به گزارش ایسنا به نقل از روابطعمومی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چهار عنوان کتاب جدید «چهلچراغ: تاریخ شفاهی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی»، «نقاوةالادوار و تصانیف»، «خور و بیابانک در گذرگاه تاریخ» و «معماری بومی سواحل و بنادر شمالی خلیجفارس» در روزهای پایانی سال ۱۴۰۳، از سوی انتشارات مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهشهای ایرانی و اسلامی) به چاپ رسیدهاند.
تاریخ شفاهی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی
کتاب «چهلچراغ؛ تاریخ شفاهی چهل سال فعالیت فرهنگی و علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی» بهکوشش حمیدرضا محمّدی در ۷۳۰ صفحۀ مصوّر و تمامگلاسه به همراه ۱۰۶ صفحه عکس و سند، با شمارگان ۵۰۰ نسخه و بهبهای چهارمیلیون و ۲۵۰هزار تومان منتشر شده است.
کاظم موسوی بجنوردی، رئیس مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در بخشی از نوشتار خود بر آغاز این کتاب آورده است: تأثیر فرهنگی و علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی بر جریان تولید علم و امور پژوهشی، موضوعی است که در آینده بیشتر روشن خواهد شد. میزان این تأثیر شگرف را نهفقط در تألیف دائرةالمعارف و دیگر دانشنامهها و تشکیل کتابخانۀ غنی مرکز، بلکه میباید در تربیت و رشد پژوهشگران جوان در پرتو راهنماییها و روشنگریهای استادان بهنام کشور دید که آثار آن در سطرسطر مجلّدات دائرةالمعارف بزرگ اسلامی هویداست. شمار چشمگیری از بزرگان علم طیّ چهلسال در برآوردن این بنای پرشکوه در سرزمین ایران نقش اساسی داشتند و افسوس و دریغ که اینک بسیاری از آنها در میان ما نیستند.
حمیدرضا محمّدی، گردآورندۀ کتاب در فرازی از پیشگفتار خود بر این اثر نوشته است: با وقوف بر لزوم تدوین تاریخ شفاهی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی و پس از مشورت با ریاست محترم، تصمیم گرفتم بهبهانۀ چهلمینسال تأسیس مرکز با چهلتن از مشایخ آن گفتوگو کنم تا حاصل در قالب کتابی منتشر و فیلم مستندی نیز ساخته شود. در ابتدا فهرستی از استادان و اعضای شورای عالی علمی، مدیران بخشها و برخی دیگر که از سالهای نخست تأسیس مرکز با این مؤسسه همکاری کرده بودند یا همچنان بهنوعی ارتباط دارند، تهیه شد. سپس در یک بازۀ زمانی دوساله (آذر ۱۴۰۱ تا آذر ۱۴۰۳) بهسراغ این افراد رفتم و با آنها گفتوگو کردم. در این میان، بهدلایل مختلف امکان مصاحبت با برخی از بزرگان فراهم نشد و از شماری از افراد نیز ناگزیر به گرفتن یادداشتی دربارۀ دائرةالمعارف بسنده کردم. حاصل، ۴۵ گفتوگو و ۱۹یادداشت از افرادی شد که هریک در چهاردهۀ گذشته، دستکم بیش از ۲۵سال پیوندی با این نهاد فرهنگی داشتند یا همچنان دارند.
تصحیح رسالۀ موسیقایی عبدالعزیز بن عبدالقادر مراغی
رسالۀ موسیقی «نقاوةالادوار و تصانیف» اثر عبدالعزیز بن عبدالقادر مراغی با مقابله، تصحیح و مقدمۀ سیدحسین میثمی و مصطفی عبادی در ۳۰۴ صفحه، با شمارگان ۲۰۰ نسخه و بهبهای ۵۹۵هزار تومان عرضه شده است.
رئیس مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در فرازی از یادداشت خود بر آغاز این کتاب نوشته است: در میان هنرهای ایرانی، موسیقی از نظر علمی و عملی جایگاهی خاص دارد. بخش مهمّی از میراث موسیقی ایرانی، بهویژه از حیث نظری، همچنان در نسخههای خطّی باقی مانده و جز شماری معدود از اهل فضل و هنر بدان دسترسی نداشتهاند و باید افزود که درک این قبیل متون هم به آسانی دست نمیدهد و تصحیح آنها نهفقط به مهارت کافی و شناخت علم موسیقی بستگی دارد، بلکه در گروی اطلاع و آگاهی وسیع از ادب فارسی و عربی و تاریخ و حتی علوم ریاضی هم هست و بدینسبب است که پیگیری موضوع تحقیق در موسیقی ایرانی از هر جهت دشوار، ولی لازم است. رسالۀ نقاوة الأدوار، تألیف عبدالقادر مراغهای ازجمله رسائل مهم در شناخت علمی و عملی موسیقی ایرانی است.
سیدحسین میثمی از مصححان کتاب نیز در بخشی از مقدمۀ این اثر آورده است: عبدالعزیز فرزند عبدالقادر مراغی است. وی همانند پدر خویش در عرصههای مختلفی فعالیت کرده است. حاصل این تلاشها تألیف رساله، ابداعاتی در نظام موسیقی، ساخت یک ساز جدید و ساختن آهنگهایی در اقسام تصانیف زمانه است. رسالۀ نقاوةالادوار از آن عبدالعزیز مراغی (د ۸۳۷ق) برای سلطانمحمد فاتح در عثمانی نگاشته شده است. نقاوة معانی مختلفی دارد؛ اما از آنجایی که این رساله تلخیصی از رسالههای جامعالالحان و مقاصدالالحان عبدالقادر مراغی است، میتوان حدس زد که مقصود نویسنده از این عنوان، گزیدهای از این رسالهها است که دو مبحث اصلی آن یعنی «ادوار نغمگی» و «ادوار ایقاعی» را شامل میشود. اصطلاح ادوار به بنیانگذار مکتب منتظمیه، صفیالدین ارموی برمیگردد. در این مکتب اصل مهمِ نظامِ فکری مؤلفین، انتظامبخشیدن به مباحث مختلف نظری موسیقی دوران خویش است. رسالۀ نقاوةالادوار و مقاصدالادوار اثر محمود فرزند عبدالعزیز را میتوان آخرین رسالههای مکتب منتظمیه در قلمرو عثمانی دانست.
مطالعهای دربارۀ تاریخ و فرهنگ خور و بیابانک
کتاب «خور و بیابانک در گذرگاه تاریخ» تألیف سیدعلی آلداود در ۶۸۰ صفحه، با شمارگان ۵۰۰ نسخه و بهبهای یکمیلیون و ۲۹۵هزار تومان راهی بازار کتاب شده است.
رئیس مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در فرازی از نوشتار خود بر آغاز این کتاب چنین تحریر کرده است: ازجمله نقاط مهم ایران که در دل کویر، رازهای شگفتانگیز آن هر بینندهای را خیره میکند، منطقۀ خور و بیابانک است که از آن در طول تاریخ بزرگانی برخاستهاند و در فرهنگ و تمدن ایران جایگاه خاصّی به خود اختصاص دادهاند، از همه پرآوازهتر، زندهیاد حبیب یغمایی، شاعر و مدیر شایستۀ مجلۀ یغما که نقش آن طی سه دهه، در پاسداری از فرهنگ ایران و زبان فارسی از هر جهت قابل توجه و مایۀ سرافرازی و افتخار است.
