• سه‌شنبه / ۲۰ شهریور ۱۴۰۳ / ۱۷:۳۲
  • دسته‌بندی: سینما و تئاتر
  • کد خبر: 1403062012638
  • منبع : روابط عمومی برنامه

در نشست فیلم سینمایی «مهمانی سایه‌ها» مطرح شد:

عمق فیلم‌های کلاسیک را بسیاری از فیلم‌های امروزی ندارند

عمق فیلم‌های کلاسیک را بسیاری از فیلم‌های امروزی ندارند

کارگردان فیلم سینمایی «مهمانی سایه‌ها» گفت: من عاشق سینمایی کلاسیک هستم و همچنان طرفدار پروپا قرصش هستم. الگوی فکری‌ام در زمینه فیلمنامه همچنان کلاسیک است، زیرا معتقدم عمقی که فیلمهای کلاسیک دارند بسیاری از فیلم‌های امروز ندارند. 

نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی «مهمانی سایه‌ها» به کارگردانی جمشید عبداللهی دوشنبه ۱۹ شهریور با حضور سازندگان اثر و امیر رضا نوری پرتو منتقد سینما توسط گروه سینمایی هنرو تجربه در پردیس سینمایی چارسو برگزار شد. 

به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی گروه سینمایی هنرو تجربه، جمشید عبداللهی کارگردان فیلم «مهمانی سایه‌ها» با اشاره به روند ساخت این فیلم گفت: فیلمبرداری فیلم اواخر سال ۹۹ شروع شد و سال ۱۴۰۰ پایان گرفت اما ما درگیر پیک کرونا شدیم و اگر عشق به سینما نبود این فیلم رها می‌شد و شاید اگر هر فیلمسازی بود تمام راش‌ها را دور می‌ریخت اما من پای تک تکش ایستادم چون می‌خواستم که کار فیلم تمام شود. من به شخص مخاطب را خیلی جدی می‌گیرم و نگاه نقادانه‌ای به فیلم‌ها دارم و دوست دارم مخاطب را به تفکر وادار کنم. 

وی ادامه داد: من عاشق سینمایی کلاسیک هستم و همچنان طرفدار پروپا قرصش هستم. الگوی فکری‌ام در زمینه فیلمنامه همچنان کلاسیک است، زیرا معتقدم عمقی که فیلمهای کلاسیک دارند بسیاری از فیلم‌های امروز ندارند. 

عبدالهی خاطرنشان کرد: اسم «مهمانی سایه‌ها» به اینجا برمی‌گشت که من تک تک این کاراکترها را به چشم سایه‌هایی می‌دیدم که حال با جمع شدنشان در قصه من یک مهمانی را تشکیل داده‌اند. این کاراکترها سایه‌هایی هستند که در این وضعیت اجتماعی به هیچ وجه جدی گرفته نمی‌شوند و به جایی رسیده‌اند که دیگر خودشان هم خودشان را باور ندارند و جدی نمی‌گیرند. 

امیررضا نوری پرتو نویسنده و منتقد سینما نیز درباره فیلم «مهمانی سایه‌ها» گفت: فیلم «مهمانی سایه‌ها» یک نکته ویژه‌ای دارد و آن هم این است که اتفاقاً بسیاری از مولفه‌های سینمای جریان اصلی را دارد. یعنی در واقع سینمایی که توی ژانر است و الگو و پارادایم دراماتیک مرسوم قصه‌اش را تعریف می‌کند، شخصیت پردازی انجام می‌دهد و آنقدر سعی می‌کند به الگوها وفادار بماند که به عنوان یک ویژگی مثبت می‌توان از آن یاد کرد. 

وی با اشاره به اینکه فیلم از همان اول تکلیفش را با مخاطبش مشخص می‌کند افزود: همانگونه که فیلم‌ها را از لحاظ ژنریک دسته‌بندی می‌کنیم، می‌توانیم تماشاگران را نیز در دوره‌های گوناگون حیات تاریخ سینمای جهان و ایران دسته‌بندی کنیم و اتفاقاً همین دسته‌بندی‌های سلیقه‌ای مخاطبان در دوره‌های مختلف تاریخ سینمای جهان و ایران است که اوج و فرودها و فراز و نشیب‌های ژانرها را رقم می‌زند و بخشی از اینکه ژانرها شکل می‌گیرند، به اوج می‌رسند و بعد دوران افول خود را در بازه‌های زمانی مختلف طی می‌کنند به سلیقه مخاطب در آن دوران و عصر برمی‌گردد. 

نوری پرتو با تاکید بر اینکه سلیقه قالب امروز در گفتمان تماشای فیلم در سینمایی ایران به سمت درام‌های موسوم به درام‌های اجتماعی، خانوادگی و شهری سوق داده شده است افزود: به نظرم جمشید عبدالهی ریسک بزرگی کرده که سراغ سینما و ژانر مورد علاقه‌اش رفته است و حتی مهم‌تر اینکه بیشتر از اینکه تلاش کند فیلم را از لحاظ روابط میان کاراکترها و نوع روایت داستان و حال و هوا و بهره‌گیری از الگوهای نمایشی به الگوهای فیلم‌های همان ژانر نزدیک کند، وامدار مولفه‌های سینمای موج نو ایران بوده است. 

وی ادامه داد:سینمای امروز، سینمای چگونه نشان دادن است در سینمای اروپا و آمریکا می‌بینیم که آنها الگو را رعایت می‌کنند اما تنوعی که ایجاد می‌شود در چگونگی رخ دادن اتفاقات همان الگوی مشابه است. مثلاً اگه قرار است کاراکتر عاشق شود، مهم نشان دادن این است که چگونه عاشق می‌شود یا اگر قرار است کاراکتر دیگری را نجات دهد چگونه او را قرار است نجات بدهد بنابراین چگونگی‌اش را به شکلی جذاب مطرح می‌کنند. 

او خاطرنشان کرد: یکی از کارهایی که فیلمنامه نویسان و کارگردانان در سینمای ۲۰ سال اخیر انجام می‌دهند این است که به سمت توئیست می‌روند، یعنی توئیست‌هایی که تماشاگر را شگفت زده کند. این فیلم خالی از این تویست‌ها است و می‌توانست سراغ این تمهیدهای روایی برود اینکه نرفته ایراد نیست ولی اگر می‌رفت برایش بهتر بود. 
 
مرتضی حسنلو یکی از بازیگران فیلم نیز گفت: این فیلم تعمداً با یک ریتم بسیار کند قصه را جلو می‌برد و اتفاقی که در آن است یعنی همان تمپو، مترونوم یا احساساتی که درون فیلم وجود دارد بسیار بالاست. زمانی که من فیلمنامه را می‌خواندم و با شناختی که از جمشید عبدالهی داشتم می‌دانستم که چه می‌خواهد و ساختن چنین فیلمی با چنین فضا و اتمسفری در چنین شرایطی که نمی‌شود که مخاطب را آنگونه که باید به سینما کشاند، شاید ریسک باشد. امیدوارم که این آشتی در هنر، سینما و تئاتر اتفاق بیافتد.

انتهای پیام 

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha