يك مدرس دانشگاه: مولانا "ني" و خيام "کوزه" را در ادبيات فارسي زنده کرد

مدرس ادبيات دانشگاه آزاد اسلامي مشهد، خيام را زندهکنندهي "کوزه" در ادبيات فارسي است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خراسان، محمدحسين خسروان در بزرگداشت حکيم عمر خيام نيشابوري که عصر ديروز (شنبه) در دانشکده علوم پايه دانشگاه آزاد اسلامي برگزار شد، به معرفي اين شاعر رباعيسرا پرداخت و گفت: خيام شاعر نبوده؛ بلکه رياضيدان، منجم، فيلسوف و عالم دين بوده است.
او خيام را نابغه قرن ششم دانست و گفت: متأسفانه از خيام، دائمالخمري ساختهاند؛ اما 99 درصد رباعياتي را که به خيام نسبت دادهاند، متعلق به او نيست؛ زيرا تمام رباعياتي را که بوي کفر و ظن ميداده است، به نام خيام چاپ کردهاند.
خسروان در خصوص ديدگاه نظامي عروضي نسبت به خيام اظهار كرد: در "چهار مقاله" نظامي عروضي، خيام را با لقب "حجت الحق"،" امام ابوالفتح" و "عمر خيام" معرفي کرده است. همچنين در آن زمان هر کس مشکل ديني داشت، به خيام مراجعه ميکرده و او را عالم دين مي دانستهاند.
مدرس ادبيات دانشگاه آزاد اسلامي علت فيلسوف دانستن خيام را در چون و چرا آوردن وي دانست و گفت: شش رباعي وجود دارد که در متون گذشته هر جا آورده شده است، در زير آن نوشته "مال خيام معلون" که علت اينگونه خطاب کردن اين است که قرن ششم، قرن فلسفهزدايي بوده است؛ در صورتي که حتا خشمان بيسواد نيز ميگويد، انساني خردمند است که چون و چرا ميکند و خيام اينگونه بوده است.
خسروان تعداد رباعيات خيام را با نظرهاي متفاوتي دانست و افزود: عدهاي رباعيات خيام را 6، عده اي 16 و عدهاي ديگر 66 رباعي دانستهاند و برخي نيز بيش از هزار رباعي را به خيام نسبت داده و بيان کردهاند هر چه بوي کفر و ظن دارد، متعلق به خيام است.
وي با بيان اين که خيام را در خارج از ايران بيشتر از ما ميشناسند، اظهار كرد: رباعيات خيام را جرالد به انگليسي ترجمه کرده است، که پس از آن اين رباعيات بسيار شهرت يافت و بلافاصله به بسياري از زبانهاي دنيا ترجمه شد. البته اين ترجمه، ترجمهاي آزاد است و در حال حاضر در خارج از کشور، ايران را به وسيله خيام ميشناسند.
خسروان خيام را زندهکننده کوزه در ادبيات فارسي دانست و گفت: در ادبيات فارسي کوزه توسط خيام زنده شد؛ همانگونه که ني را مولوي زنده کرد.
اين کوزه چو من عاشق زاري بوده است
در بند سر زلف نگاري بوده است
اين دست که بر گردن روحي بينيد
دستي است که بر گردن ياري بوده است
يعني اي انسان توجه داشته باش که تو نيز خاک گل گوزهگري خواهي شد و بسياري رباعيات ديگر که انسان را به تأمل کردن واميدارد؛ همانگونه که ما در دين و مذهب خود داريم که گاهگاهي به گورستان برويد و تأمل کنيد و ببينيد که جاي ما آنجاست.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات