فيروزآباد؛ شكوه ساساني كه بود! /زمان رسيدگي به وضعيت اسفناك آثار باستاني فيروزآباد (شهر گور) كي ميرسد؟/
ساسانيان كاخ باشكوهي را در شهرگور فيروزآباد با سنگهاي تراشخورده بنا و سقف تالار اصلي آنرا با كاشي تزيين كرده بودند؛ ولي از آن همه شكوه، خرابهاي باقي مانده است كه هر روز ويرانتر ميشود.
به گزارش خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، شهر فيروزآباد، در يكصد كيلومتري جنوب شيراز، يكي از پرجاذبهترين و در عين حال، گمنامترين شهرهاي تاريخي ايران است. اين شهر تا پيش از حملهي اسكندر به ايران، "گور" ناميده ميشد.
فيروزآباد چهار دروازه داشته است؛ در خاور باب «مهر»، در مغرب باب «بهرام»، در شمال باب «هرمز» و در جنوب باب «اردشير». شهر گور مانند بسياري از شهرهاي عهد ساساني، بهشكل دايره، بنا شده بود و در مركز دايره، منارهاي چهارضلعي قرار داشت كه هنوز هم پابرجاست.
با وجود اينكه فيروزآباد را تخت جمشيد دورهي ساساني ميدانند؛ اما وضعيت اين دو مجموعهي تاريخي با يكديگر قابل مقايسه نيستند. همچنين در استان فارس به آثار تاريخي فيروزآباد در مقايسه با آثار بيشاپور و پاسارگاد توجه درخوري نميشود و حتا اين مجموعه در برنامهي دانشگاهها براي آموزش دانشجويان نيست.
زلزلهاي كه چند سال پيش، يكي از تاقهاي قلعهدختر را بهكلي تخريب كرد، تنها مايهي تاسف تعدادي متخصص آثار تاريخي شد؛ درحاليكه اگر اين اتفاق در بخش كوچكي از پارسه (تختجمشيد، پرسپوليس) رخ ميداد، هياهوي زيادي برپا ميشد و شايد مسؤولان به فكر ميافتادند كه از تخريب بيشتر جلوگيري كنند؛ هرچند كه شايد! ولي پس از تخريب بخشي از قلعهدختر فيروزآباد، براي جلوگيري از تكرار آن، هيچ اقدامي نشده است.
بهگفتهي دكتر علي سرفراز ـ باستانشناس پيشكسوت ـ آثار باستاني فيروزآباد بيش از 20 سال، بيپناه رها شدند و هر كسي كه دستش رسيد، نسبت به آنها بيمهري كرد؛ و بهقول مدير داخلي پيشين مجموعهي پارسه (تختجمشيد، پرسپوليس)، در ايران باب شده است كه وقتي كار جامعي در منطقهاي انجام ميشود (منظور فعاليتهاي باستانشناسان در فيروزآباد پيشاز انقلاب است)، ديگر باستانشناسان، همت بازنگري دوباره را در آن ندارند و كار را ادامه نميدهند. وقتي دربارهي منطقهاي كتابي چاپ ميشود، ديگر حفاظت درستي از آن نميشود و تحقيقات آن ادامه نمييابد؛ چنين مناطقي مانند تپهي زاغه يا باروي پارسه (تختجمشيد، پرسپوليس) آنقدر رها ميشوند تا از بين ميروند.
هر سه اثر شاخص فيروزآباد اهميت زيادي دارند؛ قلعهدختر، نخستين بناي گنبددار ساساني، آتشكدهي پارس (كاخ اردشير) بزرگترين بناي سنگلاشهي جهان و نقشبرجستهي تنگاب هم جزو نخستين نقش برجستههاي ابتداي حكومت ساساني بوده است. اكنون در محوطهي شهر گور، تنها عنصري كه جلب توجه ميكند، بقاياي ميلي است كه در مركز شهر قرار داشته و بهقدري نسبت به حفاظت از آن بيتوجهي شده كه چند متري از ارتفاعش را از دست داده است. برخي از كارشناسان معتقدند كه ساسانيان، كاخ عظيمي را در شهرگور بنا كرده بودند كه اكنون تنها سنگهاي تراشخوردهي آن باقيمانده است؛ درواقع، اين محوطه، يك شهر تمامعيار ساساني بوده كه تمام برج و باروهاي دور شهر تخريب شده است.
«قلعهدختر»
كهنترين گنبد بهجاي مانده از شيوهي گنبدسازي ايراني در قلعهدختر فيروزآباد است؛ در سالهاي پيشاز انقلاب، كمربندهاي حفاظتي براي نگهداشتن گنبد اين بنا به دور آن بسته شد كه بخشي از آن، بر اثر زلزلهي سال 1372 از دست رفت و در چند سال گذشته نيز قسمتهاي ديگري از آن بهدليل بارندگي، شل شد؛ اگر اين كمربند باز شود، براي حفاظت از گنبد، بايد هزينهي زيادي كرد.
ازسوي ديگر، مرمتهاي غيراصولي انجام شده در اين بنا، سبب از بين رفتن بخشي از آن شده است؛ بهگونهاي كه ديوارهي پشتي قلعهدختر فروريخته و تزيينات آن بهشكل كامل از ميان رفته است.
سيامك اسكندري ـ كارشناس معماري ـ معتقد است كه قلعهدختر فيروزآباد، بهعنوان كهنترين گنبد بهجاي مانده از شيوهي گنبدسازي ايراني، در حالت فعلي و بهدليل وجود رينگهاي حفاظتي بهكار رفته در آن طي سالهاي آينده، تحت نيروي شديد رانش، فرو خواهد پاشيد.
برخي از كارشناسان نيز تنها شگرد فني پياده شده در فيروزآباد را تا پيشاز تشكيل پايگاه ميراث فرهنگي در اين مجموعهي تاريخي، كاهگل كشيدن روي آثار ميدانند و تاكيد ميكنند كه آن روش مانند زدن چسب بر زخمي چركين بوده است. همانگونه كه پس از زلزلهي سال 1372 حتا يك كارشناس مرمتي متبحر هم روي قلعهدختر كار نكرد و بنا بهدست استادكار سنتي سپرده شده بود.
«آتشكده»
در اطراف آتشكدهي پارس يا كاخ اردشير طي دهههاي گذشته، كاوشهايي شده و قسمتهايي از آن نيز مرمت شده است؛ اما بخشي از تاسيسات معماري اطراف بركهي نزديك اين بنا، پساز حفاريهاي سالهاي اخير، بهدليل حفاظت نشدن، فرسايش يافته است. همچنين بخشهاي مرمت شدهي آن نيز مانند تاق بنا با گذشت زمان، تخريب شده است.
درمجموع، از حدود 40 سال پيش، بهجز مرمتهاي اضطراري، هيچ كار مرمتي و حفاظتي در آثار ساساني فيروزآباد انجام نشده است؛ هر اثر تاريخييي به تيم حفاظتي دايم نياز دارد و اگر قرار باشد كارشناسان از آثار حافظت نكنند، بهتر است كه آثار اصلا از خاك بيرون نيايند.
آتشسوزي نيز يكي از مشكلاتي است كه هر ساله گريبانگير محوطهي اطراف آتشكده ميشود؛ خردادماه سال گذشته، اخباري دربارهي وقوع آتشسوزي طي دو روز متوالي در حياط بيروني آتشكده منتشر شد كه آتشسوزي نخست، يكصد متر و رخداد دوم، يكصد و 50 متر با بنا فاصله داشته است.
در سال 1382 نيز آتشسوزي مشابهي در محوطهي كاخ رخ داده بوده است كه مراتب، به ادارهكل ميراث فرهنگي استان فارس اعلام شد؛ ولي متاسفانه هيچ اقدامي درجهت جلوگيري از تكرار چنين اتفاقي صورت نگرفت و اين امكان وجود دارد كه امسال نيز بارديگر شاهد تكرار اين حادثه باشيم.
هرچند، سال گذشته مسؤولان از پيگيري اين مشكل سخن گفتند و با اشاره به اينكه اينگونه آتشسوزيها در مرودشت هم كه آثار هخامنشي پارسه (تختجمشيد، پرسپوليس) در آن واقع است، رخ داده، دليل اصلي آن را كشاورزان منطقه دانستند؛ اما اگر كشاورزان عامل اصلي آتشسوزي در نزديكي آتشكده باشند، بايد به اين نكته توجه كرد كه حريم اين بناي مهم ساساني تاكنون خريداري نشده و باوجود آنكه سالهاست بسياري از كارشناسان، انتقال روستاييان ساكن در نزديكي آتشكده را ضروري دانستهاند، ولي تاكنون در اينباره هيچ اقدامي نشده است.
آزادسازي حريم آثار ساساني فيروزآباد از جملهي مهمترين اولويتهاي آن منطقه است. بخش عمدهاي از عرصهي شهر تاريخي فيروزآباد، مالك خصوصي دارد و هرچه زمان بيشتري از اين موضوع بگذرد، خريدن اين محدوده، آزادسازي و تخليه آن، مشكلتر و صدماتي كه به محوطه وارد ميشود، بيشتر خواهد بود. ضمن آنكه روستاي داخل حريم محوطه، روزبهروز گسترش مييابد و بر مشكلات جابهجايي آن افزوده ميشود.
بنا بر نظر مدير فعلي پايگاه ميراث فرهنگي فيروزآباد، 90 درصد شهر گور زير كشت است و كشاورزان خاك آن را كه هنوز بهشكل كامل كاوش نشده است، شخم ميزنند. همچنين چاهي نيز روي جدارهي ضلع جنوبي شهرگور زده شد كه به «تلمبهي آقاي قرباني» معروف است و روستاييان از آن بهرهبرداري ميكنند؛ البته حفر چاههاي فاضلاب، علاوه بر مخدوش كردن حريم منظري اين اثر تاريخي، بركهي مقدس مجاور آتشكده را بهشدت آلوده ميكند.
نكتهي ديگر اين است كه بخش مركزي فيروزآباد به ثبت آثار ملي رسيده است؛ اما بخشهاي خارج از آن كه آثار ارزشمندي دارد، هنوز بهطور كامل ثبت نشده است و ثبت كامل محوطه تاحدودي ميتواند از تجاوز به حريم آن جلوگيري كند.
«نقشبرجستهها»
كتيبهي كنار نقش برجستهي تاجگيري اردشير بابكان كه متعلق به قرن پنجم ميلادي است، وضعيت اسفناكي دارد؛ گلسنگها تمام نقش برجسته را پوشاندهاند و مرمت آن ضروري است. رطوبت بهطور كامل به بالاي اثر، سرايت كرده و درحال زايل كردن نقش است. ضمن آنكه اين محوطه، هيچ حصاري ندارد و زير كشت بودن زمينهاي آن، اين امكان را فراهم ميآورد تا گاهي افراد سودجود به آن آسيب بزنند.
نقش نبرد اردشير و بزرگان ساساني براي برچيدن دودمان پارتيان، نخستين و طويلترين نقش برجستهي دوران ساساني است كه در فيروزآباد قرار دارد و اكنون درحال محو شدن است؛ آب باران، سالها در پشت بزرگترين نقشبرجستهي ايران نفوذ ميكرده و شكافي عظيم را در آن پديد آورده است. به همين دليل بود كه در سال 1382، نقش نبرد اردشير، از درون تقويت و بتونريزي شد. مشكل ديگر اين اثر تاريخي، درختچههاي رشد كرده در شكافها و شكستگيهاي صخره و رسوباتي بود كه باوجود پاكسازي درختچهها، امكان رشد دوبارهي آنها وجود دارد.
بسياري از قسمتهاي نقش برجستههاي فيروزآباد از بين رفته و مستندنگاري جديدي بر روي آنها نشده است. به علاوه، گاهي رهگذران، نقشبرجستههاي اين منطقه را هدف تيراندازي قرار ميدهند تا تفريح كرده باشند!
با توجه به موقعيت نقش برجستهي نبرد اردشير كه در سينهي كوه قرار دارد، كارشناسان پيشنهاد كردهاند كه پوششي فلزي روي آن نصب شود تا از بارندگيها و آسيب در امان بماند؛ چراكه اين نقش برجسته، چنان محو شده است كه مردمي كه از آنجا ميگذرند، ممكن است آن را نبينند. همچنين اين طرح ارايه شده است كه سازمان آب منطقه، بهجاي عبور دادن لولههاي آب از روبهروي نقش برجستهها و كنارهي شهر گور و دشوار كردن دسترسي به نقش برجسته، كانالها را از زير زمين بگذراند.
پل «مهرمرسه» نيز از جملهي آثار فيروزآباد است كه كتيبهي آن نشان ميدهد در دورهي ساسانيان وقف شده است؛ اين پل ساساني، پنج دهانه به فاصلهي تقريبي پنج متر از يكديگر داشته است و سنگهاي حجاري شده در اطراف پايههاي آن ديده ميشوند كه بهوسيلهي بستهاي دمچلچلهاي به يكديگر وصل شدهاند. همچنين داخل بخشهاي مختلف اين بنا با لاشهسنگ و ملات ساروج پر شده است. گذشت زمان اين پل را نابود كرده و بقاياي پايههاي آن، داخل رودخانه رها شده است. در اين شرايط بايد پرسيد كه مگر چند مجموعهي بناي ساساني در كشور وجود دارد كه نسبت به آثار فيروزآباد تا اين اندازه بيتوجهي شده است.
شهرداري نيز در سالهاي گذشته مشكلاتي براي بخشهاي باقيمانده از پل مهرمرسه ايجاد كرده است؛ اين دستگاه، شن و ماسهي يكي از تاسيسات توليد آسفالت خود را دركنار پايههاي اين پل ساساني انبار ميكند كه اين اقدام روند فرسايش طبيعي اين اثر را سرعت ميبخشد.
در سال 1382 گزارشي از انجام حفاري غيرمجاز ازسوي افراد غيرحرفهيي و بهمنظور يافتن اشياي زرين در فيروزآباد اعلام شد. مدير سابق ادارهي ميراث فرهنگي استان فارس نيز در گفتوگو با ايسنا، انجام حفاري غيرمجاز را رد نكرد و همچنين مسؤول پاسداران ميراث فرهنگي و گردشگري استان فارس نيز از همهي مردم خواست تا اگر با حفاري غيرمجاز يا تخلفي در فيروزآباد و ديگر مناطق تاريخي استان روبهرو شدند، گزارش دهند. اكنون كه نقشهاي منحصر بهفردي از شاهزادگان ساساني در كاوشهاي ماههاي گذشتهي شهرگور بهدست آمده است به اين نكته بايد توجه بيشتري داشت كه هميشه خطر حفاري غيرمجاز، آثار فيروزآباد را تهديد ميكند!
به گزارش ايسنا، پروفسور ديتريش هوف ـ باستانشناس آلماني ـ آبانماه سال گذشته، سرپرستي هيات مشترك كاوش شهرگور را برعهده گرفت؛ پيشاز آن، برخي از باستانشناسان هشدار داده بودند، تا زماني كه آثار حفاظتنشده در آن مجموعه وجود دارد و آثار بهدست آمده از حفاريهاي گذشته به امان خدا رها شدهاند، نبايد شهرگور را كاوش كرد؛ هرچند فيروزآباد بسيار مستعد كاوش است، اما تازماني كه ميتوان از طريق روشهايي چون ژئوفيزيك از آثار زير خاك اطلاعات كسب كرد و نيروي كافي براي حفاظت از آثار كاوش شده وجود ندارد، نبايد حفاري كرد؛ اما به هرحال، هيات كاوش مشترك ايران و آلمان در چند ماه فعاليت خود در شهرگور آثار ارزشمندي چون نقشهاي شاهزادگان ساساني و كهنترين رصدخانهي ايران را از خاك بيرون آوردند.
در صورتي كه فعاليت پايگاه ميراث فرهنگي فيروزآباد كه هنوز يكساله نشده، ادامه يابد، شايد بتوان به اجراي طرح ساخت مدرسهي معماري و مرمت دركنار مركز شهر ساساني فيروزآباد كه ازسوي مديركل دفتر حفاظت و احياي ابنيهي تاريخي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري مطرح شده بود، اميد داشت. همچنين ممكن است، پيشنهاد رييس سابق سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري نيز مبني بر تبديل محوطهي باستاني فيروزآباد به يك سايت ـ موزه كه قرار بود در مدت سه سال اجرا شود، روزي از رويا به واقعيت تبديل شود.
و در پايان؛ آنچه كه سالهاست بر اندام فراموششدگان دشت فيروزآباد لرزه ميافكند، انفجار ديناميت در 500 متري پايتخت ساسانيان است. افراد سودجو با گرفتن مجوزي از سازمان صنايع و معادن، حدود پنج سال پيش، استخراج سنگ ساختمان را از كوه فيروزآباد آغاز كردهاند؛ مواد منفجرهاي كه براي جدا كردن سنگها بهكار ميروند، در عرصهي قلعهدختر فيروزآباد و 50 متري ناقارهخانهي ساساني كار گذاشته ميشوند؛ ولي انگار صداي نهيب انفجارها هيچگاه به گوش مسؤولان و حافظان ميراث فرهنگي نخواهد رسيد.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات