يوسف عزيزي بنيطرف: سياستمدار با نگارش آثار ادبي به ترويج ايدههاي سياسي خود كمك ميكند سياستمداران ادبيات را جاودانهتر از هر چيز ديگري ميدانند
يوسف عزيزيبنيطرف معتقد است: همه آدمها با شدت و ضعف سياسي هستند؛ يعني داراي ديدگاه و حتي ايدئولوژي سياسي هستند؛ اما گفتمان سياسي با گفتمان ادبي تفاوت دارد.
اين نويسنده و مترجم زبان عربي به خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خوزستان گفت: انسان، حيوان سياسي است. اين تعريفي است كه ارسطو از انسان ارايه داده؛ لذا هم سياستمدار و هم نويسنده و شاعر، حيوان سياسي هستند. به نظر من اغلب سياستمداران، اديبان شكست خوردهاي هستند كه به سياست روي آوردهاند. البته استثناء هم وجود دارد؛ يعني ما سياستمداراني داريم كه از دنياي ادب وارد جهان سياست شدهاند و به مناصبي دست يافتهاند. نظير واس لاوهال (رييس جمهور پيشين جمهوري چك) و نمونه ديگرش ناصر خسرو قبادياني كه با قريحه نيرومند ادبياش وارد عرصه مستقيم سياست شد و نزد فاطميان مصر رفت و داعيهدار مذهبي اسماعيليه در خراسان بزرگ شد.
به اعتقاد وي: ورود سياستمدار به ادبيات و خلق آثار ادبي چند سبب و انگيزه دارد؛ يكي اينكه سياستمدار در دوره خود احساس پتانسيل ادبي ميكند كه بايد آن را تخليه و به جامعه عرضه كند. اصولا چنين سياستمداراني آثار ادبي را جاودانهتر از هر چيز ديگري ميدانند و از اين رو به نگارش شعر و داستان روي ميآورند. نمونه اينان در ايران، عطاءالله مهاجراني، در چين مائو تسهتونگ، در ويتنام هوشي مينه و در عراق صدام حسين هستند. آثار اين گونه اشخاص آثار ادبي درجه اولي نيست.
عزيزي بنيطرف نوع دوم را سياستمداراني دانست كه با خرده استعداد ادبي خود ميكوشند با نگارش آثار ادبي به ترويج ايدههاي سياسي خود كمك كنند و افزود: آثار اينگونه افراد اساسا فاقد ”ادبيت“ است و محتوايشان صرفا سياسي با شكل و بوي ادبي است. اين آثار مصرف روزانه و يا حداكثر سالانه دارند و روي جاودانهگي به خود نميبينند.
به زعم وي: اين پديده فقط خاص جامعه ايران نيست بلكه پديدهاي جهاني است؛ اما شايد جامعه ما به علت سياستزدگي شديد ساليان اخير بيشتر شاهد چنين پديدهاي است. زماني كه خفقان سياسي در جامعه حاد باشد، اصولا نويسنده و شاعر اجبارا حتا بدون اينكه بخواهند نقش سياستمدار و حزب مخالف را به عهده ميگيرند. نمونهاش در فلسطين دهه پنجاه، شصت و هفتاد ميلادي است. اما با باز شدن فضاي سياسي اصولا اديبان كار سياست را به سياستمداران واگذار ميكنند. چنين حالتي را ما در ايران زمان شاه داشتيم كه در نبود احزاب و گروههاي سياسي، نويسندگان و شاعراني نظير جلال آلاحمد، احمد شاملو، خسرو گلسرخي ، سعيد سلطانپور و ديگران نقش اپوزيسيون سياسي را نيز ايفا ميكردند اما بعد از انقلاب اين وضع تغيير كرد.
او افزود: اكنون ما در مرحلهاي به سر ميبريم كه در واقع گروههاي سياسي ولو به شكل محدود وجود دارند و نويسنده و شاعر به كار نويسندگي خود مشغول است و ديگر مثل گذشته نقش دوگانه سياسي و ادبي را ايفا نميكند. كاهش نقش نويسنده و شاعر و افزايش نقش سياستمدار ـ چه موافق و چه مخالف ـ باعث شده تا برخي از نويسندگان ايراني به سياست رويآورند.
عزيزي بنيطرف خاطرنشان كرد: يك بار در بيروت با ”هاني فهص“، يكي از روحانيان و اديبان بزرگ لبنان ديدار داشتم، او علاوه بر عرصه دين در زمينه نمايشنامه و داستان و فيلم نيرومند و شيوايي دارد. يكي از دوستان من از او پرسيد كه چرا ديگر داستان نمينويسد، به عللي از پاسخ به اين پرسش طفره رفت؛ اما من گفتم كه علتاش احتمالا اين است كه داستاننويسي مستلزم پرداختن به برخي ريزهكاريها و ابعاد گوناگون روح و جسم انسان و از جمله مسائل اخلاقي (يا غيراخلاقي) است كه احتمالا ايشان به علت شان روحاني خود مايل به وارد شدن در اين حوزه نيست.
وي تصريح كرد: اصولا طبيعت ادبيات با سنتشكني و گستاخي همراه است كه گاهي با طبيعت سياست و دين و اخلاق ناهمسازي نشان ميدهد. نمونهاش در ايران شعرهاي فروغ فرخزاد و در لبنان غاده السمان و در تاريخ عمر خيام و عبيد زاكاني است.
اين نويسنده با بيان اينكه ادبيات والاتر از آن است كه دستافزار تحقق اهداف و آرمانهاي جناحها و احزاب سياسي باشد، تاكيد كرد: در اينجا ما ديگر با ادبيات كه تعريف مشخصي دارد روبهرو نيستيم بلكه با مشتي شعارهاي سياسي پوشيده با ظاهري ادبي روبهرو هستيم. اين گونه ادبيات آيندهاي ندارد. در صورتيكه ادبيات واقعي جاودانه و پايدار است. ادبيا سياسي حتي اگر هم باقي بماند در قياس با ادبيات ناب در درجه دوم و سوم قرار ميگيرد. در واقع ادبيات سياسي فقط در محدوده تاريخي و جغرافيايي خاص مصرف دارد و پس از آن فراموش ميشود. يا فقط اهتمام مورخان را برميانگيزد و نه عامه مردم را. در اين زمينه حافظ، مولوي، سعدي، امرءالقيس و نجيب محفوظ كه ادبيات ناب خلق كردهاند در مقامي والاتر از شاعران و نويسندگاني هستند كه ادبيات را ابزاري براي پيشبرد هدفهاي سياسي خود قرار دادهاند؛ گرچه در ضرورت ادبيات نوع دوم حرف و حديثي نيست مثل عمده ادبيات مشروطيت در ايران اما اين ضرورت ضامن جاودانهگي اين ادبيات نيست.
انتهاي پيام
كد خبر: 8406-00432
[ صفحه اصلي ] [ سرويس فرهنگ و ادب ] [ عناوين كل اخبار سرويس فرهنگ و ادب ] [ عناوين كل اخبار ] [ چاپگر ] [ دريافت فايل متن خبر ] [ دريافت فايل XML ] [ نسخه چاپي ] [ نمايش خبر ]
نظر شما در مورد اين خبر نام
پست الكترونيك
پيام شما
پر كردن فرم براي دريافت نظرات الزامي است
--------------------------------------------------------------------------------
امتياز به خبر 1 2 3 4 5
Economic - Energey and Industrial - Information Community - Events - Culture - Health and Care - Education - Social - Science-Education - Politic - Legal - Foreign Policy - World - Culture and Literary - Cultural Heritage - Sport - Photo - Essays -
© Copyright 1998-2005 Iranian Students' News Agency (ISNA)
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات