به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، منیژه حکمت(تهیهکننده) پیش از نمایش این فیلم، گفت: تشکر ویژه دارم از هادی آفریده که همیشه فیلم خوب ساخته است. همچنین از مهندس کاظمی تشکر میکنم که دغدغههای فرهنگیاش سبب شد تا آرشیوی از شهر تهران و هنرمندان با سبک و سیاق خاص خود ساخته شود که مانند قالی کرمان هرچه از آن بگذرد ارزشمندتر شده و بیشتر دیده میشود. همچنین از همه عوامل و بچههایی که در این پروژه به نحوی حضور داشتند نیز تشکر میکنم.
او افزود: تهیهکنندگی این فیلم برعهده من و آقای امین کاظمی بوده است. آقای پوریا سوری شاعر خوبمان نیز مجری طرح این مستند بوده است. سیمین معتمدآریا به خاطر معذوراتی نتوانستند در این برنامه حضور پیدا کنند اما یادشان را گرامی میداریم و امیدوارم در سینمای ایران همیشه بدرخشند.
امین کاظمی تهیهکننده دیگر این فیلم در ادامه این برنامه، بیان کرد: دغدغهای که سبب ساخت این فیلم شد، شاید دغدغه شخصی همه ما باشد. در حقیقت، تلاش کوچکی از مجموعه سهگانه فیلم بود که به هنر و کارگردانی آقای آفریده ساخته شد. این فیلمها روایتی از تجربه زیسته همه ما و افرادی که میشناسیم در شهر تهران است؛ اینکه ارتباط این شهر با ما چیست؟ شاید به این وسیله حلقه وصل ما به شهری که در آن زندگی کنیم، بیشتر شود. امیدوارم مورد پسند همگی واقع شود.
هادی آفریده(کارگردان این مستند) نیز در ادامه این برنامه بیان کرد: تشکر ویژه دارم از خانه هنرمندان که سبب شد تا طلسم اکران این فیلم برای عموم شکسته شود. سال گذشته اکران خصوصی خیلی محدودی برای این مستند داشتیم که با حضور هنرمندان و عزیزانی انجام شد. اما متاسفانه از آن جمع گرانقدر که فیلم را دیدند، آتیلا پسیانی را دیگر در بین خود نداریم. روانشان شاد باد.
او افزود: خانه هنرمندان به ما لطفی کرد، به صورتی که به شکلی کاملا محترمانه این فیلم را به صورت همزمان در دو سالن خود اکران میکند. امیدوارم با کمک تهیهکنندگان فیلم نیز شرایطی به وجود بیاید که بتوانیم اکران گستردهتری برای این مستند داشته باشیم. خانم معتمدآریا، سیمین سینمای ایران به همگی سلام رساند و پوزش خواست که در این جمع حضور ندارد و آن را به شرایط و روزهای بهتر موکول کرد. از همگی سپاسگزارم.
پس از نمایش فیلم نیز نشست نقد و بررسی آن با حضور آنتونیا شرکا (منتقد سینما)، هادی آفریده (کارگردان فیلم) برگزار شد.
آنتونیا شرکا سخنان خود را در این جلسه اینطور آغاز کرد: خوشحالیم فرصتی فراهم شد تا فیلم دیگری از آقای آفریده را ببینیم. من طی سالها وقتی سینمای مستند را دنبال میکنم، همیشه اسم و فیلمهای آقای آفریده، ردهپررنگی از خود در سینمای مستند ما از خود به جا گذاشته است. او مخصوصا با فیلمهای اخیر، ارتباطی که با شهر تهران، احیای شهر تهران و روایت داستانهای تهران دارد را بیش از پیش میتوانیم پیدا کنیم و ببینیم.
او افزود: پیش از دیدن این اثر تصورم این بود که قرار است با فیلمی مواجه شوم که درباره فاطمه معتمدآریا است ولی بعد دیدم که چه زیبا، مستندی که ساخته شده، ترکیبی از تهران و سیمین است. کمااینکه اسم آن تهرانِ سیمین است. این موضوع برای من خیلی جالب است که محوریت شهر تهران، در فیلمهای ایشان تکرار میشود. ما در فیلم حسرتهایی را میبینیم که توسط معتمدآریا درباره همه آنچه از تهران از دست رفته و در حال از دست رفتن است گفته میشود.
این منتقد سینما در ادامه بیان کرد: آفریده با ساخت فیلمهای خود، به شکلی تلاش میکند تا هر آنچه باقی مانده را حفظ کند. این اتفاق خوبی است. مثلا به موضوع کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اشاره میشود که خانم معتمدآریا در آنجا رشد کرده است. من هم کودکی بودم که در کانون پرورش فکری رشد کردم. با امکاناتی که آن زمان نبود، کانون یک قطب بود و شاکله فرهنگی و هنری من را ساخت. به هر ترتیب کسی که دوران کودکی و نوجوانی خود را در آنجا سپری کرده، ارزش آن را بهتر درک میکند.
هادی آفریده در ادامه این جلسه درباره چگونگی تولید مستند و انتخاب فاطمه معتمدآریا برای روایتگری آن، توضیح داد: پروژه «تهرانِ سیمین» در ادامه پروژههایی است که من راجع به شهر تهران کار کردهام. تفاوت این پروژه با کارهای قبلی این بود، که این یکی به من سفارش داده شد. سال ۹۹ بود که استارت اولیه آن خورد و من از طریق پگاه آهنگرانی به پروژه معرفی شدم. ابتدا به من بازیگر دیگری معرفی شد که خیلی هم معروف بود اما من ایشان را دوست نداشتم. پیشنهاد من خانم معتمد آریا بود و وقتی به ایشان گفتیم پذیرفتند.
او افزود: در لیست زیادی که در اختیار من بود، از مشاهیر مختلف شهر تهران، موزیسین، مجسمهساز و آدمهای مختلف، من این تمایل را داشتم که مستند با محوریت خانم معتمدآریا ساخته شود. زیرا چند سال قبل از این پروژه، پروندهای را از خانم معتمدآریا خوانده بودم که اتفاقا آقای رسول صادقی که امروز معاون فرهنگی هنری خانه هنرمندان ایران است، آن را آماده کرده بود. در آنجا دیدم که چقدر دراماتیک زندگی خود را تعریف میکند و این موضوع برایم جالب بود.
این مستندساز در ادامه بیان کرد: تصمیمم این نبود که به سینمای او بپردازم، حتی به بهانه تهران. فقط دلم میخواست ارتباط کودکی ایشان با شهر تهران را پیدا کنم، چون میدانستم که به کانون وصل میشود. کانون (پرورش فکری) خیلی مهم است. چون اگر امروز خیلی از جریانهای روشنفکری و هنرمندان ما همچنان پابرجا هستند، ریشه آن به جریان کانون مرتبط است.
در بخش پایانی این برنامه، هادی آفریده گفت: عوامل تهیه این فیلم تمام عواید حاصل از فروش این مستند که در سالنهای ناصری و شهناز خانه هنرمندان ایران به نمایش گذاشته شد را به مجموعه خانه هنرمندان ایران اهدا میکنند. زیرا اکنون خانه هنرمندان ایران مانند جزیرهای، پرت افتاده است و نه ارشاد و نه شهرداری نگاهی به آن ندارند.
انتهای پیام
نظرات