یادداشت ر. ساداتی ـ خبرگزاری ایسنا
«به خاک عادت کردیم، اما مال بهشت بودیم گهگاهی. یادمان میافتد. آهی از سر بیکسی میکشیم و میگوییم: «ان تدنینی من قربک».
دوباره درگیر خاک و آتش میشویم و روح میخوابد.
به خواب خلسه غربت.
گرفتار زنجیر نفس و دنیای لهو و لعب.
هوا، هوای حج ابراهیمی است و یاد خیف و دلتنگی منا و حال نفسهای لبیک.
اش اگر خاکی به خود وابسته کند خاک عرفات باشد... .
منا و البته فقط سنگ شیطانش را دوست ندارم.
اینقدر شیطان نحس است که موقع سنگ زدن هم سختیاش بیحد و حساب است... .
گاهی ورق میزنی صحیفه را و حال عجیب امام سجاد (ع) در حج و بعد حدیث شبلی و حقایق حج و باز دعاهای ابراهیم و طنین صدای «اذن فی الناس بالحج» و حسرتی که خدایا! ما لبیک گوییم کاش تو بپذیری ... .
کاش کسی برایمان دعا کند، کاش حضرت آدم که ۷۰ بار طعم حج چشیده یا مولایمان حسین ۲۵ بار یا امام سجاد(ع) که منادی حقایق حج است و معجزات دارد برایمان دعا کنند، برای آن روح به زنجیر کشیده شدهای که طعم دست زدن به سنگهای خانه خدا را چشیده دوباره برگردد به فطرت «الله التی فطر الناس علیها»، به خانه خودش بهشت.
ما اینجا البته یک بهشت هشتم داریم که روضه من ریاض الجنه پایین پایش است؛ از بالاترین طبقات دنیاست. وقتی دلمان میگیرد و هوای دوست کند، رو به سمت شرق میکنیم و خرجش یک سلام و ابراز دلتنگی است.
حال روی صحبتم با اهالی کرامت زمین است که ای بزرگواران! کسانی هستند دلشان هوایی شده به هوای حج و دلشان یک نگاه میخواهد به بیتالله که طبقه ارضی در راستای بیتالمعمور است.
شاید بشود، شفاعتتان قسمتمان شود.
نگاهی به مستجار به هوای آهی برای رسیدن به حضرت حق.»
انتهای پیام
نظرات