سامان مقدم نكاتي را دربارهي "بحران روز سينماي ايران" طي يادداشتي مطرح كرده است.
اين كارگردان سينماي ايران نسخهي از اين يادداشت را در اختيار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) گذاشته است، كه در ادامه ميآيد.
«ـ انشعاب»
«براي ريشهيابي بحران امروز تهيه کنندگان نيازي بهکنکاش و تحقيق نيست.
عدهاي به واسطه طولاني بودن سابقه حضورشان در تهيه و توليد و همينطور قدرتي که در جذب
سرمايههاي غير دولتي دارند، موقعيتي فراتر از بقيه در عرصه توليد و پخش براي خود متصور هستند. بينيازي آنها بهکمکهاي دولتي و همينطور تسلط آنها در حوزه پخش غير قابل انکار است.
در سوي ديگر تهيه کننده و کارگرداناني حضور دارند که طرف مقابل را بهانحصار طلبي در حوزه پخش و اکران متهم ميسازند. اين گروه که هنوز تسلط و مديريتشان در اين حوزه مورد ارزيابي قرار نگرفته است خواستار شرايطي يکسان و مساوي براي همه اهالي اين صنف هستند.
همانطور که ميبينيد بسيار ساده است. صنف تهيهکنندگان تنها صنف سينمايي است که رابطه مستقيم با پول و سرمايه دارد. وقتي ارادهاي براي حل اين اختلافات وجود ندارد، وقتي مشکلات لاينحل باقي ميماند طبيعتا رقابتهاي سالم و مرسوم بين صنوف در اينجا تبديل به رقابتهاي درون صنفي ميشود که اساسا با ذات مفهوم صنف در تضاد است.
در چنين شرايطي راه بهتري جز انشعاب سراغ داريد؟»
«سلاح کهنه»
«از اين دست اختلافات هميشه بوده و خواهد بود، اما کار وقتي بههتاکي و پرخاشگري ميرسد ، طبيعتا براي ديگر اهالي سينما فرصت مناسبي است که از دور شاهد سنجش ظرفيت نقدپذيري دو طرف دعوا باشند. در بحران اخير دعوا آنقدر بالا گرفت که از مرز پرخاشگري و توهين عبور کرد و به پروندهسازي براي طرف مقابل نزديک شد. اين شيوه زشت و کهنه به سان تفنگي زير خاکي هنگام شليک تنها صدايي ازش بيرون آمد و کمي گرد و خاک کرد. همين»
«سلاح نو»
به گزارش ايسنا، كارگردان كافه ستاره آورده است: «ما سالهاست که از هر چيزي در جنگ بهعنوان سلاح استفاده ميکنيم. به شما هم توصيه ميکنم که اگر در چنين شرايطي قرار گرفتيد و پاي منافع شخصي و يا صنفيتان به ميان آمد خيلي نگران نباشيد. حتي اگر در فيلمهايتان الکن در ايجاد ارتباط با مخاطب هستيد هيچ ايرادي ندارد که پرچم سينماي ملي را بلند کنيد و فرياد يامصيبتا سر دهيد و بگوييد که "اي ايها الناس سينماي ملي ما در خطر است. اگر در اين بين فضولي هم پيدا شد و پرسيد کداميک از آثارتان را سينما ملي ميناميد، خود را نبازيد و آبروداري کنيد و با سربلندي بگوييد که در نوبت اکران است.»
«تحريم جشن خانه سينما»
«بيش از شصت فيلم متقاضي شرکت در جشن خانه سينما شدند. پس از اعلام تحريم 10 فيلم را به نشانه اعتراض از جشن بيرون کشيدند. روزنامهي ضمن انعکاس وسيع اين خبر اعلام کرد که جشن خانه سينما از رونق افتاد. در اين بين تعدادي از فيلمسازان که خواهان حضور در جشن بودند با تهيه کنندههايشان در افتادند و کارشان به درگيري لفظي کشيده شد.»
و حرف آخر
«در دورهاي به سر ميبريم که سالنهاي سينما يک به يک وضعيت اسفناکتري نسبت به گذشته پيدا ميکنند و رو به تعطيلي ميروند، هر ساله با ريزش مخاطب روبرو هستيم،موقعيت خود را در فستيوالهاي خارجي از دست دادهايم، دورهاي که قاچاقچيان سي دي همچنان زنده و نفس ميکشند و مترصد فرصتي ديگرند و متاسفانه دورهاي که از خارج از سينما بيرحمانه و با وقاحت به آن ميتازند و اساس آن را زير سوال ميبرند و مرگش را آرزو ميکنند.
اندکي تامل بد نيست. بيايد براي اولين بار با خود بهگفتگو بنشينيد و به خود بهعنوان (او) نگاه کنيد و از (او) بپرسيد که در اين آشفتگي کجا ايستاده است؟ براي عبور از اين بحرانها چه تلاشي کرده است؟
آيا در چنين شرايطي دامن زدن به اختلافات، ايجاد تشنج و بحرانسازي و انعکاس آن در رسانهها، ما را در رديف آنها که مرگ سينماي ايران را آرزو دارند قرار نميدهد؟
بيايد يکبار هم که شده نه با رقيب که با خود قهر کنيد و به خود خشمگين شويد که حقيقتا شرمساري گاهي اوقات نياز ماست. شايد که همبستگي و انصاف،عشق به يکديگر اين فضيلتهاي اخلاقي نادر اين زمان بار ديگر به سراغمان بيايد.
بياييد براي بار اول شرمساري جمعي را همه با هم تجربه کنيم.
خانه سينما خانه همه اهالي سينماست و نه خانه مدير عامل و هيات مديره آن. نه سکوت کنيد و نه در دعوت آنها که به هر دليل بيرون خانه ايستادهاند درنگ کنيد.
بهخانه بياييد و در و پنجرهها را ببنديد و بيآنکه از حقوق صنفي خود بگذريد اختلافاتتان را در درون خود حل نماييد. اين دعواي خانوادگي را به بيرون خانه نکشيد که نتيجهاي جز شاد کردن بد دلان نخواهد داشت. حفظ اصالت رابطه منوط به احترام و اعتماد متقابل است و اين با تحريم و قهر و به دور از فضايي صميمي بوجود نخواهد آمد. بياييد براي اولين بار ضمن ايستادگي و دفاع از حقوق خود بر رفتارتان مسلط باشيد و با خويشتنداري در يکديگر حل شدن را تجربه کنيد.
جشن خانه سينما همانطور که از شعارش پيداست فرصت خوبي است براي تمرين با هم بودن.
ضيافتي براي همه اهالي سينما در راه است. سهم خواهي را کنار بگذاريم که امروز فيلمهايمان داوري ميشود و فردا اعمالمان.»
سامان مقدم
انتهاي پيام
نظرات