عبدالحسین حاجسردار فعالیت هنری خود را از دهه ۵۰ در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مرکز شماره ۲ اهواز با تئاتر و نشریهنویسی و فیلمسازی آغاز کرد و سپس با فاصلهای دورتر با عضویت و فعالیت در انجمن سینمای جوانان اهواز و ساختن فیلمهای کوتاه داستانی و مستند و همچنین همکاری با مطبوعات استان ادامه داده و از اعضای قدیمی و فعال انجمن سینمای جوان اهواز است.
نخستین کتاب وی با نام «از پشت شیشهها» به همت نشر «خجسته» به چاپ رسیده است. ناهید طباطبایی، نویسنده صاحبنظر ایرانی، در یادداشتی بر کتاب اول این نویسنده میگوید: «مجموعه داستان حاضر به خاطر نگاه خاص و پرعطوفت و مسئول او نسبت به انسان و نگرشهایش و همچنین دغدغههای روزمره مردم عادی از جذابیت خاصی برخوردار است؛ نگرانیها و دغدغههایی که هر چند در بستر محیطی بومی مطرح میشوند، جهانی و از آن همه ما هستند.»
عبدالحسین حاجسردار این مطلب را برای انتشار در اختیار ایسنا گذاشته است:
«در غروب سهشنبهای در اردیبهشت ۱۴۰۳ در مراسمی جمعوجور و دور از هیاهو در کتابخانهای که به نام «کتابخانه تخصصی خوزستانشناسی» مزین است، با حضور جمعی از اهالی و علاقهمندان و پیشکسوتان عرصه فیلم و رسانه در اهواز همچون آقایان علینقی طاهری، استاد و پژوهشگر سینما، محمد مرادیجاوید، فیلمساز خوزستانی، مجتبی گهستونی، فعال رسانهای، و... یکی از آخرین ساختههای هنرمند پیشکسوت تئاتر و سینمای استان خوزستان، علیاصغر شادروان، به نمایش درآمد.
پیش از نمایش فیلم سرکار خانم خضوعی که به همراه همسر محترمشان آقای ناصری، متولی این مکان فرهنگی است، سخنانی در تجلیل و تکریم این استاد پیشکسوت و همکاری کتابخانه مذکور، در اجرای این گونه حرکتهای فرهنگی بیان داشتند و سپس فیلم کوتاهی در معرفی فیلمها و کارنامه سینمایی شادروان ـ با حضور خود ایشان در فیلم ـ به نمایش درآمد.
بعد از آن، فیلم «آن زن از باران آمد» بر پرده کوچک سالن به نمایش گذاشته شد.
بنا به گفته شادروان، این فیلم با اقتباس (یا با نگاهی به...) نمایشنامهای از رسول حقجو، نمایشنامهنویس و طراح جوان خوزستانی، و با سرمایه شخصی و همچنین بازیگرانی که همگی برای اولین بار جلوی دوربین قرار گرفتهاند (یا در یک فیلم سینمایی بازی کردهاند) ساخته شده است.
ایشان در توضیحاتی تکمیلی پس از نمایش فیلم در سخنانی کوتاه و متواضعانه هدف خود از ساختن این فیلم را توجه دادن مسئولان فرهنگی استان (و به گمان نگارنده خود اهالی فرهنگ و هنر) به ظرفیتهای بالقوه و پتانسیلهای موجود در استان در جهت خودبسندگی و سرمایهگذاری در جهت تولیدمحصولات فرهنگی عنوان کردند. حرکتی که نیاز به علاقه، تعهد، حمایت و سیاستهای «اجرایی» مسئولان دارد و بارها و بارها در مناسبتهای مختلفی همچون روز ملی سینما و... مسئولان فرهنگی شهر، ادعای حمایت از آن را داشته و در رسانهها نیز ازآن سخن گفته و قولهای ریز و درشت دادهاند.
اما وقتی در چنین نشست بااهمیتی از مسئول مهمترین نهاد فرهنگی یک استان دعوت میشود و ایشان حضور نمییابند (به عبارت دیگر: «نمیآیند») این به چه معناست؟
آیا این همان وهنی نیست که سالهاست گریبان این استان را گرفته است تا خود و هنرمندان جوان و پیشکسوت خود را نادیده گرفته و امثال شادروانها را مجبور به مهاجرت و مرکزنشینی کرده است تا بلکه سری میان سرها (هرچند درحدی متوسط و بیفروغ) درآورند؟
شرایطی که (به طور مثال) یک کارگردان علاقهمند به تئاتر را مجبور میکند از ترس شرایط مالی و موانعی (که برای در اختیار قرار دادن یک سالن) پیش پایش گذاشته و به او تحمیل میکنند، عطای کار تئاتر را به لقایش ببخشد. آن هم در این وانفسای کمبود مخاطب تئاتر با این معدود سالنهای پرت و دور افتادهاش!
چنین است که سالهاست یک نمایش خوب و جاذب بر هیچ صحنهای نرفته است و کارکشتگان این هنر در سایهاند.
اما چرا گفتم متوسط؟ چون این هنرمندان اگر در زادگاه و خاستگاه خود باشند، ریشههای نیرومند و بالندهای خواهند داشت، اما اگر از ریشه جدا و در خاک و اقلیم دیگری قرار گیرند، به ندرت میتوانند درخششی درحد زیستگاه خود داشته باشند (هرچند هنرمندانی از خوزستان بوده و هستند که در هر دو عرصه موفق بودهاند).
اما برگردیم به سخن شادروان. ایشان همچنین گفتند مسلما اگر این فیلم (و فیلمهای دیگری که امکان تولید نداشتهاند) از حمایت و پشتوانه مالی (دروناستانی) برخوردار شوند میتوانند از پروداکشن بهتر و حرفهایتری برخوردار شده نمونهای قویتر از سینمای بومی و ظرفیتهای فیلمسازی استان ارایه نمایند.
شادروان فیلمسازی است که در چند فیلم سینمایی خود (بدون آنکه در اینجا قصد بررسی محتوایی آنها در بین باشد)، توانایی و تسلط خود را بر ابزار سینما ثابت کرده است. پس بدیهی است که اگر ایشان (و امثال ایشان) امکانات لازم را در اختیار داشته باشند میتوانند فیلمهایی در حد و اندازههای بالاتر ارایه دهند.
اما نکته ظریف موضوع این است که ایشان این کار را یک نمونه «آزمایشی» عنوان کردهاند که بیشتر با عرصه نمایش تلویزیونی پهلو میزند و اهالی عرصه نقد و تحلیل فیلم نباید این نکته را نادیده بینگارند.
هرچند فیلم ـ در یک ساعت اولیه خود ـ از تعلیق و کشش دقیق و موثری بهرهمند است و میتواند با نمونههای خوبی در عالم سینما (لوکیشن محدود در یک فضای بسته) مقایسه شود.
همچنین بدون آنکه قصد کماهمیت جلوه دادن بازیگران و عوامل فنی در میان باشد، نمیتوان این واقعیت را بیان نداشت که اگر این فیلم با حضور بازیگران چهره و... ساخته میشد قطعا اکنون از توجه چشمگیری برخوردار بود.
اما شادروان ـ چنان که ذکر شد ـ در کمال فروتنی کار خود را یک نمونه آزمایشی جهت توجه دادن «بعضی از ما» (عنوان مجموعه شعری از مهدی مرادی) باهدف حمایت «بعضی» دیگر و همچنین اتکا به خود «بسیاری از ما» ساخته است و این نکتهای است که «حاضران» در این غروب سهشنبه «خوزستانشناسی» به یاد خواهند داشت. همانگونه که «آیندگان» نیز به یاد خواهند آورد.»
انتهای پیام
نظرات