جشن باستانی «نوروز» که نوید بهار و سرزندگی را میدهد، میراث جهانی ایران و ۱۱ کشور است، که نخستین بار مهرماه سال ۱۳۸۸ از سوی ایران و شش کشور جمهوری آذربایجان، هند، قرقیزستان، پاکستان، ترکیه و ازبکستان در فهرست میراث ناملموس جهانی یونسکو ثبت شد. در سال ۱۳۹۳ پنج کشور دیگر، افغانستان، عراق، قزاقستان، تاجیکستان و ترکمنستان عضویت در پرونده مشترک جهانی «نوروز» را درخواست کردند، که سرانجام دهم آذرماه ۱۳۹۵ با نهایی شدن پیوستن این پنج کشور جدید به پرونده، بار دیگر پرونده «نوروز» در فهرست میراث ناملموس جهانی یونسکو به ثبت رسید. سالگرد ثبت جهانی این پرونده مشترک جهانی، بهانهای شد تا ایسنا درباره گستره جغرافیایی این میراث کهن و باورهایی که درباره نوروز وجود دارد، با شبان میرشکرایی ـ مؤسس دبیرخانه دائمی نوروز و مدیر اجرایی پرونده جهانی نوروز در یونسکو ـ گفتوگو داشته باشد.
میرشکرایی درباره گستره جغرافیایی این آیین باستانی به ایسنا گفت: تمام کشورهایی که در حوزه ایران فرهنگی هستند، نوروز را درک میکنند و این آیین کم و بیش در آن مناطق رواج دارد؛ در شرق و در منطقه سینکیانگ، در شمال و از مرزهای مغولستان و مناطق جنوبی روسیه تا اروپای شرقی، در غرب تا دریای مدیترانه و مرزهای مصر و از جنوب تا آنسوی خلیج فارس و جنوب شبه جزیره عربستان، گسترۀ رواج نوروز است.
او افزود: در این پهنه جغرافیایی که درباره آن صحبت میکنم، تحول طبیعی در زمان اعتدال نجومی بهاری درک شده و شاید مهمترین دلیل آن تأثیر مستقیم این تحول در معیشت انسان بوده است.
این پژوهشگر درباره اینکه چرا کشورهای دیگر، که در پرونده جهانی نوروز مشارکت داشتند، برخلاف سالهای گذشته، این آیین را در کنار یکدیگر جشن نمیگیرند، اظهار کرد: اگر بتوان همچون دورههای گذشته برنامههای مشترکی بین کشورها برگزار کرد، که به مشترکات فرهنگی از جمله نوروز میپردازد، شاید ارزشمندترین حاصل آن توسعه صلح و دوستی و تقویت پیوندها باشد. این فعالیتی بود که در دبیرخانه دائمی نوروز و همچنین در دبیرخانه آیینهای ملی در حال پیگیری بود.
رئیس گروه میراث ناملموس ایکوم ایران و طراح رویداد ملی نوروزگاه با اشاره به اقدامات پاسدارانه و حفاظت و گسترش «نوروز»، گفت: یکی از اقدامات حفاظتی خوب که برای نوروز رقم خورد، رویداد فرهنگی «نوروزگاه» بود که البته چند سالی است ساختار آن تغییر کرده و به سمت گردشگری رفته است، اما ماهیت نوروزگاه این بود که در هر حوزه فرهنگی و در بازه زمانی ١٠ روز تا دو هفته پیش از فرارسیدن نوروز، نسل گذشته آداب و رسوم خود را به نسل آینده منتقل کند و در دو سالی که با این چارچوب اجرا شد، خیلی از این آداب، شناسایی و در فهرست آثار ملی ثبت شدند.
او اضافه کرد: بسیاری از استانهایی که به تعبیر نادرستی، گمان میکردند نوروزِ معتبری ندارند مانند سیستان و بلوچستان، گلستان، خوزستان، هرمزگان و … در جریان نوروزگاه در زمره استانهای شاخص قرار گرفتند. ممکن است نگاه عمومی این باشد که در بخشهای سنینشین کشور نوروز چندان رواج ندارد، در حالی که نوروز با باورهای اعتقادی و مذهبی ارتباطی ندارد، چون ریشه مذهبی ندارد و کاملا در ارتباط با طبیعت است؛ مثلا نوروز اورامانات بسیار پرمحتوا و زیباست و پس از معرفی آیینهای نوروزی اورامانات و پرداختن به نوروزگاه کردستان و کرمانشاه در دوره اول و دوم این منطقه آیینهایی مانند آتشافروزی مورد توجه بیش از پیش قرارگرفت.