سیدعلی آلداود، مؤلف کتاب در بخشی از پیشگفتار خود بر این اثر نوشته است: زادگاه من ــ خور و بیابانک ــ منطقهای کویری و ناشناخته است. تقریباً در مرکز ایران و در حاشیۀ کویر مرکزی قرار گرفته است. میگویند وقتی محمدشاه قاجار از یغمای جندقی نشانی دقیق زادگاه و موطن او را خواست و وی با بیانها و گفتههای گوناگون آنجا را معرفی کرد و در آخر افزود اگر ایران را به شیری خفته تشبیه نمایند سر آن در جلفا و دُمش در چاهبهار قرار گرفته و خور و بیابانک در وسط آن جای دارد. دربارۀ خور و بیابانک به سبب دوری از شهرهای مختلف و محصور بودن در کویر در کتب قدما اطلاعات زیادی دیده نمیشود. مسیر راههای عبور در سدههای بعد تغییر کرد و جندق بر سر راه شمال به جنوب ایران قرار گرفت و شهرت آن از بیشتر روستاهای منطقه پیشی گرفت. چنانکه تا اواخر دورۀ قاجاریه، شخصیتها و دانشمندان متعلّق به همه روستاهای خور و بیابانک، خود را جندقی معرفی میکردند. امروزه اما اوضاع تغییر کرده و منطقه از بنبست بیرون آمده، مسیر خور به طبس گشوده شده و راه کاروان رو جندق به سمنان اسفالته گردیده و روزانه صدها اتومبیل و اتوبوس از این مسیرها عبور میکنند.
پژوهشی درخصوص معماری سواحل و بنادر شمالی خلیجفارس
کتاب «معماری بومی سواحل و بنادر شمالی خلیجفارس» تألیف نیلوفر نیکقدم در ۲۲۴ صفحه، با شمارگان ۵۰۰ نسخه و بهبهای ۴۵۰هزار تومان در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.
رئیس مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در فرازی از یادداشت خود بر آغاز این کتاب چنین قلمی کرده است: خوشبختانه در سالیان اخیر، مطالعات و پژوهشها دربارۀ سواحل خلیجفارس فزونی گرفته است و بدینترتیب میتوان امیدوار بود که سیمای تمدنی و فرهنگی این پهنۀ مهم آبی و سرزمینهای پیوسته به آن، و نقش چشمگیر آن در فرهنگ و تمدّن ایران، بیشتر از گذشته روشن و آشکار گردد. آنچه بر اهمیتِ این موضوع از هر جهت میافزاید، کشف هرچه بیشتر پیوستگیهای قابل توجه هنری و تاریخی و سرزمین میان ایرانیان در طول تاریخ است که با وجود تنوع، گویی همگی «اعضای یک پیکر» بودهاند.
نیلوفر نیکقدم، مؤلف کتاب در بخشی از پیشگفتار خود بر این اثر نوشته است: اهمیت مکانی کرانۀ شمالی خلیجفاس سبب احداث بناهای ارزشمندی در دورههای مختلف تاریخی اعم از بناهای مذهبی، نظامی، مسکونی و سایر بناهای عامالمنفعه شده است. از طرفی به علت سختی آب و هوا، این ساختمانها همواره در معرض فرسایش و تخریب بودهاند به نحوی که امروز تعداد معدودی از آنها بهجای مانده است. این اثر به معرفی خانههای بومی و بناهای تاریخی در شهرها، بنادر و جزایر واقع در حدفاصل حاشیۀ شمالی خلیجفارس تا دامنههای جنوبی رشتهکوه زاگرس، در محدودۀ چهار استان جنوبی، شامل استان بوشهر، هرمزگان و جنوب استانهای خوزستان و فارس، در بازۀ تاریخی گستردهای پرداخته است. گرمای طاقتفرسا در اکثر ماههای سال و رطوبت بالا سبب شده اقلیم این منطقه بسیار سخت باشد و معماری را تحت تأثیر خود قرار دهد. اهداف معماری در مناطق گرم و مرطوب در راستای تعدیل مهمترین مؤلفههای اقلیمی این منطقه یعنی درجه حرارت و رطوبت بالاست. این اهداف راهکارهایی را برای ایجاد سایه، نفوذ حداقل تابش و گرمای خورشید به داخل ساختمان و استفاده از جریان طبیعی هوا معرفی میکنند که نهایتاً ویژگیهایی را در پی دارند که منجر به تعریف شاکلۀ معماری این منطقه میشود.
انتهای پیام
نظرات