• دوشنبه / ۲ مهر ۱۴۰۳ / ۱۵:۴۵
  • دسته‌بندی: فرهنگ حماسه
  • کد خبر: 1403070201557
  • خبرنگار : 71451

اگر دو تانک داشتم شلمچه عراق را می‌گرفتم!

اگر دو تانک داشتم شلمچه عراق را می‌گرفتم!

سومین روز از آغاز جنگ تحمیلی با وقایع تلخ و شیرنی همراه بود، چرا که در این روز برخی از شهرهای کشورمان سقوط کردند و در بخش‌هایی هم دشمن با مقاومت جانانه رزمندگان روبرو شد.

به گزارش ایسنا، در سومین روز از جنگ تحمیلی (۱۳۵۹/۷/۲) و در ادامه درگیری‌ها در جبهه میانی، امروز درگیری‌ها شدت یافت. به گزارش سپاه غرب: نیروهای دشمن با ۸۰ تانک از پاسگاه‌های سمیره، ربوط و پیچ انگیزه تا منطقه عین خوش (جنوب دهلران)، ۶ کیلومتر پیشروی کردند.

سقوط مهران

درگیری‌های منطقه مهران و تشدید فعالیت دشمن از زمین و هوا، منجر به سقوط این شهر در حوالی ظهر گردید.

سقوط نفت شهر علی‌رغم مقاومت‌ها

در نفت شهر درگیری ادامه دارد. دشمن برای تصرف این شهر فعالیت خود را تشدید کرده، محاصره آن را تنگ‌تر می‌کند. برای همین تعداد زیادی تانک که ۶۰ دستگاه ذکرشده، به کار گرفته‌شده است. رزمندگان اسلام در حال محاصره،۱۵۰ نیروی دشمن را اسیر کرده‌اند. حدود ظهر مجدداً از سوی برادران سپاه در مورد خطر سقوط این شهر هشدار داده شد و سرانجام شهر سقوط کرد.

سقوط سرپل ذهاب و شهادت فرمانده شهر

به گزارش سپاه غرب: نیروها و تانک‌های دشمن قبل از ظهر به ۷ کیلومتری سرپل ذهاب رسیده، ضمن درگیری تدریجاً به شهر نزدیک می‌شوند. نیروهای خودی از شهر عقب‌نشینی کرده، در گردنه پاتاق مستقر شده‌اند. بعدازظهر پادگان سر پل ذهاب سقوط کرده، شهر به تصرف دشمن درمی‌آید. فرمانده عملیات شهید و مردم آواره شدند.

مقاومت در قصر شیرین

قصر شیرین شدیداً در محاصره قرار دارد. قطع آب و برق و تلفن توسط دشمن و عدم امکان پشتیبانی، مردم و نیروهای حاضر در منطقه را در مضیقه قرار داده است. تعداد بسیار زیادی تانک-۱۲۰ تا ۲۰۰ دستگاه- از چند کیلومتری سرپل ذهاب به طرف این شهر در حرکت هستند. درگیری بین برادران سپاه قصر شیرین و دشمن ادامه دارد و همچنان بر وخامت اوضاع افزوده می‌شود.

جبهه جنوبی/ سقوط کوشک و بازپس‌گیری آن

در محور جنوبی و در پی سقوط پاسگاه طلائیه در روز گذشته، امروز نیز تلاش دشمن برای دستیابی به جاده اهواز-خرمشهر از محور طلائیه-کوشک ادامه یافت و سرانجام حدود ظهر امروز تلاش دشمن منجر به سقوط کوشک شد.

به دنبال سقوط پاسگاه کوشک و احساس خطر مضاعف نزدیکی دشمن به اهواز و محاصره خرمشهر، تلاش برادران ارتش و سپاه در این محور افزایش یافت و سرانجام حوالی عصر موفق شدند ضمن انهدام تعدادی از نیروها و تانک‌های دشمن، پاسگاه کوشک را پس گرفته، مقابله با دشمن را از آنجا ادامه دهند.

گزارش‌ها از اشغال پاسگاه شلمچه، پاسگاه حدود، دژهای شماره یک و دو و ادامه درگیری در حومه خرمشهر حکایت می‌کنند. از مردم خرمشهر خواسته‌شده در شهر سنگر بسازند و کوکتل مولوتف تهیه کنند.

اگر دو تانک داشتم شلمچه عراق را می‌گرفتم

در پی این خبر، قبل از دستیابی عراقی‌ها به سایر دژها، بچه‌ها در گروه‌های پنج، شش‌نفری میان دژها تقسیم می‌شوند و با چنگ و دندان، به حفاظت از آن‌ها می‌پردازند و با ایستادگی و تلاش نیروهای ژاندارمری، دژ مرکزی از دست برد دشمن مصون می‌ماند.

وقتی بچه‌ها به این دژ (مرکزی) می‌رسند، افسری که یک قبضه تفنگ ۱۰۶ در اختیاردارد، می‌گوید: اگر من دو تانک داشتم شلمچه عراق را هم می‌گرفتم.

تسخیر پاسگاه شلمچه عراق

بچه‌ها با اعلام آمادگی خود، افسر را تشویق به این کار می‌کنند و با همراهی او و تعدادی سرباز، مقابله با نیروهای عراقی شروع می‌شود. طی یک درگیری سخت و نابرابر، پاسگاه شلمچه آزاد می‌شود و نیروهای خودی به تعقیب دشمن می‌پردازند، سپس پاسگاه شلمچه عراق را نیز تصرف می‌کنند و پرچم جمهوری اسلامی را بر فراز این پاسگاه به اهتزاز در می‌آورند و ۲۰ عراقی را به اسارت می‌گیرند.

طولی نمی‌کشد که نیروهای عراقی با سازمان‌دهی مجدد و با اجرای آتش سنگین، حمله شدیدی را شروع می‌کنند. بچه‌ها جانانه دفاع می‌کنند، تعدادی به‌وسیله تانک‌های دشمن به شهادت می‌رسند، اما از آنجا که سلاح‌های انفرادی و یک قبضه تفنگ ۱۰۶ جواب گوی قوای دشمن نیست، بقیه ناچار تا دژ مرکزی به عقب برمی‌گردند. با رسیدن لشکر زرهی دشمن، دژها به ترتیب سقوط می‌کنند: دژ اول، دژ دوم، دژ سوم.

در دژ مرکزی، ژاندارم‌ها سرسختانه مقاومت می‌کنند. استوار زارعیان، سربازها و بچه‌ها را جمع کرده تا با پیشروی دشمن مقابله کنند. با شلیک چند گلوله به‌وسیله تفنگ‌های ۱۰۶ که در مقابل تانک‌های عراق موضع گرفته‌اند، بانک تکبیر بلند می‌شود که بیانگر عزم راسخ مدافعان در مقابله با دشمن است.

دشمن برای دست‌یابی به دژ مرکزی که یکی از موانع پیشروی نیروهایش به‌سوی خرمشهر است، دژ را چند بار مورد هجوم تانک‌ها و نفربرها قرار می‌دهد، اما با آتش تفنگ‌های ۱۰۶ عقب می‌نشیند تا این‌که در یک هجوم سریع که آتشی سنگین آن‌ها را پشتیبانی می‌کند، تانک‌ها و نفربرهای عراقی به دژ مرکزی نزدیک می‌شوند، اما در زمین گل‌آلود گیر می‌کنند و سرنشینان آن‌ها سراسیمه می‌گریزند.

بچه‌ها درصدد انتقال تانک‌ها و نفربرها برمی‌آیند، اما تلاش برای در آوردن دستگاه‌های زرهی دشمن مؤثر واقع نمی‌شود و عراقی‌ها شب‌هنگام با جرثقیل و لودر، آن‌ها را از گل بیرون کشیده، می‌برند.

منابع:

۱-مهدی انصاری، حسین یکتا، هجوم سراسری: روزشمار جنگ ایران و عراق (کتاب چهارم)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ دوم، ۱۳۷۵، صفحات ۹۱، ۹۲، ۹۳، ۹۴.

۲-خرمشهر در نبرد طولانی، جمعی از نویسندگان، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ چهارم ۱۳۹۰، صفحات ۱۹۴، ۱۹۵.

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha