• چهارشنبه / ۲۵ بهمن ۱۳۸۵ / ۱۲:۵۴
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 8511-12831
  • خبرنگار : 71039

«كتاب سال ادبيات داستاني، يك اتفاق خوب و چند اتفاق بد» رضا اميرخاني: همه‌ي ما از ادا درآوردن متنفريم

«كتاب سال ادبيات داستاني، يك اتفاق خوب و چند اتفاق بد»
رضا اميرخاني: همه‌ي ما از ادا درآوردن متنفريم
بيست‌وچهارمين دوره‌ي جايزه‌ي كتاب سال جمهوري اسلامي ايران در حالي برگزار شد كه مسوولان امر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي تاكيد داشتند به‌رغم آن‌كه وضعيت آثار رسيده در زمينه‌ي ادبيات داستاني مطلوب نبوده است، اما به‌دليل رويكردها و انتقادها، امسال حتما در اين حوزه انتخابي خواهند داشت. درنهايت هم از ميان چهار اثر "اندكي سايه" از احمد بيگدلي، "سپيده‌دم ايراني" از اميرحسن چهلتن، "شما كه غريبه نيستيد" از هوشنگ مرادي كرماني و "شطرنج با ماشين قيامت" از حبيب احمدزاده كه به‌عنوان نامزد اين بخش معرفي شده بودند، "اندكي سايه" موفق شد عنوان كتاب سال را به خود اختصاص دهد. درواقع اين از معدود دوره‌هايي بود كه انتخاب كتاب سال، در زمينه‌ي ادبيات داستاني هم برگزيده‌اي داشت. آخرين انتخاب در اين زمينه به چند سال پيش برمي‌گردد كه "چراغ‌ها را من خاموش مي‌كنم" از زويا پيرزاد اين عنوان را به‌دست آورد. در آن سال بخش شعر هم "حادثه در بامداد" از منوچهر آتشي را به‌عنوان كتاب سال معرفي كرد؛ اتفاقي كه پيش از آن خيلي كم رخ داده بود و پس از آن‌هم تنها امسال سه اثر "با كاروان‌ نيزه" از عليرضا قزوه، "غزل‌غزل‌هاي سورنا" از منوچهر آتشي و "چراغاني بي‌دليل" از حميدرضا شكارسري به‌عنوان تقديري ديده شدند؛ نه برگزيده. امسال البته علاوه بر انتخاب در حوزه‌ي ادبيات داستاني، يكي ديگر از موارد قابل افتخار كه ازسوي برگزاركنندگان بيست‌وچهارمين دوره‌ي جايزه‌ي كتاب سال جمهوري اسلامي ايران مطرح مي‌شد، اعلام اسامي هيات داوران انتخاب‌ها براي نخستين‌بار بود؛ كه تاكنون محقق نشده است. به گزارش بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، رضا اميرخاني - داستان‌نويس و رييس انجمن قلم ايران - در يادداشتي، به نقد و بررسي كتاب سال ادبيات داستاني پرداخته است. او در نوشتار خود، يك اتفاق خوب و چندين اتفاق بد را در اين انتخاب ديده است. به‌گمان اميرخاني، «نفس اعطاي جايزه‌ي كتاب سال ادبيات داستانيِ بزرگ‌سال بعد از دو دهه، يك اتفاق مبارك است. عاقبت وزير محترم ارشاد به آن‌چه در دفاعيه‌ي مجلس و در سخن‌راني‌هاي متعدد وعده داده بود عمل كرد. اين يك اتفاق خوب است بلاشك. اگرچه در همين اتفاق خوب هم مي‌توان رد نويسنده‌هاي بسيارِ خوب ادبيات اين مملكت را گرفت كه در سال‌هاي پيشين حق‌شان ادا نشد... مثل مصطفي مستور (با كتاب روي ماه خداوند را ببوس)، محمدرضا بايرامي با كتاب پل معلق، محمود دولت‌آبادي با كتاب روزگارِ سپري‌شده‌ي مردم سال‌خورده، مجيد قيصري، احمد دهقان، سيدمهدي شجاعي و خيلي اساميِ بزرگ ديگر...» وي در ادامه آورده است: «به هر صورت، نفس اعطاي جايزه، نقطه‌ي پاياني است بر حق‌خوري مديدي كه در ادبيات داستاني اين مملكت وجود داشت و نفعش را فقط داوران مي‌بردند كه حق و حقوق چرب‌شان را مي‌گرفتند و كتابي هم انتخاب نمي‌كردند و پاسخ‌گو هم نبودند. اما چند اتفاق بد، شيرينيِ اين اتفاق را به كام علاقه‌مندان تلخ مي‌كند؛ اول، باز هم مساله‌ي عدم شفافيت در اعلام اساميِ داوران كتاب سال. نمي‌دانم بهانه‌ي معاونت فرهنگي براي عدم اعلام اسامي چيست؟ مگر اعلام شفاف اساميِ داوران در جشن‌واره‌ي فيلم فجر چه خلاف شرعي را باعث شده است؟ اعلام اساميِ داوران مي‌تواند يك يادگار خوب از اين دوره‌ي ارشاد باشد. متاسفانه عدم اعلام اسامي و به تبع آن، پاسخ‌گو نبودن داوران باعث مي‌شود كه خود داوران در كارشان دقت كافي نداشته باشند و ازسوي ديگر، دست ارشاد را باز مي‌گذارد تا در فقدان قضاوت افكار عمومي داوران غير معتدل و غير كارشناس را به‌كار گمارد. اتفاقي كه چه در دوران دوم خرداد و چه در اين دوره متاسفانه به چشم مي‌خورد. به هر صورت، از آن‌جايي كه برخي شايعات نيز بر هم‌راهيِ انجمن قلم ايران در داوري تاكيد مي‌كند، بايد بگويم كه هيچ‌كدام از دو داور پيش‌نهادي انجمن در ميان هيات داوران حضور نداشتند». نويسنده‌ي"من او"، "از به" و "داستان سيستان" همچنين عنوان كرده است: «بعد از مساله‌ي مهم عدم اعلام اسامي، مساله‌ي مهم ديگر، ضعف داوري است. به‌گمانم، بايستي بررسي شود كه چرا جريان نقد بسيار ضعيفي اين چند ساله به اسم انقلاب اسلامي با همه‌ي آثار خوب مستعدان عرصه‌ي ادبيات انقلاب مخالفت مي‌كند؟ چرا رمان شطرنج با ماشين قيامت امسال در مقابل كار نه‌چندان داستانيِ آقاي بيدگلي راي نمي‌آورد؟ آيا دليلش اين نيست كه اين جريان در بالا آمدن امثالِ حبيب احمدزاده، بازنشسته‌گيِ خود را مي‌بيند؟ اين سوالي است كه به دليل عدم اعلام اسامي داوران، ارشاد، بايستي پاسخ‌گو باشد. از آن طرف، آن نان قرض دادن بي‌هوده به اميرحسن چهل‌تن چه معنايي دارد تا آن‌چنان باعث رسوايي شود؟ جايزه‌ي كتاب سال به هر صورت يك جايزه‌ي سياسي است. كدام مسوول ارشاد با چهل‌تن مذاكره داشته است پيش از اعلام اساميِ منتخبان؟ اگر مذاكره‌اي در كار نبوده است، پس با چه تدبيري چنين تصميمي گرفته شده است؟ اين درست كه در دوران پيش اگر كسي به اسب دوم خرداد يابو مي‌گفت كتابش حذف مي‌شد، اما حالا هم نبايد از آن طرف بام بيافتيم. به هر صورت، يك نكته ميان روشن‌فكران انقلابي و ضدانقلاب، مشترك است. همه‌ي ما از ادا در آوردن و دزانفكته و تقارض متنفريم. نمي‌شود در يك معاونت، مميزي كتاب مستور را رد كند و در همان معاونت چهل‌تن نام‌زد كتاب سال شود. اين‌ها ادا در آوردن است؛ يك بام و دو هوا است؛ نوعي دورويي و مردم‌فريبي است، آن هم در دولت و وزارتي كه ويژه‌گيِ اولش صراحت است. اگر چهل‌تن نام‌زد كتاب سال است، در معاونت فرهنگي هم يحتمل اين روزها به مناسبت، "روضه‌ي قاسم" مي‌خوانند». انتهاي پيام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha