• یکشنبه / ۲۶ خرداد ۱۳۸۷ / ۱۰:۲۴
  • دسته‌بندی: فرهنگ2
  • کد خبر: 8703-03098
  • خبرنگار : 71191

مدرس دانشگاه تهران: ميراث فرهنگي هر كشور يكي از مؤلفه‌هاي اقتدار ملي آن است

مدرس دانشگاه تهران:
ميراث فرهنگي هر كشور يكي از مؤلفه‌هاي اقتدار ملي آن است
استاد رشته‌ي باستان‌شناسي دانشگاه تهران معتقد است: سازمان ميراث فرهنگي همراه پسوندهاي گردشگري و صنايع دستي كه به آن اضافه شده‌اند، در وضعيتي بحراني و نامطلوب قرار دارد. حسن طلايي در گفت‌وگو با خبرنگار بخش ميراث‌ فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، ادامه داد: اين سازمان مانند توپي در زمين فوتبال است كه بازيكنان و مربيان دو تيم نمي‌دانند، توپ را به كدام دروازه شليك كنند. اگر بخواهيم به‌طور علمي وضعيت ميراث فرهنگي را در رابطه با مردم در يك چارچوب قرار دهيم، چند محور وجود دارند كه نخستين محور، نداشتن يك ساختار علمي در اين سازمان است. او بيان كرد: در ظاهر، اين سازمان دو بخش اجرايي و پژوهشي دارد و داخل سازمان، پژوهشكده‌هاي زيادي وجود دارند كه اين قضيه را تصديق مي‌كند. با اين حال، تجربه‌ي جهاني نشان داده است، نهادهايي كه هم پژوهشي و هم اجرايي هستند، قابل تفكيك نيستند و هيچ‌كدام از اين‌ بخش‌ها به نتيجه نمي‌رسند. به همين دليل، اين ساختار غيرعلمي و غيركارشناسي است. عضو مؤسسه‌ي باستان‌شناسي دانشگاه تهران در توضيح دومين محور در زمينه‌ي وضعيت ميراث فرهنگي و رابطه‌ي آن با مردم، اظهار داشت: با وجود اين‌كه سازمان ميراث فرهنگي و برخي سازمان‌ها در رابطه‌ي مستقيم با هويت و پيشينه‌ي تاريخي مردم ساكن در سرزمين ايران قرار دارند، متأسفانه هنوز در سطح بالاي كشور، نگاه و نگرش هم‌گوني نسبت به ميراث فرهنگي وجود ندارد. وي تأكيد كرد: طبيعي است كه اين موضوع سبب ضررهاي جبران‌ناپذيري در سطح ملي و بين‌المللي مي‌شود. در سطح ملي، پيامدهاي عدم توجه به حفظ و احياي ميراث فرهنگي و ديد ساده‌لوحانه‌ي غيركارشناسي نسبت به آن‌ها در سطح عموم مردم نيز ديده شده است. او تصريح كرد: زماني كه مردم مي‌بينند، حاكميت ديد درستي نسبت به ميراث فرهنگي به‌عنوان نمود عيني هويت ايرانيان ندارد، آنها نيز ديد ساده‌لوحانه‌اي نسبت به ميراث فرهنگي پيدا مي‌كنند؛ همان‌گونه كه اكنون ديد مردم نسبت به ميراث فرهنگي بسيار ساده است. مردم تقصير ندارند، چون به آنها آموزش داده نمي‌شود و آن‌طوري كه بايد ميراث فرهنگي به آنها منتقل نمي‌شود. وقتي نگاه مردم نسبت به ميراث فرهنگي ساده‌لوحانه مي‌شود، براي حفظ و نگهداري از آثار تلاشي نمي‌كنند. اين استاد باستان‌شناسي دوره‌ي پيش از تاريخ دانشگاه تهران توضيح داد: هرچند مردم نسبت به مواردي مانند سد سيوند و تنگه‌ي بلاغي عكس‌العمل‌هايي را نشان دادند، ولي ميراث فرهنگي در سطح كلان فقط تخت جمشيد (پارسه) يا مقبره‌ي كوروش نيست. آيا واكنش مردم در رابطه با ديگر مواريث كشور مانند تخريب مسجد يا بنايي تاريخي هم‌سان بوده است؟ وي با اشاره به اين نكته كه نمود عيني هويت فرهنگي ما، ميراث فرهنگي است، افزود: ميراث هر كشور يكي از مؤلفه‌هاي اقتدار ملي آن كشور است. در ايران نيز با توجه به اين‌كه كشوري با پيشينه‌ي غني فرهنگي است، ميراث فرهنگي هم يكي از مؤلفه‌هاي اقتدار ملي ايران مي‌تواند باشد. مگر چند كشور در دنيا وجود دارد كه اين همه ميراث فرهنگي را هركدام با يك نوع تكنولوژي و معماري خاص در خود جا داده باشد؟ پس از آنجا كه اين ميراث را كشورهاي محدودي در دنيا دارند، بايد به كليت ميراث فرهنگي از اين ديد نگاه شود. اين عضو مؤسسه‌ي باستان‌شناسي دانشگاه تهران اضافه كرد: مردم فقط مكان‌ها و آثار مهمي را مانند تخت جمشيد (پارسه) يا ميدان نقش جهان مي‌شناسند، ولي در سطح عمومي و جزيي با اين آثار آشنايي ندارند. به همين دليل، بايد نگاه به ميراث‌ فرهنگي يك نگاه كلي باشد و در حد تخصصي نيز موارد جزيي به مردم منتقل شوند. طلايي در توضيح چگونگي انتقال اين نگاه ملي به مردم، اظهار كرد: اين كار بايد با برنامه‌ريزي و در حد تخصص‌ها انجام شود. زماني كه بخواهيم فرهنگ ميراث فرهنگي را به عموم منتقل كنيم، به شيوه‌ها و روش‌هاي خاص و تخصص‌هاي گوناگوني نياز است و اين كارنشدني نيست. وي گفت: داشتن نگاه سياسي به ميراث فرهنگي يكي از آسيب‌هايي است كه ميراث فرهنگي را با چالش‌هاي جدي مواجه كرده است. واقعيت اين است كه ميراث فرهنگي به هر شكل و عنواني كه باشد، نمود عيني و ملموس هويت ماست، ولي بايد توجه داشت، به‌صرف اين‌كه بخشي از اين هويت را نمي‌پسنديم، نبايد هويت خود را مخدوش كنيم. اين استاد دانشگاه با اشاره به اين‌كه اكنون به ميراث فرهنگي سياسي نگاه مي‌شود و تحت تأثير جريان‌هاي سياسي است، ادامه داد: از آنجا كه هويت ما، جنبه‌ي ملي دارد و منحصر‌به‌فرد است و به تك‌تك ايرانيان مربوط مي‌شود، فقط نبايد به آن نگاهي سياسي داشت، بلكه آن‌گونه كه هست بايد به آن نگاه شود. شخصيت، فكر و انديشه‌ي ما، عصاره‌ي تحولاتي است كه در گذشته شكل گرفته و هويت ما را ساخته‌اند. وي درباره‌ي استفاده از متخصصان حوزه‌ي ميراث فرهنگي در سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، بيان كرد: متأسفانه در ساختار اداري ميراث فرهنگي، نخبگان اين حوزه يا به عبارت بهتر، كاربلندها به حاشيه رانده شده‌اند. تخصص در حوزه‌هاي ميراث فرهنگي با توجه به عملكرد‌ها و خروجي‌هايي كه اين سازمان در حوزه‌ي مديريت‌ها تاكنون داشته، بسيار كم است و اگر خروجي هم بوده، بسيار سطحي است و هيچ جنبه‌ي علمي ندارد. او اضافه كرد: در حوزه‌ي باستان‌شناسي نيز برخي از كساني كه تجربه و تحصيلات اين حوزه را دارند و كاربلد و متخصص اين حوزه هستند، در حاشيه قرار گرفته‌اند و تعدادي از آنهايي كه تازه فارغ‌التحصيل شده‌اند يا حتا مدرك اين حوزه را ندارند، كارهاي اين حوزه را برعهده گرفته‌اند؛ اگر اين موارد را «مشت نمونه‌ي خروار» بگيريم، نمي‌دانم چه وضعيتي پيش مي‌آيد؟ وي يادآوري كرد: بيش از 30 سال پيش، براي كسب مجوز با هدف كاوش يك محوطه‌ي تاريخي كشور بايد مراحل مختلفي را مانند داشتن مدرك فوق ليسانس، رفتن به كاوش به‌عنوان معاونت هيأت و ارايه‌ي گزارش‌هايي از كارهاي انجام‌شده را پشت‌ سر مي‌گذاشتيم تا مجوز كاوش در يك محوطه‌ي تاريخي را كسب كنيم؛ ولي اكنون هرچند باستان‌شناسان در حد دكتري از دانشگاه‌هاي ايران فارغ‌التحصيل مي‌شوند، ولي ما هنوز باستان‌شناساني را كه از كشورهاي خود وامانده‌اند، براي كاوش به ايران مي‌آوريم. درحالي‌كه هويت و شخصيت يك فرد آكادميك براي انجام اين كار در ارايه‌ي مقاله‌ها و تحقيقات اوست كه منتشر كرده است و به‌جز اين مورد هيچ معيار ديگري در اين زمينه وجود ندارد. او ادامه داد: در گذشته، هرچند باستان‌شناساني به ايران مي‌آمدند كه براي خود صاحب نظر بودند، ولي اكنون برخي افراد براي اين كار به ايران دعوت مي‌شوند كه براي نخستين‌بار است، قدم به اين كشور مي‌گذارند و هيچ آشنايي با هويت و فرهنگ ما ندارند. اين استاد باستان‌شناسي دوره‌ي پيش از تاريخ دانشگاه تهران تأكيد كرد: اين درحالي است كه اكنون به مرحله‌اي رسيده‌ايم كه واقعا به حضور خارجي‌ها براي شناخت هويت‌مان نياز نداريم. اكنون از آن طرف دنيا، كساني را براي اين كار مي‌آورند كه ايران را نمي‌شناسند و مي‌خواهند براي ما هويت‌سازي كنند. ما ضررهاي خود را براي اين هويت‌سازي در گذشته داده‌ايم و هم‌چنان تاوان آن‌را پرداخت مي‌كنيم. در كشوري كه جوانان آن در مراحل مختلف تكنولوژي پيشرفته به بالاترين درجه‌ها رسيده‌اند، چه لزومي دارد باستان‌شناسي، كه در مقايسه با علوم پيشرفته‌ي دنيا، زياد پيچيده نيست توسط خارجي‌ها در ايران انجام شود؟ طلايي بيان كرد: ميراث فرهنگي و مطالعات در اين عرصه به هويت ما ارتباط مستقيم دارد. ما خود را مي‌توانيم بشناسيم و به اين‌كه خارجي‌ها هويت ما را بشناسند، نيازي نداريم. اين استاد باستان‌شناسي دوره‌ي پيش از تاريخ دانشگاه تهران معتقد است: سپردن كارها در حوزه‌ي ميراث فرهنگي، به‌خصوص در زمينه‌ي انجام كاوش‌ها و پژوهش‌هاي باستان‌شناسي به باستان‌شناسان درجه‌ي چندم خارجي، كاري ملي نيست. وي ادامه داد: در كشوري مانند انگليس، انجام كارهاي كاوش را به‌ هركسي نمي‌دهند، بلكه با دانشگاه‌ها، نهادهاي علمي شناخته‌شده و استادان ورزيده قرارداد بسته و پروژه انجام مي‌شود؛ ولي در ايران و در برخي موارد، به هركسي اين پروژه‌ها را مي‌دهند. او درباره‌ي صحبت‌هايي كه مسؤولان سازمان براي سپردن اين پروژه‌ها به استادان و دانشگاهيان كرده‌اند، گفت: همه‌ي اين صحبت‌ها روي كاغذ است و در عمل اين‌گونه نيست. اگر اين پروژه‌ها به متخصصان و دانشگاهيان به‌عنوان بخش خصوصي سپرده شوند، آنها هيچ‌گاه درباره‌ي چيزي اظهار نظر نمي‌كنند و نمي‌خواهند چالش داشته باشند، چون خودشان زير سؤال مي‌روند. وي اظهار داشت: بايد خروجي كارهايي كه براي كاوش‌ها انجام مي‌شوند، نشان داده شود، چون برخي اطلاعات زماني ارزش دارند كه چاپ مي‌شوند، در معرض ديد و انتقاد قرار مي‌گيرند و چالش ايجاد مي‌كنند تا قضايا و ابهام‌ها برطرف شوند. او تأكيد كرد: اگر قرار باشد كه پروژه‌ها در زمينه‌ي ميراث فرهنگي به بخش خصوصي واگذار شوند، بايد به دانشگاه‌ها سپرده شوند. اگر سپردن كارها به دانشگاه‌ها انجام شود، وضعيت فرق مي‌كند، چون در محيط‌هاي دانشگاهي، اصل علم است و درآمد فرع است؛ ولي متأسفانه شركت‌هايي كه به اين منظور ايجاد شده‌اند، اين حالت را ندارند. به اعتقاد طلايي، اگر پروژه‌هاي سازمان ميراث فرهنگي به دانشگاهيان به‌عنوان بخش خصوصي سپرده شوند، دست كم مطمئن هستيم كه استادان دانشگاه به يكسري اصول معتقدند. يك اثر، زماني ارزش واقعي خود را پيدا مي‌كند كه روي آن كار علمي شود، نه اين‌كه در جايي بماند و گرد ‌و خاك بخورد. اين‌گونه كارها را دانشگاهيان مي‌توانند انجام دهند. اين عضو مؤسسه‌ي باستان‌شناسي دانشگاه تهران در توضيح نظارت سازمان پس از سپردن پروژ‌ه‌هاي ميراث فرهنگي به بخش خصوصي، اظهار داشت: كسي كه در مقام نظارت قرار دارد، بايد از نخبگان و كساني باشد كه توان علمي بالايي دارد تا در كار خود بتواند موفق شود. وي تصريح كرد: اكنون نظارت در سازمان ميراث فرهنگي كم است. با توجه به خروجي‌هايي كه از اين نظارت‌ها بيرون مي‌آيند، نظارت‌ها وضعيت مناسبي ندارند و بيشتر كارها غيرعلمي انجام مي‌شوند. او هم‌چنين در توضيح فعاليت كميته‌ي تشخيص نفايس ملي ايران، گفت: مگر ميراث فرهنگي كيسه‌ي سيب‌زميني است كه بخواهيم كوچك‌ترها را از نفايس جدا كنيم؟ ما بايد به فكر باشيم كه اين ميراث‌هاي فرهنگي كه نمود علمي هويت و اقتدار ملي ايران هستند، چگونه بايد حفظ شوند. وي اضافه كرد: نفيس به چه معني است؟ ممكن است كه يك تكه سفال كشف كنيم با پنج‌هزار سال قدمت كه اطلاعات ارزنده‌اي در زمينه‌ي تكنولوژي ارايه كند. گاهي هم بين آثار و بناهاي تاريخي در نفيس بودن‌شان نمي‌توان تبعيض قايل شد. انتهاي پيام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha