*تا كربلاي5* آشنايي با يك فرمانده شهيد؛ حشمتالله كياني:تثبيت جمهوري اسلامي مهمتر است
سردار شهيد حشمتالله كياني كه در عمليات كربلاي 5 در شلمچه به شهادت رسيده است. فرمانده گروهان حمزه سيدالشهدا (ع) و مسوول پايگاه مقاومت بسيج شهداي بروجن در استان چهار محال و بختياري بود.
به گزارش ايسنا، اين سردار شهيد در وصيتنامه خود نوشته است:«اي صاحب اختيار مومنان،اي نهايت آرزوي عارفان،اي فريادرس فريادخواهان، اي محبوب دلهاي راستگويان و اي خداي مهربان؛سپاس و ستايش خداوند رحمان را كه آفريننده كل نظام هستي ميباشد.
سلام و صلوات بر رسول گرامي اسلام را كه فرستاده اوست و ائمه طاهرين به خصوص حضرت بقيه الله (عج) و سلام و درود كه ارائه دهنده نهضت آن رسول ميباشد و پير دلسوخته اسلام، خميني عظيمالشان را دعا و سلام و درود خدا و رسول و ائمه به ارواح طيبه شهيدان به خون خفته جبهههاي جنگ كه به پيروي از قافله سالار خويش اباعبدالله الحسين (ع) كه با اهداء خون خود اسلام را آبياري و سپس در برابر كليه حوادث دوران بيمه نمودند و امت مسلمان ايران اسلامي را در دنيا سربلند كردند.
پروردگارا فلسفه عميق خلقت را درك كردم و به سوي روان شدم.شاهد باش اي خداي بزرگ كه بر اساس درك اين حقيقت بود كه انتخاب نمودم راهي را كه حسين ابن علي حدود چهارده قرن پيش از جد بزرگوارش خاتم انبياء آموخت و در آن دوران ظلمت و جهالت، محمد (ص) را فقط تو راهنماي اصلي بودي كه به آن درجه والا رسانيدي. پس خداي من تنها تو هستي كه بر همه چيز در همه مكان شاهدي. تو خوب ميداني انتخاب راهم نه تنها بر حسب تصادف و حتي هوس نبود بلكه بر مبناي آگاهي بود كه سرچشمه آن پي بردن به اصل توحيد و علاقه شديد به وجود مقدس تو بود.خدايا به خاطر اينكه همه چيز را از سر راه خود كنار زدم وتنها ترا درك كردم.
سر سجده به درگاه پرشكوهت سائيدم. سپاسگذار شدم ترا كه نجات دادي مرا از تاريكي مخوف و ظلمت راهي كه در پيش داشتم و تو بودي كه دريچه روشنايي را كه ديدن آن از عهده هر چشمي و توانايي آن از هر كسي بر نميآيد در جبهههاي نور جهت امتحان پيروان راهت گشودي. از تو ميخواهم كه ما را در اين ميدان محك ثابت قدم و موفق بداري كه در جهان بعد پيش حسين (ع) سرافكنده نباشيم.
پروردگارا چه زيباست جلوه جمالت و چه باشكوه است نمايشگاه جلالت. در حيرتم اي خداوند بيهمتا اين من گنهكار هستم كه افتخار راز و نياز با تو در بين رزمندگان پاك مخلص بيريا و دلير اسلام نصيبم گشته؟. آري جبهههاي نبرد با حضور شيفتگان امام حسين (ع) عاشقان به الله به تمام ابعاد زندگي جنبه الهي بخشيده، حقانيت خدا و دين رسولش را مثل روز روشن گردانيده و كوچكترين شبهه وترديد را توان مقابله با انسانهاي بيداردل نميباشد.
خدايا به تو و روز قيامت ايمان دارم و با توجه به همين امر بود كه به سوي جبهه جنگ روان شدم. حال كه قرار است زندگي مادي با مرگ انسانها پايان پذيرد دوست دارم كه آخرين مرحله زندگي من با شهادت در راه حق پايان پذيرد. من آمدم و تكه تكه شدن خاكستر شدن در راهت را راضي و خوشحال هستم. زيرا كه اسلام ياور و قرآن جانثار طلب ميكند.
با سينهاي پر از خشم، چشماني باز و زانويي استوار قامتي ميخ كوب در زمين عزمي راسخ توكل بر خدا كنيد و براي خون خواهي حسين مظلوم و حراست از قرآن وخون ريخته شده شهيدان مظلوم تاريخ اسلام و رضاي پروردگار، لباس زيباي رزم بر تن كنيد و با جهاد خويش جامعه عمل بپوشانيد.
به گفته مولاي متقيان كه مسلمان در ميدان جنگ چگونه بايد بجنگد و بر ملحدين پست ثابت كنيد كه شيعه علي (ع) جنگيدن را از او كه در ميدان نبرد بينظير بود و پايداري و مقاومت را به خاطر احياي اسلام حتي اگر هفتاد و دو تن باشند از سالار شهيدان و سرور آزادگان آموخته و هرگز تن به ذلت و خواري نخواهيد داد و در سختترين لحظات نبرد كه وحشت جنگ روشني روز را به تاريكي شب مبدل وآتش سنگين جنگ وجب به وجب زمين را دامنگير ميباشد و همه چيز را به كام خود ميكشد. تنها به يك چيز براي نجات خويش مينگرد و آن پرواز به سوي معبود و پذيرفتن شهادت با عشق و آغوش باز ميباشد و چه سعادتمند ميرزمد و ميميرد مجاهدان حقپويي كه به دنيا چونان مزرعه عقبي مينگرند و در آن بذر عشق، خلوص، ايثار، راستي، تقوا، ايمان، جهاد وسعادت ميپاشند، بهشت را درو ميكنند و رضوان خداي را در آغوش ميكشند. فوارههاي خون شهيدان از حنجرههاي فلقزاي شهيدان اوج ميگيرد و سر بر آن ميسايند تا شهد شهادت را بر كام نيلي آسمان كه به سوي زمين دهان گشوده بريزند و اينك بار ديگر خون از حنجرههايي صادق و بيريا به سوي آسمان فواره كشيده و پيام خونين حسين (ع) و پيروان سالار شهيدان را به عرش ميبرد.
خدايا دوست دارم كه در اين دنياي هستي كه زرق و برقش بسياري از آدمهاي به اصطلاح روشنفكر را شيفته خود ساخته، سختترين كارها را كه جنگيدن در برابر آنها آسانترين كارهاست براي من فراهم آوري همين طور كه اكنون در حكومت اسلامي فرزندان مسلمان پرپيچ و خمترين مشكلات مملكت را با جان ناقابل خويش خريدهاند و بسيار مسرورند.
اما آنهايي كه ادعايي بالا و مغزي پوچ دارند و طيفي را تشكيل ميدهند كه در صدر انسانهاي نقزن قرار دارند و مرتب درخواست رفاه و آسايش دارند و هميشه از كمبودها شكايات دارند، بدانند كه در آخرت يعني قيامت جزو آن دستهاند كه حسرت فراوان ميخورند و از خدا درخواست ميكنند كه مرا يك لحظه ديگر به دنيايي كه بوديم برگردان تا جبران كنيم كه آن وقت ديگر دير است.
مادران و پدران شهدا را كه رهبر عزيز آنها را چشم و چراغ ملت خطاب كرد پيام دهيد كه شما بهترين جگرگوشههاي خود را فداي اسلام نموديد. و در غم يك فرزند يا دو فرزند خود داغدار شديد و خدا را سپاسگذار شديد اما ما به عنوان دوستان آن عزيزان در غم همه آنها داغدار و به سوگ نشستيم و چندين داغ را به خود متحمل نموديم و آن قدر در فقدان بهترين دوستان خود سوختيم كه هيچ كس بجز خدا باخبر نشد و آن چيزي كه ما را و شما را بايد صبور سازد رضايت خداوند ر تثبيت جمهوري اسلامي است حتي اگر به ريختن خون شما ميباشد كه ما در كنار همديگر جنگيديم و در كنار خود تكه تكه شدن و پرواز ملكوتي آنها را به چشم ديديم.
اين طايفه از تبار عشقند همه / جان سوخته از شرار عشقند همه
ديباچه عمرشان به خون رنگين است/ زنهار كه پاسدار عشقند همه
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات