“ پيامد فرار دختران از منزل” اولين تجربه جنسي 60 درصد دختران فراري در هفته اول رخ ميدهد
نتايج يك پژوهش نشان داد كه زمان اولين تجربه ارتباط جنسي دختران فراري براي بقا، بعد از اولين فرار به منظور به دست آوردن پول يا مسكن بوده است كه حدود 18 درصد از آنان در روز اول و حدود 60 درصد طي هفته اول مجبور به برقراري ارتباط جنسي شدهاند.
به گزارش سرويس پژوهشي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، نتايج تحقيق مشترك استادان دانشكدههاي علوم اجتماعي و بهداشت و انستيتو تحقيقات بهداشتي دانشگاه علوم پزشكي تهران كه به بررسي پديده “ فرار دختران از منزل” پرداخته است، حاكيست كه پديده فرار دختران از منزل، معلول شبكه پيچيدهاي از عوامل مؤثر رواني - اجتماعي است كه در كشورهاي مختلف آسيايي مانند ايران، ژاپن و كره ، كشورهاي اروپايي مثل بلژيك،آلمان، هلند، انگلستان، روسيه و كشورهاي آفريقايي مانند آفريقاي جنوبي و كامرون، كشورهاي آمريكاي شمالي مانند كانادا، آمريكا و كشورهاي آمريكاي جنوبي مانند برزيل و آرژانتين به چشم ميخورد.
عيلرغم نبود اطلاعات و آمار معتبر مبتني بر شواهد تحقيقاتي به نظر ميرسد اين پديده در ايران، طي سالهاي اخير رو به افزايش باشد كه پيامد ناگوار ارتباط جنسي براي بقا را در پي دارد. فرار يك دختر از منزل معادل برقراري ارتباط جنسي براي بقا نيست ليكن احتمال وقوع بسيار زياد آن در دختران فراري، توجيه كننده ضرورت توجه ويژه محققان و تصميم سازان اجتماعي و سلامت مرتبط با پديده روسپيگري به اين زير گروه جمعيت ميباشد.
نتايج تحقيقات تاكنون نشان ندادهاند كه دختري با ژن مستعدكننده فرار متولد شده باشد، هر چند برخي عوامل شخصيتي يا بهره هوشي ميتوانند به عنوان عوامل مؤثر بر فرار مطرح باشند، ليكن اين عوامل و اثرات آنها نيز با اقدامات مناسب در سطوح اوليه و ثانويه، قبل و پس از تولد قابل پيشگيري ميباشند.
دراين پژوهش برخي از جنبههاي اين پيامد ازقبيل الگوي ارتباط جنسي، پيامدهاي همزمان، بهرهمندي از خدمات بهداشتي درماني، اختلالات رواني و ميزان دانش، نگرش و عملكرد نمونههاي مورد مطالعه درباره ايدز مورد بررسي قرار گرفته است.
همچنين، روش بررسي شامل دو بخش پيمايشي بر روي 110 نمونه و بحث گروهي متمركز در چهار گروه دختران فراري بوده است.
نتايج اين تحقيق حاكي از آن است كه دختران در هر سني امكان فرار از منزل را دارند، بنابراين گروههاي سني غير از نوجواني (كودكي و جواني) هر چند به اندازه نوجواني در اولويت نيستند، اما بايد مد نظر قرار گيرد.
شهر و استان محل سكونت خانوادههاي نمونههاي مورد مطالعه نشان ميدهد كه حدود نيمي از دختران قبل از اولين فرار در شهر تهران و حدود 65 درصد در استان تهران سكونت داشتهاند. اين مساله ميتواند از يك سو به جمعيت بالاي شهر و استان تهران و از سوي ديگر به بحرانهاي فرهنگي و اجتماعي مربوط ميباشد كه كلان شهري مثل تهران با آن مواجه است.
همچنين نسبت بالاي نمونههاي فراري از استان لرستان و سپس كرمانشاه نيز قابل توجه است. پراكندگي محل سكونت خانواده دختران فراري در شهر تهران نشان ميدهد كه اكثر نمونهها ساكن مناطق مركز و پايين شهر تهران ميباشند و تعدادي نيز در مناطق مرفهتر مثل گاندي، ونك، شهرك غرب ساكن هستند، اما از مناطق كاملا مرفه در مناطق شمالي شهر تهران نمونهاي مشاهده نشد. اين امر ميتواد علاوه بر امكان خطاي نمونه گيري، به شرايط فرهنگي و خانوادگي ساكنان منطقه مركزي و پايين شهر مربوط باشد كه منجر به افزايش احتمال فرار دختران از منزل ميشود. هر چند بايد به اين احتمال نيز توجه داشت كه دختران فراري از خانوادههاي سطوح اقتصادي، اجتماعي بالا، شبكهاي از دوستان تهراني هستند كه آنها را مورد حمايت قرار ميدهند، بنابراين اين گروه كمتر زندگي خياباني دارند و يا گذرشان به مراكز بهزيستي و زندانها ميافتد.
مهمترين يافتههاي اين تحقيق در خصوص زمان اولين تجربه ارتباط جنسي براي بقا حاكي از آن است كه در اغلب موارد (حدود 60 درصد) اين تجربه طي يك هفته اول به ويژه همان روز اول فرار روي داده است.
به عبارت ديگر وقوع اين پيامد بسياري از دختراني را كه در صورت وجود حمايتهاي كافي اجتماعي ميتوانستند به خانههاي خود باز گردانده شوند و يا حداقل بدون بازگردانده شدن به منزل تحت حمايت قرار بگيرند، به دامان روسپيگري، اعتياد و خريد و فروش مواد ميراند.
پژوهشگران در اين زمينه تأكيد كردهاند: مهمترين استراتژي كه بايد پس از فرار از منزل مورد توجه قرار گيرد، ارائه خدمات اساسي به آنها براي زندگي است. همچنين در ارائه خدمات اساسي به دختران فراري بايد عواملي نظير پناهگاههاي اورژانس و غذا، درمانگاههاي خياباني و خدمات پزشكي سيار، برنامههاي دسترسي به خيابانها و مراكز Drop-in، برنامههاي مدارس جايگزين، برنامههاي اشتغال نوجوانان و جوانان فراري، برنامه دسترسي به مادران نوجوان يا جوان، خدمات مشاورهاي سرپايي يا مستقر و برنامههاي زندگي مستقل مدنظر قرار گيرد.
نتايج اين پژوهش در ادامه نشان ميدهد كه دختران به خانههايي برگردانده ميشوند كه شرايط قبلي منجر به فرار آنها تغيير نكرده و خانوادهها نيز فاقد مهارت لازم براي برخورد با اينگونه دختران بودند و حتي براي اينكه به او ياد بدهند ديگر نبايد فرار كند، مجددا به او تجاوز كردهاند.
پژوهشگران، در زمينه بازگشت دختران فراري به منزل اقدامات مداخلهاي را مؤثر دانسته و ميافزايند: تعيين دقيق عوامل مؤثر بر فرار از منزل اعم از شرايط خانوادگي يا رواني دختر، تلاش براي رفع يا كاهش عوامل منجر به فرار ( اعم از اقدامات مشاورهاي، مددكاري و حمايتي در سطح خانواده و در سطح مدرسه)، آموزش لازم به خانوادهها درباره شيوه برخورد با دختري كه به منزل بازگشته است، به منظور جلوگيري از خشونت، توهين، تحقير دختر و همچنين حمايتهاي عاطفي لازم، اطمينان از حفظ امنيت و سلامت دختر پس از بازگشت به منزل، در نظر گرفتن حمايتها و تدابير قانوني در خصوص دختراني كه پس از فرار مورد خشونت قرار ميگيرند و همچنين امكان ارتباط آسان دختر با مراكز مشاورهاي و حمايتي و نيز نگهداري و حمايت از دختراني كه خانواده به هر دليل حاضر به پذيرش آنها نيست و يا بازگشتشان به منزل بنا به تشخيص مشاوران و مددكاران، سلامت جسمي و رواني آنها را به خطر مياندازد ضروري است.
گفتني است، اين تحقيق توسط دكتر علي اردلان و دكتر كوروش هلاكوي نائيني دستيار و دانشيار اپيدميولوژي دانشكده بهداشت و انستيتو تحقيقات بهداشتي دانشگاه علوم پزشكي تهران و همكاران و دكتر عليرضا محسني تبريزي استاد جامعه شناسي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران انجام شده است.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات