابه موتور حرکتي جامعه عمل کنند، در حقيقت - اگر چنين شرايطي عملياتي باشد - خيلي خوب است، اما در عمل ما با مشکل برخورد کرديم و نتوانستيم اين اقدام را انجام دهيم.
وي بيان كرد: نمونه آن در سال 57 و 58 و در برهه مشقات انقلاب رخ داد موارد ديگر هم همينطور است و شخصيتهايي که نقش روحانيت را داشتند و شرايط لازم را براي خدمت داشتند خيلي برجسته بودند يعني هم مدير بودند هم مدبر بودند؛ هم اعتماد مردم بيشتر معطوف بود و اثر آنها از خيلي از شخصيتها بيشتر بود؛ بحث تقسيم قدرت مطرح نبود؛ عرصه، عرصه خدمت بود؛ البته ما با هم برادريم اما به واقع در انجام مسووليتها براي «آيتالله بهشتي»، « مطهري» و «مفتح» جايگزيني نداشتهايم؛ البته منصبهاي اصلي براي روحانيت خيلي کم است؛ مثل خبرگان رهبري، مشاغل خاص قضايي و شوراي نگهبان است، نزديک به 100 پست در قانون اساسي پيش بيني شده اما اگر ما نيروي ورزيده داشته باشيم و حوزهها بتوانند تربيت نيروي متخصص کنند قطعاً کشور ضرر نخواهد کرد، اما در عمل چارهاي نبود بجز اينکه روحانيت بايد مسئوليت را قبول مي کردند.
دادستان كل كشور با تاكيد بر اينكه در بعضي موارد چارهاي نيست که شخصيتي روحاني و حوزوي در اين عرصهها حضور داشته باشند گفت: طبق قانون اساسي، دادستان کل کشور بايد مجتهد باشد؛ مثلاً اگر حقوقدان باشد اما فقيه نباشد، جامع الشرط نيست؛ رييس قوه قضاييه و رييس ديوان عالي کشور هم همينطور است اما داديارها لازم نيست حتما روحاني باشند و دادستان بايد جامع الشرايط باشد.
دري نجف آبادي با اشاره به اينكه برخيها اينگونه القا ميکنند که نقش روحانيت آنقدر مهم نبوده اما در اين مهم نميتوان ترديد کرد، افزود: در اينكه اگر امام (ره) و روحانيت نبودند، انقلاب پيروز نميشد، ترديد نکنيد؛ اين انقلاب اگرچه انقلاب مردمي است و از متن مردم برخاسته اما رهبري پيامبر گونه امام، جوهره اين قيام بوده است.
همه بايد با قدرت به اهداف امام (ره) نزديکتر شويم
دادستان كل كشور افزود: امام (ره) کسي بود که با شور و هيجان در اوج حکومت نظامي به مردم فرمودند از خانه بيرون بريزيد؛ اما بعضي از برادرها ظرفيت اين را نداشتند؛ وقتي من به يکي از دوستان که معروف هم هست گفتم شما چقدر جبهه رفتهايد؟ گفت همراه پدرم اهواز رفتهام! اما برخي واقعا غيرت و جسارت ورود به مسايل را نداشتند. صلابت امام (ره)، شجاعت ايشان، عظمت، بينش، آگاهي، نترسي، استقلال رأي و قدرت تشخيص او با ديگران قابل مقايسه نبود؛ شهيد دادن مردم بهخاطر امام و راه امام بوده اين تکليف شرعي بود که آنها ميگفتند اين وظيفه ما و تکليف شرعي است؛ امروز نوبت ماست و بار عظيم انقلاب به گردن ماست؛ تنها سال 57 نبوده بلکه سال 87 هم هست؛ همه بايد با قدرت به اهداف امام (ره) نزديکتر شويم و در راه امام پا برجا باشيم و با همان آرمانها در جهت تحقق چشم انداز 20 ساله و افق نويد بخش 1404 تلاش کنيم.
به گفته دادستان كل كشور، جامعه ما به پرکاري و فداکاري براي توسعه و تعالي، رفاه و عدالت و پيشرفت علمي و فناوري و جنش نرمافزاري و ارتقاي همهجانبه بيش از هرچيز نياز دارد و بفرموده رهبري مقابله با استکبار امروز يعني پيشرفت و توسعه و تلاش.
اگر کساني به دريوزگي در مقابل غرب و شرق ميروند، به خاطر بيگانگي از اسلام است
دري نجف آبادي با اشاره به اينكه حضرت امام (ره) براي اولينبار در ادبيات سياسي جهان در فرمايشاتشان بر مفهوم اسلام ناب محمدي تأکيد ميكردند، در تشريح شاخصههاي اسلام ناب محمدي در برابر اسلام آمريکايي، اظهار كرد: اسلام مکتبي خود اتکا، جاودانه و هميشگي است و نياز به بيگانگان ندارد و بهصورت خودکار در اسلام پويايي و تحول وجود دارد. اگر کساني به دريوزگي در مقابل غرب و شرق ميروند، به خاطر بيگانگي از اسلام است. اگر کسي اسلام را بشناسد هرگز در برابر بيگانگان دريوزگي نخواهد کرد.
متحجرين، مرفهين بيدرد و خشونتطلبان افراطي از ديدگاه امام مطرود هستند
وي ادامه داد: آنهايي که اسلام را رها کرده و رو به غرب كردهاند، شايد به دنبال مطامع ديگر و اهداف پليد ديگري باشند. اما از طرفي وراي همه اينها ميبينيم گروهي به دنبال خشونت و گروهي تابع تحجر هستند. هم متحجرين، هم مرفهين بي درد، هم خشونتطلبان افراطي هر سه از ديدگاه امام محکوم و مطرود هستند.
وي به ايسنا گفت: در زمان اميرالمؤمنين (ع) نيز شاهد بوديم كه از طرفي خوارج نهروان و از طرف ديگر ناکثين و قاسطين در مقابل اردوگاه اميرالمؤمنين (ع) قد علم کرده بودند. در جريان امروز دنياي اسلام نيز يک طرف القاعده، وهابيت، سلفيه، بعثيها، آدم کشان، قداره بندها در اردوگاههاي مختلف فلسطين، افغانستان، پاکستان، انفجارهاي کور و جنايات وحشيانه که روح پيامبر(ص) را ميآزارد، وجود دارند و از يک طرف متحجرين بيدرد هستند که در مقابل بيگانگان و غير آنها يا تسليم يا منزوي هستند.
دادستان كل كشور با تاكيد بر اينكه اسلام دين انزوا، خود باختگي و انفعال در برابر بيگانگان نيست افزود: کرامت و آزادي انسانها، تعبد در دين و احکام الهي، ارتباط با حضرت حق و اخلاص، تقوا و پاکدامني در رأس امور دين مبين اسلام است. خدمت به بندگان خدا جزو حساسترين وظايف بوده و مبارزه با استکبار جهاني، سلطه گران، کفر، شرک و نفاق جزو مهمترين وظايف به شمار ميرود. بيتفاوتي، خود باختگي و از خود بيگانگي در مکتب اسلام جايگاهي ندارد و در عين حال به انسانها شخصيت و عظمت ميدهد. در حقيقت درمان درد جامعه اسلامي را بايد در درون خود اسلام جستوجو کرد نه در ليبراليسم و دموکراسي غربي يا شرقي.
دري نجف آبادي در تشريح شاخصههاي قضاوت اسلامي با توجه با اهداف انقلاب، گفت: عدالت محوري يکي از برنامههاي عميق امام رضوان الله تعالي عليه است چه عدالت اجتماعي و چه قضايي. عدالت اجتماعي به معناي واقعي محروميت زدايي، مبارزه با فقر و جهل است که در جامعه ايجاد ميشود و عدالت قضايي هم در رعايت و عمل به قانون و احقاق حقوق مردم و دفاع از محرومان، مظلومان، مبارزه با ظالمان، زورگويان، غارتگران و امثالهم تحقق مييابد. اين معناي واقعي عدالت است.
دري نجف آبادي در بررسي عملكرد دستگاه قضايي با قضاوت اسلامي مورد نظر امام (ره) اظهار كرد: اگر بخواهيم از يک نظام قضايي چهره بسيار ملکوتي و آرماني ترسيم کنيم ممکن است وضع موجود با وضع مطلوب بسيار فاصله داشته باشد اما از اول انقلاب براي اجراي عدالت تلاش ميشده و هميشه دنبال اين بودهايم عدالت اجرا شود اما در عمل چقدر براي بسط عدالت قضايي موفق بودهايم، بحث ديگري است.
تلاش در جهت تحقق عدالت اجتماعي از اهداف بلند دستگاه قضايي است
وي يکي از اهداف بلند دستگاه قضايي را تلاش در جهت تحقق عدالت اجتماعي، اسلامي و حداقل نيازهاي اساسي آحاد مردم دانست و افزود: تأمين حداقل نيازهاي اساسي مردم، تلاش در جهت ايجاد امنيت قضايي، تساوي عمومي در برابر اجراي قانون، اجراي عدالت و حمايت از آزاديهاي مشروع فردي و اجتماعي از سياستهاي برنامه اول است.
وي ادامه داد: در بخش عدالت، تأمين نيازمنديها و گسترش حمايتهاي اقتصادي و اجتماعي از خانوادههاي شهدا، مفقودين، اسرا، جانبازان، آزادگان با تأکيد بر بهبود سطح زندگي، تأمين اشتغال مناسب، توجه خاص به جانبازان، رزمندگان و فرزندان شهدا که بسياري از اينها هم انجام گرفته، توجه خاص به کودکان استثنايي، تهيه و تدوين چارچوب نظام تأمين اجتماعي، حمايت از ايجاد تعاونيها و تصويب بيمههاي اجتماعي سياستهايي است که ريز شده و قدمهايي براي تحقق آن برداشته شده که با هدف نهايي و همه جانبه بسيار فاصله داريم؛ البته تلاشهايي کردهايم اما به خاطر مشکلات فراوان و عدم تعريف مناسب ساز و کارها اگر بخواهيم به خودمان نمره دهيم نمره 10يا 12 ميدهيم.
دري نجف آبادي در بررسي رويكرد دستگاه قضايي در مقايسه با ديدگاه اسلامي و حضرت امام (ره) گفت: عنصر نيروي انساني در پيشبرد اهداف دستگاه قضايي بسيار مهم است. اولين مساله در هر دستگاه و ارگاني براي تحقق اهداف، نيروي انساني کارآمد، مدير، لايق، دلسوز و ظيفهشناس است. من در عين حال عرض ميکنم که نيروي انساني دستگاه قضايي جزو مناسبترين نيروهاي کيفي کشور است و نظارت بر آنها در ابعاد مختلف بسيار زياد است اما بايد واقعا افرادي را که استعداد و آمادگي لازم را دارند و به معناي واقعي کلمه تربيت شدهاند براي امور قضايي و حقوقي کشور و پشتيباني دستگاه قضايي مورد استفاده قرار داد.
نياز به تربيت نيرو براي دستگاه قضايي داريم
دادستان كل كشور افزود: ما نياز به تربيت اين نيروها داريم. البته دانشگاهها مشغول تربيت چنين نيروهايي هستند. وراي فاکتورهاي متعارفي که در کنکور از آنها استفاده ميشود بايد فاکتورهايي را هم در رابطه با شايستگي لازم براي کار قضايي در نظر بگيريم و افرادي که آمادگي لازم را از نظر امر قضا، سوابق خانوادگي و صلاحيتهاي عمومي تاييد شوند و انگيزه را داشته باشند مورد استفاده قرار دهيم. اين يک مساله کليدي براي امر قضاست و براي آينده هم از محوريترين مسايل دستگاه قضايي به شمار ميرود.
حق تعيين سرنوشت از جمله حقوق بنيادين ملت است
دري نجف آبادي، يکي از برکات عظيم انقلاب اسلامي را تشکيل ساختار منسجم تشکيلاتي و تدوين قانون اساسي و نهادينهسازي تز مردمسالاري ديني دانست و افزود: چنانچه در قانون اساسي جمهوري اسلامي نيز اشاره شده حق تعيين سرنوشت از جمله حقوق بنيادين ملت به حساب ميآيد، امري است که در دوران طاغوت موضوعيتي نداشت و اساسا انتخاب مردمي در کار نبود و همه چيز ساختگي و جعلي بوده است.
وي يکي از شاخصترين عرصههاي مردم سالاري ديني را انتخابات خواند و افزود: چنانچه در اصل 6 قانون اساسي نيز اشاره شده در جمهوري اسلامي کشور بايد به اتکاي آراي عمومي اداره شود. شايد از همه مهمتر انتخابات مجلس شوراي اسلامي است؛ چراکه نمايندگان وظيفه اداي امانت و تکليف نسبت به مردم دارند.
دادستان كل كشور، وظيفه نمايندگان مجلس را بسيار گسترده توصيف كرد، ادامه داد: با توجه به اصل 67 که سوگند ياد ميشود مسووليت ايشان بسيار خطير است؛ اختيارات حساسي در رابطه با مردم شريف وجود دارد و نماينده مجلس در برابر کتاب الهي سوگند ياد ميکند که وفاداربه آرمانها و ارزشها به عنوان اميني عادل، نماينده و ضامن حقوق ملت باشد.
وي با تاكيد بر اينكه مجلس مرکز قانونگذاري و از مهمترين ارکان نظام است و حضور در انتخابات مجلس وظيفه ملي و اجتماعي و بينالمللي و گواه وفاداري به امام (ره) و انقلاب و علاقه به سرنوشت کشور است، گفت: هرچه نمايندههاي مجلس کارآمدتر باشند مجلس کارآمدتر خواهد بود.
گفتوگو از خبرنگار ايسنا: زهرا ميعادي
انتهاي پيام
نظرات