در شرایطی که انتظار میرفت در فرصت کم باقی مانده از سوی معاون هنریِ سابق و همراهان او، تصمیمی در حوزه برگزاری هفدهمین جشنواره تجسمی فجر گرفته نشود اما انتخاب شورای سیاستگذاری هفدهمین جشنواره تجسمی فجر صورت گرفت و البته انتخاب دبیر جشنواره به بعد از انتصاب معاون هنری فعلی موکول شد؛ تصمیمی که با توضیحی همراه بود مبنی بر اینکه با توجه به فشردگی امور و فرصت اندک باقی مانده تا آغاز هفدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر، امکان درنگ بیشتر وجود نداشته است.
به گزارش ایسنا، عقربههای ساعت در گردش و زمان به سرعت در گذر است و زمان نسبتا کوتاهی تا بهمن ماه و موعد برگزاری هفدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر باقی مانده است؛ حالا اگر چه هفدهمین جشنواره تجسمی فجر به دلیل پیچ و خم پروسه انتصاب معاون هنری از حیث زمان از جشنوارههای چند دوره قبل عقب افتاده اما باید دید نادره رضایی ـ این زنِ به نظر مصمم در منصب معاونت ـ در برگزاری جشنواره تجسمی فجر به چالش خواهد افتاد یا خیر.
به نظر میرسد برای جبران زمانِ از دست رفته نمیتوان انگشت اتهام را به سوی شخص یا نهاد مشخصی گرفت. اگرچه برای آغاز برنامهریزی جهت برگزاری جشنواره فجر کمی دیر شده است اما برپایی این جشنواره گسترده، نیاز به هماهنگی میان اعضا دارد؛ معاون هنری، مدیرکل تجسمی، شورای سیاستگذاری، دبیر جشنواره و ... . با در نظر گرفتن این الزام، انتخاب شورای سیاستگذاری جشنواره فجر، پیش از انتصاب معاون هنری، میتواند هماهنگی را سختتر، اختلافنظرها را بیشتر و به همین سبب جبران زمان از دست رفته را دشوارتر کند.
در این شرایط باید دید که توافق بر سر شرایط برگزاری جشنواره تجسمی فجر از نظر معاون هنری، دبیری که هنوز نامش اعلام نشده و این شورای سیاست گذاری از پیش تعیین شده چگونه پیش خواهد رفت. آیا معاونِ هنری جدید با اعضای شورای سیاستگذاری موافقت دارد؟ آیا رویکردی که شورای سیاستگذاری تاکنون در پیش داشته مورد قبول او واقع میشود یا رویکرد جدیدی در پِی گرفته خواهد شد؟ باید دید که حالا معاون هنری جدید وزارت فرهنگ و ارشاد، با رویکرد اعضای شورای سیاست گذاری که در انتصاب آنها نقشی نداشته است، چگونه باقی مانده مسیر را طی خواهد کرد. آیا به لحاظ قانونی این شرایط برای او امکانپذیر است که دست به تغییر انتخابهای قبلی بزند؟ یا به قول معروف «کاری است که شده!»
حرفهایهای هنر تجسمی غایباند!
با وجود شرایطی که پیش روی برگزاری جشنواره فجر است، اگر این پروسه به جذب حداکثری هنرمندان حرفهای هنرهای تجسمی بیانجامد در نهایت قابل پذیرش خواهد بود. شاید این جشنواره، برخلاف زمان از دست رفتهاش بار دیگر تا حد قابل قبولی دل هنرمندان حرفهای تجسمی و نامداران این عرصه را به دست آورد.
حالا که در سالهای گذشته بخشی از هنرمندان کاربلد از جشنواره هنرهای تجسمی فجر فاصله گرفتند، نزدیک شدن جشنواره فجر از حیث محتوا و کیفیت به بدنه حرفهای، هدفی مهم تلقی میشود. هنرهای تجسمی و به همین سبب جشنواره مرتبط به آن دارای پیچیدگیهای بسیار است. این جشنواره باید مطابق با ظرافت روح هنرمندان برنامهریزی شود. این کار برای جامعهای که بخش قابل توجهی از آنها در سالهای گذشته در بهترین حالت جشنواره تجسمی فجر را نادیده گرفته و در حالتهای دیگر نسبت به آن موضعگیری کرده یا از آن رو برگردانده است، به نظر آسان نمیرسد و پیچیدگی برگزاری این جشنواره تجسمی ایجاب میکرد که معاون هنری، به منظور تعامل بهتر بتواند با دست بازتری شورای سیاستگذاری آن را انتخاب کند.
جلب نظر هنرمندان بخش مهمتر ماجراست
این جامعه گسترده، دارای ظرافتهای خاص خود است. هنرمندانش بیش از سایر رشتههای هنری و تنوعش به مراتب بیشتر است. در دوره شانزدهم، جشنواره هنرهای تجسمی فجر در دو بخش رقابتی ـ طوبای زرین ـ و بخشهای غیررقابتی برگزار شد. بخش رقابتی، دارای هفت زیر مجموعه ـ زیربخشهای آزاد، موضوعی (قلهها)، تجسم هنر، طراحی فرهنگمحور، فیلمهای مستند هنرهای تجسمی، ناشران کتابهای تجسمی و علمی (دانش هنرهای تجسمی) ـ و بخش غیر رقابتی ـ بازار هنرهای تجسمی، مفاخر هنرهای تجسمی، آینه در آینه، کاتبان سوره حمد، دیوارنگاری شهری و پوسترهای فجر(محیطی) ـ نیز دارای شش زیرمجموعه بود. تمامی این دو بخش نیز، خود ذیل ۱۰ رشته هنری، شامل طراحی و نقاشی، طراحی گرافیک (پوستر)، تصویرسازی، عکاسی، خوشنویسی (نستعلیق، شکسته نستعلیق، نسخ، ثلث، نقاشیخط)، نگارگری (نقاشی ایرانی، گل و مرغ، تذهیب، تشعیر)، کارتون و کاریکاتور (موضوعی و چهره)، مجسمهسازی، سرامیک و آبگینه هنری و رسانههای هنری جدید بود. همین موضوع نشاندهنده گستردگی این جشنواره هنری و حساسیتهای پیرامون آن است.
از سوی دیگر هنرمندان تجسمی، نسبت به هنرمندان سایر عرصهها مستقلتر و نیازشان هم به بخش دولتی کمتر است؛ به همین سبب برای جلب نظر و استفاده از ظرفیت هنرمندان حرفهای این عرصه، باید آنها را به خوبی دید و صدایشان را شنید و با توجه به همین امر، مهمتر از تاخیر در برنامهریزی برای برگزاری جشنواره، جلب نظر هنرمندان است؛ جشنوارهای که بیشترین مخاطبان را به دلیل گستردگی جامعه هنرهای تجسمی دارد اما به نظر میرسد در سالهای اخیر از استقبال متناسبی برخوردار نبوده است.
انتهای پیام
نظرات