باقربیگی در گفتوگویی با ایسنا درباره دلیل کمکاریاش طی این سالها میگوید: کم و بیش به من پیشنهاد میشود اما راستش در این دو ـ سه سال اخیر خودم کار نکردم. از وقتی که کرونا آمد تا وقتی که تمام شود متاسفانه من دائماً بیمار بودم و حدود ۱۰ الی ۱۵ بار به بیماری کرونا مبتلا شدم؛ بنابراین در آن مدت اگر کاری هم پیشنهاد میشد به خاطر خانوادهام بیشتر قبول نمیکردم. انشاءالله از این به بعد ببینیم خدا چه میخواهد.
او ادامه میدهد: ضمن اینکه ما در شهرستان زندگی میکنیم و در اینجا هم معمولاً کاری ساخته نمیشود و همه کارها در تهران ساخته میشود. هر کسی هم برای خودش یک گروهی دارد که با گروه خودش کار میکند. من خودم این روزها در بخش هنر بیشتر مشغول ساخت یکسری مستند خاص هستم. به عنوان مثال اخیراً مستندی برای افراد مستضعف داشتم که حالت خیریهای داشت وگرنه دیگر کار خاصی ندارم. اصفهان شهر قشنگی است با موقعیت خوب اما از آن استفاده نمیکنند.
بازیگر نقش مجید در سریال نوستالژیک قصههای مجید، در ادامه خاطرنشان میکند: همه بازیگران که نباید به شهر تهران بیایند تا کار کنند. تهران در حال انفجار است. به نظرم مدیران باید کمی دیدشان را وسیعتر و این تمرکزگرایی و باندبازی را کمتر کنند.
وی سپس به حضور بازیگران تکراری در عرصه سینما و تلویزیون اشاره میکند و میگوید: مردم هم دیگر خسته شدهاند. هر کانالی که میبینیم یکسری افراد خاص هستند که مدام تکرار میشوند. در پلتفرمها هم همینطور، در سینما هم وضعیت همین است. من از مردم میشنوم که دوست دارند تنوع ایجاد شود. ما این همه افراد با استعداد داریم چرا فقط چندنفر هستند که مدام سر کارند؟! من خودم را نمیگویم چون واقعا در این مدت دنبال کار نبودم و حس کار نداشتم. تازه پنج شش ماه است که راه افتادم و دوست دارم کار کنم. ممنونم از اینکه حداقل شما به یاد من بودید. آرزو میکنم همه مردم ایران در سلامت و شادی با رزق و روزی وسیع زندگی کنند.
هنوز هم رفتن آقای پوراحمد را باور ندارم
مهدی باقربیگی در پایان با یادی از مرحوم کیومرث پوراحمد و همکاریاش با این کارگردان فقید میگوید: وقتی آقای پوراحمد با تلخی از میان ما رفت من اصلا حال خوبی برای گفتوگو و جواب دادن تلفنم نداشتم. تا همین چند وقت پیش هم حالم بد بود و هنوز هم با وجود اینکه یک سال از درگذشتشان گذشته باور نمیکنم. روزهای تلخی داشتم. من مرتب با آقای پوراحمد در ارتباط بودم چه ایشان میآمدند به اصفهان چه من به تهران میرفتم. هنوز هم با خانوادهشان در ارتباطم. متاسفانه اتفاق آنقدر ناگهانی و شوکهکننده بود که من واقعاً هنوز هم اندوگین هستم. روحشان شاد باشد.
انتهای پیام
نظرات