به گزارش ایسنا، شکوفههای درختان سبز شده و همهجا رنگ و بوی تازگی و سرزندگی میدهد، نوروز آمده، سال نو و روز از نو شده است. در ایران بزرگ هر قوم و ملیت، از هر رنگ و نژادی، نوروز و آمدن بهار را جشن میگیرند. هر شهر و استانی با جشن و رسمهای خاص خود، یا با پخت شیرینی و خوراکهای گوناگون، به فرهنگ نوروز ایرانی رنگ و عطر بیشتری میدهند.
در سیستان و بلوچستان حضور پرستوها و وزش باد همراه با رقص شمشیر آمدن نوروز را بشارت میدهند، در واقع شادی و رقص شمشیر مردان زابلی همزمان با وزش نخستین باد بهاری پلپلاسی (پرستو)، نوید سال نو در سرزمین سیستان (شمال سیستان و بلوچستان) را میدهد.
حضور پرستوها پس از سرمای زمستان در اوایل اسفندماه نشانگر اعتدال هوا در این منطقه است. پرستوها در اوایل زمستان خطه سیستان را ترک و به نقاط گرمسیر کوچ میکنند و در اسفند هر سال به سیستان بازمیگردند، اما باد پنجکه (نخستین باد بهاری) در فاصله ۲۴ تا ۲۸ اسفندماه میوزد و اصولاً یک روز هم بیشتر طول نمیکشد.
صفورا کلانتری ـ کارشناس ثبت اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان سیستان و بلوچستان ـ درباره جشن و آیینهای نوروزی در این استان به ایسنا میگوید: آیینهای نوروزی بخش سیستان برگرفته از آیین زرتشت است که از میان آنها میتوان به روشن کردن آتش در چهارشنبهسوری اشاره کرد که امروز با آتش زدن پارچههای روغنمالیشده جایگزین شده است. در بخش سیستان، آیینهای کهن نوروزی دیگری برگزار میشده که برخی از آنها اکنون اجرا نمیشود.
در ادامه به شرح برخی از این آیینها میپردازیم:
رسم «اوشیدر»
یکی از رسوم و باورهای دیر پای بومیان سیستان که در اطراف هامون زندگی میکردند این است که در شب نوروز (شبی که فردای آن نوروز است) دختر جوان و زیبایی را که ۱۵ سال داشت، لباس نو میپوشاندند و بر شتر آذینشده سوار میکردند و بر کنار آب «هیرمند» یا «هامون» میبردند و در آنجا گروه مردان و زنان از هم جدا میشدند؛ مردان دور از اجتماع زنان، به شادی و سرور میپرداختند و دهل و سرنا مینواختند و پایکوبی میکردند.
آن طرفتر زنها دختر جوان و باکره را که «اوشیدر» نام نهاده، داخل آب کرده و بعد با دف و دهل تا نیمههای شب به شادی و نشاط میپرداختند. نزدیک سپیدهدم دختر را از آب بیرون میآوردند و لباس نو پوشانده و باز بر همان شتر آذینشده سوار کرده و به خانه بازمیگشتند. این رسم از باورهای زرتشتی است که هنوز در میان برخی از مردم سیستان باقی مانده است.
این آیین برگرفته از باورهای زرتشتیان است و بنا بر روایتهای مذهبی زرتشتیان، عالم از بدو خلقت تا پایان به ۱۲ هزاره تقسیم میشود که دهمین هزاره، «هزاره اوشیدر» و سپس «هزاره اوشیدر ماه» و در آخر «هزاره سوشیانس» است که از این آخری جهان راستی و جاودانه برپا خواهد شد. اینها نطفهها یا نبیرههای زرتشت هستند که از کنار آبهای هامون از مادر ۱۵ ساله، هر یک به فاصله هزار سال از یکدیگر ظهور خواهند کرد و جهان را از کژی و بدی و نادرستی و زشتی و دروغ پاک خواهند کرد.
احترام به درگذشتگان
احترام به درگذشتگان از آیینهای دیگر سیستانیهاست که در روزهـای آخر اسفندماه هر سال برای خواندن فاتحه و یاد درگذشتگان به گورستانها میروند و این رسم از سالهای دور در این منطقه مرسوم بوده و احترامی برای درگذشتگان است. اگر کسی تا یک ماه قبل از عید یا در همان سال فوت کرده باشد یاد او را در آخر سال گرامی داشته و اقوام و آشنایان بعد از برگزاری مراسم سالگرد، برای برگزاری هر جشنی آزاد میشدند و اصولاً اینگونه عمل میکردند که در یک شب جمعه، نزدیکان خود را برای صرف شام دعوت میکردند که این از سنتهای بسیار دور ایرانیها و بهویژه سیستانیهاست. علاوهبر این پیش از عید نوروز، با نذر برای درگذشتگان خود، نان روغنی میپختند و بین اهالی تقسیم کرده و چراغ روشن میکردند.
سفره نوروزی در سیستان
سفره عید در منطقه سیستان شکل مخصوص به خود را دارد. البته در مناطق شهری تقریباً همان هفتسین است، اما در نقاط روستایی این سفره شامل قرآن، نان سال، که جزو جدا نشدنی از سفره عید است، قتلمه (یک نوع نان روغنی)، تجگی (سمنو)، یک آینه که روی آن یک تخم مرغ خام میگذارند و کلوچه است. نانِ سال و کلوچه از واجبات سفره سیستانی است. خمیر آن همانند کلوچه آماده و نانی بزرگ در داخل تنور پخته میشود و همان تافتون سیستانی است که هر دو به ثبت ملی در فهرست میراث ناملموس رسیدهاند.
کلوچه سیستانی، شیرینی مخصوص نوروز است و مردم بخش سیستان با هر وضعیت مالی، نان و کلوچه را هنگام تحویل سال داخل سفرههای خود میگذاشتند. نان سال، نماد برکت و روزی صاحبخانه بود و کسی که نان سال را بزرگتر و بهتر در سفره داشت به اعتقاد مردم سیستان به همان نسبت در طول سال، برکت به خانهاش بیشتر میآمد.
مردم معتقدند: «بیبی نوروز» هنگام تحویل سال به همه خانهها سر میزند تا ببیند که آیا نان در سفره هست یا خیر؟ و آن را نماد برکت و روزی صاحبخانه میدانستند و اینکه نانِ سال برکت را برای مدت یک سال در خانه حفظ خواهد کرد.
در بخش سیستان بیشتر کارها به صورت گروهی انجام میشده و روحیه تعاون و همکاری در روح مردم این سرزمین عجین شده است. زیادی گندم و غله در این منطقه باعث شده تا خانمهای سیستانی بهترین نانها و شیرینیهای محلی را بپزند، همچنین زیادی غله باعث تنوع و کیفیت نان سیستانی شده است.
نان دیگری که پخت آن در شب عید مرسوم است و مردم سیستان در همه اوقات از آن استفاده میکنند، «قتلمه» نام دارد. در گذشته مردم بخش شمالی سیستان و بلوچستان انواع «قتلمه» و «سمنو» را در روزهای عید با خود به زیارتگاهها میبردند و از آن به جای ناهار ظهر استفاده میکردند.
زیارت کوه خواجه در «سیزدهبهدر»
مردمی که در بخش سیستان زندگی میکنند در نوروز و سیزدهم فروردینماه به «کوه خواجه» و زیارت «خواجه غلطان» میروند و به اجرای مراسم مذهبی و جشن و سرور میپردازند. این مراسم احتمالاً بخشی از عبادت مذهب زرتشتی بوده که همچنان دو هفته بعد از نوروز اجرا میشود.
آیینهای نوروز در بلوچستان
در بلوچستان هم بهار رنگ و بوی خاصی دارد، هرچند آنجا همیشه بهار است، اما فروردینماه نویدبخش آغازی دیگر برای مردمان این دیار است و آنها هم همچون سایر اقوام ایرانی بهار و شکوفایی غنچههای بهاری را با تفاوتهایی جشن میگیرند و آداب و رسوم ویژه و خاص خود را در این روزها دارند.
خانهتکانی، سفره هفتسین، دید و بازدید و سبزی پلو با ماهی در همه جای ایران تداعیگر عید نوروز است، با این حال در جنوب شرق ایران و در منطقه بلوچستان مردمی هستند که فرا رسیدن عید نوروز معنای جشن «بهار چرانی» و عیدی «دست نهال» را برایشان تداعی میکند.
بلوچستان از دو منطقه وسیع تشکیل شده است؛ «سرحد» و «مکران» که این دو منطقه با وجود داشتن اشتراکات بسیار در برخی موارد تفاوتهایی در فرهنگ عامه، زبان و گویش محلی، آداب و رسوم و موسیقی دارند. منطقه سرحد شامل شهرستانهای خاش و زاهدان و منطقه مکران شامل شهرستانهای نیکشهر، چابهار، سرباز، ایرانشهر و سراوان است.
«بهارچرانی»
جشن «بهارچرانی» مراسم ویژه نوروز منطقه «سرحد» بلوچستان است. بر اساس گفته بومیان این منطقه، در اصطلاح محلی به نوروز «بهارگاه و نوکین روچ» میگویند. مراسم مربوط به «نوکین روچ» در «سرحد» بلوچستان مرتبط با چراگاه دام و محصولات دامی از جمله شیر، کره، روغن حیوانی، کشک نوروزی و رنگ کردن پشم گوسفندان و چرای دام است.
یکی از مراسمهای ویژه و مخصوص «عید نوروز» و «جشن بهار» در منطقه «سرحد» چیدن پشم گوسفندان و رنگ کردن پشم و شاخ آنهاست. به این ترتیب که پس از شستن گوسفندان و چیدن پشم آنها روی دو طرف شکم و دنبه گوسفندان مقداری از پشم گوسفند را که به صورت گل گیاهان دارویی منطقه «سرحد» درآوردهاند با استفاده از حنا، نماد طایفه را نقاشی میکشند.
شاخ گوسفندان را نیز با حنا رنگ میکنند و در روز اول بهار همه گوسفندانی را که اینگونه آماده شدهاند با بستن زنگوله در گردن و پای آنها به چراگاه میبرند و «بهار چرانی» را جشن میگیرند. در این مراسم هر طایفه، منطقه جغرافیایی خاص خود را دارد و چراگاه دام هر یک از آنها مشخص شده تا تعداد دام که یکی از عوامل برتری هرطایفه است، مشخص شود. حتی صدای زنگوله و نوع گل رنگ شده روی پشم گوسفندان مربوط به هر طایفه با طایفه دیگر تفاوت دارد.
در جشن «بهار چرانی» هر طایفه تعداد گوسفند و وسعت چراگاه خود را به نمایش میگذارد. هر چند که این مراسمها دیگر به پررنگی قدیم برگزار نمیشود، ولی هنوز هم برخی بزرگان و ریشسفیدان این مراسمها را برپا میکنند.
از دیگر رسمهای «نوکین روچ» در منطقه «سرحد» بلوچستان، خانهتکانی یا جابهجایی مکان سکونت و جابهجایی سیاهچادرها از منطقه زمستانی به منطقه و چراگاه بهاری وتابستانی بوده که در بهار طی مراسمی ویژه، سیاهچادرها را از منطقه سکونت قبلی جمعآوری کرده و با جمع شدن تمام افراد قبیله در یک حلقه دایرهای و خواندن آواها و آوازهای مخصوص توسط زنان که در اصطلاح محلی «ولیکو» میگویند، به سمت چراگاه و مکان جدید بهاری حرکت میکردند.
پس از رسیدن به منطقه جدید دوباره همه دایرهوار حلقه میزنند و با اجرای «ولیکو» توسط زنان، سیاهچادرها را بر پا میکردند. زنان بومی تمام کَره و خامههایی را که به روش سنتی تهیه کردهاند به روش محلی با آتش و سه پایه و دیگ مخصوص به روغن حیوانی تبدیل و تفاله و ته مانده خامه و کره را با آرد گندم و ذرت خرد شده و خرما مخلوط و حلوای مخصوص و محلی درست میکنند که مقداری از این حلوا را به عنوان عیدی نوروزی برای دوستان و آشنایان خود میفرستند و از شیر گوسفندی که در همان سال برای اولین بار زاییده کشک ویژهای تهیه کرده و برای تازهعروسها و تازهدامادها و زنهایی که برای اولین بار حامله هستند هدیه میبرند.
«دست نهال» عیدی بلوچیها به کوچکترها
اما در منطقه «مکران» در بخش بلوچستان آیینهایی برای آمدن بهار و نوروز انجام میشود. مردم روستاهای این منطقه به نشانی شروع فصل بهار قبل از تحویل سال سردر تمام خانههای روستا را با شاخههای دارای برگ سبز درخت خرما تزیین میکنند. یکی دیگر از رسمهای نوروز در این منطقه نهالکاری در اولین روز بهار است، به این شکل که پاجوشها و نهالهای درخت خرما را که با اجرای آواهای محلی کاشته شده با استفاده از ابزارهای سنتی از بدنه اصلی درخت خرما جدا میکنند و زیر ریشه آنها را با گونی پوشانده ودر کنار جوی آب میگذارند تا برای کاشتن آماده شود. سپس در هنگام تحویل سال از طرف بزرگترها به کوچکترها به عنوان عیدی نوروز تقدیم میشود و کوچکترها را راهنمایی کرده تا در زمین کشاورزی خانواده خود این نهال خرما را بکارند.
به این نهالِ خرما که بادست خود شخص کاشته میشود «دست نهال» میگویند که از همان لحظه کاشتن، متعلق به فردی میشود که آن را کاشته است و هنگام تقسیم ارث پدر به فرزندان دیگر خانواده تعلق نمیگیرد.
«سرمه سایی» از جمله رسمهایی است که بین تمام مردم بلوچستان (مکران و سرحد) مشترک است و به این شکل اجرا میشود که زنان بلوچ سنگ سرمه را با دست روی سنگی که وسط آن گود است میسایند و برای استفاده در طول سال آماده و در ظرفی به نام سرمهدان نگهداری میکنند و لحظه تحویل سال به دختران خود به عنوان عیدی نوروزی هدیه میدهند.
«سفر به در»؛ رهایی از مصیبت
از دیگر آیینهای مرسوم میان اقوام بلوچ «سفر به در» است که همان مراسم «سیزدهبهدر» است و در میان مردم ایران رایج است، اما در بلوچستان به شیوهای دیگر اجرا میشود، به این صورت که معتقدند در این روز روحهای پلید، جنها و مصیبتها از هر روزنهای وارد خانه مردم میشوند و باید در این چند روز، «سفر به در» و یا خانهتکانی انجام داد و مواد خوشبویی به نام «سوچکی» برای تمیز و خوشبو کردن خانه در آتشدانها دود کرد.
در روستای شارک منطقه «مکران» بلوچستان نیز چنانچه در نوروز نوزادی متولد شود، اگر پسر باشد بیشتر اوقات اسم او را «نوروز» یا «نبروز» میگذارند و چنانچه نوزاد دختر باشد اسم آن را به نام گلها و گیاهان دارویی محلی که در ایام نوروز و بهار در مناطق بلوچستان میرویند، میگذارند.
انتهای پیام
نظرات