همايش كودك و شاهنامه امروز (جمعه) در كاخموزهي نياوران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين مراسم، سيدعلي كاشفي - دبير جشنواره - گفت: شاهنامه بزرگترين ميراث فرهنگي ما و آكنده از حكمت و آموزههاي مختلف تربيتي و آرايههاي سترگ است.
او در ادامه تأكيد كرد: كودكان ما براي افتخار به آنچه هستند، آنچه بودند و آنچه ميتوانند باشند، نيازمند پيوند با شاهنامهي فردوسياند.
در ادامه، مريم كريميزاد در موضوعي با عنوان «بازنويسي و بازآفريني شاهنامهي فردوسي براي كودكان و نوجوانان» گفت: شاهنامه مهمترين اثر حماسي زبان فارسي و يكي از بزرگترين آثار ادبي جهان است و حكيم ابوالقاسم فردوسي چنان اين اثر بزرگ را به زيبايي آفريده كه منتقدان و سخنسنجان ساليان درازي است كه در كار كشف راز ماندگاري اثر جاودان اويند.
او در ادامه با بيان تاريخي بازنويسيهاي شاهنامه در طول سالهاي گذشته، با اشاره به سالهاي 1358 تا 1368 گفت: اين سالها سالهاي پرآشوب به لحاظ فرهنگي و اقتصادي است و اين آشفتگي در حوزهي كتاب كودك نيز مؤثر بوده است؛ بهطوري كه در طول زمان مورد بحث، تنها 10 عنوان بازنويسي شاهنامه براي كودكان منتشر شد.
وي تصريح كرد: با نگاهي به آثار منتشرشده در اين سال ميتوان دريافت كه تا سال 1360 هيچ كتابي با موضوع بازنويسي شاهنامه به چاپ نرسيده و بيشتر آثار منتشرشده در اين دورهي زماني، مجموعهي داستانهاي شاهنامه به صورت سادهنويسي به نظم و نثر هستند.
كريميزاد افزود: تعداد كتابهاي منتشرشده در زمينهي شاهنامه از فاصلهي سالهاي 76 تا 84، 109 عنوان بازنويسي و بازآفريني بود كه رشد قابل توجهي را نشان ميداد و در ميان اين 109 عنوان، آثار قابل توجهي ديده ميشود.
او همچنين گفت: بازآفريني داستانهاي شاهنامهي فردوسي براي كودكان و نوجوانان بحث تازهاي است كه پيشينهي آن شايد به 10 سال برسد. به هر حال، از ميان 150 اثري كه تا سال 84 در حوزهي شاهنامه بازنويسي شدهاند، تنها سه اثر به بازآفريني اختصاص دارند. به طور كلي بايد گفت، براي رسيدن به بازنويسيها و بازآفرينيهاي موفق در شاهنامه راه درازي در پيش است.
سپس منوچهر اكبرلو به بررسي زمينههاي نمايشي شاهنامه پرداخت و با اشاره به ضرورت پرداختن به اسطورهها در تمامي اعصار گفت: پرداختن به شاهنامه در قالب نمايشنامه نبايد به كپيبرداري از اصل اثر منتهي شود؛ همانطور كه اين مسأله نبايد به ساده كردن واژهها در متون ختم شود.
او يادآور شد: متأسفانه ما در پرداختن به شخصيتهاي شاهنامه به گونهاي عمل كردهايم كه بيشتر به ويژگيهاي بدني و فيزيكي آنها پرداخته شده و همين مسأله سبب شده است كه با ورود رستم در صحنه در بسياري از نمايشها، كودك ايراني به خنده بيافتد؛ در صورتيكه او در مواجهه با شخصيتي همچون بتمن چنين ارتباطي را نگرفته و نميگيرد؛ چراكه ويژگيهاي دروني بتمن مورد تأكيد هنرمندان غربي است.
اكبرلو تأكيد كرد: ما موظفيم روح شاهنامه را به كودكان منتقل كنيم؛ چراكه اسطورهها از يكسو با قديميترين لحظات زندگي و از سوي ديگر در ارتباط تنگاتنگ با جهان كنونياند. اگر قرار است اقتباسي از شاهنامه صورت گيرد، اين اقتباس بايد به بهترين شكل انجام شود.
او در ادامه به برخي از مشكلات اقتباس نمايشي از داستانهاي شاهنامه پرداخت و گفت: حضور نيروهاي مافوقالطبيعه، تكيه بر قدرت جسماني، قابليتهاي رمزگونهي برخي از شخصيتها و ارتباط بيش از اندازه با شاهان، از جمله مشكلاتي است كه اقتباس از شاهنامه را با سختي مواجه ميكند.
اين نويسنده دربارهي ارتباط زياد شاهنامه با شاهان گفت: اگرچه شاهنامه اثري مردمي است؛ ولي در آن، شاهان به گونهاي ترسيم شدهاند كه براي كودك امروز قابل فهم نيست.
وي حاكميت تقدير و سرنوشت را از ديگر ويژگيهاي شاهنامه عنوان كرد و گفت: اين مقوله در دنياي امروز مركزيت ندارد؛ چراكه انسان امروز انتخابگر است و در تعيين سرنوشت خود نقش انكارناپذيري دارد.
مصطفي رحماندوست نيز در اين مراسم تأكيد كرد: قصهگويي و قصهخواني مقولاتي هستند كه نبايد آنها را ناديده بگيريم.
او با انتقاد از حذف سه برنامهي قصهگويي در صدا و سيما گفت: در دنياي امروز، قصهگويي مدرن باب شده است. شاهنامه كتاب قديمي خوبي است و ما بايد آن را براي كودكانمان بخوانيم؛ حتا اگر فكر كنيم كودكان ما نميتوانند مفاهيم آن را بفهمند.
رحماندوست تأكيد كرد: شاهنامه كتاب باليني خانوادههاست و نميتواند با ورود وسايل ارتباط جمعي كنار گذاشته شود. اگرچه اين خطر احساس ميشود كه برخي از خانوادهها شاهنامه را زينتالمجامع خود كردهاند.
اين نويسنده و شاعر كودكان و نوجوانان در پايان ابراز اميدواري كرد، اين كتاب همچون كتابهاي مقدس ديگر در هر خانواده جاي مناسب خود را داشته باشد.
در ادامه، فرزانه اخوت به شباهتها و تفاوتهاي مثنوي معنوي مولانا و شاهنامهي فردوسي پرداخت و گفت: شاهنامه سند ملي ما ايرانيان است و اگر ما ميخواهيم كودكاني داراي اعتماد به نفس داشته باشيم، بايد بر اين سند ملي تكيه كنيم.
او با برشمردن برخي از تفاوتهاي شاهنامه و مثنوي همچون تفاوتهاي تاريخي و اجتماعي، به شباهتها پرداخت و گفت: در هر دو اثر، نگاه شاعران به ناپايداري دنياست و هر دو به مظالم اجتماعي ميپردازند و در عين حال، نسبت به شاديهاي دنيا بيتفاوت نيستند و مخاطب را به شاد زيستن تشويق ميكنند.
وي تأكيد كرد: هر دو اثر براي مخاطب بزرگسال نوشته شده و انتخاب آثاري به منظور بازنويسي آنها براي كودكان بايد با نكتهسنجي و دقت نظر توأم باشند و بازنويسان بايد نسبت به كل اثر شاهنامه و مثنوي معنوي اشراف كافي داشته باشند.
اخوت در پايان تأكيد كرد: شاهنامه كتاب مردم است و نبايد آن را در دانشگاهها محدود كرد؛ اين اثر بايد در ميان مردم و براي مردم باشد.
محمدرضا يوسفي هم از ديگر سخنرانان اين جلسه در زمينهي «كودك در شاهنامه» گفت: ورود فردوسي در حوزهي كودكي در جاهايي است كه ايجاب ميكند. در اسطورهي رستم و سهراب، ما تنها در بخش تولد سهراب، دوران كودكي را ميبينيم.
او تأكيد كرد: اين ضرورت نياز يك اثر ادبي است كه دامنهي پرداخت شخصيتها را پديد ميآورد و اين جبري است كه بر فردوسي تحميل شده است.
اين نويسنده در پايان سخنان خود تأكيد كرد: همانگونه كه فردوسي در شاهنامه به ضرورت به بحث كودكي پرداخته است و نقالان داستانهاي او را به كودكان منتقل كردهاند، امروز بر ما نويسندگان است كه قصههاي اين شاعر نامدار را به كودكانمان منتقل كنيم.
آتوسا صالحي نيز به عنوان آخرين سخنراني اين همايش تأكيد كرد: نوجوانان ما در سنيني هستند كه نيازمند الگوگيرياند و فكر ميكنم شاهنامهي فردوسي اين ويژگي را دارد كه بتواند الگوهاي مناسبي را ارائه دهد. ستايشگري، مهرورزي و ايزدطلبي تماما از واژههايي هستند كه قهرمانان شاهنامه به شدت به آنها پايبندند. آنچه ما نيازمند آنيم، شناخت هويتمان است. كودكان ما نيازمند شناخت هويت خود هستند و فارغ از دعواهاي سياسي و اجتماعي، بايد ريشههاي خود را در ميان ايرانياني همچون فردوسي و آثاري همچون شاهنامه جستوجو كنند.
صالحي گفت: فانتزي كه در شاهنامه است، در هيچ اثري ديگري نيست. اين فانتزي ميتواند تخيل كودكان را بارور كند و ميتواند دستمايهي خوبي براي توليد انيميشنها و فيلمهاي قوي باشد.
او با تأكيد بر اينكه تمام داستانهاي شاهنامه قابليت بازآفريني يا بازنويسي براي كودكان را ندارند، گفت: با اين وجود، بايد كودكان را با شاهنامه آشنا كرد تا آنان بتوانند در آينده از ميان الماسها و گوهرهاي اين گنجينهي عظيم، بهترينها را داشته باشند.
اين نويسنده در بخش ديگري از سخنان خود گفت: استفاده كردن از فرهنگها و ادبيات ساير ملل سبب ميشود تا ما شاهنامه را فقط براي كودكان خود نخواهيم و اين اثر را به عنوان اثر جهاني به كودكان معرفي كنيم.
در پايان اين مراسم كه از سوي ماهنامهي شهرزاد برگزار شد، از محمود مشرف آزاد تهراني (م. آزاد)، محمد ميركياني و آتوسا صالحي به عنوان فعالترين نويسندگان در عرصهي بازنويسي و بازآفريني داستانهاي شاهنامه تقدير شد.
انتهاي پيام
نظرات