میرشکرایی همچنین به برخی باورهای اشتباه که درباره آیین نوروز وجود دارد، اشاره کرد و افزود: ما به اشتباه فکر میکنیم که «سفره هفتسین» سفره عمومی در کلِ حوزه فرهنگی نوروز است، در حالیکه «هفتسین» یکی از سفرههای نوروزی است و ما برای تمام جشنهای حوزه فرهنگی ایران اعم از یلدا، تیرگان، مهرگان و … سفره داریم و در واقع این سفرهها نمادی از سپاس انسان از اقلیم زیستی خودش است؛ مثلا در سفره نوروزی سیستان و بلوچستان محصولاتی سر آن سفره میآید که در آن اقلیم وجود دارد.
این پژوهشگر میراث فرهنگی گفت: تمام سفرههای نوروزی یکسری شاخصهای مشترک دارند؛ آب، آیینه، نور و جوانۀ سبزشده از یک دانه را در سفرههای نوروزی میبینید. حال ممکن است این دانه در شهرهای مختلف، متفاوت باشد و گاهی این جوانۀ سبزشده در سفره قرار میگیرد و گاهی هم محصولی که از آن تهیه شده است، مانند سمنو، کماج (شیرینی کرمان)، سوهان منطقه زرند یا نوعی شیرینی در میان همسایگان شمال شرق ایران (قزاقستان و قرقیزستان). بنابراین «هفت سین» یکی از انواع سفرههای نوروزی است و نمیتوان گفت اگر منطقهای سفره هفتسین ندارد، نوروز هم ندارد و این اشتباهی است که در دهههای گذشته و از وقتی تلویزیون پایش به زندگی مردم باز شده و هفت سین را به عنوان سفره رسمی نشان داده، رواج پیدا کرده است و خیلی از مردمی که در سراسر حوزه فرهنگی ایران بودند و «هفتسین» نداشتند، دچار سرخوردگی شدند. در حالیکه ممکن است نوروز به فراخور اقلیم و قومیت، شکلهای متفاوتی داشته باشد.
مسئول تدوین و تهیه پرونده جهانی «نوروز» سپس به اشتباهترین باوری که درباره نوروز وجود دارد، اشاره کرد و افزود: رایجترین آنها این است که به «سیزده بهدر» یک باور نحسی چسباندهاند، این درحالی است که در آیینها و اعتقادات ما هیچ روزی نحس نیست و اساسا عدد ١٣ نحس نیست. سیزدهمین روز از هر ماهی «تیر» نام دارد، به همین دلیل روز تیر از ماه تیر جشن تیرگان داریم و تیر «ایزد باران» است. سیزدهمین روز نوروز در ماه فروردین نیز تیر نام دارد و به این دلیل است که در این روز کنار آب میرویم و روی هم آب میپاشیم یا خوراکیهای سبزرنگ مانند کوکوسبزی، سبزیپلو و … میخوریم و سبزه گره میزنیم. این رسمها نشان از یُمن و مبارکی دارد و این باور یکی از مصطلحترین اشتباهاتی است که درباره سیزدهمین روز نوروز وجود دارد.
میرشکرایی همچنین گفت: نوروز نه یک روز است و نه سیزده روز؛ نوروز یک بازه زمانی است از وقتی که این تحول طبیعی اتفاق میافتد، در نقاط گرمسیرتر به میانه زمستان میرسد و در نقاط سردسیر به میانه بهار. اشعاری هم داریم به این شرح که «اینک بیامده است به پنجاه روز پیش/ جشن سده طلایه جشن نوروز روشنی»، یعنی جشن سده را طلایهدار نوروز و نوبهار دانستهاند. از آن طرف در حوزه فرهنگی شمال غرب ایران در منطقه آذربایجان تفسیری است که تا وقتی توت از درخت نیفتاده، نوروز است و زمان آن تا اواخر اردیبهشتماه است؛ یعنی یک بازه سهماهه برای نوروز داریم. هرکسی در این بازه سهماهه به سبک و سیاق، رنگ و آیین خودش نوروز را پاس میدارد و نمیتوانیم او را محدود به یک بازه زمانی کنیم. جشن «چهارشنبهسوری» هم نوروز است و حتی آیینهای پس از نوروز در افغانستان که به جمع کردن «میله گل سرخ» مربوط است، یا جشنهایی که در میانه بهمن و اوایل اسفند گرفته میشوند، همگی مرتبط با نوروز هستند.
انتهای پیام
نظرات