/خاطره و تجربهاي براي امروز تحكيم/ علياكبر موسوي: ـ دخالت بيروني باعث كدورت بين جنبش دانشجويي ميشود عدم تمكين به قواعد اقليت و اكثريت به تحكيم ضربه ميزند
تعدادي از اعضاي سابق شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت در گفتوگو با خبرگزاري دانشجويان ايران به بازگويي بخشي از خاطرات و تجربيات خود دربارهي اتحاديهي انجمنهاي اسلامي دانشجويان دانشگاههاي سراسر كشور پرداختند.
«علياكبر موسويخوئيني» عضو سابق شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت، با ذكر خاطراتي از دورهي فعاليت خود، بر ضرورت انسجام تشكيلاتي اعضاي دفتر تحكيم وحدت تاكيد كرد.
وي با بيان اين كه عدم ارتباط سالم با خارج از مجموعه، معضل فعلي آن است، ارتباط سالم با احزاب و حاكيمت را با حفظ حدود و نيز توجه به نظر اقليت در مجموعه را ضروري دانست.
وي در گفتوگو با خبرنگار سياسي ايسنا، با اشاره به دوران فعاليت خود در شوراي مركزي اظهار داشت: در سال 1376 در آستانهي زماني كه دفتر تحكيم وحدت به دليل خلاء وجود احزاب قدرتمند در كشور در انتخابات رياست جمهوري وارد عرصهي سياسي شدند و آقاي خاتمي را پس از آقاي ميرحسين موسوي به عنوان كانديداي خود معرفي كردند كه به پيروزي او در انتخابات كمك كرد، من به همراه سراج ميردامادي، ميثم سعيدي، مجيد فراهاني، علي توكلي و عليرضا طاهري، عضو شوراي مركزي بوديم، اين دوران كه به اقرار بسياري از فعالان سياسي و دانشجويي، دوران طلايي دفترتحكيم محسوب ميشد، ويژگي مهماش اين بود كه ما و دوستان ما با وجود اينكه درون مجموعه در كل دو سليقهي متفاوت وجود داشت اما اولين مسالهاي كه به آن اهميت داده ميشد و حاضر نبودند مسائل ديگر را قرباني آن كنند، حفظ انسجام تشكيلاتي مجموعه بود.
اگرچه در آن زمان هم تقسيمبنديهاي امروزي را البته بدون به كار بردن الفاظي چون مدرن يا سنتي و غيره داشتيم، اما در كليت شورا همه متفقالقول بودند كه نبايد اين بحثها به انسجام تشكيلاتي خدشهاي وارد كند و ساير مباحث بايد به حاشيه بروند. اين ديدگاه كه در راس هرم تشكيلات وجود داشت به خودي خود آثار مثبتي را در بدنهي دانشجويي و بين 60 انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاههاي سراسر كشور گذاشته بود.
خط قرمز : انسجام دروني
وي با بيان خاطرهاي ادامه داد: خاطرم هست كه انجمنهاي اسلامي دانشگاههاي اهواز، همدان و كاشان دچار دو شقگي شده بودند، در نتيجه شوراي مركزي بلافاصله تصميم گرفت اين مشكل را مرتفع كند و با انجام برنامهي ويژهاي اجازه نداد اين اتفاق به ساير دانشگاهها سرايت پيدا كند. براي حل اين موضوعات نيروي زيادي گذاشته شد. خوشبختانه با درايت دوستان در انجمنها و پيگيري مستمر شوراي مركزي از انتقال ويروس آن به ساير بخشهاي مجموعه از جمله خود شوراي مركزي جلوگيري شد. مثلا در دانشگاه اهواز انجمن اسلامي بدلي ديگري به وجود آمده بود كه در خيابان مقابل دانشگاه اهواز دفتر داشتند و با مذاكرات و پيگيري انجمنهاي اسلامي ساير استانها مجبور به برگزاري انتخابات آزاد شده و هر سه دانشگاه به نتيجهي انتخابات تمكين كردند و مجددا انسجام تشكيلاتي در اين سه دانشگاه برقرار شد.
شوراي مركزي دفتر تحكيم كه منتخب بالاي دو سوم آراي بيش از 60 دانشگاه سراسر كشور است در نشستها و اردوهاي خود اين ديدگاه را به بدنهي خود در استانها منتقل ميكرد كه خط قرمز ما انسجام تشكيلاتي است.
البته تاكيد ميكنم كه شوراي مركزي وارد دعواهاي خصلتي و سليقهيي در انجمنها نميشد و سعي ميكرد وارد جزئيات نشود، چرا كه در اين صورت از مباحث اصلي باز ميمانديم و همچنين آنها نيز به نتيجه نميرسيدند، به اين جهت وقتي چنين فشاري وارد ميشد، انجمن يك دانشگاه و انجمن ديگر به جاي آنكه موضعگيري كنند، سعي ميكردند شوراي مركزي را به لحاظ فكري ياري كنند و شاهد بودند كه شورا تمام هم و غم خود را گذاشته و اجازه نميدهد كه مسائل حاشيهيي به داخل بروز پيدا كند، چرا كه آن را معضل تشكيلاتي ميدانستند نه ارزش.
زيرا طبق تجربه ديده بوديم كه درون انجمنها دعواها مهمتر از آن كه فكري باشد، خصلتي و سليقهيي بود، اما زماني كه بحثها بينشي و معرفتي بود، همه ميپذيرفتند كه بايد در نهايت چالش و بحث درون مجموعه به وجود بيايد تا به يك تصميمگيري رسيده و البته به برآيند ين تصميمات حداقل اكتفاء و احترام كنند، به ويژه در مسائل استراتژيك و مهمي كه در مجموعه وجود داشت. به طور كلي اگر ديدگاهي از نظر فكري اكثريت است، عدهي قابل توجهي از اقليت با برخي بحثهاي فكري، بيشتر امكان پيوستن به نظرنهايي و برآيند را دارند، سعي ميشد زمان طولانيتر شود تا آن نظر با يك اكثريت قاطعتري تقويت شده و به تصويب برسد. نه اينكه فقط تلاش كنيم كه تعدادي به حدنصاب برسد و اقليت مهم نباشد. در مورد اقليت هم اين همكاري وجود داشت كه اگر به نقطهاي ميرسيد كه فكر ميكرد نظراتش طرفدار كمتري دارد، سعي نميكرد به اصطلاح بازي و كافه را برهم بزند، بلكه تلاش ميكرد نظر خود را با ادلهي بيشتري به مجموعهي اكثريت بفهماند و اكثريت هم چنانچه ديد عدهي قابل توجهي هنوز توجيه نيستند، وقت بيشتري را براي تبادل نظرات صرف ميكرد كه اين باعث افزايش كارايي تحكيم ميشد.
ارتباط سالم با احزاب و حفظ مرزها
دبير كل سازمان دانشآموختگان ايران اسلامي(ادوار تحكيم وحدت) با تاكيد بر ضرورت ارتباط بين مجموعهي دفتر تحكيم با احزاب سياسي خارج از دانشگاه، آن را در مجموعهي تحكيم تعريف شده دانست و افزود: از يك طرف مجموعه خود را محدود نكرده بود كه صرف آنكه مجموعهاي دانشجويي و مستقل است با هيچ گروه يا حزبي ارتباط نداشته باشد، لذا با اكثريت احزاب به ويژه گروههاي همسوتر با شفافيت و حفظ ديدگاههاي خود تعامل داشت، اما مرز و حائل تشكيلاتي را در اين روابط قايل شده بود كه احزاب هم آن را پذيرفته بودند، و آن عدم دخالت در مسائل داخلي تحكيم و انجمنها بود، در نتيجه در مسائل داخلي مجموعه و انجمنها وارد نميشدند، اما در عين حال ارتباط وجود داشت، به گونهاي كه برخي حتي پس از فارغالتحصيليشان از دانشگاه جذب احزاب و گروهها ميشدند، اما در دورهي فعاليت دانشجويي، طرفين اين مرزها و ارتباطات را به رسميت ميشناختند و اين موضوع به سلامت مجموعه كمك ميكرد.
ارتباطات با حاكميت، اما انتقادي
موسوي خوئيني با تأكيد بر تعامل نهادهاي دولتي و حكومتي تصريح كرد: شرايط آن زمان با امروز كمي متفاوت و دولت همسو بود به گونهاي كه ميتوان گفت بخشي از دلايل روي كار آمدن دولت آقاي خاتمي محصول تلاشهاي جنبش دانشجويي بود. ارتباط ما با حاكميت وجود داشت ولي گفتوگو شكل انتقادي داشت، خصوصا نسبت به بخشهاي انتصابي.
همچنين تا زماني كه ما عضو شوراي مركزي بوديم جلسات با مقام رهبري برقرار بود حتي بعد از راهيابي اينجانب به نمايندگي از دفتر تحكيم وحدت به مجلس شوراي اسلامي به نيابت از دانشجويان اين گفتوگوها وجود داشت.
وي از گفتوگو با مقام رهبري دربارهي آزادي زندانيان مربوط به كوي دانشگاه و نيز گفتوگو با ايشان در حاشيهي ملاقات ماه مبارك رمضان در مورد حكم اعدام استاد دانشگاه دكتر آقاجري نام برد.
عضو سابق شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت، بخشي از پيروزي دولت خاتمي را محصول و مديون تلاش فعالان دانشجويي دانست و يادآور شد: حتا خاطرم هست كه آقاي خاتمي اولين برنامهي كانديداتوري خود را در ماه رمضان در دفتر تحكيم و اولين ميتينگ دانشجويي خود را در دانشگاه صنعتي شريف برگزار كرد. در آن زمان شوراي مركزي دفتر تحكيم به گونهاي عمل ميكرد كه اگر نهادهاي امنيتي و نظامي كه برخوردهاي آنها حساسيت ايجاد ميكرد، نقطه نظراتي داشتند، بايد آن را به طور رسمي منتقل ميكردند و نظرات مجموعه نيز به آنها منتقل ميشد، چه وزارت اطلاعات، چه نيروهاي انتظامي و اين عملكرد كمك ميكرد به اينكه حتيالامكان اجازه داده نشود كه تشديد سوء ظنها و اختلافات دروني صورت گيرد، البته آنها هم اين مرزها را پذيرفته بودند، ضمن اينكه روال قانوني خود را طي ميكردند.
اين نمايندهي مردم تهران در مجلس ششم، افزود: اما متاسفانه اكنون اين مرز در درون مجموعه وجود ندارد و به نظر ميرسد سيستمهاي امنيتي چترهاي خود را در دانشگاه به طور غيرقابل دفاع گسترانيدهاند، اوج اين مساله در چند سال پيش بود كه دانشجوها به فراكسيون دانشجويي مجلس ششم منتقل كردند كه دخالتها در اوج خود بود و باعث تقويت سوء ظنها، تشديد اختلافات و كند شدن حركت طبيعي جريان دانشجويي شد. در آن زمان در مجلس پرسشهايي از وزير اطلاعات صورت گرفت، البته تا حدودي در آن مقطع با تغيير برخي از مديران مساله رفع شد اما بعدها ادامه پيدا كرد.
معضل فعلي: عدم ارتباط سالم با خارج از مجموعه
موسويخوئيني تاكيد كرد: ارتباط مجموعه با خارج از خود نكتهي مهم و بسيار حساسي بود كه هماكنون نبود آن جزء معضلات مجموعهي تحكيم محسوب ميشود، راهحل اصلي آن در قدم اول كاهش اختلافات و تنشها در درون مجموعه و در قدم دوم پس از انسجام تشكيلاتي و تنظيم مناسبات، مرزبنديهاي روشن با احزاب و نهادهاي دولتي و حكومتي است كه بتواند مجموعه را دوباره به شكل سيال و طبيعي خود بازگرداند و به نظرمن دوستان بايد به گونهاي عمل كنند كه احزاب به خود اجازه ندهند در مسائل داخلي مجموعهي دفتر تحكيم دخالت كنند، ضمن آنكه ارتباطات بايد حفظ شود، چرا كه احزاب اين حق را دارند كه در درون دانشگاهها فعاليت كنند تا موفق به كادرسازي شوند و براي خود اعضايي انتخاب كنند، اما هنوز بستر براي نفوذ به درون تشكلهاي دانشجويي آماده نيست.
وي با بيان اينكه به عنوان عضو سابق شوراي مركزي دفتر تحكيم و دبير كل سازمان ادوار تحكيم وحدت، رعايت اين مرزها را براي مجموعهي ادوار تحكيم هم لازم ميداند، افزود: عليرغم اينكه بدنهي اصلي سازمان ادوار تحكيم وحدت متشكل از فارغالتحصيلان دفتر تحكيم وحدت است حتي براي اين مجموعه هم رعايت مرزها را لازم ميدانم، چرا كه حفظ مرزهاي لازم با احزاب و گروههاي سياسي و نهادهاي حكومتي به سلامت و شفافيت درون تشكيلات از راس هرم تا بدنه كمك ميكند و در گذشته تجربهي موفقي در اين زمينه داشتيم.
ضرورت رابطهي سالم و انتقادي با نهادهاي حكومتي
عضو فراكسيون دانشجويي دورهي ششم مجلس شوراي اسلامي خاطرنشان كرد: در مقطع فعلي كه به زغم ما و احتمالا به زعم جنبش دانشجويي، انتخابات اخير رياست جمهوري، پراشكال است، اما به نظر من حتي در اين دوره، دفتر تحكيم نيازمند آن است كه رابطهاي انتقادي، سالم و شفافي با نهادهاي حكومتي داشته باشد و مرز خود را معين كند و به نظر من اين ارتباط نبايد قطع شود، بلكه بايد اطلاعات و ديدگاههاي دانشجويان به حاكميت پمپاژ شود، حتي اگر اين دورهي جديد داراي اخلال و اشكالاتي باشد، چرا كه قطع اين ارتباطات به هر دوي مجموعه، از جمله جنبش ذلنشجويي، احزاب و گروههاي سياسي مانند ادوار تحكيم وحدت كه بيشترين قرابت را به دفتر تحكيم دارند، ضربه خواهد زد.
خاطرهي ديداري با رهبري
خوئيني دربارهي اثرگذاري انسجام جنبش دانشجويي بر عقب راندن ديدگاهي كه تماميتخواه ميخواند، با ذكر خاطرهاي ادامه داد: 11 اسفند ماه سال 1376، زماني كه دو كانديدايي كه در انتخابات ميان دورهيي مجلس رد صلاحيت شدند و ما آن را كاملا غير قانوني ميدانستيم، يك ميتينك كاملا قانوني با تاييد وزارت كشور در سردر دانشگاه تهران برگزار كرديم كه توسط برخي گروهها كه بخشي مربوط به نهادهاي دولتي بودند، به خشونت كشيده شد، به گونهاي كه عدهاي از افراد مجموعه زخمي و بازداشت شدند، با اسناد مستدلي كه خود وزارت كشور هم آن را مبني بر دخالت اين نهادها تهيه كرد و شامل اسنادي كاملا گويا و فيلمهاي حادثه بود، فكر كرديم اولين شخصي كه بايد در اين زمينه مطلع شود شخص مقام رهبري است. اين جلسهي ما با ايشان كاملا صريح بود، اما اصل آن بسيار مهم بود.
در آن ميتنيگ عليرغم تمام نيرويي كه برخي نهادها به كار گرفته بودند اما پتانسيل و انسجام دانشجويي اجازه نداد كه برنامه به هم بخورد و تا آخرين لحظه ادامه پيدا كرد و جناح اقتدارگرا در مورد نظارت استصوابي يك گام عقب نشست، حتي در تريبون نماز جمعه اين نكته و عقبنشيني صريح توسط خطيب وقت جمعه مطرح شد. اما متأسفانه از سوي وزراي وقت اصلاحطلبي پيگيري نشد و در ساليان بعد حوادث ديگري رخ داد.
ضرورت سياليت مجموعه
عضو سابق شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت در ارزيابي فعلي دفتر تحكيم وحدت، اظهار داشت: به غير از اشكال بر مرامنامهي تحكيم؛ اين مجموعه به خاطر مكانيزمي كه دارد و به آن عمل ميشود يعني ميزان دو سوم راي كه هر عضو شوراي مركزي بايد از مجمع عمومي به دست آورد و اينكه انتخابات آن هر سال انجام ميشود، ميتوان گفت كه اين مجموعه هنوز دموكراتيكترين جريان دانشجويي است كه ماهيت سياسي هم دارد و به دليل آنكه سيال است هر فرد يا جرياني كه بخواهد در آن بماند و ديدگاه خود را تداوم دهد، اين جريان سيال را با خود برده و در برابر آنها مقاومت خواهد كرد، اين روند در مجموعهي فعلي به دليل دخالتهاي بيجاي پارهاي از نهادهاي حكومتي، احزاب و ناپختگي تشكيلاتي دچار اخلال شده است كه با رفع كردن آن قطعا اين تشكيلات ارزش خود را حفظ خواهد كرد و قادر به بازسازي خود خواهد بود.
وي با هشدار به دولت جديد دربارهي فشار بر دفتر تحكيم وحدت، در ادامه خاطر نشان كرد: اگر اين تشكلها از هم بپاشند، به قدري روابط و فعاليتها زيرزميني و پيچيده خواهد شد كه به هيچ عنوان هيچ نهادي چه امنيتي و چه غير آن نميتوانند بفهمند كه در لايههاي زيرين جامعه كه دماسنج آن درون دانشگاه است چه ميگذرد، چرا كه هنوز معتقديم دانشگاه ميزان الحرارهي جامعه است.
موسويخوئيني دو ويژگي دموكراتيك بودن و سالم بودن را در بازيابي تشكيلاتي مهم خواند و برگزاري اردوها و مسافرتهاي دانشگاهي تحكيم را نيز در استحكام ارتباط تشكيلاتي مهم دانست و افزود: در مجموعهي تحكيم آن دوره اردوها و مسافرتهاي زيادي در داخل كشور و نيز در دانشگاههاي خارج برگزار ميكرديم كه عمدهي آنها زميني بود و دانشجوها فرصت ميكردند با روحيات يكديگر آشنا شوند، روابط عاطفي و تشكيلاتيشان نيز بسيار مستحكم و منسجمتر ميشد و اگر ناخالصي هم وجود داشت در اين سفرها آشكار ميشد و افرادي كه خالص نبودند هرس ميشدند. همچنين دورههاي آموزشي جامعهشناسي و معرفتي و آموزشي زبان نيز رايج بود. چرا كه از نظر سطح آگاهيهاي معرفتي و جامعهشناختي در ميان جنبش دانشجويي افتي ايجاد شده كه بايد بازيابي شود، به نظر من، اين مجموعه به دليل سيال بودن، باز معدل تصميمگيري آنها مقرون به صحت و به خواست كلي جامعه و جريان دانشجويي نزديك بود، البته بايد بهتر عمل كرد و شكافها را به حداقل رساند.
راه جلوگيري از راديكاليسم افراطي
وي همچنين تاكيد كرد: نتيجهي مثبت ارتباط با احزاب و اصحاب حكومت، كمك به جلوگيري از راديكاليسم افراطي درون دانشگاههاست. چنانچه مجموعهاي ايزوله شده و ارتباط آن با خارج قطع شود، طبيعتا در فضاي ايزوله شده و گلخانهيي دچار نوعي راديكاليسم افراطي خواهد شد و ما در دوران فعاليت سعي كرديم كه مسائلي را كه به عنوان ارزش مطرح ميكرديم به تقويت آنها هم كمك كنيم.
رفتيم تا نسل جديد وارد شود
اين عضو سابق شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت ادامه داد: خاطرم هست كه برخي تصميم داشتند تغييراتي را در ساختار تحكيم ايجاد كنند و بندي از اساسنامهي قانوني را كه دربارهي ميزان كسب دو سوم راي مجمع عمومي بود در اساسنامه اصلاح كنند، اما ما مخالف بوديم، چرا كه به نظر ما اين حسن بود و به انسجام تشكيلاتي كمك ميكرد، به اين صورت كه وقتي شخصي توانست دو سوم راي را از 60 دانشگاه كسب كند قطعا مجموعهي زيادي از دانشگاهها به او اعتماد داشتهاند و تصميمات وي حاوي گسترهي وسيعي از مجموعهي متكثر دفتر تحكيم وحدت ميشد، چنانچه اينجانب شخصا جزء كساني بودم كه در دورهي اول به نظرم ميآمد شناخت مجموعه نسبت به من كم بود، ولي سعي نكردم كاري كنم كه اين دو سوم راي تغيير كند تا زودتر وارد شوراي مركزي شوم، اين موضوع طولانيتر شد تا در انتخابات سال بعد وارد شوراي مركزي شدم.
زماني كه دورهي ما به پايان رسيد سعي نكرديم بيش از حد لازم در مجموعه بمانيم، بلكه دوستان را نيز متقاعد كرديم كه پس از فارغالتحصيلي از مجموعه خارج شوند تا نسل جديد وارد شود و مجموعه بچرخد، و افرادي كه اين ديد را نداشتند و براي ماندن طولاني در تحكيم تلاش كردند خاطرهي خوبي در اذهان جنبش دانشجويي از خود بر جاي نگذاشتند و به شكل نامناسبي از تشكيلات حذف شدند. به اين اعتقاد هستيم كه اگر تشكيلات به سان بركهي آبي بچرخد به مرور دچار فساد سياسي شده و صاحبان حق رأي به خاطر خلاصي از آن مجبور به هرس كردن شخص يا جريان مربوط شوند.
توجه به نظر اقليت در مجموعه
موسوي خوئيني در ادامه گفت: يكي ديگر از مسائل مهم جلوگيري از ديكتاتوري اكثريت و در نظر گرفتن شئونات اخلاقي اقليت است. مثلا زماني در شوراي مركزي بوديم كه دعوت از دكتر سروش به رغم خط قرمز بودن در مناسبات رسمي در آن موقع، شوراي مركزي و اكثريت دعوت از ايشان را تصويب كرده بودند، اما با برخي نظرات مخالف از سوي اقليت مواجه بوديم كه عقيده داشتند نبايد اين تريبون در اختيار ايشان گذاشته شود. براي آنكه نظرات مجموعهي اقليت كه مخالف بودند در نظر گرفته شود در كنار آن تلاش كرديم در دانشگاهها برنامههاي ديگري را برگزار كنيم تا ديدگاههاي ديگري نيز مطرح شود و حتيالامكان مناظرهها صورت بگيرد و سعي نكرديم شخصي را به طور مطلق نگاه كرده و از او بت بسازيم، اما در حقيقت اكنون شرايط به گونهاي است كه اكثريت پس از تأمين شدن نظراتش به ديدگاه اقليت كمتوجهي كرده و در صدد خلاص شدن از دست ايشان بوده و اقليت هم به طور غيردموكراتيك و با داشتن حاشيهي امنيتي بيشتر و حمايتهاي غيرمعمول به رأي اكثريت تن نداده و در صدد انشعاب برميآيد. چه بسا چنين كساني، وقتي به ضمير و وجدان خود مراجعه ميكنند عمل آن روز خود را صحيح ندانسته ولي حداقل ميتوانند مايهي عبرت تشكلهاي نسل حاضر جنبش دانشجويي شوند و طبعا خود آنان امروزه ميتوانند با نقد منصفانهي گذشته به جنبش دانشجويي نسل امروز كمك كنند.
دبيركل سازمان ادوار تحكيم وحدت، دموكراسيخواهي و حقوق بشر را از نظر سياسي مهمترين مشتركات انجمنهاي اسلامي شمرد و گفت: به نظر من اين جريان باور عميقتري به دموكراسي و حقوق بشر دارد. به عنوان مثال با وجود اختلافاتي كه در چندين سال اخير انجمنهاي اسلامي با جريان حشمتالله طبرزدي داشتند اما پس از صدور حكم سيزده سال زندان براي وي، انجمنهاي اسلامي و دفتر تحكيم به عنوان اولين تشكل دانشجويي و سياسي از حقوق انساني او حمايت كردند و نمونهي ديگر آن در زمينهي برخورد و بازداشت فعالان دگرانديش است كه به رغم وجود فواصل تشكيلاتي و سياسي جنبش دانشجويي در دفاع از حقوق انساني ايشان فروگذار نكردند.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات