به گزارش ایسنا، محمد نوری ۱۹ تیرماه ۱۳۴۱ متولد شد. وی از همان دوران کودکی به دلیل حضور مستمر مادر و پدر در مسجد سیدسجاد مجیدیه تهران با فضای مسجد آشنا شد و مبانی دینی و آموزههای قرآنی خود را از این طریق فراگرفت. او با حضور در جلسات قرآن و برنامههای فرهنگی مسجد سید سجاد روز به روز آموزههای دینیاش را تکمیل و تقویت کرد و این تلاش او در این راه موجب شده بود تا او را به عنوان سرگروه برای چندین نوجوان انتخاب کنند تا به آموزش مسائل دینی و آموزههای قرآنی بپردازد.
دوران دبیرستان نوری با اوج گیری مبارزات علیه شاه همراه بود، لذا محمد نیز در فعالیتهای سیاسی فعال بود بهطوری که در راهپیماییها، تظاهرات و مبارزات علیه رژیم شاهنشاهی و پخش اعلامیههای حضرت امام(ره) شرکت میکرد و در همین تظاهرات بود که از ناحیه پا مورد اصابت گلوله قرار میگیرد و مجروح میشود.
همراهی با شهیدان وزوایی و قجهای
محم نوری پس از پیروزی انقلاب اسلامی، خط مبارزه را در دولت جمهوری اسلامی و در قالب کمیتههای انقلاب و در زمینه پاکسازی عناصر ضد انقلاب ادامه داد. وی در کنار آن همواره به فعالیتهای خود در بسیج مسجد سید سجاع(ع) ادامه داد. او علیرغم قبولی در آزمون دانشگاه افسری ارتش، خدمت در سپاه پاسداران را مناسبتر تشخیص داد و به عضویت سپاه درآمد.
وی با شروع جنگ وارد میدان نبرد شد. محمد در آخرین اعزامش که همراه با شهید «وزوایی» بود، به نیروهای تیپ ۲۷ محمد رسول الله(ص) نرسید، در نهایت همراه با شهید «محسن وزوایی»، کنار شهید «حسین قَجهای»، در گردان «سلمان» سازماندهی شدند و حماسه گردان سلمان، در عملیات الیبیتالمقدس، توسط او و دیگر همرزمانش رقم خورد. حماسهای که فرماندهان این عملیات، اذعان داشتند که اگر انجام نمیشد، کل عملیات الی بیتالمقدس را تحت الشعاع قرار میداد.
شهید نوری در نهایت پس از سپری شدن ۲۰ بهار از عمرش، در صبحگاه ۱۰ اردیبهشت سال ۱۳۶۱ در آغاز عملیات الی بیتالمقدس در امالرصاص عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره به درجه رفیع شهادت رسید.
پیکر شهید محمد نوری در قطعه ۲۶ گلزار شهدای بهشت زهرا تهران به خاک سپرده شد.
فرازی از وصیتنامه شهید محمد نوری
«شما مردم مسلمان هرگز در کار دین، سستی نکنید و از تباه دنیا اندوهناک نباشید زیرا که شما فاتح و پیروزمندترین مردم دنیا هستید، اگر در ایمان خود ثابت و استوار باشید.
خدایا شهادت در راه خود را به من عنایت کن تا بتوانیم همانند همسنگرانم و همفکرانم با خون خویش، شعار« قولوا لا الا الله» را زنده نگه دارم و همچنان فریاد عظیم میلیونها مسلمان آزاده و مستضعف در سر تا سر جهان که فریاد حق طلبی و همان فریاد استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی را به تثبیت رسانم، به همین دلیل؛ اگر چه تا به حال سعادت حضور در جبهه و صحنههای نبرد و صحنههای نبرد حق بر باطل را پیدا نکردم و خود را آماده آماج گلولههای سربی و آمریکایی منافقین در داخل میدیدم ولی اکنون که این سعادت، نصیب من شد میخواهم جبهه روم و در آنجا نیز بتوانم نقش کوچکی در یاری اسلام و مسلمین داشته باشم».
انتهای پیام
نظرات