/زمان رسيدگي به وضعيت اسفناك كهنترين پايتخت كي فرا ميرسد؟/ محمدرحيم صراف: هگمتانه را سكوت فرا گرفته است نبايد به هيچ دليل حفاريها را متوقف ميكرند
برنامه پژوهشي، حفاظتي، مرمتي و باستانشناسي تپه هگمتانه كاري نه تنها ايراني، بلكه جهاني است و اينكه فكر كنيم تنها با چند كارشناس و يك برنامه ميتوان آن را به درستي اجرا كرد و به پايان رساند، فكري بيهوده است.
محمدرحيم صراف ـ تنها باستانشناس پژوهشگر در محوطه هگمتانه پس از پيروزي انقلاب ـ با اشاره به اين مطلب گفت: در سال 79 همراه با بازنشستگي بنده، عليرغم آمادگي براي گسترش اين برنامه، متاسفانه تغيير مديريت باعث متوقف شدن كار در تپه هگمتانه شد. از آن سال به بعد ديگر تپه هگمتانه روند خود را ندارد، هياتي براي حفاري منطقه نرفته و سكوت در آنجا برقرار است.
با وجود باستانشناسان علاقهمند و آماده به كار در اين محوطهها متاسفيم كه كار در هگمتانه چندين سال متوقف ميماند. البته اين موضوع همان زمان قابل حل بود؛ در صورتيكه باستانشناسان ايراني با زحمات زياد و قبول مشقات ميتوانستند بهتدريج به كشف اين آثار همت بگمارند و طبيعي است براي پيشرفت كار بايد نهادها و سازمانها، مخصوصا سازمان ميراث فرهنگي، بيشتر اظهار علاقه ميكرد.
وي در گفتوگو با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، همچنين اظهار داشت: در حال حاضر نه تنها كار در اين تپه خوابيده است، بلكه احساس ميشود بيشتر تمايل به آمدن خارجيها، آنهم بدون برنامه وجود دارد. برنامه منسجم و منظم و علمي بايد داشته باشيم كه بدانيم چه كسي كجا و براي چه بايد كار كند. در دورههاي قبل از انقلاب اين روشها نبود، هياتها هر كدام كه ميخواستند، حفاري ميكردند. در حال حاضر نيز همان روند برقرار است؛ در صورتيكه باستانشناسان بايد طي مشورتي معين ميكردند در حال حاضر به چه اطلاعاتي نياز است؟ مهمترين هدف ما بايد پيدا كردن خلاءها باشد. اول بايد ببينيم مثلا در دورههاي تاريخي در كدام قسمتها خلاء داريم، به دنبال مدارك و محلهاي مربوطه برويم و در صورت نبود متخصص در داخل از همكاري باستانشناسان خارجي در اين خصوص ـ البته در دورهاي كوتاه ـ استفاده كنيم و پس از آن دوباره خودمان آنرا در دست بگيريم. در اين صورت ميتوانيم سازماني مستقل از لحاظ علمي داشته و فعالتيهاي باستانشناسي را خودمان انجام دهيم.
وي با اظهار تاسف از توقف كار پژوهشي و باستانشناسي در تپه هگمتانه اضافه كرد: صراف بازنشسته شد و هگمتانه از آن زمان تا به حال خوابيده و در آن سكوت برقرار است. مردم، مقامات و توريستها از اينكه اين جنبوجوش و فعاليت و سر و صدا و رفت و آمدها در تپه هگمتانه متوقف شد، متعجباند. وقتي باستانشناسان خبره، اعتبار به اندازه كافي و خود محوطه را در اختيار داريم، به چه دليل كار متوقف مانده است؟
صراف همچنين گفت: آنچه اتفاق افتاده است، اينكه طي سالهاي 62 تا 79 ، تپه را از دو نظر بايد وصف كنيم؛ در وضعيت اول تپهاي به وسعت 25 هكتار را به صورت خرابهاي داخل شهر همدان ميبينيم. زبالههاي بسياري در اين محوطه بود، معتادان زيادي روي تپه رفت و آمد ميكردند، خريد و فروش مواد مخدر انجام ميگرفت، چوپانها گوسفندهاي خود را بالاي تپه ميچراندند و از طرفي هر كسي در شهر خانهاش را براي نوسازي خراب ميكرد، نخالهها و زبالههاي آنرا پنهاني روي تپه ميريخت. فرش تكانهاي بازار، فرشهاي خود را بالاي تپه پهن ميكردند و خاك آنها را ميگرفتند، بعضي از مغازههايي كه حلبيسازي ميكردند، كوهي از حلبيها را در قسمت غربي تپه ميريختند. خانوادههاي اطراف تپه هم از اين وضع ناراحت و نگران بودند و اين تنها بخشي از چهره تپه هگمتانه در همدان پيش از حفاريها بود. اما از سال 62 كه ما به تپه اعزام شديم و شرايط را ديدم، نسبت به بهبود وضع تپه اقداماتي را آغاز كرديم. از سال 62 به اين طرف چهره تپه آهسته تغيير كرد. تمام معتادان و فروشندگان مواد مخدر با كمك نيروي انتظامي و بسيجيهاي محل از آنجا رانده و همه از محيط خارج شدند. دور تا دور تپه حصاري كشيده شد كه البته به دليل وجود يكي دو خيابان اين كار ناقص باقي ماند و درصدد بوديم مشكل يكي دو خيابان را كه از روي تپه رد ميشد هم به نوعي حل و فصل كنيم كه با بسته شدن راه عبور آنها تپه نيز به صورت كامل بسته شود و بهتر بتوانيم آن را حفاظت كنيم. براي حل مشكل تپه از نظر رفت و آمد وسايل نقليه دور تپه خياباني طراحي شد و با گمانه زنيهايي كه كرديم مطمئن شديم آن سوي تپه آثار باستاني وجود ندارد. كمربند دور تپه بايد گسترش مييافت، اما متاسفانه شهرداري، خانهها و مغازههاي اين قسمت را براي خيابانكشي نخريد و در نتيجه اين برنامه ناقص باقي ماند.
وي در ادامه توضيحهاي خود عنوان كرد: وقتي سال 62 به اينجا آمديم، شروع به تميز كردن تپه كرديم كه مردم بتوانند بيايند. جادهاي كه از محل پايگاه ما منتهي به ميدان هفت تير ميشد، جادهاي خاكي بود كه آسفالت شد و بعد كل 25 هكتار محوطه را تميز كرديم. بعضي زاغهها و چاهها را بستيم و پايگاه خود را در مدرسهاي ويرانه بنا كرديم. تصميم گرفتيم اشياي بيرون آمده در اتاقي به نمايش درآيد. ساختمان مدرسه را به موزه موقت هگمتانه تبديل كرديم. قرار بود اطراف تپه هگمتانه موزهاي بسيار مجهز بسازيم كه تمام اشياي يافت شده را در آنجا به نمايش بگذاريم، همچنين آزمايشگاه، كتابخانه، عكساخانه، محل سفالها و گزارشها نيز ايجاد شود. علاوه بر آن سعي داشتيم تمام اشياي مربوط به اين محل در موزه ايران باستان را داخل موزه قرار دهيم و بالاخره اين موزه با تمام ضعف امكانات شكل گرفت و اين در حالي بود كه ما پولي براي ساخت موزه نداشتيم و دريافت نكرديم.
وي همچنين درباره نوع عملكرد سازمان ميراث فرهنگي در اين محوطه گفت: مشكل ما اين است كه از نيروهاي خود آن طور كه بايد و شايد استفاده نميكنيم، تنها به تعدادي كارشناس بسنده كرده و فكر ميكنيم ميتوانيم با اين عده كار را تمام كنيم. در نتيجه سازمان ميراث فرهنگي بايد از تمام نيروهاي داخلي براي يافتن راههايي براي حفاظت و مرمت و مطالعه تپه هگمتانه كمك بگيرد. اگر برنامههاي ما هماهنگ با برنامههاي دانشگاه ميشد و ميتوانستيم از اساتيد و دانشجويان دانشگاه در اين خصوص كمك بگيريم،
مديريت بهتر و اتخاذ تصميمهاي بهجا و درست براي مرمت، حفاظت، پژوهش و آموزش اتفاق ميافتاد؛ اما اگر جداگانه بخواهيم برنامه خود را پياده كنيم، موفق نميشويم؛ چنانكه اينطور هم شد. ميبينيم هر روز چه خبرهايي در روزنامهها منتشر ميشود. اين يعني ما در حوزهي باستانشناسي و ميراث فرهنگي مشكل داريم، چه بايد كرد؟ بايد همگي جمع شويم، سمينار تشكيل دهيم، راههاي علمي و عملي را بررسي كنيم.
صراف از توجه محافل علمي دنيا به اين محوطه باستاني سخن گفت و افزود: با دعوت به دانشگاههاي مهم دنيا از جمله، آلمان، انلگستان و ديگر كشورها خواسته شد در خصوص اين محوطه صحبت كنيم. ما از نقطه زير صفر شروع كرديم و به مرحلهاي رسيديم كه در سال 79، 400 هزار نفر به بازديد از اين محل پرداختند، در واقع هگمتانه قطبي توريستي است كه در غرب كشور ايجاد شد و اين موفقيتي بود كه سازمان ميراث فرهنگي در همدان به دست آورد. متاسفم كه اين كارگاه به اين وضع دچار شد و مردم هر چند به بازديد از اين منطقه ميپردازند، اما چيز جديدي هر سال به دست نميآيد. علاوه بر اين، بازديدها خود آموزشي براي مردم بود كه وقتي كار حفاري را از نزديك ميديدند، با مشكلات و سختيهاي اين كار حساس آشنا و متوجه اهميت و حفظ و حراست آن ميشدند.
سازمان ميراث فرهنگي به هيچ دليلي نبايد اين كارگاهها را تعطيل ميكرد. چراكه با بازديد همزمان مردم ميتوانند به ارزشهاي اين مواد فرهنگي پي ببرند.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات