متخصصان نفت رفتار مخزن را به پيچيدگي رفتار يك موجود زنده در طول عمر آن تشبيه ميكنند. آن ها توسعه بدون اخذ اطلاعات و مدلسازي مخزن را حركت كردن با چشمهاي بسته و بسيار خطرناك تلقي ميكنند كه ممكن است خسارتهاي بسيار گسترده و زيانباري به دنبال داشته باشد.
گزارش خبرنگار مهندسي نفت سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) حاكي است، برخي از دانشگاهيان و متخصصان مهندسي نفت بر اين باورند كه نبود و نقصان اطلاعات به طور مستقيم و غير مستقيم خسارتهاي سنگيني را در صنعت نفت كشور ما به بار آورده و نقش زيادي در افت ضريب بازيافت مخازن دارد. زيانهاي ناشي از اين نقصان از دست رفتن دهها ميليارد بشكه نفت، ميليونها بشكه افت توليد روزانه و كاهش چشمگير توان اقتصادي كشور در دههي پيش روي برآورد ميشود. در يك نگرش راهبردي با رويكرد تجزيه و تحليل (SWOT) ميتوان اين خلأ را به عنوان يك نقطه ضعف بنيادين در درون بخش مورد بررسي قرار داد.
در مخازن نفت و گاز هر دادهاي بايد در محدوده زماني مشخصي اخذ شود. از سوي ديگر پس از آغاز بهرهبرداري، انجام هر عمليات جديدي همچون حفرچاههاي جديد، تغييرات دبي توليد يا تزريق سيالات ديگر براي حفظ فشار، واكنشهاي پيچيدهي مخزن را به دنبال خواهد داشت؛ از اين رو در پي هر تغييري در مخزن، بايد با انجام عملياتهاي جديد، دادههاي مخزن را بازنگري كرد و متناسب با تغييرات پديد آمده، مدل مخزن را مورد تجديد نظر و بازسازي قرار داد. هدف از بازسازي مدل مخزن حفظ قابليت آن در پيشبيني رفتار آيندهي مخزن است؛ چرا كه هر تصميمي درباره نحوهي بهرهبرداري و توسعهي مخزن بايد قبل از اجرا در مدل مخزن شبيهسازي و پيآمدهاي آن محاسبه شده باشد.
بررسيهاي خبرنگار سرويس مسائل راهبردي ايران نشان ميدهد صنعت نفت كشور به گونهاي جدي نيازمند تدوين استراتژي انتقال فناوري و از سوي ديگر طراحي شيوهنامهها و نظام جامع جمعآوري اطلاعات است.
مطالعات زمينشناختي سطحالارضي اولين اطلاعات فنياي است كه عملياتهاي بعدي اكتشاف بر پايهي آن انجام ميگيرد. از اين رو گفته ميشود كه پايهي اكتشاف نفت مطالعات سطحالارضي است؛ در واقع به ميزاني كه اطلاعات دقيق تري در اين زمينه در اختيار مهندسان اكتشاف قرار گيرد، عملياتهاي بعدي اكتشاف دقيقتر و كمهزينه تر انجام ميگيرد.
اين اطلاعات شامل مطالعات شرايط زمينشناختي منطقه، فسيلها و برونزدهاست. بخشي از لايههايي كه هزاران متر زير زمين هستند، ممكن است در اثر عوامل مختلفي به سطح زمين رسيده باشند. اين بخش كه بدون حفاري امكان دسترسي مستقيم به آن وجود دارد، برونزد (Outcrop) ناميده ميشود. گاه مطالعه برخي از نشانهها در سطح زمين ميتواند راهنماي ما براي كشف مخازن احتمالي باشد. ميتوان برخي مطالعات در مورد يك لايه را از طريق نمونه گيري از برونزد آن انجام داد.
ابتداييترين كار در اكتشاف مخازن نفت اين است كه با مطالعه برونزدها (outcrops) و نشانههاي سطحي، اطلاعاتي در مورد سازندهاي نفت بدست آورد و يا با مطالعه ساختارهاي زيرزمينياي كه آثار آنها در روي زمين قابل مشاهده و بررسي است، تا حدودي به وجود تلههاي نفتي پيبرد و همچنين اگر در سطح، چشمههاي نفتي (oil spring) وجود داشت، با مطالعه آن ها به سنگ منشأ(source rock) آن پيبرد و از اين طريق مخازن احتمالي را شناسايي كرد.
بسياري از عملياتهاي زمين شناسي و مطالعات سطحالارضي كه در گذشته توسط شركتهاي داخلي و بهويژه خارجي انجام شده است داراي خطاهاي زيادي بوده است. اگر چه خوشبختانه امروزه اصلاح اين نقشهها توسط متخصصان و زمين شناسان داخلي در حوزهي نفت، آغاز شده است، اما اگر در نظر داشته باشيم كه پايهي عملياتهاي اكتشافي، مطالعات سطحالارضي است؛ ميتوان به ميزان تأثيرگذاري و اهميت سرعت تداوم اين اصلاحات و تكميل مطالعات زمين شناختي سطحالارضي در انجام دقيقتر عملياتهاي بعدي و همچنين در كاهش هزينههاي اكتشافي، حفاري و بهرهبرداري پي برد.
ادامه دارد...
نظرات