• شنبه / ۹ تیر ۱۳۸۶ / ۱۱:۵۲
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 8604-03929

گفت‌وگو با علي مؤذني؛ جايگاه نويسنده‌ي ايراني هنوز تعريف نشده است

گفت‌وگو با علي مؤذني؛
جايگاه نويسنده‌ي ايراني هنوز تعريف نشده است

علي مؤذني معتقد است كه عرصه‌ي وسيع براي چاپ و انتشار اثر، به داستان‌نويسان اين نسل كمك فراواني كرده است.

اين داستان‌نويس با حضور در محل خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، به ارزيابي‌اش از وضعيت امروز حاكم بر ادبيات و آثار منتشرشده‌ي داستاني، جايگاه نويسنده‌ي ايراني و موضوعاتي در زمينه‌ي داستان‌نويسي پرداخت.

بلبشويي وجود ندارد

مؤذني درباره‌ي ارزيابي‌اش از وضعيت حاكم بر فضاي ادبيات داستاني امروز اظهار داشت: بلبشويي وجود ندارد. عده‌اي نويسنده هستند كه جايگاه خود را پيدا كرده‌اند، صاحب اثرند، در حال نگارش آثارشان هستند و بر موقعيت سوار شده‌اند. عده‌اي هم در حال تجربه هستند كه بيش‌تر جوان‌ها را شامل مي‌شوند و هنوز كتاب مستقلي ندارند، يا اگر دارند، هنوز جايگاهي نيافته است. اين‌ها صاحب وبلاگ هستند و نوشته‌هاي‌شان را در اينترنت و نشريات چاپ مي‌كنند.

او در ادامه افزود: از آن‌جا كه تعداد نشريات زياد شده است و روزنامه‌ها هم به خوراك نياز دارند، پس به همه فرصت داده مي‌شود كه آثارشان را چاپ كنند و جوان‌ها كم‌كم هويت داستاني خود را از همين طريق كشف مي‌كنند.

مؤذني اين موضوع را به عنوان تفاوت مهمي بين نسل داستان‌نويس امروز و هم‌نسلان خود مطرح كرد و توضيح داد: در زمان ما اين عرصه‌ي وسيع چاپ و نشر نبود و شايد اين بلبشويي كه عده‌اي نام مي‌برند، آن موقع نبود؛ چون ما زماني را براي بازبيني آثارمان داشتيم و اگر كار نياز به بازنويسي داشت، انجام مي‌شد. اما شايد الآن اين امكان گرفته شده؛ چون عرصه‌ي وسيع‌تري براي انتشار دارند، در كار تأمل نمي‌كنند، و به محض نوشتن، آن‌را چاپ مي‌كنند اما مي‌دانم كه در آينده خيلي از آن‌ها را جزو آثار خود به حساب نمي‌آ‌ورند. به‌هر حال بلبشويي نيست؛ هر كس عرصه‌اي براي تجربه پيدا كرده است.

نقد سالم نداريم

علي مؤذني همچنين درباره‌ي اين موضوع كه گاهي از سوي برخي‌ عنوان مي‌شود كه چرا نويسنده‌اي با وجود نداشتن مخاطب، همچنان اصرار دارد كه كتاب بنويسد و چاپ كند، توضيح داد: متأسفانه در جامعه‌ي ما نقد سالم مبتني بر تئوري‌هاي علمي اثبات‌شده وجود ندارد، و در نتيجه نبود اين نقد، باعث شده كه بسياري از نويسندگان تحت تأثير نقدهاي ناسالم قرا گيرند و آثارشان به كژراهه برود.

نويسنده‌ي «شعر به انتظار تو» ادامه داد: اما اين‌كه يك نويسنده، منتقد يا اهل قلم بيايد و در يادداشتي براي ديگري تعيين تكليف كند، درست نيست و بايد بپرسيم كارنامه‌ي خود او چيست. آيا او نماينده‌ي يك گروه است يا دارد نظر خودش را اعلام مي‌كند. نويسنده با نوشتن به نياز دروني خود پاسخ مي‌گويد و حالا به كجاي دنيا برمي‌خورد اگر نويسنده‌اي كتابي ضعيف هم چاپ كند. خيلي از نويسندگان هستند كه با همان تك‌اثر ماندگار مي‌شوند؛ مثل بهرام صادقي با «سنگر و قمقمه‌هاي خالي»‌اش، كه همين اثر، او را در ادبيات ما به‌عنوان يك نويسنده‌ي شاخص ماندگار كرده است. نقطه‌ي مقابل اين هم هست. حجيم‌نويسي چيز شاهكاري نيست كه برخي‌ به آن افتخار مي‌كنند؛ مثلا مي‌گويند چند جلد اثر در كارنامه‌ام هست. از سويي هيچ‌كس هم نمي‌تواند براي نويسنده تعيين تكليف كند؛ زمان و نقد مبتني بر تئوري‌هاي علمي و پذيرش اثر از سوي جامعه تعيين‌كننده هستند.

آرمان‌خواهي در هر دوره‌ تعريفي دارد

مؤذني در بخش ديگر گفت‌وگويش با خبرنگار ايسنا درباره‌ي وجود دغدغه‌ي مشترك بين نسل‌هاي داستان‌نويس در ايران اظهار داشت: آرمان‌خواهي هميشه وجود داشته و دارد؛ اما در هر دوره‌اي تعريف خاص خودش را داراست. جوان هنرمند وقتي به اين اعتقاد مي‌رسد كه بايد هنرش در خدمت مردم باشد، حتا اگر در كشور خودش اجازه نيابد، به جاي ديگر مي‌رود و آن‌را عرضه مي‌كند؛ به جايي كه قدرش را بدانند. اما آيا ما واقعا قدر استعدادهاي خودمان را مي‌دانيم، و اگر مي‌دانيم، پس دليل فرار مغزها به اين شكل وسيع چه مي‌تواند باشد؟! پس هنرمند بويژه آن‌كه در ابتداي راه است،‌ مي‌انديشد كه يا بمانم و يا مهاجرت كنم. نمي‌گويم كسي كه مهاجرت مي‌كند، موفق است؛ چنان‌چه نمونه‌هايي ناموفق بسيار هم داريم. اما هيچ‌كس دلش نمي‌خواهد مهاجرت كند و استعدادش را در آب و خاك ديگري مصرف كند. نسل من در معرض چنين ارتباطات وسيعي نبوده‌اند و اين وسايل ارتباطي بر افزوده‌هاي ذهني من نويسنده مي‌افزايد.

محافل داستاني امروز از سر تفنن است

اين داستان‌نويس در ادامه گفت: مشخصه‌ي اصلي داستان، استعداد است، كه در هر دو نسل بوده؛ اما ارتباط نفس‌ به نفس و اين‌كه تا چيزي مي‌نويسيم، بلافاصله چاپ مي‌شود و خواننده با آن ارتباط مي‌گيرد، اين روند در فرآيند كاري من نويسنده تأثير دارد. اين اتفاق در دوره‌ي ‌ما در عرصه‌ي نشر نبود؛ اما در محافل داستاني كه در دهه‌ي 60 زياد بودند، همه جمع مي‌شدند و اثرشان را مي‌خواندند، ‌و اين در آن روزگار از سر نياز بود؛ اما الآن از سر تفنن است كه جمع مي‌شوند. زماني تنها چند تا نشريه‌ بود؛ نشرياتي مثل «آدينه» و «دنياي سخن» و «مفيد». داستان‌نويسان در نوبت مي‌ماندند تا كارشان چاپ شود؛ اما الآن مدام از اين نشريه يا آن نشريه زنگ مي‌زنند كه به ما داستان بدهيد.

نويسنده فردي از اين جامعه است

او درباره‌ي اين‌كه به نظرش داستان‌هاي نوشته‌شده‌ي امروز ايراني چقدر درد واقعي اين جامعه را بازگو مي‌كنند، توضيح داد: نويسنده فردي از اين جامعه است و در معرض همه‌ي اتفاقاتي كه در جامعه مي‌افتد، قرار مي‌گيرد. اما ويژگي‌هاي فردي‌ هر نويسنده‌اي در انتخاب موضوع مورد نظر او تعيين‌كننده است. قطعا آن‌چه مرا تحت تأثير قرار مي‌دهد، درد بخشي، هر چند كوچك، از جامعه است. پس اين سليقه‌يي است. براي عامه‌ي مردم بيش‌تر موضوع و محتوا مورد هدف است؛ اما براي من به‌عنوان يك نويسنده اجراي هنرمندانه‌ي داستان اهميت دارد؛ چون هر نويسنده با نوشتن هر داستاني به بخشي از نيازهاي جامعه پاسخ مي‌دهد.

تولستوي هم خيلي زياده‌گويي كرده است

مؤذني همچنين در باره‌ي اين‌كه گاهي عنوان مي‌شود ما در ايران نويسنده‌ي بزرگي نداريم، عنوان كرد: اين حرف مبتذلي است كه مي‌گويند ما نويسنده‌ي بزرگي مثل ماركز نداريم. جهان اين‌قدر عرصه‌هايش تخصصي شده و نيازهاي بشر وسعت يافته، كه ديگر يك نويسنده به تنهايي نمي‌تواند به همه‌ي نيازهاي بشر پاسخ دهد؛ اما يك نويسنده هم ممكن است چنان توانايي داشته باشد كه بتواند به جمع كثيري پاسخ دهد، كه از نظر من قابل قبول نيست؛ چون الآن اگر به آثار كساني مثل تولستوي يا داستايوفسكي برگرديم، مي‌بينيم مثلا در «جنگ و صلح» تولستوي خيلي زياده‌گويي هست.

امروز چندتخصصي بودن تقبيح مي‌شود

او در ادامه يادآور شد: داستان‌نويس امروز رشد كرده است. داستان‌نويس واقعي در مقابل بزرگان ادبيات سر تعظيم فرود مي‌آورد؛ اما ما نمي‌توانيم مسير پيشرفت را ناديده بگيريم. بيش‌تر وجه روان‌شناسانه‌ي آثار آن‌ها مهم است. ممكن است رماني الآن هم در 10 جلد نوشته شود و خواننده هم داشته باشد؛ اما اين برمي‌گردد به جادوي اثر؛ مثل «هري پاتر». ولي اين‌گونه آثار تعدادشان زياد نيست. در قديم شايد همه چيز در وجود يك اثر و خالقش خلاصه مي‌شد؛ چنان‌چه ما بزرگاني مثل ابن ‌سينا داشتيم، كه هم‌زمان چند تخصص داشتند؛ اما امروز اين چندتخصصي بودن تقبيح مي‌شود؛ چون علم پيشرفت كرده است.

اين نويسنده سپس گفت: ما رمان خوب كم نداريم، چه در ايران و چه جهان. جامعيتي كه قبلا در آثار تولستوي به عنوان داناي كل مطرح بوده است، الآن يك زاويه‌ي ديد عقب‌مانده محسوب مي‌شود. داناي كل امروز محدود شده و داستان‌نويس به خود اجازه نمي‌دهد درباره‌ي هر چيزي اظهارنظر كند. حتا يكي از اتهام‌هايي كه به خود من مي‌زنند، اين است ‌كه مي‌گويند از اين شاخه به آن شاخه مي‌پرم و فيلم‌نامه و نمايش‌نامه هم مي‌نويسم؛ اما من اين‌ها را در جهت داستان‌گويي به كار مي‌برم و داستان‌گويي را در قالب‌هاي مختلف عرضه مي‌كنم. 

آيا نويسندگان مي‌توانند آزادانه از جنگ بنويسند؟

داستان‌نويسي جنگ موضوع ديگري بود كه مؤذني درباره‌اش سخن گفت. به اعتقاد او، جنگ يك واقعيت اجتماعي بود كه يك دهه از زندگي‌ ما را درگير خود كرد و سختي‌هايش بر ما وارد شد. در اين زمينه دولت نگاه ديگري به جنگ داشت، و شايد برخوردهاي سليقه‌يي باعث شد كه بسياري از نويسندگان در آن حوزه‌ي مورد نظر دولت قرار نگيرند. آن‌ها مي‌خواستند به جنگ نگاه واقع‌بينانه داشته باشند و در دوران جنگ هيچ دولتي اجازه‌ي نگاه بدبينانه نسبت به جنگ را نمي‌دهد. دولت بايد ادبيات تبليغي را در زمان جنگ گسترش دهد. تعدادي از نويسندگان به جنگ اعتقاد شخصي دارند و بر اين اساس درباره‌اش خوب مي‌نويسند، و عده‌اي كه ندارند، اگر بنويسند، يا چاپ نمي‌شود، يا اگر شود، با آن برخورد مي‌شود. آيا اين امكان براي نويسندگان فراهم شده كه بتوانند به طور آزادانه درباره‌ي جنگ بنويسند، يا در سينما فيلم بسازند؟ نه، فراهم نشده است. نگاه دولتي نسبت به مقوله‌ي جنگ به درستي بايد كليشه‌يي باشد. اما آيا وظيفه‌ي همه‌ي نويسندگان است كه اين نگاه را داشته باشند، يا نه؟! اگر نويسندگاني بخواهند از جنگ جور ديگري بنويسند، با آن‌ها برخورد مي‌شود، و يا ممكن است در جامعه‌ي داستاني مورد تشويق قرار نگيرند.

حق ادبيات جنگ با بازتاب حقايق ادا مي‌شود

نويسنده‌ي «ملاقات در شب آفتابي» و «ظهور» معتقد است كه به هر روي حق مطلب درباره‌ي جنگ به هيچ وجه ادا نشده است و اگر شده بود، ادبيات جنگ ما مي‌توانست بخش وسيعي از ادبيات معاصر را به خود اختصاص دهد. اين حق وقتي ادا مي‌شود، كه حقايق بازتاب يابد. شهدا، جانبازان و ايثارگران بايد خود را در اين آثار بينند، و تنها راه، آشكار شدن حقايق است و نوشتن از اين حقايق. نگاه كليشه‌يي در عرصه‌ي فيلم و داستان باعث شده كه كارهاي جنگي كم‌تر مورد استقبال قرار گيرند.

ادبيات ايران ادبياتي جهاني است

علي مؤذني سپس درباره‌ي موضوع جهاني شدن ادبيات ايران گفت: ادبيات ايران ادبياتي جهاني است، منتها زبان ترجمه‌اش پيدا نشده است. آثار ما هيچ‌كدام مخالفتي براي جهاني شدن ندارند؛ چون از فرهنگ ما برخاسته‌اند و در رده‌ي آثار جهاني‌اند. اين‌كه چرا جهاني نشده‌اند، بحثي است كه از دهه‌ي 60 به اين سو وجود داشت و ايران بيش‌تر در دنيا در صدر اخبار سياسي قرار گرفت، و براي گريز از اين، هيچ راهي بهتر از ورود به فيلم و داستان نيست؛ اما مبتني بر واقعيات اجتماعي؛ نه نگاه كليشه‌يي. در همه‌ي زمينه‌ها، چه دولتي و چه خصوصي، از سوي نويسندگان كم‌كاري شده؛ اما خود ادبيات ما مايه‌ي جهاني شدن دارد. ما بايد از پل عبور كنيم. حتا برخي از آثار كساني كه نوبل مي‌گيرند، از دل جامعه‌شان برنخاسته، پس اين پل يا درست نشده، يا اگر درست شده، خيلي ضعيف است.

سفارش هم بايد به آدم حرفه‌يي داده شود

او در ادامه متذكر شد: در مملكت ما بسياري از كارها نفس‌شان درست است؛ اما اجراي‌شان بد است. يك جور سوءمديريت حاكم است، كه بسياري از نيات به هدف نمي‌رسند. حتا در دوره‌اي از سوي بنياد جانبازان براي رمان‌نويسي سرمايه‌گذاري مي‌شد؛ اما چون مديريت درست نبود، به جايي نرسيد. كار حرفه‌يي آدم حرفه‌يي مي‌طلبد. اگر قرار است رماني هم درباره‌ي جنگ سفارش داده شود، به آدم‌هاي حرفه‌يي داده شود؛ چون نويسنده‌ي حرفه‌يي اول كار دلي مي‌كند. اما اين‌كه شما يك عده را جمع كنيد كه روزانه بنويسند، بدترين كار است. هيچ هنرمند نخبه‌اي حاضر نيست استعداد خود را به پول بفروشد. پول انگيزه است؛ اما كار را دل انجام مي‌دهد.

چرا با اين‌همه نوشتن بايد مشكل مالي داشته باشم؟

اين نويسنده و كارگردان همچنين درباره‌ي تصميم‌گيري‌هايي كه در حوزه‌ي فرهنگ از سوي مديران صورت مي‌گيرد، گفت: اگر منفعتي در اين‌ تصميم‌گيري‌ها بوده، قطعا بايد به من نويسنده هم به عنوان يك اهل فرهنگ، رسيده باشد. چرا من بايد با وجود اين همه نوشتن، مشكل تأمين معاش داشته باشم؟ چرا اين امكان براي من نويسنده وجود ندارد كه بتوانم از طريق آثارم ارتزاق كنم. اين حلقه‌ي وسطي چرا درست ترميم يا به كار گذاشته نمي‌شود؟ چه عواملي باعث شده كه جامعه‌ي كتاب‌خوان ما نسبت به 20 سال گذشته كتاب‌نخوان‌تر شوند و تيراژ كتاب اين‌گونه شود؟ چرا مسؤولان ما اين‌گونه رفتار كرده‌اند، كه جامعه‌ي كتاب‌نخوان‌ها اين‌گونه بارآمده است و كم‌ترين دغدغه‌اي براي خواندن ندارند.

كار يك داستان ارتقاي درك مخاطب است

مؤذني در ادامه‌ي اين موضوع گفت: خانم‌هاي خانه‌دار و دختران به مطالعه علاقه‌مندند، و براي همين تيراژ آثار سطحي بالاست. اين‌ها بايد در خواندن درست تربيت شوند، كه به آثار جدي روي آورند. اصلي‌ترين كار يك داستان، ارتقاي سطح تجربه، درك و جهان‌بيني مخاطب است. اين‌كه بياييم در آثارمان به مشكلات روز بپردازيم، من چنين وظيفه‌اي را براي داستان قايل نيستم. هدف داستان، ارتقاي سطح فكري جامعه است، با ارايه‌ي يك ساختار هنري. اگر به مشكلات روز بپردازد، كه يك هنر مصرفي مي‌شود.

علي مؤذني در عين حال افزود: تجربه‌هاي مهمي در حال به دست آمدن هستند. اين‌كه خانم‌ها به نوشتن در تيراژ وسيع روي آورده‌اند، اتفاق خوبي در آينده است؛ اما ضايعاتي هم دارد؛ مثل دير تشكيل خانواده دادن و زندگي مشترك بدون ازدواج. اما در نگاه كلان، مبارك است؛ چون هر چه‌قدر زن تربيت شود، سطح تربيت و آگاهي‌ جامعه بالا مي‌رود.

جايگاه نويسنده‌ي ايراني هنوز تعريف‌ نشده است

او سپس درباره‌ي جايگاهي كه نويسنده‌ي ايراني در حال حاضر دارد، توضيح داد: نويسنده در جامعه‌ي ما هنوز جايگاه خودش را به درستي پيدا نكرده است؛ وقتي پيدا مي‌كند كه تفكرش در عرضه‌ي آثارش به دست مخاطب برسد؛ البته نه تفكر عاميانه؛ بلكه تفكر درست. وقتي نويسنده نمي‌تواند از طريق عرضه‌ي آثارش در كشورش حضور داشته باشد، در دنيا هم نمي‌تواند چنين حضوري داشته باشد. وقتي من مي‌توانم در عرصه‌ي بين‌المللي جايگاه پيدا كنم، كه در مملكت خودم جايي داشته باشم.

مؤذني همچنين متذكر شد: دنياي معاصر سياسي شده است. هيچ‌كس با نويسنده‌ها كاري ندارد؛ مگر اين‌كه نويسنده يا خبرنگاري به دليلي سياسي در زندان بيافتد. ما هم كه در ايران هنوز داراي قانون صنفي براي نويسنده نيستيم، تا وقتي مورد آسيب قرار گرفتيم، حق‌مان را بگيريم. رابطه‌ي ناشر و نويسنده هنوز غالب و مغلوب است و نويسنده هنوز با وجود 50 سال نوشتن جايگاهش تعريف نشده است. پس خيلي مسائل بايد دست به دست هم بدهد، تا نويسنده جايگاه اصلي‌اش را در جامعه پيدا كند. نويسنده است كه بايد به جامعه خط فكري بدهد. اما وقتي مشكلات اقتصادي هست، از او چه انتظاري مي‌توان داشت؟

انتهاي پيام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha