رضا موزونی در آستانه شب یلدا در گفتوگو با خبرنگار ایسنا، با بیان اینکه در فرهنگ مردم کرمانشاه و مناطق کردنشین شب یلدا به نام «شب چله» شناخته میشود، اظهار کرد: ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیه خود از شب یلدا به عنوان«خور روز» یاد کرده که در زبان کردی به معنای شب تولد خورشید است، البته در برخی منابع خور روز را خرم روز معنا کردهاند، اما این معنا با معنای حقیقی شب چله بیارتباط است و بهترین معنی برای آن همان روز تولد خورشید است.
وی با بیان اینکه در فرهنگ کردها شب چله شب شروع فصل زمستان است، گفت: در فرهنگ کردها شب چله صرفا در یک شب خلاصه نمیشده و نمیشود. آنها فصل زمستان را به دو بازه زمانی چله بزرگ(چله گورا) و چله کوچک (چله بوچکله) تقسیم بندی کردهاند. چله بزرگ ۴۰ روزه بوده و از اول دی ماه که همان شب چله است شروع میشود و تا ۱۰ بهمن ادامه دارد و چله دوم کوتاهتر بوده و تنها ۲۰ روز دارد که از ۱۰ بهمن شروع و تا ۳۰ بهمن ادامه دارد.
وی گفت: در گذشته کردها و مردم غرب کشور به دلیل کوهستانی بودن و برف گیر بودن منطقه زاگرس زمستانهای سختی را تجربه می کردهاند و سختی زمستانها به نحوی بوده که همه ساله تعدادی از خانوادهها عزیزان خود را در اثر سرمای سخت از دست میداده و در این بین آمار مرگ و میر بین کودکان و دام ها زیاد بوده است. آنها در زمستان خسارات جانی و مالی فراوانی متحمل می شدهاند، لذا پایان زمستان برای آنها عملا به معنی زندگی دوباره بوده است.
موزونی در ادامه با اشاره به آیینهای شب چله کرمانشاهیها، گفت: در این شب مردم کرمانشاه و مناطق زاگرس نشین آداب و رسوم خاصی داشتند که از جمله آن میتوان به چیدن سفره و صرف خوراکیها و برگزاری آیینهای معنوی جذاب اشاره کرد.
وی با بیان اینکه در سفره شب چله مردم کرمانشاه گلچینی از محصولات کشاورزی منطقه چیده میشده، گفت: در سفره شب چله کرمانشاهیها هندوانه جایگاهی نداشت و سابقه گذاشتن هندوانه در آن به سالهای دور برنمیگردد، چون به دلیل شرایط آب و هوایی منطقه عملا امکان برداشت هندوانه در این فصل وجود نداشته و مردم به جای هندوانه از انار آن هم انار خشک شده استفاده می کردهاند.
موزونی افزود: انگور خشک شده یا همان کشمکش، برگه قیصی(برگه زردالو)، گردو و بادام و تخمه آبتابگردان و گندم برشته شده از دیگر اجزای سفره شب چله کرمانشاهیها در گذشته بوده است.
این محقق کرمانشاهی در ادامه با بیان اینکه رسم بر این بوده که شب چله به صورت دورهمی بین اعضای خانواده و فامیل و بزرگان برگزار می شده، گفت: در گذشته هرکس هر چیزی که برای شب چله تدارک دیده بود را با خود آورده و به خانه بزرگ فامیل یا هنرمندان میرفتند و این شب طولانی را در کنار هم میگذراندند.
وی ادامه داد: شروع مراسم شب چله در کرمانشاه و مناطق کردنشین زاگرس با چیستان گویی همراه بوده و هرکس نمیتوانست جواب چیستان را بگوید باید همه حاضران را به میهمانی مفصلی در خانهاش دعوت میکرد و همین جاذبه چیستان گویی را زیاد می کرد و هرکس می خواست برای فرار از میهمانی دادن هم که شده جواب چیستان را خودش بدهد.
وی اضافه کرد: بعد از پایان چیستان گویی، نوبت به شاهنامه خوانی آن هم به زبان کردی فرا میرسید و بزرگان شروع به خواندن رزم نامههای کردی میکردند و ادامه دورهمی هم به هوره خوانی(نوعی آوای محلی) که اوج برنامههای شب یلدا بود، اختصاص پیدا میکرد.
موزونی قصه گویی را یکی دیگر از برنامههای شب یلدا عنوان کرد و افزود: در ادامه شب، بزرگترها مشغول قصه گویی برای کودکان می شدند تا با قصههای خود آنها را بخوابانند.
وی ادامه داد: در شب چله خواندن قصههایی مثل تیتان و میتان، ملک جمشید، ملک احمد، کُر سیاح (پسر صیاد)، نمدینه و دَنِک هنار(دانه انار) بین کردها مرسوم بوده است.
این نویسنده کرمانشاهی افزود: بازیهایی مثل زره مشتکی که همان گل یا پوچ امروزی است، هم معمولا در برخی از دورهمیهای شب چله کرمانشاهیها به چشم میخورد.
انتهای پیام
نظرات