• جمعه / ۲۳ دی ۱۳۸۴ / ۱۱:۰۵
  • دسته‌بندی: رسانه
  • کد خبر: 8410-12239
  • منبع : خبرگزاری دانشجویان ایران

«اصفهان پايتخت فرهنگي جهان اسلام» چرابا وجود پرسپوليس و اصفهان سالي يك ميليون گردشگر نداريم؟ در بهره‌برداري گردشگري ار بناهاي تاريخي اصفهان مشكل داريم!

«اصفهان پايتخت فرهنگي جهان اسلام»
چرابا وجود پرسپوليس و اصفهان سالي يك ميليون گردشگر نداريم؟
در بهره‌برداري گردشگري ار بناهاي تاريخي اصفهان مشكل داريم!
اصفهان پايتخت فرهنگي جهان اسلام شد. باعث بسي خوشحالي و خرسندي است که اصفهان "نصف جهان" ما فرصت يکساله‌اي بدست آورد تا يکبار ديگر زيبا‌ئي‌ها، جاذبه‌ها و دارائي‌هاي فرهنگي وهنري خودرا برخ جهانيان بکشد.شهري که دير زماني کانون ومهدفرهنگ و تمدن ايران بوده و هنوز هم بنظر پيشتاز اين عرصه است. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) قدير افروند در وبلاگ http://tourist.blogfa.com/ نوشته است: امسال که توفيق ديدار دوباره اصفهان دست داد، بويژه از زيبائي زاينده رود پرآب و حيات بخش و پلهاي عظيم و با شکوه تاريخي آن لذت برديم. اگرچه درديدار از ميدان "جهاني " نقش جهان" آنقدر هيجان زده و محظوظ نشدم يعني انتظارم خيلي بيشتر از آن بود که ديدم. بي نظمي و شلوغي اين ميدان بي بديل کاملا محسوس بود .طراحي متناسب باآن آثار باشکوه دوران پايتختي اصفهانـ مسجد امام، عالي قاپو ،مسجد شيخ لطف الله و... (صفويه) را در ميدان نديدم. نمي‌دانم من بدبينم يا واقعا آن بدگلي‌ها و نازيبائي‌ها وجود داشت. (انشاءالله که من اشتباه مي‌کنم!.) از طرفي فکر ميکنم ما در نحوه نگهداري، رسيدگي و استفاده (بهره‌برداري)گردشگري از اين مجموعه تاريخي هم مشکل اساسي داريم. واقعيتش را بخواهيد اين مشکل را در تقريبا تمامي مجموعه‌ها و محوطه‌هاي تاريخي‌مان داريم درتخت جمشيد ،توس، طاق بستان ، پاسارگاد،نيشابور، اردبيل و....!.نمي‌دانم اين خارجي‌ها با آثار تاريخي‌شان چکار مي‌کنند که مثلا يک ترانشه چند در چند کوچک باستانشناختي با يک چندتا بقاياي معماري خشت و گلي و ...! اينقدر بازديد کننده دارد آنهم با وروديه 4 -5 دلاري. يا اين فرانسوي‌ها چطور دلشان مي‌آيد! عرصه وسيعي از زمينهاي پيراون برج "ساختگي "! ايفل را به طراحي فضاي سبز و آبنما و فواره و... اختصاص دهند و ازخير سود کلان ساخت و ساز برج‌هاي تجاري و ....بگذرند! و اينقدر مردم بيکار! جهان رو به اونجا بکشونن و جيب‌شان را با کمال رغبت و رضايت خالي کنند! يا آن تنديس غول پيکر مرد بالدار نماد عصر صنعت وتکنولوژي در کنار بزرگراهي در همان ممالک فرنگ که بنا به اظهارات مسئولان مربوطه ساليانه ميليونها نفر گردشگر را بسوي خود مي‌کشاند. پس چرا ما با اين پرسپوليس و همين اصفهان نقش جهانمان حتي نمي‌توانيم سالي يک ميليون نفر گردشگر نا قابل را جذب کنيم و مجبوريم فقط مدام پز رتبه دهم کشور‌هاي داراي جاذبه‌هاي تاريخي جهان رابدهيم! واقعا حرص آدم در مي‌آد ! همه مدام مي‌گويند بايد چنين و چنان کرد و من آنم که رستم بود پهلوان ! و آخرش هم چيزي از کار در نمي‌آد. اما تا دلتون بخواد از شدت بيکاري فوتبال زده شديم وروزانه يا هفتگي ده‌ها هزار جوون پر انرژي در استاديوم‌هاي مختلف يا پاي تلوزيون‌ها سر يک توپ گرد و بي خاصيت! مي‌دويم و دعوا مي‌کنيم و فحش ميديم و فحش مي‌شنويم .فرقي هم نمي‌کنه کي باشه، علي پروين و دائي باشند ويا رئيس فدراسيون و رئيس سازمان و مدير باشگاه و چهره‌هاي بين المللي ورزش و .. .يا چقدر اتوبوس و ميني‌بوس خورد کرديم! چقدر کاسه بشقاب و ليوان و قندون شکونديم. بگذريم، اين مملکت واقعا حيفه . بيائيم صادقانه دست به دست هم بديم و کار کنيم و تلاش و خدمت کنيم تا بلکهاتفاقي بيافته!. در انتخاب مدبران و مسئولان سالم صادق وفداکار دقت کنيم .ايران در اين برهه بيش از هر زماني به تلاش مضاعف و فداکاري نياز دارد.چند وقت پيش کتاب خاطرات و تالمات دکتر مصدق (بقلم خودش) را مي‌خواندم .زمان وزارت ماليه‌اش را مي‌خواندم که شبهاي مکرر تا ساعت 2 و3 صبح در دفترش کار ميکرده بحدي که چندين بار از شدت فشار کار و خستگي مفرط به خون دماغ افتاده بود.خوب ما چکار مي‌کنيم .آيا شده که سالي حداقل يکي دو هفته !سر کار از شدت کار و تلاش در اداره بمانيم و رتق و فتق امورات مردم را بکنيم . در تهران بزرگ 2 تا مجموعه متضاد را ياد مي‌کنم که چندان بي ربط به نوشتجات فوق نيست يکي "ميدان مشق " (مجموعه موزه ملي ايران)که در ساليان اخير تغييرات قابل توجهي بخود ديده و با مرمت تعداد زيادي از بناهاي تاريخي واقع در آن (که عموما هم کاربري موزه پيدا کرده اند)و محوطه سازي بسيار زيبا يش مي‌رود که رقيبي جدي براي ميدان نقش جهان ! باشد و ديگر مجموعه بافت تاريخي تهران که برعکس وضعيت بسيار وخيمي دارد. اين بافت تاريخي ارزشمند مبتلا به امراض و بليات زيادي شده ازجمله: اولا: نميدانم چرا اينقدرعلاقمندند! عبارت "بافت فرسوده"را بجاي بافت تاريخي که حاکي از ازرشها و قابليت‌هاي تاريخي و فرهنگي و هنري است استفاده کنند. دوم، چرا اينقدر مالکان بناهاي تاريخي بافت اينقدر علاقمند به تخريب بناها به هر قيمت و کلکي هستند تا برجي بسازند و درآمد بخور و نميري !! داشته باشند؟ سوم، چرا شهرداري اينقدر علاقمند به تملک و تخريب ! اين بافت غير قابل تکرار ،براي خدمت به مردم شريف و اين شهروندان! مظلوم تهران است؟ متاسفانه شنيدم آقاي قاليباف در مراسم معارفه‌اش در گفتگو با خبرنگاري اقدام شهر داري 12 در تخريب بخشي از محله تاريخي عودلاجان را با همکاري نيروي انتظامي تاييد کرده است. من از آقاي قاليباف انتظاربيشتري داشتم ودارم . شهردار تهران و شهرداران مناطق بايد بدانند که بافت تاريخي تهران ثروتي بي حدو حصر! براي تهران و تهرانيان است. اميدوارم دکتر قاليباف از اين پس به ميرات تاريخي و فرهنگي تهران به ديد ديگري نگاه کندو او انشا الله ناجي بافت تاريخي تهران باشد. چهارم، اين مساجد و بقاع متبرکه تاريخي کلانشهر تهران و بويژه مرکز تهران با اراده متوليان و مديرانشان ،نميدانم به چه قصد و نيتي، بشدت در حال تخريب و نوسازي ـ شما بخوانيد : بدسازي ـ هستند. با اکثر آنها مشکل داريم آقايان با توجيهات غير علمي و غيرمنطقي و عموما با سوءاستفاده ازموقعيت اجتماعي و سياسي و اقتصادي و مذهبي و حاکميتي خودشان آگاهانه يا نا آگاهانه و بدست خودشان تيشه به ريشه مي‌زنند (بر شاخه نشسته و بن مي‌برند...!) و اين آثار راازبين مي‌برند. مسجد صدر، مسجد جامع تهران، امامزاده صالح ، امامزاده قاسم شميران و... ازجمله اين آثارند. دلم مي‌خواست اين عزيزان به ديد خريدار يکسر به مسجد ـ مدرسه سپهسالار (مدرسه عالي شهيد مطهري) مي‌زدند و مي‌ديدند که اين مدرسه تاريخي به دست سازمان ميراث فرهنگي وگردشگري چقدر قشنگ مرمت شده . خدا خيرش دهد اين پيرمرد شريف و فرهنگ دوست آقاي امامي کاشاني (توليت مدرسه) را که با حوصله و ازطرفي باعلاقه به نهادهاي دولتي و حاکميتي مخلف متوسل شده و اعتبارات خوبي هم گرفته تا اين اثر ارزشمند و باشکوه دوره قاجاري را مرمت و احيا وبه تهرانيان و ايرانيان و جهانيان بشناساند. اي کاش ديگران هم اين نگاه را به آثار تاريخي داشتند. درمورد بافت تاريخي تهران ـ معروف به محدوده حصار ناصري ( حد فاصل خيابان هاي انقلاب، کارگر،شوش و 17شهريور) ـ نگفتم که محدوده بازار ، محدوده ارگ و بيش از 120 اثر تاريخي در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيده‌اند و محله عودلاجان هم در دست ثبت است. ظاهرا اصفهان بهانه‌اي شد که درد دلي باشما مخاطب گامي داشته باشم . اما درهر صورت اميدوارم مسئولان کشور ونيز ـ بويژه ـ مسئولان محلي اصفهان قدر اين موقعيت و فرصت را بدانند وبا استفاده از برقراري ارتباط با شهر هاي موفق جهان و استفاده از تجارب جهانيان ضمن ارتقا و رونق بخشي فرهنگ ، هنر و اقتصاد فرهنگي و گردشگري خود الگوي خوبي از مديريت صحيح شهرهاي تاريخي را به ساير شهرهاي ايران ارائه نمايند. انتهاي پيام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha