به گزارش ایسنا، در بخش اول گفتوگو با دکتر بهروز رسولی، استادیار پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) در مورد تفاوت فهرست پژوهشگران پر استناد مؤسسه کلاریویت آنالیتیکس و پژوهشگران یک درصد برتر، به این موضوع پرداخته شد که تنها لیست پذیرفتهشده در جهان که مؤسسات تراز اول دنیا به آن استناد میکنند، پژوهشگران پراستناد یا Highly Cited Researchers (HCR) است و بر خلاف ما، کشورهای دیگر به فهرست پژوهشگران یک درصد برتر توجهی نمیکنند. به اعتقاد این متخصص علمسنجی، فهرست یک درصد برتر، ریشه علمی ندارد و بیشتر به دلایل تبلیغاتی به آن توجه میشود.
موضوع مهم دیگر که در آمار معتبر پژوهشگران پر استناد جهان (HCR) وجود دارد، این است که ایران با ۱۲ پژوهشگر پر استناد، در بین کشورهای منطقه رتبه سوم را دارد و کشور عربستان با داشتن ۱۱۴ پژوهشگر پر استناد، رتبه اول را در بین کشورهای منطقه دارد.
در بخش دوم گفتوگو با استادیار پژوهشکده جامعه و اطلاعات ایرانداک به بررسی دلایل تفاوت فاحش آمار پژوهشگران پر استناد ایران و عربستان پرداختیم. همچنین رویکرد کمینگر به علم و سوءاستفاده از علمسنجی را مورد بررسی قرار دادیم.
عربستان چگونه به ۱۱۴ پژوهشگر پر استناد رسید؟
دکتر بهروز رسولی در بخش دوم گفتوگوی خود با ایسنا درباره اختلاف تعداد پژوهشگران پر استناد ایران و عربستان، گفت: دلیل این موضوع برمیگردد به اینکه عربستان از تقریباً یک دهه گذشته، شروع به جذب پژوهشگران باکیفیت مؤسسههای کشورهای عمدتاً غربی کرده است. کاری که عربستان انجام میدهد، این است که پژوهشگران باکیفیت؛ آنهایی که انتشارات باکیفیت و تعداد استنادات بالا دارند و یا برنده جایزه نوبل هستند و یا جزو پژوهشگران سرآمد هستند را در دنیا شناسایی میکند و به دو شیوه با آنها کار میکند.
این متخصص علمسنجی در مورد شیوه همکاری عربستان با این پژوهشگران، توضیح داد: یک شیوه این است که آنها را بهعنوان پژوهشگر استخدام میکند و از آنها دعوت میکند دورهای در عربستان برگزار کنند یا استاد مدعو شوند و یا فرصت مطالعاتی در این کشور بگذرانند. عربستان امکانات بسیار بسیار خوب مالی و آزمایشگاهی در اختیار این پژوهشگران قرار میدهد و بهطورکلی در یک دهه گذشته، عربستان در زمینه ساخت ظرفیت انسانی، بسیار فعال بوده است.
وی با اشاره به شیوه دیگر همکاری عربستان با پژوهشگران برجسته دنیا، ادامه داد: شیوه دیگر این است که با پژوهشگرها مکاتبه میکنند و از آنها میخواهند که در مقالات خود وابستگی سازمانی (affiliation) عربستانی را ذکر کنند و با مؤسسات همکاری کنند. حتی وقتی یک پژوهشگر وابستگی سازمانی دوم خود را عربستان درج کند، بهنوعی بخشی از امتیاز آن مقاله برای مؤسسههای عربستان نیز ثبت میشود.
سرمایهگذاری ۱۰ ساله عربستان، به نتیجه رسیده است
استادیار پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) با بیان اینکه «اقدامات در یک دهه گذشته عربستان، در ۵-۴ سال اخیر نتیجه داده است»، گفت: در حال حاضر شاهد این هستیم که مؤسسهها و دانشگاههای کشور عربستان، جزو دانشگاههای خوب جهان هستند و رتبههای خوبی در نظامهای رتبهبندی مثل شانگهای، تایمز و ... کسب کردهاند. حتی در بعضی نظامهای رتبهبندی، مؤسسههای عربستان، بهخصوص مؤسسه ملک عبدالعزیز و ملک فهد، جزو دانشگاههای برتر هستند.
وی ادامه داد: همچنین مشاهده میکنیم که این سرمایهگذاری، در فهرستهایی از پژوهشگران پر استناد و سرآمد نیز خودش را نشان داده است و برای عربستان به نوعی بازگشت سرمایه اتفاق افتاده است.
رسولی با اشاره به تعداد پژوهشگران با وابستگی سازمانی عربستان در فهرست HCR یا پژوهشگران پراستناد ۲۰۲۲، گفت: در این فهرست میبینیم که اغلب پژوهشگرانی که وابستگی سازمانی مؤسسات عربستان را دارند، اغلب خارجی هستند و از روی اسم آنها میتوانیم متوجه شویم که اسم عربی ندارند. این فهرست پژوهشگرانی را که وابستگی سازمانی دوم آنها عربستان است را نیز نمایش میدهد. بنابراین، این موضوع هم عاملی برای افزایش این آمار میشود.
این متخصص علمسنجی، خاطر نشان کرد: عربستان، جزو کشورهایی است که سرمایهگذاری زیادی روی جذب استعدادها و نخبگان کشورهای دیگر، انجام داده است و شاهد این هستیم که از ایران نیز یک عده را جذب میکند. مهمترین مسائلی که باعث این اتفاق شده، انگیزههای مالی است که به لحاظ درآمدی خیلی برای پژوهشگران سودآور است.
نگرانی از خدشهدار شدن رتبه علمی ایران
این متخصص علمسنجی در پاسخ به سوال ایسنا که آیا این اتفاقات باعث خدشهدار شدن رتبه علمی ایران در آینده نمیشود؟، گفت: با روندی که در سالهای گذشته در مهاجرت نخبگان ما اتفاق افتاده، این نگرانی وجود دارد و یقیناً این اتفاق میافتد.
وی ادامه داد: در سالهای آینده ما باید منتظر یک حداقل توقف و منتظر کاهش شتاب رشد علمی گذشته باشیم. مگر اینکه برنامههای جدی در این زمینه داشته باشیم و کارهایی انجام دهیم که این خلأ جبران شود؛ وگرنه این اتفاق میافتد.
استادیار پژوهشکده جامعه و اطلاعات ایرانداک در پاسخ به این سوال که آیا این امکان برای ما فراهم است که اقداماتی مشابه عربستان انجام دهیم؟ توضیح داد: موضوع اولی که باید به آن توجه داشته باشیم، این است که امکانات مالی ما اصلاً در قد و قواره عربستان نیست. برای مثال من که جزو اعضای هیئتعلمی هستم، حدود ۳۰۰ تا ۳۵۰ دلار حقوق میگیرم؛ ولی شنیدهام که عربستان به پژوهشگری که مقاله "نیچر" دارد، در صورتی که وابستگی سازمانی دوم او عربستان باشد، چند هزار دلار پول میدهد؛ یعنی ۱۰ برابر حقوق ماهانه من!
حقوق ۲۰ تا ۳۰ برابری پژوهشگران مدعو عربستان نسبت به اعضای هیئتعلمی ایران
وی ادامه داد: همچنین عربستان به پژوهشگران مدعو خود تقریباً ۲۰-۳۰ برابر هیئتعلمی ما حقوق میدهد. این مبالغ و هدایا در برابر پرداختهای ما، یک چیز شوخی است.
رسولی با بیان اینکه ما دچار این محدودیتها هستیم، خاطر نشان کرد: اگر ما واقعاً میتوانیم این حمایتها را انجام دهیم، باید پژوهشگر خودمان را تقویت و حمایت کنیم. ما در کشور خودمان استعدادهای زیادی داریم، ولی اگر این همت وجود داشته باشد که هزینه قابلتوجهی در این زمینه داشته باشیم، به نظر من این هزینه نیست، بلکه سرمایهگذاری است و همه این هزینهها در آینده، خودش را نشان میدهد.
وی اظهار کرد: بنابراین من بعید میدانم بتوانیم نیازهای اقتصادی پژوهشگران کشورهای دیگر را برآورده کنیم و برای آنها آنقدر جذابیت داشته باشد که با ما همکاری کنند.
چرا پژوهشگران پر استناد مهم هستند؟
این متخصص علمسنجی، در بخش دیگری از این گفتوگو در پاسخ به ایسنا در خصوص اینکه «هدف از بررسی پژوهشگران پر استناد چیست»، توضیح داد: بررسی اکوسیستم علم، یکی از موضوعات مهم و اساسی است و بدون ارزیابی و سنجش امکان پیشرفت علمی وجود ندارد. ارزیابی همزاد علم است و از زمانی که علم بوده، ارزیابی هم بوده است.
وی افزود: جامعهشناسان علم مانند "رابرت مرتون" میگویند ماهیت علم، ماهیتی اجتماعی است و تا زمانی که در دسترس قرار نگیرد، نمیتوانیم مطمئن باشیم که این علم است یا غیر علم. به همین دلیل ارزیابی باید در همه عرصههای علمی نظیر مقاله، ژورنال، پژوهشگر و مؤسسه پژوهشی وجود داشته باشد.
رسولی ادامه داد: جوایزی مثل جایزه نوبل هم برای همین وجود دارند. یک دلیل اهدای این جوایز این است که جامعه علمی را تشویق کند که اگر شما یک کار ارزشمند انجام دادید، ما قدرش را میدانیم و شما را در جهان برجسته میکنیم. این آوازه و شهرت به پژوهشگر انگیزه میدهد که کار برجسته انجام دهد. پیام دیگر این است که این کار علمی را به جامعه معرفی کنیم و بگوییم با توجه به ارزیابیهایی که انجام شد، این کار یک الگو است و کیفیتش از آثار دیگر بیشتر است.
برخی با هزار مقاله، قدمی برای حل مشکلات جامعه برنداشتهاند
استادیار پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) در پاسخ به این سؤال که «دلیل توجه بیشازحد ما به اعداد و ارقام و رتبهها چیست؟»، گفت: توجه ما به مسائل علمسنجی، بیشتر از کشورهای دیگر است. ابزارهایی که درست میکنیم، ابزارهای کارآمدی نیستند و بیشتر از اینکه در راستای ارزیابی درست باشند، در راستای نمایش و تبلیغات هستند.
وی ضمن انتقاد صریح از تأکید بیشازحد به تعداد مقالات، ادامه داد: در حال حاضر سامانههایی بهعنوان سامانه علمسنجی راهاندازی شده و تعداد مقالات، استنادات و ... پژوهشگران را نمایش میدهد. دلیل این کار چیست؟ مگر مرحوم مریم میرزاخانی چند مقاله داشت؟!
رسولی با بیان اینکه ما پژوهشگرانی داریم که سالانه ۱۰۰ مقاله انگلیسی منتشر میکنند، ولی اسم آنها را کسی نشنیده! بهصراحت گفت: برخی با هزار مقاله، هیچ کاری انجام ندادهاند و هیچ قدمی برای حل مشکلات جامعه برنداشتهاند. پیش رفتن بر اساس عدد و رقم، اصولی نیست. برخی سوراخ دعا را هم پیدا میکنند و مثل ماشین، مقاله منتشر میکنند!
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) دلیل این موضوع را آییننامههای دانشگاهی دانست و گفت: در ارزیابیهای علمی، شاخصی به نام «ریسرچ ایمپکت» وجود دارد. یعنی؛ پژوهشها چقدر به درد جامعه میخورد؟ موضوع تحریم و مشکلات اقتصادی وجود دارد، ولی موضوعات دیگری هم هست.
وی به معضل آلودگی هوا و بحران آب اشاره کرد و افزود: چرا معضل آلودگی هوا حل نمیشود؟ چرا بدتر و بدتر میشود؟ مگر ما اینهمه دانشکده محیطزیست نداریم؟ مگر اینهمه پژوهشگر محیطزیست و شیمی و ... نداریم!؟ مگر اینهمه پژوهشگر ISI نویس و web of science نویس نداریم!؟ چرا پس وضعیت هوای ما این است!؟ میخواهم بگویم که آییننامههای دانشگاهی ما طوری نوشتهشدهاند که به تأثیر پژوهشها کاری نداشته باشند؛ تنها کمیت را مدنظر قرار میدهند و میسنجند.
آییننامههای دانشگاهی ما به درد سال ۸۰ میخورند
استادیار پژوهشکده جامعه و اطلاعات ایرانداک بابیان اینکه، آییننامههای دانشگاهی ما به درد سال ۸۰ میخورند، گفت: این آییننامهها برای زمانی است که ما نمیدانستیم مقاله چیست و تازه میخواستیم مقاله نوشتن را شروع کنیم. آن زمان این آییننامهها جواب میداد؛ ولی برای این زمانه جواب نمیدهد. وقتی صحبت از پارادایم «ریسرچ ایمپکت» به میان آمده، طبیعتاً کمیت دیگر اهمیت زیادی ندارد. اگرچه مشخص نیست که این آییننامهها هم برداشته شود، وضعیت چه میشود. ولی مادامیکه بحثهای علمسنجی در سطح شمارش مقاله، سایتیشن و ... بماند، وضعیت همین است که میبینیم!
این متخصص علمسنجی ضمن تأکید بر اینکه علمسنجی اگر در مسیر درست قرار گیرد، کمککننده است، اظهار کرد: علمسنجی در تحلیل روندها میتواند کمک کند و به ما نشان میدهد که در کجای مسیر قرار داریم و باید به کدام سمت حرکت کنیم. علمسنجی وضعیت تقاضای جامعه و مسائل کشور را با وضعیت انتشارات مقالات بررسی میکند و با ارزیابی نسبت آنها، خلأها، شکافها و گپهای اساسی در این زمینه را مشخص میکند.
وی ادامه داد: برای این موضوعات میتوانیم از علمسنجی کمک بگیریم، نه اینکه برویم سامانهای درست کنیم و بگوییم یک شخص چند مقاله در WOS دارد. این سامانهها به چه درد میخورند و چه نتیجهای میخواهند بگیرند!؟
وی افزود: سامانهای که مشخص کند هر متخصصی در چه حوزهای فعالیت میکند، خوب است، ولی نباید اینها را از طریق سایتیشن، H-index و ... بررسی کنیم. این موضوعات ریزهکاریهای زیادی در علمسنجی دارد. نمیتوان تعداد مقالات و استنادات پژوهشگر تاریخ را باکسی که در حوزه پزشکی یا شیمی فعالیت میکند، مقایسه کرد. در حوزه پزشکی و شیمی هزاران نشریه وجود دارد، تعداد نشریات حوزه تاریخ و فلسفه و ... در جهان به ۱۰۰ عدد هم نمیرسد. چطور این دو را باهم مقایسه میکنید و در کنار هم قرار میدهید؟
استادیار علوم کتابداری و اطلاعرسانی در پایان با اشاره به سوءاستفادههایی که از علمسنجی میشود، گفت: خیلی از رشتهها به حوزههای علمسنجی ورود پیدا کردند و همین باعث یکسری سوءاستفادههایی شده است. برای مثال بررسی میکنند که مثلاً در رشته جنینشناسی چند مقاله وجود دارد، کدام کشورها آنها را نوشتهاند؟ و ... بعد این مقاله اکسپت میگیرد و چاپ میشود! درحالیکه همین آمار را خیلی بهتر میشود از پایگاههای وب آو ساینس و ... گرفت و نیازی به مقاله ندارد! اینها سوءاستفادههایی است که از علمسنجی میشود.
انتهای پیام
نظرات