رایحه صنعتگر در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: تا زمانی که فرایندهای شناختی و کلام کودک کامل نشده و دروازه تفکر او بهوسیله کلام غنی باز نشده، بازی تنها وسیله ارتباطی کودک با دنیای پیرامونش است و به غیر از آن هیچ وسیله ارتباطی دیگری ندارد.
وی با اشاره به دغدغه والدین برای برطرف کردن نیازهای فیزیولوژیک کودک، گفت: بعد از نیازهای فیزیولوژیک، خانواده به آموزش کودک نیز اهمیت میدهد، اما بازی با کودک در اولویتهای خانوادهها نیست، درحالیکه بازی زیربنای اصلی ساخت دنیای کودک است و بدون بازی حتی نیازهای فیزیولوژیک و آموزش اثربخش نخواهد بود.
این روانشناس افزود: هر خانوادهای پیش از تولد نوزاد برای او وسایلی آماده میکند، اما کمتر خانوادهای به بازی بهعنوان تنها وسیله ارتباط کودک با دنیای پیرامون اش توجه دارد. بازی زیربنای ساختن دنیای کودک است و بدون زیربنا، هر امکاناتی برای کودک فراهم کنیم فایدهای ندارد، اما متأسفانه کمتر کسی متوجه این فقدان میشود.
وی با اعتقاد بر اینکه بیتوجهی به بازی با کودک ربطی به خانوادههای امروزی ندارد و در گذشته هم همین بوده، تصریح کرد: در گذشته سبک زندگی بهگونهای بوده که حتی اگر خانواده برای کودک وقت نمیگذاشت، کودک خودش را در محیط سرگرم میکرد، درحالیکه امروز زندگی شهری سرگرمیهای محیطی و طبیعی را هم از کودک گرفته، بنابراین کودک امروز از لحاظ بازی بهشدت فقیر است.
صنعتگر با تأکید بر اینکه بهتر است پدر و مادر در هنگام بازی کودک را بهدرستی مشاهده کنند، او را ببینند و به رفتارهای او دقت کنند، ادامه داد: گاهی کودک مشکلاتی دارد که یک فرد متخصص با بازی میتواند به حل این مشکلات کمک کند و بعدازآن رفتارهای کودک تغییر میکند. همین نتیجه باعث شده بارها این جمله را از پدر و مادرها بشنوم که میشود من هم بنشینم و خودم اینجا بازی کنم!
این بازی درمانگر با بیان اینکه فقدان بازی بهعنوان تنها راه ارتباطی با کودک میتواند بسیار آسیبزا باشد، افزود: بازی خودش هدف است و نیاز نیست برای بازی یک هدف مشخص کرد. ضمن اینکه بازی باید بازی گونه باشد و بهمرور با رشد کودک به سمت مفاهیمی همچون یادگیری و کار برویم. متأسفانه الان بازی داریم اما بازی گونه نیست، بلکه کار گونه است و والدین میخواهند از بازی حتماً به نتیجه مشخصی برسند و به فرآیندها توجهی ندارند.
وی با بیان اینکه شاید این دیدگاه والدین را به خاطر زندگی نزیسته خودشان باشد، توضیح داد: هر پدر و مادری در دوران کودکی خود امکاناتی داشته و یا نداشته، اما از زمانی که فرزندی به دنیا میآوردند معمولاً نداشتههای خود را ملاک تربیت فرزند کرده و میخواهند کودک در بازی، نقطههای تاریک زندگی و کمبودهای آنها را پر کند. در نتیجه این دیدگاه والدین، کودک به کلاسهای مختلفی میرود و آموزشهایی میبیند که همه نتیجه محور است، چون والدین نمیتوانند این فعالیتها را بهعنوان یک فرایند در نظر بگیرند.
صنعتگر با اشاره به دیدگاه کلیشهای که پیش از این در مورد بازی با موبایل و کامپیوتر وجود داشت، تصریح کرد: اینکه کودک امروز حتی اگر بارها رمز گوشی را تغییر دهید رمز جدید را پیدا و سریع قفل گوشی را باز و نرمافزار نصب میکند، نشان دهنده مهارت حل مسئله است که از همین بازیهای فکری به دست میآورند.
این روانشناس با بیان اینکه نه بازی با موبایل را تائید و نه رد میکنم، گفت: هر کودکی تربیت، محیط رشد و شرایط متفاوتی دارد که باید در نظر داشت. بهعنوان نمونه اگر مهارتهای شناختی کودکی از رشد او عقب باشد باید بازیهای رایانهای او را محدود و محیط را غنی کرد و بعد آنکه این تأخیر جبران شد، میتواند برای ساعات مشخصی در روز با موبایل یا کامپیوتر بازی کند.
این بازی درمانگر همچنین بر اهمیت نقش مربیان کودک تأکید و اظهار کرد: مربیان کودک باید رویکرد علمی داشته باشند و فضای آموزش نباید فردمحور و سلیقهای باشد. به همین دلیل در کارگاهها و کلاسهای مختلف تلاش میکنم چراغی در ذهن مربیان کودک روشن شود و سپس به دنبال یادگیری بیشتر بروند.
وی ادامه داد: مربی کودک باید خودش یادگیرنده خوبی باشد، جستوجوگر باشد و رویکردهای متفاوتی را تجربه کند و بعد یک رویکرد آموزشی را برای خودش انتخاب کند. نوع زیست و منش یک مربی باید با رویکردش یکی باشد، در این صورت میتواند اثربخش باشد.
صنعتگر در خاتمه مطالعه کتاب بهبود ارتباط والد و کودک از طریق بازی نوشته گری ال. لندرث را به خانوادهها و مربیان کودک توصیه کرد و گفت: جلد اول این کتاب برای درمانگران و جلد دوم برای والدین است که میتوانند گامبهگام تمرینهای آن را انجام دهند.
انتهای پیام
نظرات